غلامحسین کریمی دوستان

غلامحسین کریمی دوستان

رتبه علمی: استاد تمام زبان شناسی دانشگاه تهران
پست الکترونیکی: gh5karimi@ut.ac.ir
وب‌سایت شخصی: https://rtis2.ut.ac.ir/cv/gh5karimi/

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۴۱.

تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل الگوهای پیکره ای فعل سبک پیکره زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
۴۲.

بررسی دستگاه واجی گویش لکی کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش لکی همخوان واکه ساختمان هجا خوشه همخوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
پژوهش حاضر به بررسی و توصیف همخوان ها، واکه ها، ساختمان هجا و خوشه های همخوانی گویش لکی کوهدشت می پردازد. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده های مورد مطالعه در این پژوهش به صورت میدانی با ضبط گفتار گویشورانی با محدوده سنی بین 30 -70 سال و با استفاده از منابع مکتوب و دانش زبانی یکی از نگارندگان صورت گرفته است که گویشور بومی است،. داده های این تحقیق براساس الفبای آوانویسی بین المللی IPA آوانگاری شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دستگاه واجی این گویش دارای 27 همخوان است. فهرست واکه ای این گویش متشکل از 9 واکه ساده و شش واکه مرکب از منظر آواشناسی است. ساختمان هجا در این گویش به صورت C (C)V(C)(C) است، همچنین خوشه بیش از دو همخوان چه در جایگاه آغازی و چه در جایگاه پایانی هجا در این گویش وجود ندارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در این گویش و در ساخت های هجایی با یک همخوان در آغازه، همخوان های /L,ŋ,r/ نمی توانند در آغازه هجا قرار بگیرند و در ساخت های هجایی با دو همخوان در آغازه، همخوان دوم فقط می تواند  /w/یا /y/ باشد و هیچ همخوان دیگری نمی تواند باشد.
۴۳.

نمود واژگانی در افعال مرکب مشتق از اسم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمود واژگانی کرانمندی فعل مرکب نحو مرحله نخست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحث برانگیز در سال های اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم می خورد: در برخی از آثار، «عنصر پیش فعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافه ای عامل تعیین کننده ی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. هدف از پژوهش حاضر که به تحلیل «ویژگی های نمودی افعال مرکب مشتق از اسم» در زبان فارسی اختصاص دارد، بررسی نقش هر یک از اجزای فعل مرکب در ظهور و بروز ویژگی های نمودی آن است. در رسیدن به اهداف پژوهش، با استفاده از رویکرد «نحو مرحله ی نخست»، مقوله ی اسم بر حسب ساخت رویدادی که در خود واژگانی کرده، در قالب دو طبقه ی فرایندی و غایتمند طبقه بندی شده است. شواهد پژوهش نمایانگر آن است که کرانمندی در افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی در زبان فارسی، اساساً تابعی از ساخت رویدادی عنصر پیش فعل آنهاست. از این رو، افعال مشتق از اسم فرایندی، ناکرانمندند، چرا که اسم فرایندی بر رویدادی دلالت دارد که فاقد نقطه ی پایانی است. در مقابل، افعال مرکب مشتق از اسم غایتمند، به اعتبار آن که اسم مذکور بر رویدادی دلالت دارد که مستلزم وجود یک نقطه ی پایانی است، از خوانشی کرانمند برخوردار خواهد بود. نتایج این پژوهش، از یکسو، نشان دهنده ی خنثی بودن فعل سبک در تعیین کرانمندی فعل مرکب است، و از سویی دیگر، برخلاف دیدگاهی است که در آن تمامی افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی کرانمند انگاشته شده است.
۴۴.

واژه بست در کردی کلهری ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه بست وند مطابقه گویش کلهری کردی ایلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
واژه بست ها واحدهای زبانی حد واسط بین واژه و وند هستند که هم بعضی از خصوصیات واژه و هم بعضی از ویژگی های وند را دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژه بست در گویش کردی کلهری ایلامی صورت گرفته است. این بررسی به روش توصیفی- تحلیلی است که داده های آن با مراجعه به منابع متعدد گویش کردی کلهری ایلامی و نیز شم زبانی نگارندگان این تحقیق تهیه شده است. الگوهایی که برای تشخیص این واژه بست ها در این مقاله به کار برده شده اند، همان معیارهایی هستند که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی از زوییکی و پولوم (1983) اقتباس کرده است. بررسی داده های این پژوهش نشان می دهد که واژه بست های این گویش عبارتند از: ضمایر شخصی پی بستی، افعال ربطی، نشانه مفعول، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه ماضی بعید و نشانه مجهول. در میان این واژه بست ها، واژه بست های ضمیری (ضمایر شخصی) نقش مطابقه ای دارند. همچنین، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که می توان از الگوی زوییکی و پولوم (1983) به عنوان ابزاری علمی و البته مناسب برای تشخیص و مطالعه واژه بست های زبان کردی استفاده کرد. نکته تازه و دستاورد جدید این پژوهش شناسایی واژه بست « ɥ » به عنوان نشانه معین در فعل ماضی بعید و نیز استفاده از واژه بست « jâ » برای مجهول است. 
۴۵.

مفهوم پردازی اندام واژه «dam» در اصطلاح های استعاری کردی ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی معناشناسی شناختی استعاره اندام واژه نگاشت کردی جنوبی کردی ملکشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اصطلاح های استعاری کردی ملکشاهی بود که در آنها اندام واژه «dam»  به کار رفته است. کردی ملکشاهی، یکی از گونه های کردی جنوبی واقع در استان ایلام است. داده های پژوهش از گفتار سخنگویان گونه مذکور گردآوری شده است. در این پژوهش، بخشی از استعاره های رایج کردی ملکشاهی با تکیه بر مفهوم پردازی دو اندام واژه «دهان» و «صورت» در پرتو رویکرد شناختی، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، بخش قابل ملاحظه ای از استعاره های مورد بررسی، ماهیتی ساختاری داشته اند. «جویدن»، «جنگ»، «فوران آتش» و «اسارت» از حوزه های مبدأ و «مباحثه»، «آزادی»، «بی اعتنایی»، «کتمان» و «غم» از حوزه های مقصد چنین استعاره هایی بوده اند. از نگاشت های صورت گرفته برای واژه «dam» در ساخت های استعاری مورد بررسی، می توان به «ظرف»، «آتش فشان»، «جاندار»، «قفس»، «احترام» و «ادعا» اشاره کرد. یافته ها همچنین نشان داده که «جنگ»، پربسامدترین حوزه مبدأ و «اعتنا»، پربسامدترین حوزه مقصد این استعاره ها بوده اند. علت تفاوت در فراوانی وقوع حوزه های مبدأ و مقصد، برخاسته از نگاشت های متفاوت و نو در حوزه های پربسامد بوده است. 
۴۶.

تناوب سببی و ضدسببی در زبان کردی (گویش سورانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تناوب (ضد) سببی (نا)گذرایی ساخت موضوعی مجهول زبان کردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
مسئله تناوب سببی و ضدسببی در کانون پژوهش های نظری در حوزه ساختار موضوعی در سطح روابط نحو و معناشناسی قرار دارد. در تبیین این تناوب، دو دیدگاه عمده گذرایی زدایی و سببی سازی بر این عقیده هستند که دو گونه این تناوب دارای مدخل های متمایز واژگانی نمی باشند. به عبارت دیگر، بر اساس این دو رویکرد، هر کدام از گونه های این تناوب از مدخل واژگانی گونه دیگر مشتق می شود. در این پژوهش با استناد به داده های زبان کردی گویش سورانی نشان می دهیم که در تناوب سببی و ضدسببی رابطه اشتقاقی دو طرفه وجود ندارد بلکه هر دو گونه از یک مدخل واژگانی خنثی مشتق می شوند. در لابلای این تحلیل، در سطحی زبان ویژه، به بررسی وجود تنوع ساخت واژی بر گونه های این تناوب ، محدودیت های فعلی انتخابی افعال در هر دو گونه و توزیع گروه حرف اضافه در ارتباط با موضوع بیرونی پرداخته می شود. در این پژوهش استدلال می شود که عاملیت و سببیت در سطوح مختلف به ساخت معرفی می شوند و تفاوت مجهول و گونه ضدسببی در فرافکن هسته جهت می باشد؛ به این صورت که مجهول دارای هسته جهت ولی ضدسببی فاقد این هسته می باشد. 
۴۷.

نقشه جای نواختی فضای واکه ای در قشر شنوایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۷
ویژه سپاری مراحل مختلف فرآیند پردازش داده های صوتی و به خصوص ادراک واجی یکی از موضوعات پژوهشی بحث برانگیز در حوزه مطالعات زبانشناسی عصبی بوده است. در این میان دو ناحیه از قشر شنوایی یعنی قشر شنوایی اولیه و شکنج گیجگاهی فوقانی به عنوان محل پردازش های حسی و پردازش های مقدماتی شناختی اهمیت ویژه ای دارند. هدف پژوهش حاضر کشف همبسته های مکانی پردازش واکه های موجود در نظام واکه ای زبان فارسی و بهره برداری از آنها جهت پرده برداشتن از محتوای فرآیند پردازشی صوتی در هر یک از این دو ناحیه از قشر شنوایی مغز است. در این مطالعه از 18 نفر از گویشوران زبان فارسی خواسته شد تا به توالی هایی از واکه های ساده زبان فارسی با ترتیب تصادفی گوش کنند و همزمان پاسخ دستگاه عصبی آنان به شنیدن این واکه ها با استفاده از روش الکتروانسفالوگرافی ثبت شد. سپس پتانسیل های وابسته به رخداد متناظر با پردازش هر واکه در قشر شنوایی اولیه مغز آنان با استفاده از روش دوقطبی های جریان معادل منشایابی و رابطه مختصات منشا هر یک از واکه های مذکور در دستگاهی سه بعدی از یک سو با مشخصات طیفی صوت شناختی و از سوی دیگر با ارزش های دو مشخصه انتزاعی واجی «محل تولید» و «ارتفاع زبان» سنجیده شد. بررسی و تحلیل نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان می دهد برخلاف تحلیل های سابق، قشر شنوایی اولیه مغز به پردازش حسی اختصاص ندارد و بخشی از فرآیند پردازش شناختی مبتنی بر مشخصه های انتزاعی تولیدی در همین ناحیه و قبل از انتقال بار پردازشی به شکنج گیجگاهی فوقانی آغاز می شود.
۴۸.

هم نامی و نقش های مختلف تکواژ وابسته “-æ” در کردی ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکواژ -æ دستوری شدگی کردی جنوبی گونه ملکشاهی هم نامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۳
هم نامی پدیده ای است که در آن مقولات مختلف زبانی با نقش ها و معانی نامرتبط از صورت های آوایی و نوشتاری یکسان برخوردار هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش های مختلف تکواژ “-æ” در کردی ملکشاهی است. پیکره زبانی این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از سخنگویان کردی ملکشاهی به عنوان یکی از شهرستان های مرکزی استان ایلام گردآوری شد. برای بررسی نقش فرآیند دستوری شدگی در ایجاد هم نامی تکواژ “-æ” از اصول ارائه شده توسط هاپر (1996) و همچنین سازوکارهای معرفی شده هاینه و همکاران (1991) بهره گرفته می شود. یافته های مطالعه نشان داد که چند مقوله مستقل زبانی در کردی ملکشاهی به صورت تکواژ وابسته “-æ” بازنمایی می شوند. صورت مذکور ممکن است به عنوان پی بست، وند تصریفی و یا اشتقاقی در بافت های مختلف واقع شود. این تکواژ به عنوان وندی تصریفی با نقش «نشانه معرفه» به اسم یا گروه اسمی متصل می شود. تکواژ وابسته“-æ”  به صورت پی بستی و با نقش فعل ربطی و معین «است» نیز در کردی ملکشاهی به کار برده می شود. تکواژ “-æ” همچنین صورت الحاقی دو حرف اضافه مستقل «در» و «به» در گونه مذکور است که به برخی افعال به عنوان میزبان متصل می شود. علاوه بر این کارکردها، این تکواژ صورت دو پسوند اشتقاقی کردی ملکشاهی است که در تولید ساخت نام آوا و اسم به کار برده می شود. هر یک از نمودهای “-æ” در طول سازوکار دستوری شدگی تحت تأثیر تغییرات آوایی، ساختواژی ، نحوی و معنایی قرار گرفته اند و باعث ایجاد این هم نامی شده اند.
۴۹.

متغیرهای مؤثر در ظهور / عدم ظهور «را» در گفتار فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی نشانه مفعولی «را» مشخصه های معنایی مفعول مشخصه های معنایی فعل تأثیر پذیری زبان فارسی معیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۰
در پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر این پرسش مطرح است که وجود چه متغیرهایی سبب ظهور یا عدم ظهور «را» در گفتار گویشوران زبان فارسیِ معیار است. بنابراین، جمله هایی تک مفعولی مطابقِ شم زبانی نگارندگان تولید شد تا براساس آن ها متغیرهایِ مشخصه های معناییِ مفعول، مشخصه های معناییِ فعل، و تأثیرپذیری مفعول از فعل با استفاده از رویکردهای آیسن (Aissen, 2003)، نَس (Nass, 2004)، روستین (Rothstein, 2008a; Rothstein, 2008b)، وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008)، و بیورز (Beavers, 2011) توصیف و تحلیل شوند. در زبان فارسی معیار، نه تنها جان داری گروه اسمی مفعول مستقیم، بلکه معرفگی و مشخص بودن آن نیز در ظهور و عدم ظهور «را» نقش دارد، به گونه ای که مفعول مستقیم جان دار و معرفه با «را» نمایان می شود. بنابراین، پیوستار معرفگی و جان داری همواره معنادار نیست و جمله هایی وجود دارد که آن را نقض می کند. بنابراین، یافته های نگارندگان کاملاً همسو با یافته های آیسن (Aissen, 2003) نیست. یافته های مقاله حاضر هم راستا با نَس (Nass, 2004) نشان داد با کاهش میزان تغییر در موجودیت، میزان تأثیرپذیری نیز کمتر می شود و «را» باید در ساختار جمله حضور داشته باشد، ولی حضور مفعول مؤثر و متأثر در جایگاه نحوی مفعول تاثیری در امکان ظهور و عدم ظهور «را» ندارد. طبقه بندی وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008) نیز نمی تواند دلیل ظهور و یا عدم ظهور «را» را تبیین کند، زیرا افعالی وجود دارند که  مفعولشان هم با «را» و هم بدون آن نمایان می شود. طبقه بندی بیورز (Beavers, 2011) نیز ظهور و عدم ظهور «را» را نمی تواند تبیی ن کند، زیرا حتی افعال یک گروه نیز گاهی رفتار های متفاوتی در پذیرش «را» نشان می دهند. همچنین، هر چه تأثیرپذیری مفعول از فعل کمتر باشد، امکان تظاهر آشکار «را» بیشتر می شود.
۵۰.

تناوب سببی در گویش خوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تناوب سببی رویکرد پایه مشترک سببی سازی ضدسببی سازی گ ویش خوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۲
تناوب سببی نوعی تناوب گذرایی بین یک فعل سببی و همتای ضدسببی آن است. در مورد رابطه بین این دو گونه فعلی به طور کلی دو نوع رویکرد از سوی زبان شناسان اتخاذ شده است: اشتقاقی و غیراشتقاقی. در رویکرد اشتقاقی، یکی از دو گونه، پایه و دیگری مشتق فرض می شود. در رویکرد اشتقاقی پایه ناگذر (رویکرد سببی سازی)، فرض بر این است که گونه ضدسببی پایه و گونه سببی مشتق است. در حالی که در رویکرد اشتقاقی پایه گذرا (رویکرد ضدسببی سازی) گونه سببی پایه و گونه ضدسببی مشتق فرض می شود. در رویکرد غیراشتقاقی یا پایه مشترک رابطه مستقیم اشتقاقی بین دو گونه برقرار نمی شود و هر دو از یک منبع سوم یا ریشه نشأت می گیرند. هدف از مقاله حاضر بررسی کارآمدی رویکردهای یاد شده در تحلیل نشانه های ساختواژی فعل های تناوبی در گویش خوری از زبان های ایرانی شمال غربی رایج در کویر مرکزی ایران است. شواهد ساختواژی در این گویش نشان می دهد رویکردهای اشتقاقی به تناوب سببی دارای راهبرد تحلیلی کلی نیستند و تنها قادرند نشانه های ساختواژی در یکی از دو گونه سببی یا ضدسببی را توضیح دهند. در مقابل به نظر می رسد رویکرد غیراشتقاقی پایه مشترک می تواند تنوع ساختواژی در تناوب سببی (نشان داری یکی از دو گونه یا هر دو گونه) را در گویش خوری به طور جامع تحلیل کند. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان