ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
۱۲۱.

بنیان های فلسفی و بررسی ارتباط بین هستی شناسی و معرفت شناسی پارادایم های تفسیری، انتقادی و علمی با روش شناسی و روش های مورد استفاده در این پارادایم ها

کلیدواژه‌ها: تفسیر معرفت هستی شناسی پارادایم علمی اثبات گرایی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۶۷۳۵ تعداد دانلود : ۴۶۶۹
این مقاله به بررسی ارتباط بین بنیان های فلسفی سه پارادایم اصلی تحقیق، یعنی تفسیری، علمی و انتقادی می پردازد. هدف اصلی این است که رابطة متقابل معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی این سه پارادایم مورد بررسی قرار گیرد. همچنین برخی از فرضیات اساسی تحقیق بررسی شود. چیستی دانش و راه های کشف آن، امری ذهنی است. با توجه به مباحث مطرح شده، پارادایم علمی به دنبال تعمیم پارادایم تفسیری به دنبال درک، و پارادایم انتقادی به دنبال آزادی بخشی است. درک فرضیات فلسفی، که زیربنای هریک از این پارادایم هاست و نحوة ظهور این فرضیات در روش شناسی و روش های مورد استفاده در تحقیق، به فهم، واکاوی و کاربرد بهتر تحقیق موردنظر کمک می کند.
۱۲۲.

آگاهی پدیداری از منظر نظریه های بازنمودی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمودگرایی آگاهی پدیداری نظریه بازنمودی ذهن نظریه های مرتبه بالاتر آگاهی ذهنیت قائم به تلقی مدرِک طبیعت گرایی برساختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۱ تعداد دانلود : ۷۲۰
یکی از پرسش های مهم در معرفت شناسی واقعیات غیرفیزیکی، آگاهی پدیداری است. ادعای اصلی فیزیکالیسم و از جمله نظریه بازنمودی ذهن این است که تبیین حقیقی رویدادها تنها از طریق تبیین های فیزیکی امکان پذیر است، از این رو می توان تبینی بر پایه قوانین فیزیکی و عینی از چنین واقعیاتی ارائه نمود. در مقابل این دیدگاه، پدیدارگرایان(تحلیلی) معتقدند تجربیات آگاهانه و جنبه سوبژکتیو آگاهی پدیداری به تبیین های فیزیکی، عینی و علوم شناختی تن نمی دهند. این مقاله سعی دارد بعد از صورت بندی مسئله آگاهی پدیداری بر اساس ذهنیت قائم به تلقی مدرِک، راه حل های نظریه های بازنمودی ذهن را مطرح و نقدهای وارد بر آن را بیان کند و به این مسئله بپردازد که آیا نظریه های بازنمودی می تواند چارچوب نظری قابل قبولی برای تبیین علی مسئله آگاهی پدیداری به دست دهد؟
۱۲۳.

وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری بدیهیات پدیدارشناسی اتحاد عقل و عاقل و معقول فاعل و متعلق شناسا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۸۲۰
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند. هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت. ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد. همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.
۱۲۴.

معناشناسی علم در قرآن کریم و مکاتب بشری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم و دانش در قرآن واژه علم در نگاه قرآن علوم و قرآن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۲۴۶۸ تعداد دانلود : ۸۵۴
در این نوشته کوشش شده است نخست معنای لغوی و عرفی این واژه بررسی و بیان، و سپس معنای اصطلاحی آن در میان مکاتب گوناگون علمی به ویژه مکاتب فلسفی مطرح شود و در نهایت معنای آن که اصالتاً لغتی عربی و قرآنی است از دیدگاه قرآن کریم و نگرش این کتاب الهی تبیین گردد. در تبیین نگاه قرآن به این نتیجه می رسیم که نه تنها معانی گوناگون علم با این کتاب الهی ناسازگاری ندارد، بلکه عالیترین ارزشها در آن برای علم و اهل علم لحاظ شده و به شکلهای گوناگون، بشر در آن به فراگیری و تحقیق در علوم مختلف دعوت و ترغیب شده است. در نگاه قرآن، علم واقعی، آدمی را از ظاهر پدیده ها عبور می دهد و به علل و اسباب باطنیِ آنها یعنی عالم غیب و خدای تعالی رهنمون می سازد.»
۱۲۵.

مسأله معرفت، جدال ارسطو و درایور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت ارسطو تواضع درایور فضائل مبتنی بر غفلت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۵۳ تعداد دانلود : ۵۸۷
اخلاق ارسطویی پیوندی نزدیک با مفهوم فضیلت دارد. در سنت ارسطویی فاعل اخلاقی برای اتصاف به فضیلت، لازم است با معرفت کامل نسبت به شرایط عمل کند. از نظر ارسطو معرفت جزء سازنده و ضروری یک فضیلت محسوب می شود. پس از وی برخی از شارحان اخلاق نیکوماخوس در غرب و نیز ارسطوییان معاصر پیوسته بر مؤلفه معرفت کامل تأکید کرده اند. در سنت اخلاق فلسفی در جهان اسلام نیز، همواره توجه به معرفت برای اتصاف به فضایل از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. جولیا درایور این مؤلفه اساسی ِ فضیلت از نگاه ارسطو را زیر سؤال برده، معتقد است تأکید افراطی ارسطو بر عقلانیت و معرفت، دامنه فضائل و نیز تعداد افراد فضیلتمند را محدود می کند. وی بر این باور است که علی رغم این که معرفت برای فضیلت مهم است، اما ضروری نیست؛ زیرا گاهی آنچه فاعل نمی بیند و درک نمی کند نیز، به اندازه معرفت در اتصاف فعل به فضیلت مهم است. وی برای اثبات دیدگاه خود فضایلی را مطرح می کند که در آن ها وجود معرفت برای فاعل ضرورت ندارد و حتی فراتر از آن، گاهی فاعل برای فضیلت مند بودن لازم است از روی غفلت و ناآگاهی عمل کند. درایور به دلیل وجود عنصر غفلت در این فضائل، آن ها را فضائل مبتنی بر غفلت نامیده و تواضع را به عنوان مهم ترین نمونه برای این فضایل، مبنای استدلال خود قرار می دهد. نگارندگان در این مقاله کوشیده اند انتقادات درایور بر فهم ارسطویی از فضیلت را طرح کرده، مدعای او مبنی بر وجود چنین فضائلی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند.
۱۲۷.

تأملی در استدلال های مبناگروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تسلسل مبناگروی تمامیت پارادوکس دروغگو احتمال و یقین گزاره های پایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
توجیه معرفت یکی از مهم ترین مسائلی است که از دیرباز ذهن فیلسوفان و معرفت شناسان را به خود مشغول کرده و موجب ارائه نظریات متفاوتی در این باب شده است. مبناگروی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین این نظریات است. ازاین رو، این پژوهش درصدد بررسی استدلال های مبناگروی و مهم ترین چالش های پیش روی آن است. در این راستا با بررسی استدلال از راه استحاله تسلسل و احتمال و یقین، روشن خواهد شد که تنها برخی تقریرهای استدلال از راه استحاله تسلسل قابلیت اثبات مدعای مبناگرایان را دارد. این در حالی است که نتیجه استدلال از راه احتمال و یقین چیزی نیست که مبناگرا به دنبالش باشد. در ادامه با بررسی مهم ترین چالش های پیش روی مبناگروی که عبارت اند از: مستدل بودن گزاره های پایه، چگونگی ارتباط گزاره های پایه با واقع و ناسازگاری دستگاه معرفتی مبتنی بر مبناگروی، روشن خواهد شد این چالش ها استبعادی بیش نیستند و همگی دارای پاسخ و رفع شدنی اند.
۱۲۹.

بررسی جایگاه «نفس الأمر» در تئوری مطابقت و چالش آن در رویکرد مبناگرایی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۳۰.

مقایسة شک در اندیشة دکارت و بوریدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یقین دکارت رؤیا شک دکارتی زمینه گرایی بوریدان قدرت مطلق خداوند

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۶۹
ژان بوریدان و رنه دکارت، هریک به نحوی با موضوع شک گرایی مواجه شده اند. دکارت، با شک روشی خود، در برابر شکاکیت امثال مونتی، یقین مطلق و گذر از شکاکیت را می جوید؛ وی در هر آن چه قابلیت شک در آن وجود دارد شک می کند تا نهایتاً به معرفتی دست یابد که هیچ گونه شکی در آن راه نداشته باشد. در سوی دیگر، بوریدان در رویارویی با شک گرایی قرن چهاردهم میلادی، کوشش می کند تا جهت حفظ اعتبار علوم و معرفت مورد نیاز در قلمروهای گوناگون زیست بشری پاسخی در برابر نتایج شک گرایی افراطی ارائه دهد. در حالی که هر دو متفکر مسئلة شک را با توجه به شکاکیت حاکم بر زمانة خود مطرح می کنند، و هر دو، با جدی گرفتن فرضیة شک گرایانة مبتنی بر قدرت مطلق خداوند، شک را تا بالاترین مرتبة آن مورد ملاحظه قرار می دهند، در مواجهه با شک گرایی دو رویکرد متفاوت اتخاذ می کنند. مقایسة نحوة مواجهة دکارت و بوریدان با شک گرایی، هدفی است که در این مقاله دنبال می شود
۱۳۱.

تعمیم پذیری و چالش های آن در تحقیقات کیفی

کلیدواژه‌ها: ارتباط تحقیق تعمیم پذیری تحلیل پذیری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی کیفی
تعداد بازدید : ۱۳۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۷۴
تحقیق تجربی متضمن تعمیم پذیری است، اما تعمیم پذیری صرفاً به تعمیم های آماری محدود نمی شود. به هر روی، تعمیم پذیری گام نهایی در فرایند تحقیقات کمّی و کیفی است. در خصوص نوع و شیوة تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یکی از رویکردها «تعمیم پذیری طبیعت گرایانه» است؛ فرایندی که طی آن تعمیم پذیری بر مبنای شباهت صورت می گیرد؛ شباهتی که با دیگر افراد، محیط ها، زمان ها و زمینه ها وجود دارد. یکی دیگر از انواع تعمیم پذیری که به تحقیقات کیفی مربوط می شود، تعمیم پذیری ارتباطی است. در این باره، سؤال این است که چه کسی تصمیم می گیرد که نتایج تحقیق قابل تعمیم می باشد. در این زمینه، ممکن است محقق و خوانندة تحقیق با یکدیگر تعامل داشته باشند. نوع دیگری از تعمیم پذیری، که در اینجا بیشتر مورد تأکید است، «تعمیم پذیری متعادل» است. این تعمیم پذیری در مقابل «تعمیم پذیری تام» قرار دارد. ویلیامز معتقد است: این نوع تعمیم پذیری در تحقیقات کیفی بیشتر صورت می گیرد. ازاین رو، می توان گفت: این نوع تعمیم پذیری اجتناب ناپذیر است. داعیة تعمیم پذیری متعادل این است که آنچه در یک مکان یا زمان صادق است بر زمان و مکان دیگری هم صدق می کند. این نوع تعمیم پذیری در پی آن نیست که گزاره های جامعه شناختی را به یک دورة طولانی یا فرهنگ های دیگر تعمیم دهد. ازاین رو، محقق بر اساس موارد خاصی که موجود است، دست به استنتاج می زند تا ویژگی های جامعه بزرگ تر را درک نماید. از این رو، تعمیم دادن اجتناب ناپذیر، مطلوب و ممکن است.
۱۳۳.

بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا ازنظر علامه طباطبایی با نظریه حس الوهی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی فطرت مبناگرایی حس الوهی آلوین پلانتینگا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۴۴ تعداد دانلود : ۸۴۳
ازنظر علامه طباطبایی، انسان دارای فطرتی خاص است که او را به سنت خاص زندگی و راه معینی که منتهی به هدف و غایتی خاص (خداوند) می شود، هدایت می کند؛ راهی که جز آن راه را نمی تواند پیش گیرد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها.» ازسوی دیگر، براساس الهیات کالوینی اذعان به وجود خداوند، در اعماق ذهن هر انسانی وجود دارد و اکتسابی هم نیست؛ بدین گونه که نظریه ای باشد که در مدرسه و با تعلیم استاد فرا گرفته شود. بلکه چیزی است که هریک از ما از رحم مادر، کاملاً آن را می شناسیم و خود طبیعت هم اجازه فراموشی آن را به کسی نمی دهد. در این مقاله کوشیده ایم وجوه اشترک و افتراق این دو دیدگاه را بررسی کنیم. قلب، جایگاه معرفت فطری، غیر اکتسابی بودن معرفت، هدایتگری انسان، تخلف ناپذیری، لزوم تکامل و بلوغ این گرایش، تأثیر گناه بر این نوع معرفت، به عنوان وجوه مشترک؛ و انگیزه طرح، ماهیت معرفت فطری، تأثیر آگاهی به قوه معرفتی، منطقه ای بودن، متعلق معرفت فطری و نحوه دریافت معرفت، به عنوان وجوه افتراق این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۳۴.

کرون در باب ارجاع، دیویدسون در باب محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثلث بندی ارتباط کلامی ارجاع جواز معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۰ تعداد دانلود : ۷۰۱
کرون معتقد است مرجع یک اسم را فقط ارتباط علّی با آن شیء متعین نمی کند، چراکه علیت حاوی نوعی عدم تعین است که برای فرار از آن لازم است بعد شناختی، که از آن به جواز معرفتی یاد می کند، نیز در تعیین مرجع اثر گذارد. دیویدسون بیان مشابهی را در مورد نحوة تعین محتوای باور ادراکی در تز مثلث بندی خود دارد. در این تز او معتقد است فرد علاوه بر ارتباط علّی با محتوای باور ادراکی خود که شیئی خارجی است که علت آن باور در فرد شده است، لازم است از ارتباط کلامی با دیگران نیز جهت تعین محتوای این باور، کمک گیرد. در این مقاله، پس از بیان نظریات کرون و دیویدسون، به بیان مشابهت های جواز معرفتی در نظریة کرون و ارتباط کلامی در نظریة دیویدسون خواهم پرداخت.
۱۳۵.

پاسخ کانت به شکاکیت هیوم و نقد آن(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۳۶.

مبنای فلسفی تعیین ارزش ها از نظر سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل فضیلت حسن و قبح احساس اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۹۱ تعداد دانلود : ۹۶۵
علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم، دو اندیشمند بزرگ، یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب، به لحاظ داشتن اندیشه های فلسفی تأثیرگذار، بسیار حائز اهمیّت هستند. در حوزه فلسفه اخلاق، هیوم به دنبال علم به طبیعت آدمی و انگیزه ها و رفتار اوست و انسان را به عنوان موجودی عاقل و فعّال مورد بررسی قرار می دهد و در پی آنست تا نقش عقل را، به خصوص در اخلاق، بسیار کم رنگ جلوه دهد. علامه طباطبایی نیز در مباحث معرفت شناسی و توجه به چگونگی حصول معرفت برای آدمی، فاعلیت انسان و ارتباط فاعل و فعل را در مورد کاوش و تحلیل قرار می دهد و در پی آنست که نقش عقل و ادراکات آن را در همه ی سطوح زندگی انسان به عنوان نقشی اساسی و مرکزی نشان دهد. در این مقاله به بررسی و مقایسه ی مبانی فلسفی آنها، به طور خاص در قلمرو اخلاق و تعیین ارزش ها، می پردازیم.
۱۳۷.

عقلانیّت فضیلت محور و باورهای دینی؛ با تأکید بر نظریة سوسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت معرفت شناسی فضیلت محور فضیلت معرفتی منظر معرفتی انسجام جامع مصونیت باور از کذب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۳۲ تعداد دانلود : ۶۳۴
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجّهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیّت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکّاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزة باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
۱۳۸.

بررسی و نقد معرفت شناسی دینی برند بلانشارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باور دینی بینه گرایی ایدئالیسم مطلق برند بلانشارد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۳
برند بلانشارد، یکی از فیلسوفان معاصر است که شهرت او، بیش از همه مرهون آرای او در حوزة معرفت شناسی دینی است. وی، به طور جدّی از عقل گرایی و بیّنه گرایی در معرفت شناسی دینی دفاع می کند و در این راستا، ایمان گرایی را مورد نقد جدّی قرار می دهد. او عقلانی بودن را مشخصة اصلی همة اقسام باورها، شامل باورهای دینی، می داند. با این حال، بلانشارد در نظام ایدئالیستی خود جایی برای مفهوم مبدأ عالم باز می کند؛ مفهومی که با برداشت سنتی و رسمی ادیان از مفهوم خدا قابل جمع نیست. در این مقاله نشان داده شده که بیّنه گرایی بلانشارد، در مواردی بسیار افراطی است و با جریان غالب در دورة معاصر چندان هم خوانی ندارد. وی مدعیاتی را مطرح می کند که امروزه قابل بحث است؛ از جمله معتقد است که در قرن بیستم، غلبة نگاه علمی باعث شده تا نگاه دینی (در معنای سنتی آن) میدان را به حریف واگذار کند.
۱۳۹.

معرفت شناسی متداول و محدودیت های ذاتی آن برای تحلیل و تبیین اندیشه های معرفتی دینی، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاص اعتقاد معرفت ایمان شرک کفر نفاق دلیل یا توجیه معرفت شناختی دلیل یا توجیه عمل شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۵۹ تعداد دانلود : ۷۱۹
«اعتقاد» به عنوان گرایشی روان شناختی به صدق یک قضیه، به اعتباری، دارای دو وجه است: (1) از یک سو اعتقاد به یک قضیه با خود پیامدها و لوازمی عملی را به همراه می آورد. هنگامی که ما واجد یک اعتقاد می شویم مقارن با آن گرایش های روان شناختی دیگری هم در ما پیدا می شوند. یک اعتقاد نه تنها می تواند رفتاری از ما را تغییر دهد، بلکه بیش از آن زندگی ما را تحت تأثیر خود قرار دهد. ما این وجه از اعتقاد را وجه «عمل شناختی» آن می نامیم؛ (2) از سوی دیگر یک اعتقاد می تواند ما را به صدق و کذب قضیه ای رسانده یا دست کم به آن نزدیک سازد. فیلسوفان معرفت شناس با جدا ساختن وجه اخیر اعتقاد که ما آن را وجه «معرفت شناختی»، خواهیم نامید، از لوازم و پیامدهای عملی آن اعتقاد، منحصراً خود را به صدق و کذب و دلیل یا فرآیند، موصل به صدق و کذب محدود ساخته اند. از نگاه معرفت شناسان آن چه به یک اعتقاد ارزش و شأن معرفتی می دهد صدق و کذب، دلالت او بر واقعیات موجود در عالم، و موجًه و ناموجًه، یا موثق و ناموثق، بودن است، و نه پیامدها و لوازم عملی آن. معرفت شناسی با محدود ساختن خود به این وجه از اعتقاد در قلمرو اندیشه های بنیادی اسلام، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» به چیزی خنثی و بی خاصیت تبدیل می شود. اصطلاحات و اندیشه های بنیادی قرآن، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق» که ترکیب و تلفیقی از وجوه معرفتی و عمل شناختی هستند، دیگر نمی توانند مورد تحلیل و مطالعه این نوع معرفت شناسی قرار بگیرند؛ مگر آن که برخلافِ نگاه قرآنی به آن ها، مرزبندی هویتی میان آن ها برداشته شود و آن ها به مفاهیمی با هویت معرفتی یکسان و واحد تبدیل شوند.
۱۴۰.

سازوکار اثبات عقلانیت باور دینی در اندیشه لیندا زگزبسکی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت باور دینی معرفت شناسی فضیلت محور فضایل عقلانی قوای معرفتی زگزبسکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۴۳۱
باورها همواره معجونی از پندارها و خرافات با حقایق و راستی ها بوده اند و بشر همواره این دغدغه را داشته تا اعتقادات خود را با در دست داشتن معیارهایی بپیراید. معرفت شناسان با ارائه ملاک هایی درصدد راستی آزمایی باورها برآمده و سازوکاری برای این امر ترسیم کرده اند. باورهای دینی به دلیل گستره و اهمیت زیاد آنها و نیز ماورایی بودن شان محور اختلاف فراوانی شده اند؛ نظام های معرفتی ای مانند قرینه گرایی و وثاقت گرایی ارزش معرفتی این باورها را سنجیده اند. زگزبسکی، با درانداختن ساختاری فضیلت گرا و با ابداع برخی از اصول کلی، نگاهی نو به ارزش عقلانی باورهای دینی دارد. وی، نخست،رویه های رایج در معرفت شناسی دینی را نقد می کند و، سپس، با استفاده از دو ویژگی «فطری بودن» و «فراگیری» عقل سه اصل عقلانیت ارائه می کند و باورها را براساس آنها می سنجد. در نگاه او، باورهای دینی توان برآوردن این معیارها را دارند. این مقاله به بررسی رویکردهای سلبی و ایجابی وی در این زمینه می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان