زهره احمدی پور اناری

زهره احمدی پور اناری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

واکاوی راهبردهای درک خواندن در کتاب فارسی ششم دوره دوم ابتدایی: پژوهشی از منظر رویکرد اجتماعی روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندرسون رویکرد اجتماعی روان شناسی زبان انگاره فعال خواندن راهبرد بازبینی راهبردها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
خواندن فرایندی پیچیده است که استفاده از راهبردهای درک به فراگیران کمک می کند تا با برقراری تعامل بیشتر با متن، درک بهتری از آن داشته باشند. هدف این مقاله توصیفی تحلیلی بررسی کتاب فارسی ششم دوره دوم ابتدایی باتوجه به سه راهبرد فعال سازی دانش پیشین، گسترش گنجینه واژگان و بازبینی و 26 تکنیکِ درک خواندن از انگاره اجتماعی روان شناسی زبانِ اندرسون (1994 & 2012) است تا همسویی این منبع آموزشی با رویکرد فوق و تکنیک های شناختی، فراشناختی و جبرانی آن روشن شود. دراین راستا، پیکره متشکل از 79 راهبرد استخراج شده از متون و همه تمرین های این کتاب شامل بخش های درک مطلب، درک و دریافت، خوانش و فهم، دانش (زبانی و ادبی)، بازی و گوش کن و بگو، برمبنای نمون برگ محقق ساخته مطالعه شد. تحلیل داده ها نشان داد که اگرچه از هر سه راهبرد استفاده شده، فراوانی و تنوع تکنیک ها بسیار پایین و کتاب فوق ناهمسو با این رویکرد است. سازمان دادن فصل های کتاب به درس هایی با عناوین متنوع و بخش هایی نظیر بخوان و حفظ کن، حکایت، بخوان و بیندیش و گوش کن و بگو، رغبت بیشتری برای خواندن متون ایجاد می کند. تکنیک های تنوع در آموزش واژه، کار با هم کلاسی برای گسترش مهارت خواندن، آموزش واژه به همراه دیگر فعالیت های زبانی، آموزش صریح واژه، آموزش واژه جدای از سایر فعالیت های زبانی، طرح واره های واژگانی، روابط مفهومی، به خاطر سپاری و تمرین در رابطه با آن ها نیز برای آموزش واژه استفاده نشده است. داده های بازبینی راهبردها نشان داد که راهبردهای فراشناختی فراوانی بیشتری در مقایسه با راهبردهای شناختی دارند. توجه به تکنیک های مرور دانسته های پیشین و تنوع متون خواندنی از نقاط قوت و عدم توجه به تمرین های گروهی در پرورش و تقویت تفکر انتقادی فراگیران از نقاط ضعف کتاب حاضر در تدوین محتوا محسوب می شود.
۲.

تحلیل محتوای کتب نگارش فارسی دوره دوم ابتدایی از منظر پرداختن به مؤلفه های نگارش خلاق

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا نگارش خلّاق دوره ابتدایی کتب نگارش فارسی انشا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۵۴۹
نگارش را می توان به نگارش خلاق و نگارش ارتباطی تقسیم نمود. در نگارش ارتباطی یا بیانی، پیام با زبانی روشن و ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی کلامی ارائه می شود، اما نگارش خلاق، خیال انگیز و سرشار از احساس و عاطفه است؛ از این رو، برجسته ترین متن های نگارش خلاق را می توان در شعر، داستان و قطعه ادبی جستجو کرد. آموزش نگارش خلاق از کتاب «نگارش فارسی» سال چهارم ابتدایی آغاز می شود و تا پایان سال دوازدهم ادامه دارد. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است و به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته، نگارش خلاق در کتب نگارش فارسی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا مؤلفه های نگارش خلاق شامل قالب های ادبی (داستان و قطعه ادبی)، تخیّل در نوشتن، آرایه های ادبی، اشاره به اهمیت احساس و عاطفه  از تمام درس ها و تمرین های کتاب نگارش استخراج شد و سپس مورد بررسی قرار گرفت تا روشن گردد مؤلفان کتاب های درسی ابتدایی، به کدام یک از مؤلفه های نگارش خلاق توجه داشته اند. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب هایِ نگارش چهارم تا ششم به مؤلفه های خیال انگیزی و بازنویسی داستان، توجه بسیار شده است. این پژوهش همچنین نشان داد که آموزش آرایه های ادبی، از سال ششم ابتدایی شروع می شود که به نظر می رسد شروع آموزش آرایه تشبیه و جان بخشی از سال ششم قابل نقد باشد.
۳.

دو مضمون از توصیف واقعی معشوق در غزل منزوی، بهبهانی و بهمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل معاصر مضمون توصیف واقعی دست صدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۵۸۵
بررسی سیر غزل فارسی نشان می دهد که غزل بیش تر متکی بر خیال پردازی و مضمون آفرینی درباره عشق بوده و اغلب غزل سرایان به جای توصیف احوال و تجربیات عاشقانه، با تخیل و ممارست در شاعری، مضمون پردازی -کرده اند، اما در دوره معاصر، برخی ازغزل سرایان کمابیش به توصیف واقعی حالات عاشقانه خود پرداخته اند. سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی از جمله غزل سرایان نوگرای معاصر هستند که به نظر می آید مضامینی را در غزل خود جاری ساخته اند که رنگ و بویی از واقعیت عشق و زندگی دارد. در این تحقیق با بررسی دو مضمون "دست" و "صدا"، در غزل سه شاعر نام برده، با روش توصیفی و تحلیلی، روشن می گردد که غزل-سرای معاصر در پردازش مضمون عاشقانه به گونه ای کار کرده است که غزل عاشقانه را از اوج خیال پردازی، به سطح واقعیت های زندگی و نیازهای انسانی نزدیک ساخته است. بررسی غزل های سه شاعر معاصر نشان داد که دو مضمون "دست" و "صدا"، از اصلی ترین مضمون هایی است که نشان می دهد غزل سرایان سنتی پرداز معاصر بر آن شده اند ، در توصیف احوال عاشق و معشوق، به تدریج از کلیشه ها دور شوند و به بیان احساسات واقعی خود بپردازند. مضمون "دست" نشان دهندهء رابطه و نیاز عاطفی میان عاشق و معشوق و "صدا" نشان دهندهء همدلی و همفکری میان عاشق و معشوق است.
۴.

شیوه های تخلّص به مدح و ملاک های نقد آن در قصیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت قصیده تخلص حسن تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۸ تعداد دانلود : ۵۳۴
تخلّص در قصیده به معنی گریز زدن از مقدمه به متن اصلی است. تخلّص از خش های مهم قصیده به شمار می رود و از کاربرد ادبی آن در بلاغت با عنوان «حسن تخلّص» یاد شده است. قصیده سرایان نیز از اهمیّت آن آگاه بوده، در گریز به مدح از شیوه های متعدّد و متنوّع ادبی بهره برده اند. در این تحقیق ابتدا با بررسی کامل اشعار قصیده سرایان برجسته قرن 5 و 6 از جمله فرخی سیستانی، عنصری، منوچهری و انوری و با توجه به قصاید دیگر قصیده سرایان برجسته ادب فارسی، شیوه های تخلص به مدح معرفی شده تا روشن گردد که قصیده-سرایان با چه شگردهایی مقدمه را به مدح پیوند زده اند. همچنین ملاک های نقد تخلّص به مدح، در کتب بلاغت بررسی شده تا روشن گردد دیدگاه بلاغیون درباره نقد تخلص به مدح چه بوده است. نتیجه این تحقیق که به شیوه تحلیل و توصیف انجام شده است، نشان داد که علمای بلاغت در نقد تخلّص قصیده، به حفظ شأن و مقام ممدوح، مناعت طبع شاعر و بلاغت کلام، به ویژه انسجام سخن، توجه فراوان داشته اند. مهم ترین شیوه های تخلّص به مدح نیز بهره گیری از صنعت های بیانی از جمله تشبیه و حسن تعلیل و امکانات روایی به ویژه فضاسازی بوده است. همچنین معلوم شد که موضوع مقدمه در کیفیت تخلص به مدح مؤثر است؛ چنان که قصایدی که با شکوه و شکایت شروع شده اند تخلّص به مدح آن جلوه ای ندارد و اغلب با تقاضا و خواهش به مدح انجامیده است.
۵.

جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معشوق عشق غزل صائب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۶ تعداد دانلود : ۶۳۷
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است. معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟ یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟
۶.

بررسی تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعدی حافظ دوره بازگشت ادبی نظیره سرایی تخلص غزلسرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بدیع
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک دوره بازگشت
تعداد بازدید : ۲۶۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۷۳
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان