مسعود کریم لو

مسعود کریم لو

سمت: استادیار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

مقایسه سبک دلبستگی ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب در مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی دلبستگی خصیصه اضطراب جدایی رشد اجتماعی کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲۸ تعداد دانلود : ۲۴۰۱
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های مادر بر اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک است. فرض اساسی این پژوهش این است که میان ویژگی های دلبستگی، شخصیتی و اضطرابی مادر (به عنوان عوامل مؤثر بر رفتار مادرانه) با رشد اجتماعی و اضطراب دلبستگی در کودک رابطه وجود دارد. به منظور بررسی این رابطه، ویژگی های مادر (سبک دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب) در دو گروه مـادران کودکان دارای اختـلال اضطـراب جدایی و مادران کودکان سالم مورد مقایسه قرار گرفت. این پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه آماری آن را مادران کودکان مهـدهای کودک منطقـه 8تهران تشکیل می دهند. تعداد نمومه شامل 60 مادر و کودک دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیتی میلون 2، اضطراب صفت ـ حالت، مقیاس رشد اجتماعی کودک و ابزار غربالگری اختلال های هیجانی کودکان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های t تست یومن ویتنی، همبستگی و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشانگر آن بود که دلبستگی ناایمن اضطرابی ـ دوسوگرا، خصیصه اضطراب صفت و برخی ویژگی های شخصیتی مادر می تواند پیش بینی کننده اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک باشد.
۲.

تأثیر تلفیق محدودیت درمانی با آموزش فشرده دودستی بر مهارت های حرکتی ظریف کودکان با فلج مغزی نیمه بدن 5- 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده مادر سازگاری اجتماعی دختران عقب مانده ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱۴
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟ روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد . نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
۴.

بررسی پایایی نسخه فارسی مقیاس سنجش شدت خستگی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس پایایی مقیاس شدت خستگی نسخه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۷۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف فراهم ‌سازی ابزاری پایا به زبان فارسی جهت سنجش شدت خستگی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از طریق ترجمه و معادل‌سازی پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» به زبان فارسی و بررسی پایایی نسخه فارسی معادل‌سازی شده در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه غیرتجربی از نوع متدولوژیک و اعتبارسنجی می‌باشد. پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» طی سه مرحله طبق روش بین المللی ارزیابی کیفیت زندگی به زبان فارسی ترجمه و معادل‌سازی شد و برای بررسی تکرارپذیری، در دو نوبت با فاصله حداکثر 3 هفته در اختیار 20 بیمار (15 زن و 5 مرد) فارسی زبان که طبق تشخیص پزشک مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بوده و از سال 1380 تا 1386 جهت دریافت خدمات پزشکی و توانبخشی به کلینیک سینا مراجعه کرده بودند قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت ساده بود. داده‌های به دست آمده از لحاظ تکرارپذیری در دفعات آزمون و همخوانی درونی آیتم‌ها، از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی درون طبقه‌ای تحت تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: همخوانی درونی آیتم‌های پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 96/0 بود که نشان می‌دهد آیتم‌های مقیاس فوق یک مفهوم را ارزیابی می‌کنند. آزمون ضریب همبستگی درون طبقه‌ای (ICC) که برای بررسی تکرارپذیری نسبی نسخه فارسی پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» در دفعات آزمون به کار رفته بود محاسبه و برابر 93/0 به دست آمد که تکرارپذیری خوب نسخه فارسی پرسشنامه «مقیاس سنجش شدت خستگی» را نشان می‌دهد. نتیجه‌گیری: پرسشنامه « مقیاس سنجش شدت خستگی» از تکرارپذیری بالایی برخوردار است و می‌توان با استفاده از آن میزان شدت خستگی و تأثیر درمان‌های مختلف را روی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بررسی نمود.
۵.

تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلالات یادگیری مهارتهای بینایی، حرکتی مداخلات کاردرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۴
" هدف: بررسی و تشخیص اختلال بینایی- حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری و کاربرد مداخلات کاردرمانی در جهت ارتقا و بهبود این مهارت، می تواند در بهبود وضعیت خواندن و نوشتن این کودکان مؤثر واقع شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی می باشد. روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی و مداخله ای می باشد. برای انجام این پژوهش، 23 کودک با اختلال ویژه یادگیری (پایه دوم، سوم و چهارم) از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران، انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه یا شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. مهارتهای بینایی- حرکتی کلیه نمونه ها ابتدا توسط آزمون مهارتهای بینایی- حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخلات کاردرمانی در گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً توسط آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام و با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون، اختلاف معناداری در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله داده نشد (4/0=P)، اما در گروه مداخله اختلاف معناداری دیده شد. در بررسی مجموع نمرات طبقه 2، 5 و 7 نیز که علاوه بر مهارتهای یکپارچگی بینایی- حرکتی و تثبیت چشمی بیشتر نیازمند مهارتهای بینایی- فضایی هستند، تأثیر معنادار مداخلات کاردرمانی دیده شد و بررسی مجموع نمرات طبقات 1، 3، 4، 6 و 8 نشان داد که مداخلات کاردرمانی تأثیر معناداری بر مجموع این طبقات و در نتیجه مهارتهای تجزیه و تحلیل بینایی داشته است . نتیجه گیری: مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی و اجزای آن (یکپارچگی بینایی- حرکتی، تجزیه و تحلیل بینایی و بینایی- فضایی و تثبیت چشمی) در کودکان دچار اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مورد نظر، بطور معناداری مؤثر بوده است. "
۶.

تأثیر خدمات کاردرمانی روانی – اجتماعی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی اختلالات روانی مزمن خدمات کاردرمانی روانی - اجتماعی پرسشنامه کیفیت زندگی مراجع ویسکانسین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۶۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۵۴
هدف : ارتقاءء کیفیت زندگی هدفی مهم از مراقبتهای بهداشتی در روانپزشکی شناخته می شود. در تحقیق حاضر با انجام مداخلات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر روی بیماران دچار اختلالات روانی مزمن، به بررسی کیفیت زندگی آنها پرداخته شد. روش بررسی: این مطالعه مداخله ای به صورت شبه تجربی می باشد و بر روی 24 بیمار مبتلا به اختلالات روانی مزمن مراجعه کننده به مرکز روزانه سینا به عنوان گروه مداخله و 50 بیمار دارای اختلالات روانی مزمن که خدمات کاردرمانی دریافت نمی کردند به عنوان گروه مقایسه انجام شد. نمونه ها از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش «پرسشنامه کیفیت زندگی مُراجع ویسکانسین» بود که شامل ۸ خرده مقیاس می‌باشد. خدمات کاردرمانی که شامل گروه درمانی، فعالیت درمانی و هنردرمانی بود، طبق برنامه مرکز هفته ای 2 بار، به مدت ۹۰ دقیقه و به طول 3 ماه بر روی گروه مداخله انجام شد. در این مدت هر دو گروه تحت نظر روانپزشک و دارودرمانی قرار داشتند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون‌های تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. یافته ها: قبل از مداخله در هیچ یک از حیطه ها و کیفیت زندگی کل بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی بعد از مداخله میانگین نمره رضایت از زندگی، فعالیت اشتغالی، سلامت و آسایش روانی، سلامت جسمانی و کیفیت زندگی کل (۰/۰۰۱>P) و همچنین روابط اجتماعی (۰/۰۰۵=P) و وضعیت مالی (۰/۰۰۳=P) دو گروه تفاوت معناداری داشت. میانگین نمره علائم (۰/۲۲۷=P) و فعالیت روزمره زندگی (۰/۰۲۰=P) دو گروه بعد از مداخله نیز تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: خدمات کاردرمانی روانی- اجتماعی بر میزان رضایتمندی و کیفیت زندگی بیماران اختلالات روانی مزمن مؤثر است.
۷.

تأثیر شعردرمانی گروهی بر وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنیا توانبخشی روانی شعردرمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی هنر
تعداد بازدید : ۲۵۸۰
"هدف: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات پیچیده روانپزشکی می باشد. گرچه داروهای ضد روانپریشی تکیه گاه اصلی درمان اسکیزوفرنیا به شمار می روند، ولی مداخلات روانشناختی نیز در بهبود نشانه های بالینی مؤثر هستند.شعردرمانی نیز به عنوان یکی از این مداخلات، ممکن است در بهبود جنبه های روانی - اجتماعی اسکیزوفرنیا مؤثر باشد.هدف این مطالعه بررسی تأثیر شعردرمانی گروهی بروضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک می باشد. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. در این مطالعه تعداد 29 بیمار اسکیزوفرنیک به روش مبتنی برهدف از مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله (14بیمار) و شاهد (15بیمار) قرار گرفتند. برای گروه مداخله 12جلسه یک ساعته شعردرمانی، هفته ای دو بار به مدت 6هفته برگزار شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس مختصر ارزیابی روانپزشکی (BPRS) بودند. تجزیه و تحلیل آماری به وسیله آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله شعردرمانی نشان داد . این در حالی است که در گروه شاهد تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (774/0 = P ). همچنین پس از شعردرمانی بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت، در حالی که قبل از شعردرمانی گروهی، تفاوت معناداری بین گروه مداخله و شاهد وجود نداشت (812/0 = P ). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله شعردرمانی بر بهبود وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک مؤثر است. "
۸.

مقایسه تأثیر تحریکات حسی برسطح هوشیاری بیماران دچار اغما در دو زمان دیرهنگام و زودهنگام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کاردرمانی هوشیاری تحریکات حسی اغما کما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۹
هدف: امروزه بر توانبخشی زودهنگام و صحیح بیماران دارای اختلال هوشیاری تأکید فراوان دارند، اما تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از ارائه این مداخلات در زمان های متفاوت می باشد. لذا به منظور مقایسه میزان افزایش سطح هوشیاری متعاقب تحریکات حسی در دو زمان زودهنگام و دیرهنگام مطالعه حاضر انجام شد. روش بررسی: در یک مطالعه تجربی و مداخله ای و به طریق سنجش های مکرر، 21 مرد دچار اغما که GCS آنها در 3 روز اول پس از ضربه، 8 یا پایین تر بود، به صورت تصادفی به 3 گروه مقایسه، مداخله زودهنگام و مداخله دیرهنگام تخصیص یافتند. تمامی بیماران تا روز 25 پس از ضربه پیگیری شده و سطح هوشیاری آنان با دو معیارGCS و CRS-R به صورت یکروز درمیان ارزیابی شد. مداخله تحریک حسی یک هفته ای با تحریک 5 حس شنوایی، بینایی، لامسه، حرکتی و بویایی در گروه زودهنگام از روز 7-5 پس از ضربه و در گروه دیرهنگام از روز 15 پس از ضربه ارائه شد. همچنین طی هفته انجام مداخله، روزانه قبل و بعد از دریافت مداخله سطح هوشیاری ارزیابی شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی، همبستگی پیرسون و اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل روند تغییرات سطح هوشیاری در طول 25 روز اول پس از ضربه حاکی از افزایش معنادار نمره دو معیار نامبرده در هر 3 گروه بود . مقایسه میزان تغییرات نمره GCS در 3 گروه توسط آزمون تعقیبی post hoc تفاوت معناداری بین 3 گروه نشان نداد (15/0 = P). اما میزان تغییرات نمره CRS-R در دو گروه زودهنگام و دیرهنگام تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: بیداری بیماران اغمایی در طول 25 روز اول پس از ضربه در هر 3 گروه بهبود خودبخودی دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارائه تحریکات حسی زودهنگام می تواند این روند بهبود خودبخودی را تسریع کند.
۹.

مقایسه کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دانش آموزان کم شنوای شدید با دانش آموزان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: زبان گفتار کاربردشناسی زبان استعاره ضرب المثل کم شنوایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۴۸۲
"هدف: با توجه به اینکه دانش آموزان کم شنوا از کنش ها و توانش های کاربردی کمتری برخوردارند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه این جنبه های کاربردشناسی زبان در دانش آموزان مدارس باغچه بان با دانش آموزان شنوای مدارس شهر تهران می پردازد. روش بررسی: تعداد 70 دانش آموز کم شنوای دختر و پسر با افت شنوایی شدید (90-70 دسی بل) با میانگین معدل تحصیلی 18-15 در پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این دانش آموزان، با 70 دانش آموز شنوای همگن از نظر جنس، پایه تحصیلی، نوع رشته تحصیلی و محله زندگی که براساس جور کردن انتخاب شده بودند مقایسه شدند. روش پژوهش مقایسه ای از نوع مقطعی بوده است. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی (شامل: درک و بیان استعاره– درک و بیان ضرب المثل– درک کنش گفتارهای غیر مستقیم– درک استنباط معنی– انتخاب بهترین عنوان و درک جملات طنرآمیز). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی یو، آزمون تی و تی زوجی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در دو گروه کم شنوا و شنوا تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). همچنین بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه کم شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.05). در صورتی که بین میانگین نمره کل کنش ها و توانش های کاربردی زبان در گروه شنوا بین پایه های تحصیلی اول دبیرستان تا پیش دانشگاهی تفاوت معنی دار نیست (P<0.05). نتیجه گیری: دانش آموزان کم شنوا نسبت به دانش آموزان شنوا توانش های کاربردی زبان را کمتر درک می کنند. همچنین در بافت ها و موقعیت های مختلف قادر به استفاده مناسب از آن ها نیستند. "
۱۰.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران با و بدون فرزند دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده عقب مانده ذهنی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
" چکیده مقدمه: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا نه ؟ روش: این پژوهش یک مطالعه مورد-شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه‌های این تحقیق شامل 80 نفر، (40 مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی) و (40 مادر دارای فرزند عادی که در مدارس راهنمایی مشغول به تحصیل بودند) است. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی‌کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می‌کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0 p < ). آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات،‌ طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می‌رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری داشتند. "
۱۱.

" نقش حافظه آشکار وحافظه ضمنی در افراد مبتلا به لکنت "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: لکنت حافظه آشکار حافظه ضمنی واژه های با بار عاطفی مثبت واژه های با بار عاطفی منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۴
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است. روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود . نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
۱۲.

رابطه گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت با رضایت دانشجویان کارورز توانبخشی از تجارب بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رضایت گرایش های مذهبی ابعاد شخصیت تجربیات بالینی دانشجویان کارورز توانبخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی رابطه گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت با رضایت دانشجویان کارورز توانبخشی از تجارب بالینی خود به عنوان یک درمانگر بود. روش بررسی: دراین مطالعه توصیفی، 318 دانشجوی کارورز توانبخشی شامل 140 نفر دانشجوی فیزیوتراپی، 97 نفر دانشجوی کاردرمانی و 81 نفر دانشجوی گفتاردرمانی به صورت نمونه گیری طبقه ای-تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مذهب گرایی اسلامی، پنج عامل شخصیت و رضایت از تجربیات بالینی جمع آوری و با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در تمام دانشجویان کارورز توانبخشی، بین رضایت از تجارب بالینی با مذهب گرایی، ارزنده سازی مذهبی و سه بعد شخصیت برون گرایی، توافق و وجدانی بودن همبستگی مثبت معنادار و با سازمان نایافتگی مذهبی و روان رنجور خویی همبستگی منفی معنادار دارد(001/۰>P). نتایج تحلیل رگرسیون برای پیش بینی رضایت از تجربیات بالینی در دانشجویان نشان داد که در دانشجویان فیزیوتراپی متغیرهای برون گرایی، مذهب گرایی و توافق، در دانشجویان کاردرمانی متغیرهای برون گرایی، وجدانی بودن و کامجویی و در دانشجویان گفتاردرمانی متغیرهای مذهب گرایی و سازمان نایافتگی مذهبی وارد معادله رگرسیون شدند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که گرایش های مذهبی و ابعاد شخصیت قادر به پیش بینی رضایت از تجربیات بالینی در دانشجویان فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی هستند.
۱۳.

بررسی تأثیر فعالیت‌های حرکتی درشت بر فرایند توجه دانش‌آموزان پسر مبتلا به نشانگان داون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نشانگان داون فعالیت‌های حرکتی درشت توجه پایدار تغییر توجه مقیاس رشدی لینکلن ازرتسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۰۳
هدف: یکی از موارد مهم و مورد توجه در کودکان، توانایی و یا ناتوانی در انجام فعالیت‌های حرکتی است که در رشد عملکردهای شناختی و رفتارهای اجتماعی کودک تأثیر می‌گذارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر فعالیت‌های حرکتی درشت بر فرایند توجه (توجه پایدار، تغییر توجه) دانش‌آموزان پسر نشانگان داون ۸ تا ۱۲ ساله می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه مداخله‌ای و تجربی، 26 دانش‌آموز مبتلا به نشانگان داون به‌صورت هدفمند از 4 مدرسه کودکان استثنایی شهید بهشتی، احیا، پیدایش و پیروزی انتخاب شده و با آزمون‌های توجه (توجه پایدار و تغییر توجه) و مقیاس رشدی ازرتسکی مورد ارزیابی اولیه قرار گرفتند. سپس نمونه‌ها به‌صورت تصادفی‌تعادلی به دو گروه مداخله (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تخصیص یافتند. برای گروه مداخله، مداخلات با تأکید بر فعالیت‌های حرکتی درشت به مدت 8 هفته (هفته‌ای 2 بار) انجام گرفت. بعد از اتمام مداخلات، دو گروه مجدداً تحت ارزیابی قرار گرفته و داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه‌و‌تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: مقایسه نمرات آزمون‌های توجه قبل و بعد از مداخله در گروه کنترل (توجه پایدار 654/0=P و تغییر توجه 163/0=P) و مقیاس رشدی ازرتسکی، حاکی از عدم اختلاف معنادار بود، اما در گروه مداخله تأثیر معنادار مداخلات دیده شد (00۱/0>P). همچنین در نمره مربوط به کاهش انقطاع از تکلیف، بین میانگین سطح نمرات هر دو گروه مداخله (00۱/0>P) و کنترل (00۱/0>P) اختلاف معناداری وجود داشت. نتیجه‌گیری: تقویت فعالیت‌های حرکتی درشت بر فرایند توجه (توجه پایدار و تغییر توجه) دانش‌آموزان نشانگان داون به‌طور معناداری مؤثر است.
۱۴.

مقایسه مهارت های پیش نوشتاری کودکان دچار اختلال نقص توجه همراه با پیش فعالی و کودکان عادی پسر 6-4 ساله شهر اراک سال 1382(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مهارت های پیش نوشتاری اختلال نقص توجه - بیش فعالی (ADHD) آزمون EDPA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۸
" هدف: اختلال نقص توجه - بیش فعالی از زمره بحث انگیزترین اختلالات روانی دوره کودکی است. انجمن روانپزشکی آمریکا نیز میزان شیوع ADHD را بین 3 تا 5 درصد در سنین مدرسه تخمین زده است. از طرف دیگر، نوشتن نیز یکی از نیازهای خاص در زندگی محسوب می شود و اختلالات و مشکلات نوشتاری هم می تواند مسایل متعددی در ایجاد ارتباط اجتماعی و یادگیری به وجود آورد. در این پژوهش با استفاده از یکی از کارآمدترین آزمونهای رشد گرفتن دقیق به بررسی مهارت های پیش نوشتاری در کودکان دچار اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی می پردازیم. هدف از این مطالعه مقایسه مهارت های پیش نوشتاری کودکان دچار نقص توجه همراه با بیش فعالی با کودکان عادی پسر 6 – 4 ساله می باشد. روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و مورد شاهدی بوده و بر روی 21 پسر 6-4 ساله بدون سابقه صدمه مغزی، صدمات ارتوپدیک در دست، علایم آشکار نابسامانیهای عاطفی و بدون استفاده از فعالیتهای کار درمانی انجام شد. 21 نفر از همسالان عادی نیز به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. مهارت های پیش نوشتاری با استفاده از آزمون EDPA و در دو بخش الگوهای گرفتن مداد و مهارت های ترسیمی مورد بررسی قرار گرفت. امتیاز افراد برای هر یک از سوالهای آزمون از 1 تا 4 می باشد. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که الگوهای گرفتن و مهارتهای ترسیمی در کودکان عادی و ADHD با یکدیگر متفاوت است. طبق این آزمون میانگین نمرات کودکان ADHD در الگوهای گرفتن در مقایسه با کودکان عادی پایین می باشد. همچنین آزمون T مستقل در مورد مهارت های ترسیمی بین دو گروه عادی و ADHD نتیجه مشابهی ارایه می دهد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر این مساله است که کودکان ADHD در مقایسه با کودکان عادی مهارت های پیش نوشتاری ضعیف تری دارند. "
۱۵.

بررسی تاثیر کاربرد شیوه ایمن سازی در مقابل استرس بر میزان استرس پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: استرس پرستار کاربرد شیوه ایمن سازی در مقابل استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۹
"هدف: استرس پدیده ای پیچیده و فردی و جزء لاینفک زندگی بشر است که گاهی مشکل ساز می شود و اگر انسان قادر به سازگاری با آن نباشد جسم و روان او مورد تهدید قرار می گیرد. تمایل به کنار آمدن با استرس راه مثبتی است که باعث دستیابی تدریجی به ارتقاء سلامتی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر کاربرد شیوه ایمن سازی در مقابل استرس بر میزان استرس پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی قم انجام شده است. روش بررسی: پژوهش حاضربه صورت مطالعه نیمه تجربی بوده و جامعه پژوهش شامل 200 نفر پرستار بودند که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمون و شاهد (گروه 30 نفری) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش استرس دروگاتیس بود. کلیه آزمودنی های تحقیق قبل از مداخله با ابزار فوق الذکر سنجش شدند. سپس مداخله که شامل یک کارگاه دو روزه ایمن سازی در مقابل استرس بود برای گروه آزمون اجرا شد. پس از پایان مداخله مجددا دو گروه با پرسشنامه سنجش استرس دروگاتیس تست شدند و نتایج قبل و بعد دو گروه با آزمون تی زوجی و مستقل مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین میزان استرس در بعد محیطی، شخصیتی و هیجانی و مجموع سه بعد، قبل از مداخله از نظر آماری بین دو گروه با هم تفاوت معنی دار ندارد ولی بعد از مداخله این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد (P<0.05). نتیجه گیری: اجرای شیوه ایمن سازی در مقابل استرس بر کاهش استرس پرستاران موثر بوده و می تواند در جهت بهبود کیفیت مراقبت ها و همچنین ارتقاء سلامتی و کنترل استرس به کار رود. "
۱۶.

تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.
۱۷.

بررسی میزان تأثیر آسیب خفیف تا متوسط بینایی و شنوایی بر فعالیتهای روزمره زندگی و تعادل سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سالمندان شنوایی تعادل بینایی فعالیتهای روزمره زندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره سالمندی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۰۵۲ تعداد دانلود : ۹۹۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آسیب خفیف تا متوسط دو حس شنوایی و بینایی ناشی از کهولت بر فعالیتهای روزمره زندگی و تعادل سالمندان انجام گرفت. روش بررسی: در پژوهش تحلیلی و مورد- شاهدی حاضر، از بین 370 نفر سالمند ساکن در 6 آسایشگاه شمال تهران، 36 نفر بر اساس معیارهای لحاظ شده به روش نمونه گیری ساده و در دسترس انتخاب و آزمونهای شنوایی و بینایی به صورت اودیومتری و جداول E (اسنلن)، بر روی نمونه ها انجام و براساس این آزمونها افراد در 4 گروه قرار گرفتند: ا- افرادی که فقط دارای مشکل بینایی بودند 2- افرادی که فقط دارای مشکل شنوایی بودند 3- افراد دارای هر دو مشکل شنوایی و بینایی 4- افرادی که مشکل شنوایی و بینایی نداشتند. سپس آزمون های مربوط به فعالیت روزمره زندگی در سالمند و تست تعادلی برگ برای افراد هر 4 گروه انجام شد. نتایج با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس، کروسکال والیس و آزمون تعقیبی بن‌فرونی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. یافته ها: خطر نسبی وابستگی در امور مربوط به فعالیتهای روزمره زندگی در ابتلا به اختلال بینایی خفیف تا متوسط 76/2 و خطر نسبی وابستگی در ابتلا به اختلال شنوایی خفیف تا متوسط برابر 5/1 بود. بیشترین خطر نسبی وابستگی وقتی بود که هر دو آسیب به طور توأم وجود داشت (خطر نسبی=85/2). آسیب شنوایی بر تعادل بی تأثیر و آسیب بینایی هر چند خفیف، بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P). توأم شدن دو آسیب شنوایی و بینایی بر تعادل تأثیرگذار بود (001/0>P)، ولی باعث افزایش اختلال در تعادل نسبت به آسیب یک حس به تنهایی نشد. نتیجه گیری: کاهش شنوایی ناشی از کهولت حتی اگر در حد خفیف تا متوسط باشد، بر فعالیتهای روزمره زندگی تأثیرگذار است، اما این میزان کاهش شنوایی بر تعادل سالمندان تأثیرگذار نیست، مگر آن که با اختلال بینایی توأم باشد.
۱۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کاهش علایم اختلال اضطراب جدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۱۹.

تاثیر مهارت زبانی بر شدت ناروانی در دانش آموزان دوزبانه مبتلا به لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوزبانگی مهارت زبانی شدت لکنت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی روانشناسی مقایسه ای
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۰۰۶
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نقش مهارت زبانی در میزان ناروانی دوزبانه های کرد- فارس دچار لکنت می باشد. روش: در این مطالعه تحلیلی، 31 دانش آموز دو زبانه (کردی-فارسی) دچار لکنت با میانگین سنی 10 سال و نه ماه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مهارت زبانی و شدت ناروانی دو زبان از لحاظ شاخص های پیچیدگی زبان، غنای واژگانی و معیار ناروانی های شبه لکنت به کمک تحلیل گفتار پیوسته به دست آمد و با هم مقایسه شد. یافته ها: پیچیدگی زبانی زبان فارسی (شامل میانگین طول گفتار، طول پنج جمله طولانی، تعداد افعال جمله و تعداد بندهای وابسته در جمله) به طور معنادار بیشتر از کردی و غنای واژگانی آن نیز بیشتر از کردی است، اما این تفاوت معنادار نیست. شرکت کنندگان در هر دو زبان لکنت داشتند، اما شدت لکنت آنها در زبان فارسی بیشتر از کردی بود. نتیجه گیری: در این تحقیق، زبان غالب نمونه، فارسی بود که دلیل آن را باید درآموزش مداوم و فشرده آن به دانش آموزان جست وجو کرد. عدم آموزش زبان مادری به این دانش آموزان در مدرسه، یادگیری آنها را ضعیف و شرایط را برای یادگیری دوزبان نابرابر کرده بود. شدت ناروانی زبان غالب (فارسی) بیشتر بود که دلیل این وضعیت را باید در عوامل اجتماعی- روان شناختی مؤثر بر لکنت (مانند نگرش شرکت کنندگان به زبان و فرهنگ فارسی، و انگیزه آنها برای یادگیری آن) دنبال نمود. ارتباط عاطفی مثبت با زبان مادری هم می تواند یکی از دلایل این وضعیت باشد.
۲۰.

مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی و بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فلج مغزی مهارتهای حرکتی درشت رویکرد لباس فضایی رویکرد بوبات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه تأثیر رویکرد لباس فضایی با رویکرد بوبات بر عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی 4 تا 11 ساله شهر تهران انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و کارآزمایی بالینی تصادفی، 24 کودک مبتلا به فلج مغزی براساس معیارهای تحقیق، از بین مراجعان مؤسسه توانبخشی ولی‌عصر به‌طور ساده انتخاب و پس از همتا سازی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، به‌صورت تصادفی ساده به دو گروه لباس فضایی و بوبات تخصیص یافتند. دوره درمانی برای هر دو گروه 36 جلسه، 3 بار در هفته بود. ابزار مورد استفاده، آزمون اندازه گیری مهارتهای حرکتی درشت بود. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، تی مستقل و تحلیل واریانس برای اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها: هر دو گروه بعد از مداخله، پیشرفت معناداری در مهارتهای حرکتی درشت داشتند (۰/۰۰۱>P). پس از قطع مداخله، گروه لباس فضایی کماکان پیشرفت معناداری داشت (۰/۰۰۷=P)، اما گروه بوبات به‌طور معناداری پسرفت نمود (۰/۰۴=P). بلافاصله پس از مداخله، تفاوت معناداری بین دو رویکرد دیده نشد (۰/۵۹۸=P)، ولی پس از قطع درمان، اختلاف دو رویکرد معنادار بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: هر دو رویکرد لباس فضایی و بوبات در بهبود عملکرد حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی مؤثرند، ولی با قطع جلسات درمانی، در رویکرد لباس فضایی پیشرفت ادامه یافته، در حالی که در رویکرد بوبات، بهبودی حاصل شده تا اندازه ای از دست می‌رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان