محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۳ مورد.
۲۱.

مطالعه تطبیقی هندسه شطرنجی در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهران شهرسازی مدرن نقاشی نوگرا هندسه شطرنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۸۵
یان مسئله: طی دوران پهلوی، مدرنیزاسیون آمرانه با حمایتِ حاکمیت تمام حوزه های فرهنگ، هنر و جامعه را دربرگرفته بود. در این دوران همان طور که تهران سیمای جدیدی به خود گرفته و دستاوردهای شهرسازی قاجار را نادیده و شهرسازی مدرن را جایگزین آن می کند، نقاشی نیز سنت تصویری بازنمای کمال الملکی را پشت سر گذاشته و رویکرد نوگرای را در پیش می گیرد. سعی این مطالعه، تطبیق نقاشی نوگرا و شهرسازی مدرن در بستر مدرنیزاسیون و رواج رویکردهای مدرنیستی دوران پهلوی از نقطه نظری جدید است. این مطالعه موازی و بیناحوزه ای بیانگر رخدادهای ا ست که در یک لحظه کوتاه از تاریخ براساس بنیان های نظری یکسان شکل گرفته و به پیدایش فرم ها و همچنین محتوای یکسان در شهرسازی و نقاشی دوران پهلوی منتهی شده اند. هدف: هدف اولیه تحقیق بررسی تطبیقی تشابه ها و تفاوت های الگوی هندسی حاکم بر شهرسازی و نقاشی عصر پهلوی ا ست. اما هدف کلی این پژوهش، شکل دادن به مطالعه ای بیناحوزه ای ا ست، با این فرض که مطالعه شیوه مند و بیناحوزه ای از نقطه نظر جدید بتواند به افق ها و تفسیرهای تازه ای راه پیدا کند. روش تحقیق: مقاله به شیوه تئوری زمینه ای و با نگاهی توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی، دو حوزه شهرسازی و نقاشی را مورد مطالعه قرار خواهد داد و هندسه شطرنجی به عنوان اصل صوری مشترک در شهرسازی و همچنین آثار نقاشان نوگرایی چون «جلیل ضیاءپور» و «مارکو گریگوریان» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج: می توان مدرنیزاسیون و رواج مدرنیسم هنری را سبب ساز شکل گیری فرم و محتوای جدید طی دوران پهلوی در شهرسازی و نقاشی دانست. دست یافتن به تفسیرهای جدید از آثار نقاشی و اشتراکات فی مابین دو حوزه شهرسازی و نقاشی همچون جدای از تاریخ، توجه به تازگی و امر نو و همچنین رواج فرم های تازه از یافته های این مقاله به شمار می روند.
۲۲.

بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت معنای بازنمودی معنای ترکیبی معنای تعاملی نشانه شناسی اجتماعی تصویر نقاشان خودآموخته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
۲۳.

مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذهیب ارامنه ایران جلفای اصفهان مکتب اصفهان قرآن انجیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۶۲
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
۲۴.

ماهیت فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ کتی پاترسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان چیدمان چند رسانه ای هنر چند رسانه ای کتی پاترسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
مقاله حاضر با هدف شناسایی فضا و زمان در آثار چند رسانه ای کتی پاترسون با شیوه توصیفیT تحلیلی با روش گردآوری کتابخانه ای تدوین شده است.کتی پاترسون به عنوان یکی از هنرمندان چند رسانه ای با به کارگیری چندین رسانه ی گوناگون هنری غالباً فضا و زمان را با استفاده از تکنولوژی مفاهیم میکرو و ماکرو، فاصله گذاری، فاصله زمانی، چرخه زمانی و زمان بندی، و روابط زمانی را به اشتراک می گذارد. او فضایی را ایجاد می کند تا مخاطب را از حالت منفعل خود خارج و سعی می کند تا با درگیر کردن اکثر ادراکات حسی ، فضا و زمان را به شکل جدیدی ارائه دهد و نحوه ی برخورد متفاوتی با مسئله ی زمان را به وجود آورد. در نهایت فضا در آثار پاترسون فراتر از چارچوب ریاضیات برای برقراری ارتباطی ژرف، و تصور ناشناخته ها می باشد. در این راستا از چارچوب مفهومی و روش شناسی ملهم از رویکرد گوتفرید بوهم و تی جی لسینگ استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، پاترسون درک جدیدی از زمان را برای مخاطب ارائه می دهد تا بتواند خوانش های متوالی و همزمانی را داشته باشد. مخاطب در درک فضا و زمان آثار چندرسانه ای پاترسون، نقشی فعال داشته و خود تعیین کننده مدت زمان دریافت آثار است.
۲۵.

فضا و زمان دیجیتال در هنر چند رسانه ای با تأکید بر آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
هنر چند رسانه ای به منظور شکستن کیفیت خطی و سنتی فضا و زمان، بر آن است تا ادراک جدیدی از پدیده فضا و زمان را در محیط دیجیتال فراهم آورد و به طور بنیادین آنها را بازآرایی کند.  این نوع هنری همچنین قابلیت های منحصر به فردی در فضا و زمان اثر و در تعامل با کاربران ایجاد می کند. این مقاله بر آن است تا به شناسایی دو شاخه ی مهم هنر رسانه ای جدید، یعنی هنر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بپردازد. در این راستا با روش نمونه گیری انتخابی، آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان به عنوان دو هنرمند اصلی این دو شاخه ی هنری مورد شناسایی قرار گرفت. چارچوب نظری با استفاده از نظریه گوتفرید بوهم و ای جی لسینگ تدوین شده است. روش مورد استفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری مطالب نیز کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که فضا و زمان در آثار هنر جدید رسانه ای به طور عام و هنر واقعیت مجازی، هنرواقعیت افزوده به طور خاص  به وسیله کاربرد فرارسانه ای خود، نیروی بالقوه ای را برای آنچه حضور مجازی نامیده می شود، جهت خلق تجربه ای از بی واسطگی به نمایش میگذارد و مخاطب را در این فضا و زمان  غوطه ور می سازد و یا آن را یا زمان و فضای واقعی ترکیب می کند. نهایتاً فضا و زمان در این نوع آثار  بسیار  سیال و پویا هستند که در امتداد آن تماشای منفعلانه ی مخاطب در درک فضا و زمان اثر را از بیننده صرف به  تعامل گری فعال مبدل می کند. طبق نظریه بوهم، زمان نمایش توسط هنرمندان از پیش شکل گرفته و مدت زمان دریافت آثار هر دو نوع هنری وابسته به تعاملگری و کنش مخاطبان است و با حضور ایشان معنا می گیرد. هم چنین مخاطب در درک این آثار طبق نظر لسینگ می تواند از خوانش های همزمان و متوالی برای درک فضا و زمان آثار بهره ببرد.
۲۶.

روش ساخت و کاربرد حبر اسود در نسخه های خطی با تأکید بر رساله عمده الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکب مداد حبر لیقه عمده الکتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۷
   هدف: در نسخه های خطی علاوه بر مداد یا مرکب، به دو نوع مرکب دیگر به نام حبر و لیقه اشاره شده است. در این مقاله با رجوع به نسخه های قرون اولیه اسلامی به ویژه رساله عمد ه الکتاب مضبوط در کتابخانه آستان قدس رضوی، تلاش شده است به ویژگی ها و تفاوت انواع مرکب پی برده شود. هدف اصلی مقاله حاضر، شناخت روش ساخت و کاربرد حبر اسود است. روش پژوهش: گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و در برخی موارد نیز برای اثبات صحت روش ها،  روش آزمایش به کار گرفته شده است. به همین دلیل، روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی و تجربی است. برای رسیدن به نتایج دقیق، ابتدا روش تهیه حبر اسود در نسخه های خطی شناسایی شده و در تطبیق با یکدیگر و به ویژه رساله عمد ه الکتاب قرار گرفت. سپس نتیجه به شکل آزمایشی ساخته و نتایج مشاهده شد. یافته های تحقیق: یافته های پژوهش نشان می دهد شیوه ساخت و کاربرد مرکّب های مداد، حبر و لیقه متفاوت است. حبرهای اسود با ترکیبات ثابت: مازو، زاج، صمغ و آب، دارای چهار شیوه ساخت و چهار کاربرد متفاوت هستند که در نگارش بر روی کاغذ، پوست، سنگ و سفال استفاده می شوند. نتیجه گیری: مقایسه متن نسخه های خطی عُمد ه الکتاب،  بَیانُ الصَناعات،  قَطَفُ الأزهار،  دُرُ المَکنون،   تُحَفُ الخَواص، صُبح الأعشی و کتاب آرایی در تمدن اسلامی   نشان داد در تمام منابع ذکر شده به غیر از عُمد ه الکتاب ، به دلایلی از قبیل نقص، پراکندگی و ترجمه اشتباه نمی توان به شیوه های ساخت و کاربرد انواع مرکب دست یافت.
۲۷.

دفاعیه ای از نقاشی: تحلیل دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیباچه نقاشی خوشنویسی قطب الدین محمد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۵۶۳
تاکنون به جنبه های ادبی و اطلاعات تاریخی که دیباچه های مرقعات در خوددارند توجه فراوانی شده، لیکن زمینه های جامعه شناختی آن ها و توجه به ارجاعات متن به بیرون وبستر تاریخی که در آن قرارگرفته اند همچنان مغفول مانده است. دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب در سال 964ق از معدود دیباچه هایی است که در این برهه زمانی علاوه بر خوشنویسی به مسئله نقاشی و نقاشان می پردازد. این پژوهش به دنبال این مسئله است که علل برآمدن دیباچه قطب الدین محمد در خصوص نقاشی در قرن دهم کدامند؟ برای پاسخ، از جامعه شناسی تاریخی تحلیلی که بیشتر به دنبال «چرا»یی امور و پاسخ های مبتنی بر روابط علّی معتبر است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیباچه به عنوان دفاعیه ای از نقاشی و نقاشان ظهور یافته و زنجیره های علّی متنوعی متشکل از فضای سیاسی مذهبی آن دوره تاریخی، سنت نوشتاری و پیش زمینه فکری، تحصیلاتی و شغلی مؤلف منجر به تألیف دیباچه گردیده است.
۲۸.

مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر سامانی هنر آل بویه هنر ساسانی سفال سامانی منسوجات آل بویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۸۱
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
۲۹.

بررسی عملکرد «عنوان» در انتقال و دگرگونی مفهوم در آثار تجسمیِ هنر مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عنوان هنر مفهومی مفهوم اثر هنری برداشت مخاطب از اثر عنوان گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف پژوهش حاضر شناخت عملکرد «عنوان» بر برداشت مخاطب در آثار تجسمی هنر مفهومی است و قصد دارد به این سوال پاسخ گوید که اگر «عنوان» بر درک مخاطب از آثار تجسمیِ مفهومی تاثیر داشته باشد، این تاثیر به چه نحوی است و میزان آن چقدر است؟ پژوهش بر اساس یک روش ترکیبیِ متوالی دو مرحله ای شکل گرفته که در مرحله ی اول، پژوهشگر از روش «نیمه تجربی» تاثیر «عنوان» را بر برداشت اعضای جامعه ی نمونه از دو اثر تجسمی مفهومی، به آزمون گذاشته و در مرحله ی دوم، از روش «توصیفیِ تحلیل محتوا»، پاسخ های افراد را پردازش کرده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، ترکیبی (کیفی و کمّی) می باشد. این پژوهش، در استفاده از روش ترکیبی در مطالعات هنر و در بررسی کمّیِ تأثیر «عنوان» دارای نوآوری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عنوان» در انتقال مفهوم آثار تجسمیِ مفهومی دخالت داشته و می تواند آن را بین 70 تا 80 درصد تغییر داده، بین 50 تا 64 درصد دگرگون نموده و به سمت مفاهیمی که خود بر آن ها دلالت دارد، متمرکز نماید؛ اما نمی تواند برداشت مخاطب را یکّه گرداند. «عنوان» همچنین قادر است برداشت مخاطب از این آثار را بین 47 تا 61 درصد محدود کرده، بین 19 تا 32 درصد بسط داده و سبب زایش مفاهیم تازه از اثر گردد.
۳۰.

مطالعه تطبیقی نگاره های معراج حضرت محمد (ص) و نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معراج نگارگری ایرانی نقاشی مسیحی حضرت محمد (ص) حضرت عیسی (ع)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۲۸۵
نگاره های با موضوع معراج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از مهمترین آثار تصویری با مضمون دینی در نقاشی های ایرانی و مسیحی است. هدف از بازگویی معراج این دو پیامبر (ص) در قرآن علاوه بر تکریم و بزرگداشت شخصیت آنها، اشاره به گوشه ای از قدرت بی پایان الهی است. مهمترین مساله مشترک بین هر دو عروج این است که هر دو آن بزرگواران در بیداری و با جسم و روح به معراج رفتند. این پژوهش بر اساس روش توصیفیِ تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهده آثار،  به بررسی نگاره های عروج حضرت محمد (ص) و عیسی (ع) از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری می پردازد تا ضمن شناسایی وجوه تشابه و تفاوت بین آنها، احتمال تاثیر و تاثر آنها را از یکدیگر مشخص نماید. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط و دامنه تاثیر و تاثرات هنر اسلامی و مسیحی از اهداف اصلی تحقیق است. عدم توجه به نگاره های دینی و موضوعات مشترک در تاریخ هنر ادیان انجام این تحقیق را ضروری می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که تشابهات ساختاری و تصویری بین نگاره های معراج حضرت رسول اکرم (ص) و عروج حضرت عیسی (ع)، صرفا به دلیل موضوع مشترک عروج نبوده، بلکه توجه به تاریخ متاخرتر برخی از نگاره های معراج پیامبر (ص) نسبت به نگاره های عروج عیسی (ع) احتمال تاثیرپذیری آنها از عناصر تصویری موجود در شمایل نگاری مسیحی را قوت می بخشد. با وجود تاثیرپذیری اکثر معراج نگاره های ایرانی از نقاشی های مسیحی، در مواردی نیز تاثیرگذاری نگاره های معراج به گونه ای متقابل در نقاشی های عروج حضرت عیسی (ع) هویدا می شود، به گونه ای که عناصر و نحوه چیدمان برخی از معراجیه ها در نمایش نحوه عروج مسیح (ع) نفوذ یافته است.
۳۱.

مطالعه نقش مایه گل در ایران پیش از اسلام و تطبیق آن با نشان های قرآن های سده چهارم تا نهم ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ایران پیش از اسلام نشانهای قرآن نمادشناسی گل چندپر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
در دوره های مختلف تاریخی همواره تأثیرپذیری هنر هر دوران از آیین، دین و اعتقادات حاکم بر هر جامعه وجود داشته است. علاوه بر آن پیشینه تاریخی و اعتقادی جامعه موردبررسی نیز سهم بزرگی را در شکل گیری هنر آن عهده دار بوده است. ایرانیان طی دوره های مختلف تاریخی با دقت و ظرافت تمام به خلق آثاری ارزنده دست یافتند و برای زیباتر جلوه نمودن، آنها را با نقش مایه های متنوع آراستند. پس از اسلام بیشترین تلاش هنرمندان صرف نگارش و آراستن آیات الهی و به ویژه قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان، گردید. یکی از پرکاربردترین آرایه های قرآنی را می توان نشان های قرآنی دانست که استفاده زیاد از نقش مایه گل در حالت های گوناگون در آن دیده می شود. معرفی و تحلیل نقش مایه گل در آثار ایران پیش از اسلام و تطبیق این نقش مایه ها با نشان های قرآنی، هدف اصلی این تحقیق است. سؤالات تحقیق عبارت اند از: وجوه تشابه بین نقش مایه گل در نشان های قرآنی و آثار ایران پیش از اسلام کدام است؟ وجوه تشابه در کدام دسته از نقوش گل ها دیده می شود؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، نمونه هایی از نشان های قرآنی دربردارنده نقش مایه گل متعلق به قرآنهای قرن های چهارم تا نهم ه.ق. انتخاب و با نمونه های مشابه در آثار ایران باستان، مطابقت داده شد. این تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی با بررسی اسناد کتابخانه ای و مشاهده آثار به گردآوری داده ها پرداخته است. نتایج آن، نشان داد که در نشان های پنج آیه، نشان های متصل به سرسوره و نشان های حزب و جزء و نشان های تزیینی می توان نقش مایه گل را ملهم از نقوش به کاررفته در آثار ایران باستان، از دوره پیش از زردشت تا دوره ساسانیان، مشاهده نمود که در حالت ها و زوایای گوناگون به کار رفته است.
۳۲.

مطالعه پنج اثر منتخب از سفال نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق. در تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور هنر مینیمال زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۲
در میان سفالینه های مکشوفه از نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق.، می توان آثاری را یافت که جنبه های زیبایی شناسی متفاوتی نسبت به سایرین دارند. در این آثار، کاربرد زیاد تزئینات، رنگ های پرطراوت دیده نمی شود و از لحاظ طرح و نقش با سایر آثار رایجِ زمانه خود متفاوت اند. وجود فضای خالی، سکون و آرامش در سطح کار، برخلاف آثار گذشته نقش مهمی در آنها ایفا می کند و در یک جمله، گویی در شیوه تزیین شان ویژگی های مینیمالیستی دارند. در این پژوهش، پنج اثر سفالین که به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی انتخاب و موردمطالعه و تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال قرار گرفته اند، منتخبی از سفالینه های نیشابورند که ویژگی های یادشده را به نمایش می گذارند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی به انجام رسیده و هدف اصلی آن، شناخت ویژگی های زیبایی شناختی هنر ایرانی در تطبیق با اندیشه های هنر معاصر است. به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که وجوه مشترک آثار منتخب سفال نیشابور با ویژگی های زیبایی شناسانه هنر مینیمال کدام است؟ اهمیت شناسایی و معرفی ظرفیت های هنرهای ایرانی و نقش آنها در تحولات هنر معاصر از ضرورت های انجام این تحقیق است. پژوهشگران پرسش نامه ای محقق ساخته را با روش دلفی در اختیار چند تن از اساتید هنر دانشکده هنر شاهد قرار داده تا حضور اندیشه های هنر مینیمال در هرکدام از سفالینه ها مشخص گردد. سپس با کمّی کردن اطلاعات، میزان این تطبیق را ارائه نموده اند. یافته های تحقیق نشان داد که این آثار میزان تطبیق قابل توجهی بین 78 تا 84 درصد با اندیشه های هنر مینیمال دارند. بنابراین می شود آنها را به عنوان نمونه های هنر مینیمال در دوران قبل از ظهور مینیمالیسم یعنی حدود 900 سال پیش از پیدایش آن قلمداد کرد. دلیل تشابه بین آنها را می توان وجود ایده های مشترک، مبانی زیبایی شناسی مشابه و گرایش به ساده سازی ذکر کرد. بنابر نتایج، از میان اندیشه های هنر مینیمال، دو ویژگی کاهش رنگ و سادگی فرم و عدم استفاده از فرم های متعدد به طور همزمان بیش از بقیه و به صورت 100 درصدی در این سفالینه ها وجود دارند.
۳۳.

شناسایی و طبقه بندی نقوش حیوانی موجود در قالی های تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هند تیموریان قالی نقوش حیوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۷۷۰
فرش بافیِ هندوستان تا قبل از حاکمیت تیموریان، از تشکیلات منسجم برخوردار نبود. حمایت سلاطینِ خوش قریحه تیموریِ هند، برپایی کارگاه های درباری و بافت تولیدات نفیس را در پی داشت. نقوش حیوانی موجود در فرش های هند از تنوع و ترکیب بندی های گوناگون برخوردار است. شناسایی گونه های نقوش حیوانی در قالی های تیموریانِ هند و طبقه بندی آن ها براساس چگونگی کاربست، سوال اصلی این پژوهش است. جستجوی عوامل تاثیرگذار بر توسعه قالیبافی به صورت یک ساختار منسجم در قلمرو هندوستانِ عصرِ تیموری  ضرورت مطالعه حاضر است. نتیجه پژوهش اینکه، الگوبرداری از قالی های وارداتی ایران به هند، فرهنگ- هنر و اساطیر کهن هندی، جغرافیای بومی و تمایل به ثبت صحنه های روزمره و درباری از عوامل موثر بر توسعه و بومی گرایی فرش بافیِ هند بوده است. قالی های هندی تیموریان براساس نقوش موجود در متن و حاشیه قابل تقسیم بندی به انواع مختلفی هستند؛ همچنین سلیقه و فرهنگ بومی هنرمندان بر انتخاب گونه های طبیعی و اساطیری حیوانات تصویرشده در فرش ها و طبقه بندی آنها موثر بوده است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مشاهده صورت پذیرفته و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد.
۳۵.

تحلیل عملیات روانی نظام سلطه مبتنی بر القاء در صنعت پویا نمایی (مورد مطالعه: سریال اژدها سواران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۳۳۷
در این مقاله سعی شده به تغییر رویه و راهبرد نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم و راهکارهای جدید استعمار جهت سلطه جویی بر ملت ها که از طریق صنعت پویانمایی و فیلم دنبال می شود به طور اعم، و به طور اخص به بررسی و ریشه یابی این راهبرد در پویانمایی "اژدها سواران" پرداخته شود. سلطه گران با سرمایه گذاری هنگفتی که در حوزه فیلم و پویانمایی برای کودکان فراهم کرده اند، آثار زیادی را به جهت سلطه جوئی و رواج و گسترش فرهنگ و تمدن غربی، روانه کشورهای دیگر ساخته اند. آنچه مبین ضرورت و اهمیت این تحقیق است، توجه به اثرات خوراک تصویری و رسانه ای است که کودکان ما طی سال ها در قالب این پویانمایی ها دریافت کرده و در ذهن آنها باقی مانده و باعث تغییر باورهای آنان می شود. سؤال این است که چه عواملی در پویانمایی اژدهاسواران مبین تغییر رویه نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم است؟ و نظام سلطه از تغییر راهبرد خود از جنگ سخت به جنگ نرم در پویانمایی اژدهاسواران چه سودی می برد؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که نظام سلطه با یک طرح و فلسفه از قبل طراحی شده، در قالب پویانمایی مذکور و سریال های مشابه که به کودکان عرضه می دارد، بدنبال به تسخیر درآوردن قلبها و ذهنهای کودکان است تا از این طریق به سلطه جویی خود بر ملت ها ادامه دهد. سلطه گران راهبرد خود را از جنگ سخت به جنگ نرم و در قالب تولید آثار پویانمایی تغییر داده اند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و تحلیل اهداف نظام سلطه در قالب پویانمایی ذکر شده است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی-تحلیل محتوا استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده بوده است.
۳۶.

بررسی ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصرصفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
نیمه اول صفوی یکی از اعصار طلایی هنر کتابت قرآن در ایران است و سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف تحت حکومت صفوی پدیدار شده است. یکی از مکاتبی که همواره در طول تاریخ ایران نقشی کلیدی در هنرهای مربوط به کتاب آرایی ایفا کرده است، مکتب شیراز می باشد. نقطه اوج هنر تذهیب نسخ دست نویس و قرآن نگاری در شیراز را باید در سال های قرن نهم و دهم ه. ق جستجو کرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که دستاوردهای تزیینی و تصویری قرآن های مکتب شیراز صفوی چیست؟ تجزیه و تحلیل تزیینات و ابعاد گرافیکی نمونه هایی نفیس از قرآن های مکتب شیراز عصر صفوی با این هدف صورت گرفته است تا ویژگی آرایه های تصویری آثار مورد مطالعه قرار گیرد و نقش این مکتب در هنر قرآن نگاری شناسایی شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد قرآن های مکتب شیراز صفوی از جهت ساختار، فشردگی و پیچیدگی تذهیب، جسارت در انتخاب ترکیبات رنگی زنده، شیوه خوشنویسی و غلبه نقوش گیاهی با یکدیگر مرتبط هستند. این آثار از الگویی واحد در ترسیم قالب اصلی پیروی می کنند و عمده نوآوری هایشان در جزییات نمایان می شود  
۳۷.

بررسی طرح و تزیین در نشانه های پنج آیه در قرآن های سده اول تا نهم هجری قمری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۸.

پژوهشی در تعریف و تحدید انواع هنرهای مشارکتی- تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف این مقاله ی پژوهشی شناسایی و طبقه بندی انواع هنر های مشارکتی- تعاملی است. برای رسیدن به این هدف، از هر گونه ی هنری یک نمونه ی شاخص انتخاب شده و پس از توصیف و تحلیل سازمایه های اساسی تشکیل دهنده ی آن و ذکر وجوه تمایز آن از دیگر گونه ها، تعریف ویژه ای از آن ارائه شده است. توضیح آنکه از آغاز دهه ی نود به این سو، که رایانه های شخصی و اینترنت، به تدریج تبدیل به رسانه هایی تثبیت شده در خلق آثار هنری شدند؛ و گونه هایی جدید چون "هنر تعاملی" و "هنر نت" قدم به عرصه ی هنر معاصر گذاشتند؛ "تعامل گریِ" مخاطبانِ آثار هنری دیگر نه امری بعید، بل که اصلی اساسی قلمداد شد. اما یکی از مسائلی که همواره مشکلاتی را در فهمِ دقیق این گونه های هنریِ مشارکتی-تعاملی فرارویِ محققین و هنرمندان قرار داده است؛ تفکیکِ این حوزه های به ظاهر مشابه، از یک دیگر است. از این جا، پرسش اصلی این پژوهش نیز آن است که: بر مبنای چه معیارهایی و با چه عناوینی می توان این گونه های هنری را از یک دیگر جدا کرد و تعاریفی متمایز کننده را برای آن ها پیش نهاد؟ در پاسخ به این پرسش به روشی توصیفی-تحلیلی تلاش شده تا گونه های هنری مشارکتی-تعاملی معین، و از یک دیگر متمایز شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخلاف آن چه در منابع مختلف دیده می شود و آن طور که هنرمندان با سهل انگاری و بدون توجه به بار معنایی هر اصطلاح آثار خود را "تعاملی"، "مشارکتی" یا "اینترنتی" می نامند؛ هر کدام از این مقولات، تعریف و عنوان ویژه یِ خود را دارند و این آثار در هشت گونه ی متفاوت قابل طبقه بندی هستند.
۳۹.

خوانشی تازه بر بازنمایی و تفسیر هنری چهار هنرمند معاصر بر اثر مونالیزا (با تکیه بر مطالعه ی تطبیقی هرمنوتیک و دیکانستراکشن)

کلیدواژه‌ها: مونالیزا هرمنوتیک دیکانستراکشن پست مدرنیسم سمیولوژی نشانه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۸
 در دهه های اخیر پیدایش یک رویکرد جدید در مورد چگونگی نگرش و دوباره خوانی متون ادبی و هنری، مورد توجه قرار گرفته است. این منظر جدید که دیکانستراکشن1 (واسازی) نام دارد با نگاهی بن فکنانه، در تقابل با ساختارگرایی2 هرمنوتیک3 (تأویل) قرار می گیرد. هرچند که وجود تشابهاتی میان این دو منظر، ارتباط و اشتراکات پایه ایی را میان این دو گرایش تفسیری اثبات می کند تا آنجا که می توان مدعی زایش دیکانستراکشن (واسازی) از نهان هرمنوتیک (تأویل) شد لکن بسترهای متباینی که هرکدام از این دو نگرش در آن تجلّی یافته اند؛ و منظر آزادانه ی که دیکانستراکشن دارد به نظر می آید این نوع تفسیر اخیر مرحله ای فراتر از هرمنوتیک مدرن است. با اینحال این مقاله با رویکرد مطالعه تطبیقی دیکانستراکشن (واسازی) با هرمنوتیک (تأویل) از منظر ویتگنشتاین و گادامر سعی دارد بر عدم جدایی هرمنوتیک و دیکانستراکشن تأکید ورزد و در این راستا با تحلیل 4 نمونه از آثار اقتباسی هم منظر دیکانستراکشن و هم هرمنوتیک را برای این آثار قائل می شود. بر این اساس این نتیجه حاصل می شود که نمی توان قطعاً مدعی شد یک تفسیر، تفسیری دیکانستراکشنی است یا هرمنوتیکی بطوریکه هرچند در نظر می توان تمایزاتی میان این دو نوع یافت ولیکن در عمل به خاطر محدودیّت و قید و بندهای غیر قابل انکار تمایزی دیده نمی شود بطوریکه یک تفسیر دیکانستراکشنی در آزادانه ترین حالت تنها می تواند یک نوع هرمنوتیک مدرن باشد. این مقاله بر اساس روش تحقیق توصیفی - تحلیلی به انجام رسیده و در تحلیل اطلاعات از روش تطبیقی استفاده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان