اکرم هادی زاده مقدم

اکرم هادی زاده مقدم

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۴۱.

طراحی و تبیین مدل مدیریت بازدارندگی رفتارهای کاری نابهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای کاری نابهنجار عوامل سازمانی عوامل گروهی عوامل فردی عوامل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل مدیریت بازدارندگی رفتارهای کاری نابهنجار است. با بررسی ادبیات نظری متغیّرهای مدیریت بازدارندگی رفتارهای کاری نابهنجار به عنوان مبنای طراحی مدل پیشنهادی انتخاب شدند و متناسب با این متغیّرها اقدام به طراحی پرسشنامه شد. این پژوهش در زمره پژوهش های ترکیبی در دو مرحله کیفی و کمی اجرا گردید. جامعه مورد مطالعه در مرحله کیفی نخبگان صنایع ریلی و نخبگان دانشگاهی بودند و جامعه آماری مرحله کمی تحقیق، کارمندان شرکت های بهره بردار در صنعت ریلی ایران در نظر گرفته می شود، روش نمونه گیری چند مرحله ای و به روش تصادفی ساده بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان در حدود 152 نفر در نظر گرفته شدند (تعداد 150 پرسشنامه جمع آوری گردید). نتایج براساس تحلیل دو راند دلفی نشان داد 16 مؤلفه براساس نظر خبرگان تأیید شد. به طور کلی برای تجزیه و تحلیل مشاهدات از نرم افزارSmart-PLS2  استفاده شد. نتایج نشان داد تأثیر گزینش و به کارگیری نامناسب، انسجام گروهی، هوش اخلاقی، مهارت های رهبر، سرمایه اجتماعی و تربیت اجتماعی و حکومتی بر رفتار کاری نابهنجار معنادار است و بیشترین تأثیر متغیّر مستقل بر متغیّر وابسته مربوط به تأثیر انسجام گروهی بر رفتار کاری نابهنجار با میزان 239/0 است. همچنین تمامی روابط تعدیل گری تعریف شده در پژوهش تأیید گردید. همچنین بعد از سنجش و آزمون مدل های پژوهش، نتایج نشان دهنده تأیید مدل است به عبارتی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های پیشنهادی مورد تأیید هستند.
۴۲.

تاثیر برندسازی داخلی بر رفتار ضد شهروندی سازمانی با نقش واسطه ای تناسب فرد با سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند سازی داخلی تناسب فرد و سازمان رفتار ضد شهروندی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۷۷
یکی از معضلات سازمان های امروزی در خصوص سرمایه های انسانی بروز رفتارهایی همچون کم کاری، پرخاشگری، قلدری، لجبازی، ارعاب و کینه توزی است. این رفتارها هم بر عملکرد سازمان ها و هم بر روابط افراد و روحیه همکاری کارکنان تأثیر می گذارند. شرکت های موفق، از برندسازی داخلی به منظور کاهش میزان بروز این دسته از رفتارها استفاده می کنند که میزان موفقیت آن ها در این زمینه تا حدود زیادی تحت تأثیر میزان تناسب افراد با سازمان قرار دارد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتار ضدشهروندی سازمانی با نقش واسطه ای تناسب فرد با سازمان در بین کارکنان کارخانه بهپاک شهرستان بهشهر صورت گرفته است. نمونه پژوهش حاضر را 140 نفر از کارکنان این مجموعه تشکیل می دهند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسش نامه بوده است و تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار spss و SmartPLS و به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به فرضیه اول، برندسازی داخلی با ضریب 0.25 بر تناسب فرد با سازمان تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین برندسازی داخلی و تناسب فرد با سازمان با ضرایب 0.48- و 0.25- بر روی رفتار ضدشهروندی تاثیر معکوس و معناداری دارد که فرضیه های دوم و سوم را تایید می کند. در نهایت بر اساس فرضیه چهارم، تناسب فرد با سازمان نقش میانجی را در رابطه میان برندسازی داخلی و رفتار ضدشهروندی با ضریب 0.35- ایفا می کند.
۴۳.

تبیین رابطه میان هوش فرهنگی کارکنان وسرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: شرکت ملّی پخش فرآورده های نفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ هوش هوش فرهنگی سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۷۰
این پژوهش به بررسی رابطه هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی می پردازد. با توجه به اینکه سرمایه اجتماعی یکی از دارایی های بسیار باارزش سازمان ها بشمار رفته و می تواند یکی از اهرم های اصلی کسب مزیت رقابتی باشد، بررسی عواملی مرتبط با آن نیز ضروری به نظر می رسد. عامل هوش فرهنگی نیز در کشوری مانند ایران که از تنوع فرهنگی بالایی برخوردار است مفهومی است که آن طور که باید و شاید به آن توجه نمی شود و عمدتاً تصور افراد از هوش فرهنگی به اشتباه تنها بخش جزئی از این قابلیت یعنی تفاوت ملیتی را در بر می گیرد. این تحقیق برای اولین بار به بررسی رابطه میان هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی به عنوان دو عنصر مهم و تأثیرگذار در مدیریت منابع انسانی می پردازد. بدین منظور کارکنان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند و یافته های پژوهش که از طریق پرسشنامه به دست آمد بیانگر رابطه مثبت و معنی دار میان هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی بود. وجود این ارتباط مثبت و معنادار می تواند رهنمودی برای مدیران در زمینه برنامه ریزی منابع انسانی بوده و سیاست گذاران را در خصوص یافتن راهکارهای مناسب جهت ارتقا هوش فرهنگی کارکنان و در نتیجه انباشت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی ارزشمند در سازمان یاری نماید.
۴۴.

الگوی برند بنیادین مبتنی بر ارزش پیشنهادی برند به مشتریان و کارکنان در سازمان های چابک ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش پیشنهادی برند چابکی سازمانی برند بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۴۰۸
امروزه گزینه های پیش روی مدیران برای حصول اطمینان از پایداری کسب وکارشان محدود بوده و برند یکی از این گزینه ها است؛ از سویی وام گیری مفهوم برند از علم بازاریابی به سایر عرصه های کسب وکار در حال گسترش است و سطح هوشمندی سازمان ها در هم راستاکردن رویکردهای مرتبط با برند، نقشی کلیدی در موفقیت آن ها ایفا می کند. این پژوهش با در نظر گرفتن این اقتضائات و باهدف طراحی و تبیین الگوی برند بنیادینمبتنی بر ارزش پیشنهادی برند در سازمان های چابک ایرانی صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد استقرایی و متکی بر «نظریه سازی داده بنیاد» است. نخست ضمن مرور جامع مبانی نظری، مصاحبه های عمیق با پانزده نفر از مدیران ارشد سازمان های چابک ایرانی، انجام شد؛ سپس ماهیت برند بنیادین و فرآیند شکل گیری آن شناسایی و جایگاه هر یک از عناصر تشکیل دهنده الگوی برندسازی بنیادین در سازمان های چابک ایرانی در قالبی مفهومی، ارائه شد. الگوی نهایی دربرگیرنده، «تدوین راهبرد و چشم انداز»، «ارزش های سازمانی و پرورش فرهنگ»، «تبیین و تدوین ارزش پیشنهادی برند (به مشتری، کارکنان و سایر ذی نفعان)»، «تبیین و تقویت برند (محصول، کارفرما، سازمان)» و «برند بنیادین» در فضای «چابکی سازمانی» است.
۴۵.

تعیین الگوی تأثیرگذاری توانمندسازی ساختاری بر رفتار آوای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آوای رفتار کارکنان بهروزی روان شناختی توانمندسازی ساختاری قلدری در محیط کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹
هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی تاثیرگذاری توانمندسازی ساختاری بر رفتار آوای کارکنان است که در این راستا نقش میانجی گری قلدری در محیط کار و بهروزی روان شناختی کارکنان هم مورد بررسی قرار گرفته است. طرح پژوهش توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. جامعه آماری شامل پرستاران بیمارستان طالقانی تهران با تعداد 280 پرستار است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 162 پرستار به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی ساختاری از طریق تأثیر منفی بر رفتارهای قلدرمآبانه در سازمان و تأثیر مثبت بر بهروزی روان شناختی کارکنان موجب افزایش آوای رفتار در سازمان شده است.
۴۶.

شناسایی و رتبه بندی عوامل انسانی مؤثر بر افزایش هزینه و زمان پروژه های عمرانی کشورهای در حال توسعه و ایران با استفاده از تکنیک های AHP و تاپسیس

تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
امروزه مدیریت پروژه های عمرانی با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبرو شده است. به کارگیری الگوهای گذشته و فقدان توجه ویژه به تغییرات صورت گرفته باعث افزایش هزینه ها شده و ممکن است پروژه از توجیه پذیری فنی و اقتصادی خارج شود. در این مقاله پس از مطالعه ی جامع ادبیات تحقیق در دو مرحله عوامل انسانی افزایش هزینه ی پروژه های عمرانی در چهار دسته (کارفرما، مشاور، پیمانکار و قوانین و مقررات) و راهکارهای غلبه بر آن ها (21 مورد) استخراج گردید. عوامل انسانی افزایش هزینه به وسیله ی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی شناسایی شده و به وسیله الگوریتم تاپسیس فازی رتبه بندی شدند. در مرحله ی بعد با توجه به معیارهای شناسایی شده، ادبیات تحقیق مجدداً مورد مطالعه قرار گرفت تا راه کارهای غلبه بر این عوامل نیز شناسایی گردد. این راهکارها نیز در اختیار 25 نفر از خبرگان قرار گرفت تا با انجام مقایسات زوجی، مؤثرترین این راهکارها را شناسایی نمایند. نتایج پژوهش فعلی نشان می دهد که انجام مطالعات امکان سنجی به طور کامل، برنامه ریزی و نظارت بر فعالیت ها و وجود برنامه ی تغییر در صورت نیاز و کنترل و نظارت بر مطالعات انجام شده توسط مشاور از جمله مهمترین راهکارهای شناسایی شده می باشند.
۴۷.

ارائه مدلی از پیشایندها و پسایندهای توسعه منابع انسانی ملی با رویکرد فرامطالعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه منابع انسانی توسعه منابع انسانی ملی فرامطالعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۱
هدف: یکی از رویکردها به مفهوم توسعه منابع انسانی، توسعه منابع انسانی ملی است. توسعه منابع انسانی ملی، به معنای بهبود دانش و مهارت های لازم برای رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فراهم ساختن زمینه ه ای مشارکت برای ایجاد جامعه ای بهتر برای مردم است. پژوهش های انجام شده در حوزه توسعه منابع انسانی ملی، به عوامل مؤثر، ظرفیت ها و محدودیت ها، خط مشی ها و اقدام ها، مبحث ها و مسئله ها و نتیجه ها و پیامدهای توسعه منابع انسانی ملی پرداخته اند. پژوهش حاضر درصدد آن است که مدل یکپارچه و منسجمی از این پیشایندها و پسایندها ارائه دهد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس اصول فرامطالعه اجرا شده است. فرامطالعه رویکردی است نظام مند که با استفاده از تفسیر، به جای تقلیل داده ها، برای جمع آوری و تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش های کیفی به کار می رود. مرور و انتخاب پژوهش های اولیه برای این فرامطالعه، بر اساس روش مرور ادبیات ساختاری بوده است. در این پژوهش چهار مرحله فرامطالعه انجام شده که عبارت است از: تحلیل فراروش، تحلیل فرانظریه، تحلیل فراداده و تحلیل فراترکیبی. پس از استخراج داده ها، روی آن ها تحلیل فراروش انجام شده است. به منظور بررسی و ارزیابی طرح پژوهش و روش های مورداستفاده در مطالعات میدانی پژوهش، برای تجزیه وتحلیل تأثیر این انتخاب ها، تجزیه وتحلیل فراروش روی یافته ها و نتایج یک مطالعه خاص انجام شده است. از رویکرد تلفیقی به منظور ایجاد نظریه جدید برای توسعه منابع انسانی ملی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل فراداده با تحلیل مضمون شش مرحله ای کلارک و برون انجام شده و در فراترکیب، تفاسیر حاصل از تجزیه وتحلیل فراروش، فراداده و فرانظریه به هم پیوند داده شده است. یافته ها: عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی ملی در دو دسته عوامل فراملی و عوامل ملی دسته بندی شدند. عوامل فراملی در دو دسته نهادی و اقتصادی و عوامل ملی در دسته های فرهنگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و قانونی قرار گرفتند. سه دسته ظرفیت مالی و صنعتی و آموزشی، شناسایی شد. مهاجرت نخبگان، تطابق عرضه و تقاضای نیروی کار، سلامت مادر و کودک، رشد شناختی کودک، مهارت های زندگی، استانداردسازی آموزش، دسترسی همگانی به آموزش، به روز بودن آموزش فنی و حرفه ای، هم راستایی با تحولات صنعتی، استاندارد ملی مشاغل، راهنمای مسیر شغلی، قابلیت اشتغال، یادگیری مادام العمر، یادگیری فناوری های جدید، بهداشت، سلامت و نگهداری بازنشستگان، به عنوان موضوعاتی شناخته شدند که در توسعه منابع انسانی ملی دخالت دارند. در نهایت، نتایج توسعه منابع انسانی ملی به سه دسته خروجی ها، پیامدها و اثرها تقسیم بندی شد. نتیجه گیری: خروجی این پژوهش، ارائه مدلی در حوزه توسعه منابع انسانی ملی است. مطابق این مدل، عوامل فراملی و ملی بر ظرفیت های توسعه منابع انسانی ملی کشورها تأثیر می گذارند. برای توسعه منابع انسانی ملی، سه ظرفیت مالی و صنعتی و آموزشی لازم است و مداخلات انجام شده در توسعه منابع انسانی ملی، به این ظرفیت ها وابسته است. در سطح ملی توسعه منابع انسانی، مداخلاتی مانند خطرپذیری، قانون گذاری، برنامه ریزی و اقدام در دوره های مختلف زندگی شهروندان صورت می گیرد. مدیریت جمعیت، پیش نیاز پرداختن به سایر دوره های قابل مداخله است. با توجه به دوره زندگی، برای هر مرحله موضوعات قابل مداخله شناسایی شده است. نتایج توسعه منابع انسانی ملی در سه دسته خروجی ها، پیامدها و اثرها دسته بندی شده است.
۴۸.

طراحی و تبیین مدل تأثیر تبلیغات توصیه ای بر تصویر ذهنی گردشگران از مقصد گردشگری و قصد سفر (مطالعه موردی: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبلیغات توصیه ای تصویر ذهنی از مقصد گردشگری رسانه قصد سفر گردشگر مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
رفتار گردشگران گاه تحت تأثیر استنباط آنها از تصویر ذهنی مقصد گردشگری قرار می گیرد و این مسئله از ابتدای مرحله انتخاب مقصد سفر مشاهده می شود. منابع اطلاعاتی یکی از عوامل شکل دهنده تصویر ذهنی از مقصد است. هدف این پژوهش طراحی و تبیین مدل تأثیر تبلیغات توصیه ای بر تصویر ذهنی گردشگران از مقصد گردشگری و قصد سفر است. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین در داخل و خارج از کشور، بررسی نظر خبرگان دانشگاهی، بررسی صنعت گردشگری و دیدگاه های مدیران آن و پیشنهادهای محقق بنا شده است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کارگیری نرم افزارهای SPSS وLISREL آزمون شده اند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بهمن و اسفند 1393 از اصفهان دیدن کرده اند. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از 450 گردشگر نمونه گیری به عمل آمد. در نهایت، پس از تحلیل عاملی تمام فرضیه های پیشنهادی محقق به تأیید رسید و در مدل باقی ماند. بر مبنای تجزیه و تحلیل مسیر نیز، تمام فرضیه های پژوهش تأیید شدند.
۴۹.

طراحی و تبیین مدل مدیریت استعداد (مورد مطالعه: صنعت خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف : با توجه به اهمیت سرمایه های انسانی سازمان و به ویژه استعدادها به عنوان مهم ترین ابزار کسب مزیت رقابتی، هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی برای مدیریت استعداد در صنعت خودرو است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:  این پژوهش، به صورت ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) انجام شده است. در فاز کیفی، اجزای یک مدل مدیریت استعداد به روش تحلیل تم شناسایی شد. در فاز کمی، اجزاء و روابط مدل استخراج شده از فاز کیفی، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، مورد ارزیابی قرار گرفت تا مهم ترین متغیرهای مرتبط برای یک مدل مدیریت استعداد و ارتباطات آنها، طراحی و تبیین شود. یافته های پژوهش: مدل حاصل از این پژوهش مشتمل بر شناسایی فرایند مدیریت استعداد (تعریف، شناسایی و انتخاب، توسعه، به کارگیری، نگهداشت استعدادهای موجود و ایجاد شرایط جذب استعدادهای جدید)، عوامل اثرگذار بر این فرایند در چهار دسته عوامل محیط کلان، عوامل سطح سازمان، عوامل سطح فرد و عوامل مربوط به سیستم مدیریت منابع انسانی و پیامدهای این فرایند در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی است. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به سازه ها و مضامین شناسایی شده مرتبط با صنعت خودرو، تعمیم نتایج به سایر صنایع محدودیت دارد. پیامدهای عملی: ارائه مدلی برای مدیریت استعداد در صنعت خودور، در سه بخش عوامل اثرگذار، فرایند و نتایج مدیریت استعداد و متغیرهای مرتبط و چگونگی ارتباطات آنها. ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش جامعه گسترده ای از شرکت های فعال در صنعت خودرو را مورد بررسی قرار داده و خروجی این پژوهش برای سیاست گذاران و مدیران این صنعت، در زمینه سازی و پیاده سازی مدیریت استعداد قابل اتکا خواهد بود. برخی سازه ها و بسیاری از متغیرها و مضامین شناسایی شده و جزئیات ارائه شده در خروجی های این تحقیق، متفاوت با مدل های موجود و متناسب با صنعت خودرو می باشند. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۵۰.

آسیب شناسی پیاده سازی مدیریت استعداد در سازمان های دولتی ایران

کلیدواژه‌ها: استعداد مدیریت استعداد موانع کلیدی سازمانهای دولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۵
کسب وکارهای امروز با رشد فزاینده رقابت جهانی، تغییر بازارها و روابط غیر خطی روبرو هستند. امروزه جذب، توسعه و حفظ کارکنان با مهارت و استعداد بسیار مشکل تر گذشته است(McCauley, 2006[1]). یکی از سوالاتی که امروزه برای همه مدیران مطرح است، چگونگی مدیریت افراد با استعداد و خبره است. بحثی که امروزه در حوزه مدیریت منابع انسانی مطرح شده است، مدیریت استعداد است. مدیریت استعداد شامل راهکارهایی جهت جذب، نگهداری و توسعه افراد مستعد در سازمان می شود. در این راستا، کشور عزیزمان ایران نیز جهت دستیابی به چشم انداز بیست ساله و اهداف بلند مدت خود، نیازمند یک نگاه علمی و عمیق به جذب، حفظ و توسعه افراد با استعداد و خبره می باشد. در این مقاله سعی شده است که با مطالعه مدیریت استعداد در 135 سازمان دولتی، مدلی مناسب جهت شناسایی موانع مدیریت استعداد ارائه گردد. از اینرو پس از مطالعه کتب و مقالات مرتبط و ادبیات موضوعی تحقیق، 15 نفرازصاحب نظران و خبرگانجهت مصاحبه شناسایی شدند هر کدام در یک وزارتخانه دارای پست عالی مدیریتی بوده اند. پس از اتمام کلیه ی مصاحبه ها، موانع اصلی پیاده سازی مدیریت استعداد استخراج شده و در لیستی گردآوری گردیدند که منجر به طراحی پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات شد. پس از اینکه سوالات پرسشنامه طراحی گردید از 150نفر متخصص شامل مدیران سطوح عالی، میانی و سرپرستی در سازمان های دولتی درخواست شد تا به سوالات پرسشنامه در مورد اهمیت نسبی موانع پاسخ بگویند. نتایج این تحقیق نشان داد موانع مدیریت استعداد در سازمان های دولتی ایران شامل موانع سازمانی، موانع حمایت مدیریت ارشد، موانع فرهنگی، موانع منابع انسانی، موانع قانونی و موانع استراتژیکی می شود. پس از اینکه موانع پیاده سازی مدیریت استعداد رتبه بندی شدند در نهایت راهکارهایی نیز برای رفع موانع پیشنهاد شده است. <br clear="all" /> [1]. McCauley

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان