روشنک خدابخش پیرکلانی

روشنک خدابخش پیرکلانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۹ مورد.
۲۱.

کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی اضطراب مرگ اختلال وحشت زدگی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۷ تعداد دانلود : ۶۰۵
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.
۲۲.

بررسی مقدماتی الگوی ترسیم ساعت درکودکان با و بدون حساب نارسایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آزمون ترسیم ساعت حساب نارسایی ارزیابی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶ تعداد دانلود : ۵۸۳
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی ترسیم ساعت در کودکان با و بدون حساب نارسایی و ارزیابی آزمون ترسیم ساعت ( CDT ) به عنوان ابزاری برای غربال گری در جمعیت کودکان ایرانی بود . روش : در پژوهش پس رویدادی حاضر 45 دانش آموز حساب نارسا 5/9 تا 7/11 ساله و 45 دانش آموز عادی که از نظر سن، جنسیت، دست برتری، پایه تحصیلی و هوش بهر با آن ها همتا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها بر پایه تکمیل پرسش نامه نشانگان کودکان، نسخه معلم و پدر/ مادر ( CSI )، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان ( WISC-R )، آزمون ریاضیات ایران کی- مت ( IKMT ) و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر پایه DSM-IV-TR انتخاب شدند. سپس آزمون ترسیم ساعت ( CDT ) روی آنان اجرا شد. مفهوم سازی زمان و ترسیم ساعت به طور جداگانه و با استفاده از سامانه نمره گذاری کوهن و همکاران ارزیابی شد. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها : عملکرد کودکان با حساب نارسایی، ضعیف تر از کودکان عادی بود. تحلیل کیفی عملکرد، خطاهایی را آشکار ساخت که ناشی از برنامه ریزی ضعیف در انجام تکلیف های نیازمند هماهنگی است. نتیجه گیری : با توجه به تحلیل های کمی و کیفی و تفاوت میان الگوی ترسیم ساعت در کودکان با و بدون حساب نارسایی، آزمون ترسیم ساعت ابزار غربال گری مناسب و بخش سودمندی از ارزیابی جامع عصب روان شناختی در کودکان با حساب نارسایی ایرانی است.
۲۳.

پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران از طریق مولفه های تئوری سیستم انگیزشی فورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران تئوری سیستم انگیزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۶۰۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کننده های انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های شهر تهران در سال۱۳۹۵ بود(۵۰ هزار نفر) که تعداد ۳۲۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی عمومی، پرسشنامه جهت گیری هدف،مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه خوشبینی یا آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی بود که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها توسط روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد سه مولفه از تئوری سیستم انگیزشی شامل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی پیش بینی کننده انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. نتیجه گیری : با اتکا به یافته های این پژوهش می توان مداخلاتی را با هدف افزایش انطباق پذیری شغلی پرستاران طراحی نمود و با بهبود این مولفه های انگیزشی (از قبیل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی)، آنها را به منابعی مجهز کرد تا بتوانند خود را به بهترین شکل با شرایط کاری انطباق دهند.
۲۴.

رابطه کمال گرایی و تجارب آسیب زا با رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی: نقش واسطه ای سرسختی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی کمال گرایی اخلاقی تجارب آسیب زا سرسختی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری تبیین رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی بر اساس کمال گرایی و تجارب آسیب زا با نقش واسطه ای سرسختی روانشناختی بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از بین کلیه دانشجویان لیسانس دانشگاه های شهر تهران تعداد 529 نفر (411 دختر و 118 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های خودآسیبی، کمال گرایی اخلاقی، تجارب آسیب زا و سرسختی روانشناختی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV18 استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو متغیر کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا اثرات مستقیم و معنی داری بر سرسختی روانشناختی و رفتارهای خودآسیبی داشته اند. همچنین سرسختی روانشناختی بر رفتارهای خودآسیبی اثر مستقیم و معنی داری داشت. افزون بر آن نتایج نشان داد که دو متغیر کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا بر رفتارهای خودآسیبی اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند (01/0>P). در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا بر رفتارهای خودآسیبی به واسطه سرسختی اثر معناداری داشته و لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این مدل جهت بهبود رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۲۵.

بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی نظریه زمینه ای بهبودی اختلال دوقطبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۱۶
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
۲۶.

بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی سرسختی روانشناختی کمال گرایی اخلاقی رفتارهای خودآسیبی دختران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۳۳۷
رفتارهای خودآسیبی از جمله عواملی است که امروزه در بین دختران شایع شده است؛ از این رو بررسی متغیرهای مرتبط با رفتارهای خودآسیبی دختران حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. تعداد 234 نفر از دختران دانشگاه های تهران که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رفتارهای خودآسیبی، سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بود. به منظور تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری از نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه افراد با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری در سطح 05/0>p وجود دارد. به این معنی که افراد بدون رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری در دلبستگی ایمن، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی نسبت به گروه با رفتارهای خودآسیبی کسب کردند. افزون بر آن در متغیرهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا گروه با رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون رفتارهای خودآسیبی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد در متغیرهای سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بین دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری وجود دارد  لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این متغیرها برای مواجهه با دختران دارای رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۲۷.

تاثیر بازی مبتنی بر هوش اخلاقی بر وجدان، خویشتنداری و مسئولیت پذیری اجتماعی کودکان با استعداد دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجدان خویشتن داری مسئولیت‌پذیری بازی کودکان با استعداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶ تعداد دانلود : ۴۸۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بسته بازی طراحی شده مبتنی بر هوش اخلاقی بر افزایش وجدان، خویشتن داری و مسئولیت پذیری اجتماعی کودکان بااستعداد دبستانی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با استعداد پایه های چهارم، پنجم و ششم  ابتدایی منطقه سه تهران بودند. از میان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه 3، مدرسه ای به طور تصادفی انتخاب شد. از میان دانش آموزان بااستعداد در پایه های مورد نظر تعدادی دانش آموز بنابر تشخیص آموزگاران کلاس شان انتخاب شدند. سپس از میان آن ها تعداد 30 دانش آموز به تصادف انتخاب شدند و بااستعداد بودن آن ها نیز از طریق آزمون هوش گاردنر تائید شد. دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. بسته بازی بر اساس نظریه و کتاب هایی در زمینه بازی و هوش اخلاقی بوربا (2001) طراحی شد و به تائید پنج متخصص روانشناسی کودک و نوجوان رسید. این بسته در گروه آزمایش طی 9 جلسه یک ساعته اجرا شد. ابزار مورد استفاده پژوهش پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (1389)، هوش اخلاقی علی اکبری دهکردی، گلپایگانی و محتشمی (1394) و هوش چندگانه گاردنر بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس برای دو متغیر وجدان و خویشتن داری و نیز آزمون t برای متغیر مسئولیت پذیری نشان داد که بسته بازی طراحی شده در افزایش مؤلفه های وجدان (003/0 = p)، خویشتن داری (006/0= p)، و مسئولیت پذیری (001/0= p) مؤثر واقع شده است و به طور معناداری نمرات پس آزمون گروه آزمایش در این سه مؤلفه از گروه کنترل بالاتر بود. مرحله پیگیری به دلیل محدودیت زمانی و در دسترس نبودن نمونه مورد مطالعه اجرا نشد.
۲۸.

پیش بینی مهارت های اجتماعی نوجوانان براساس هوش هیجانی والدین آن ها

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی هوش هیجانی نوجوان والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۳
مقدمه: هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دو مفهوم درهم تنیده ای هستند. چرا که میزان مهارت های اجتماعی نیاز به هوش هیجانی دارد و هوش هیجانی نیز از طریق مهارت های اجتماعی ظهور می یاید. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی نوجوانان با هوش هیجانی والدین آن ها در بین نوجوانان شهر تهران و همچنین، پیش بینی سطح مهارت های اجتماعی نوجوانان بر اساس هوش هیجانی والدین آن ها انجام شد. روش: روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه شامل کلیه نوجوانان تهرانی (۱۳ تا ۱۷ سال) بود که والدین آن ها در قید حیات بودند. نمونه این مطالعه شامل ۱۵۰ نوجوان تهرانی (همراه با والدین شان) بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر پرسش نامه جمعیت شناختی از دو پرسش نامه مهارت اجتماعی نوجوانان ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) و هوش هیجانی گلمن (۲۰۰۱) استفاده شد . از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل رگرسیون چند متغیره از طریق نرم افزار ۲۲ SPSS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه معناداری بین سطح مهارت های اجتماعی نوجوان و هوش هیجانی والدین شان وجود دارد (در سطح ۰/۰۵). همچنینی، ۱۴/۴ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی والدین تبیین شد. به صورت دقیق تر طبق تحلیل رگرسیون داده ها، ۳/۹ درصد از واریانس متغیر مهارت های اجتماعی نوجوان توسط هوش هیجانی مادر و ۰/۵ درصد از واریانس توسط هوش هیجانی پدر برآورد شد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت بالا بودن هوش هیجانی والدین، رابطه مثبت و معناداری با افزایش سطح مهارت های اجتماعی نوجوان دارد.
۲۹.

نقش خودتنظیمی هیجانی، مکانیزم های دفاعی و خودشناسی انسجامی در پیش بینی کیفیت روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتنظیمی هیجانی خودشناسی انسجامی دانشجویان کیفیت روابط بین فردی مکانیسم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۵۷۵
بدون شک انسان به عنوان موجودی اجتماعی با سایر انسان ها در ارتباط است. از آنجایی که رفتار انسان ها می تواند تحت تأثیر دیگران قرار گیرد، شناخت عوامل مؤثر بر روابط اجتماعی مهم است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های تهران در نیمه اول سال 1400 تشکیل می دهند که از بین آن ها 160 نفر واجد شرایط به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودشناسی(قربانی و همکاران، 2008)، مکانیزم های دفاعی(DSQ-40) خودتنظیمی هیجانی(هافمن و کاشدان، 2010) و کیفیت روابط بین فردی(پیرس و همکاران، 1991) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مؤلفه های خودشناسی انسجامی(خودشناسی تأملی، خودشناسی تجربه ای و خودشناسی انسجامی) با کیفیت روابط بین فردی رابطه مثبت دارند، از بین مؤلفه های مکانیسم های دفاعی، مکانیسم رشدیافته رابطه مثبت، مکانیسم رشدنیافته رابطه منفی و بین مکانیسم روان آزرده با کیفیت روابط بین فردی رابطه ی معناداری پیدا نشد. از بین مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی نیز، سازگاری و تحمل رابطه مثبت، و پنهان کاری رابطه منفی معناداری با کیفیت روابط بین-فردی دارند. یافته های این پژوهش نشان داد که خودتنظیمی هیجانی، مکانیسم های دفاعی و خودشناسی انسجامی از عوامل مؤثر در کیفیت روابط بین فردی است، بنابراین می توان با شناسایی این متغیرها در افراد و بهبود آن ها، کیفیت روابط افراد را بهبود بخشید.
۳۰.

مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی اختلال وحشتزدگی زنان اضطراب مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۴۴۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
۳۱.

مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی – مواجهه به صورت تلفیقی بر اختلال وسواس زنان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مواجهه ذهن آگاهی ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی اختلال وسواس زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۴۱
زمینه : اختلال وسواسی - جبری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی ذهن آگاهی و مواجهه بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که بین مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی مواجهه به صورت تلفیقی کدام یک بر اختلال وسواس زنان تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی مواجهه، ذهن آگاهی و ذهن آگاهی - مواجهه به صورت تلفیقی، بر اختلال وسواس در زنان شهر اراک بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان 25 تا 40 ساله شهر اراک بود، 64 به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند، 16 نفر در گروه مواجهه (فوآ، یادین و لیچنر،2012)، 16 نفر درگروه ذهن آگاهی (سیرز، 2015)، 16 نفر در گروه تلفیقی (استراس و همکاران، 2015) و 16 نفردرگروه گواه به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس وسواس ییل بروان (دادفر، بوالهری، ملکوتی و بیان زاده، 1380)، مصاحبه بالینی (شادلو و شهریور، 1396)، تشخیص روان پزشک و پرسشنامه افسردگی بک (رجبی و کارجوکسمائی، 1391). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون طرح های آمیخته ی 2 طرفه انجام شد. یافته ها: روش ذهن آگاهی، مواجهه و تلفیقی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری در کاهش علائم وسواس اثربخش بودند (0/05 P< ). روش مواجهه سازی و تلفیقی در مقایسه با ذهن آگاهی به شکل معناداری در بهبود علائم وسواس اثربخش تر بودند و بین روش مواجهه و ذهن آگاهی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 P< ). نتیجه گیری: مواجهه در بهبود علائم اختلال وسواس اثربخش بود و علائم وسواس را کاهش داد.
۳۲.

بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مرگ اختلال وحشتزدگی زنان پژوهش کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۵۲۱
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.
۳۳.

مدل یابی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن با توجه به نقش میانجی تحریف های شناختی بین فردی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدشکلی بدن پاداش تحریفات شناختی بین فردی سیستم بازداری رفتاری قربانی شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۴۵۳
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن از طریق میانجی گری تحریفات شناختی بین فردی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1398 شهر تهران بود. تعداد 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با مقیاس اصلاح شده وسواس فکری – عملی ییل براون، مقیاس تحریف های شناختی بین فردی، شاخص احتمال پاداش، مقیاس قربانی شدن مرادی و خرده مقیاس سیستم بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و تحریفات شناختی بین فردی با بدشکلی بدن رابطه مستقیم و مثبت دارند. پاداش رابطه مستقیم و منفی با بدشکلی بدن داشت. همچنین نتایج نشان داد تحریفات شناختی بین فردی نقش واسطه ای معناداری بین سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و بدشکلی بدن دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و تحریفات شناختی بین فردی در بدشکلی بدن دانش آموزان نقش دارند. این نتایج در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای دانش آموزان قابل استفاده است.
۳۴.

چشم اندازی بر پژوهش های تربیت جنسی نوجوانان ایران و خلاءهای پژوهشی موجود: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۷۰
تربیت جنسی یکی از حیطه های پرچالش تربیتی در ایران است. این پژوهش تحقیقات پیشین را با هدف پاسخ دادن به دو پرسش اساسی بررسی کرده است: 1) مطالعات پیرامون تربیت جنسی نوجوانان ایران حول چه محورهایی انجام شده است؟ 2) خلاء پژوهشی موجود چیست؟ پژوهش حاضر یک مرور نظام مند به روش PRISM A بوده است و ب ه این منظور مقالات نمایه شده در منابع الکترونیک معتبر داخلی شامل مگیران، سیویلیکا، نورمگز، علم نت، و جهاد دانشگاهی با محوریت تربیت جنسی نوجوانان ایران طی سال های 1385 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. از مجموع 161 مقاله اولیه، نهایتاً 17 مقاله به پژوهش راه یافت. نتایج حاصله نشان داد این مطالعات عمدتاً در چهار دسته طبقه بندی می شوند: 1) پژوهش های کتابخانه ای که غالباً مبتنی بر متون مذهبی بوده و بر مفاهیم عفاف و خویشتن داریِ پیش از ازدواج تأکید کرده اند، 2) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از متخصصین آموزشی که بر ضرورت ارائه تربیت جنسی نوجوانان تأکید کرده و موانع موجود را بررسی کرده اند، 3) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از والدین که عمدتاً به مشکلات آن ها در تربیت جنسی فرزندان پرداخته اند، 4) معدود تحقیقات کمّی با محوریت نوجوانان که مبتنی بر پاسخ آنان به برخی پرسش نامه های پژوهشی بوده است. خلاء پژوهشی موجود در تحقیقات پیشین، نادیده شمردن نوجوانان و نیازهای آموزشی ایشان است. هیچ تحقیق کیفی جامعی در جهت شناخت دنیای پدیدارشناسانه نسل امروزی صورت نگرفته است. به منظور شنیده شدن نیازهای نوجوانان، ضروری است پژوهش هایی طراحی و اجرا شود که ماحصل آن در تدوین برنامه تربیت جنسی مناسب آن ها به کار گرفته شود.
۳۵.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۸
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۳۶.

بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی بر ریسک پذیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش هیجانی ویژگی های شخصیتی مالی رفتاری و ریسک پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۰۴
هدف: امروزه گزینه های مختلف سرمایه گذاری در بازار در دسترس است و سرمایه گذاران همیشه گزینه سرمایه گذاری را ترجیح می دهند که متناسب با ویژگی های شخصیتی آن ها، ترجیحات ریسک و بازدهی مورد انتظارشان باشد. همچنین تحمل ریسک تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی سرمایه گذاران قرار می گیرد. بدین ترتیب، مطالعه حاضر به رابطه بین ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و تحمل ریسک می پردازد. روش: پژوهش حاضر از روش تحقیق کمی بوده و طرح پژوهش از نوع همبستگی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی – قیاسی با تاکید بر تحلیل ساختاری و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. داده ها از 200 سرمایه گذار بورس اوراق بهادار از طریق پرسشنامه آنلاین جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که تمامی بارهای عاملی شاخص ها بالای 5/0 می باشند و بارعاملی شاخص ها، مطلوب است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل پژوهش مشخص گردید بین هوش هیجانی و ادارک ریسک و هوش هیجانی و تمایل به ریسک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت و معنادار ویژگی های شخصیتی و ادراک ریسک و تمایل به ریسک مورد تأیید قرار گرفت. شواهدی مبنی بر وجود نقش تعدیلی از ویژگی های شخصیتی در ارتباط بین هوش هیجانی با میزان ریسک پذیری یافت نشد. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش حاضر می تواند برای سرمایه گذاران بسیار حائز اهیمت باشد تا با اطلاع از ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی به بالاترین صرف ریسک دست یابند.
۳۷.

مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی اساسی زنان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش درمان شناختی - رفتاری نوروفیدبک افسردگی اساسی زنان بزرگسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۳۹۳
از روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد. این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است. نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند. کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال
۳۸.

سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک دلبستگی اعتیاد رفتاری حساسیت به طرد بزرگسال جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۹۰
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
۳۹.

بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای مادر و عملکرد فیزیکی و هیجانی کودکان با میانجی گری طرح واره های ناسازگار رهاشدگی و بی اعتمادی مادر در دوران شیوع کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های مقابله ای عملکرد فیزیکی و هیجانی کودکان طرح واره های ناسازگار کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۵
بیماری کووید-19 در اواخر دسامبر 2019 شروع شد و خیلی زود کل دنیا را فراگرفت. زندگی در قرنطینه خانگی و قطع ارتباطات با همسالان برای کودکان پیامدهای روان شناختی را به همراه داشت. پژوهش حاضر به بررسی نقش سبک های مقابله ای مادر در دوران همه گیری کرونا ویروس بر عملکرد فیزیکی و هیجانی کودکان می پردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادرانی که کودکان 1 تا 6 ساله دارند، بود که به صورت اینترنتی پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. حجم نمونه شامل 325 نفر در نظر گرفته شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر (CISS) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان پیش دبستانی (TAPQOL) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های مقابله ای مادر می توانند عملکرد فیزیکی و هیجانی کودکان 1 تا 6 ساله را در بحران کرونا پیش بینی کنند. نتایج بیانگر این است که سبک های مقابله ای مادر می تواند 16 درصد از عملکرد فیزیکی و 15 درصد از عملکرد هیجانی کودکان را در بحران کرونا تبیین کنند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر رابطه آماری معناداری بین سبک های مقابله ای مادر با عملکرد هیجانی و فیزیکی کودکان وجود دارد؛ بنابراین پرداختن به وضعیت سبک های مقابله ای که مادران به کار می گیرند در جهت بهبود عملکرد فیزیکی و هیجانی کودکان در دوران شیوع کووید 19 بسیار ضروری است.
۴۰.

مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در انواع خودشیفتگی و مقایسه با افراد غیرخودشیفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی آسیب پذیر خودشیفتگی خودبزرگ بین شرم گناه مکانیزم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۳۹۳
شواهد موجود حاکی از این است که خودشیفتگی آسیب شناختی شامل دو فنوتیپ خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه سبک های دفاعی و عاطفه خودآگاه شرم و گناه در این دو نوع خودشیفتگی و مقایسه آن با افراد عادی است. تعداد 350 دانشجو (230 دختر و 120 پسر) به صورت نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند،و بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی آسیب شناختی، تعداد 90 آزمودنی انتخاب شده و در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، خودشیفتگی آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار گرفتند،و پرسشنامه سبک های دفاعی و مقیاس عاطفه خودآگاه را تکمیل کردند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد در خرده مقیاس شرم بین هر 3 گروه تفاوت معناداری وجود دارد، و نتایج میانگین گروه خودشیفته آسیب پذیر در خرده مقیاس شرم از میانگین دو گروه دیگر بیشتر، و این تفاوت معنادار است. در خرده مقیاس گناه بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. در خرده مقیاس های سبک دفاعی رشدنایافته و سبک دفاعی روان آزرده بین فنوتیپ های خودشیفتگی با گروه نرمال تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج در حمایت از این نظریه است که احساس شرم را به عنوان هسته اصلی احساسات در آسیب شناسی روانی خودشیفتگی توصیف می کند،و همچنین نتایج حاکی از این است که دو فنوتیپ خودشیفتگی دو ابراز متفاوت از یک آسیب شناسی واحد هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان