حسین بیات

حسین بیات

مدرک تحصیلی: دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جو عاطفی خانواده سبک ابرازگری هیجان بهزیستی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی انجام شد. روش: 280 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و آزمودنی ها ازطریق پرسش نامه های جو عاطفی خانواده آلفرد بی هیل برن (1964)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) و پرسش نامه بهزیستی تحصیلی پیترینن، سوینی و فالتو (2014) بررسی شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره گام به گام توسط نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این است که متغیرهای جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، می توانند 4/36 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی را تبیین کنند. این یافته بیانگر آن است که با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، به ترتیب 513/0 و 155/0 انحراف استاندارد بر نمرات بهزیستی تحصیلی افزوده می شود. جو عاطفی خانواده سهم یگانه بیشتری در پیش بینی بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دارد. نتیجه گیری: بنابراین جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی نقش دارد.
۲۲.

بررسی نقش ساختار و محتوای گفت وگو در داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی داستان سیاوش شخصیت گفت وگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
موضوع مقاله حاضر، بررسی و تحلیل عنصر داستانی گفت وگو، در داستان سیاوش است. این داستان با گفت وگوی طوس و گیو که مادر سیاوش را یافته اند، آغاز می شود و با گفت وگوی سیاوش با پیلسم برادر پیران که از او می خواهد پیامش را به پیران رساند، پایان می پذیرد. بنابراین داستان سیاوش اساساً گفت و گو محور است و تمام اطلاعاتی که قرار است داستان در اختیار خواننده بگذارد، از طریق گفت و گو به وی انتقال می یابد، گذشته از این گفت وگو، در پیوند با عنصرهای دیگر داستان، کارکردهای متفاوت خود را آشکار می کند. فردوسی با بهره گیری از آن، شخصیت های داستان را توصیف و معرفی می کند. کنش های داستانی و درگیری ها و کشمکش ها را نشان می دهد، اندیشه های آرمانگرایانه خویش را به گونه ای غیر مستقیم در اختیار مخاطب می گذارد. پدیده های ذهنی را عینی می کند، به مساله روان شناختی پیوند ذهنی و زبان اشاره کرده، در عمل نشان می دهد که در بررسی داستان نمی توان و نباید کارکردهای گفت و گو را از قلم انداخت. داده های این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب خانه ای فراهم آمده و پس از دسته بندی با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. این پژوهش بیش از هر چیز نشان می دهد که فردوسی، در جایگاه داستان سرا، نه تنها عناصر داستان را می شناسد، بلکه بیش از آن از نحوه کارکرد آن ها آگاهی دارد.
۲۳.

دگرگونی اساطیر در قصه های عامیانه مشدی گلین خانم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
پژوهش پیش رو درصدد یافتن بنمایه های اساطیری قصه های مشدی گلین خانم از مجموعه های ارزشمند قصه های عامیانه ایرانی برآمده است. در این پژوهش پس از شناسایی عناصر و شخصیت های اساطیری در میان قصه ها، مشخص می شود که اسطوره ها در فرایند انتقالشان به قصه های عامیانه این کتاب، دچار تحولاتی شده اند؛ ازجمله اینکه برخی از اجزای اساطیر در بازتعریف عامیانه شان حذف شده یا تغییر کرده و یا جزئیات دیگری بر آنها افزوده شده است و برخی از شخصیت های اساطیری در پیکر شخصیت های دیگر نمود یافته اند. مجموع تحولات اساطیر در قصه های این کتاب بر اساس الگویی که مهرداد بهار به دست داده، تحت چهار عنوان دگرگونی، شکستگی، ادغام و ورود عناصر بیگانه بررسی شده است. در پایان این نتیجه به دست آمد که بر اساس ذات تحول پذیر اسطوره ها، شخصیت ها و پدیده های اساطیری در قصه های عامیانه نیز برای باورپذیر شدن یا هماهنگ کردن خود با فضای جدید با تغییراتی روایت می شوند و هم چنین می توان با بررسی قصه های عامیانه به برخی ابعاد مغفول مانده اساطیر پی برد.
۲۴.

ظرفیت های زبانی ما-راوی: ملاحظات کاربرد ضمیر اوَل شخص جمع در روایتگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ما - روایت زاویه دید ضمیر اول شخص جمع داستان معاصر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۳
داستان هایی که به شیوه ما-روایت بیان می شوند، به اعتبار بهره گیری از ضمیر اول شخص جمع، از ویژگی های منحصربه فردی در ساخت برخوردارند. بافت این داستان ها حاوی مشخصه هایی است که تا پیش از این به صورت مجزا ذیل زاویه دیدهای اول شخص مفرد و سوم شخص قرار می گرفته است. درواقع به نظر می رسد روایتگر جمعی موقعیتی روایی برای تجمیع امکانات تکنیکی هر دو شکل از زوایه دیدهای یادشده است. درهمین راستا این پژوهش در نظر دارد نشان دهد هریک از ابعاد تعریف منطقی ضمیر «ما» در پدید آمدن ظرفیت های خارق العاده روایتگری چگونه عمل می کنند. برای دستیابی به این منظور متونی از داستان های معاصر فارسی گزینش و مرور شد ند. بررسی الگوهای موجود در این داستان ها نشان می دهد گسترش پیرنگ داستان در گرو سه ویژگی «ضمیربودگی» با فرآیند مرجع یابی، «اول شخص بودگی» با مقوله وجه روایی و «جمع بودگی» با افزودن قابلیت تکثر توام با انسجام در شخصیت پردازی است. هریک از موارد یادشده با امکاناتی که در اختیار روایت داستانی قرار می دهند، باعث شکل گیری و پیشروی طرح داستان می گردند. دیگر برآیند مطالعه مطابق روش مذکور، جدا از تشریح عملکرد این ضمیر در نقش راوی، نوعی طبقه بندی قراردادی از داستان هایی است که با این شیوه روایتگری خلق شده اند.  
۲۵.

کران بندی اصطلاح روایت جمعی: مطالعه نقش عامل روایی در انگاشت های اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت جمعی ما-روایت عامل روایت جمعی کانونی سازی سوژه جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۰
با وجود اقبال جهانی به شیوه روایت جمعی که پس از پدیده چرخش روایی سیری پرشتاب یافته است، این گونه روایت در ایران به لحاظ تبیین نظری چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خصوصاً در حوزه ادبیات علی رغم تعدّد نمونه های داستانی، مطالعات منسجم در حوزه این شکل روایی انگشت شمارند. این پژوهش بر اساس روش پساسنَت گرایانه در روایت شناسی قصد دارد با رویکردی التقاطی در وهله نخست، با بهره گیری از دیدگاه فلسفه ذهن و عمل، چیستی و حدود این شیوه را بازنمایاند و پس از آن تلاش می کند ضمن نشان دادن اَشکال متفاوت این شیوه روایی، ملاک هایی برای فاصله گذاری میان گونه های روایت معرّفی کند. نتیجه حاصل شده این است که تفاوت اوّلیه شکل های روایت جمعی در گرو کانون روایتگری است؛ کانون روایتگری می تواند خط فارق انواع روایت هایی که جمعی خوانده می شوند در مقابل روایت های دارای عامل روایت جمعی (به صورت مشخّص، ما-روایت ها) باشد. در نگاهِ ثانویه، گونه هایی که این پژوهش بر آن متمرکز هستند یعنی ما-روایت ها بر اساس دیدگاه روایی از یک دیگر متمایز می شوند. دیدگاه روایی معیّن کننده حدود دسترسی/عدم دسترسی به ذهن شخصیّت ها است و در نتیجه سطح وحدت صداهای تشکیل دهنده در روایت ما را تعیین می کند. در نهایت سعی شده است با طبقه بندی پیشنهادی برای سطوح مختلف ما-روایت بر اساس میزان برجسته سازی شخصیّت های تشکیل دهنده ما-راوی، افق روشنی از بافتار روایت جمعی با عامل روایی ضمیر اوّل شخص جمع نشان داده شود.
۲۶.

اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مدیریت استرس استرس ادراک شده خودکنترلی آسم دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: آسم به عنوان یکی از بیماری های شایع و یکی از جدی ترین مشکلات بهداشتی می تواند مشکلات جسمانی و روانشناختی زیادی به همراه داشته باشد. بنابراین به کارگیری مداخلات روانشناختی در جهت تعدیل همبسته های روانشناختی یک ضرورت اجتماعی ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس ادراک شده و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به آسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مبتلا به آسم مقطع متوسطه اول و دوم شهر شیراز تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیماری آسم بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آموزشی مدیریت استرس (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. افراد نمونه پژوهش، قبل و بعد از آموزش مدیریت استرس در گروه های آزمایشی و گواه به پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن، 1983) و خودکنترلی (تانجی و همکاران، 2004) پاسخ دادند. آموزش مدیریت استرس با استفاده از آموزش مدیریت استرس حسینی نوه و همکاران (1402) در گروه آزمایشی اجرا شد؛ و گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS.27 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش خودکنترلی نمرات دانش آموزان مبتلا به آسم در مرحله پس آزمون شده است (0/001≥P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش مدیریت استرس می تواند استرس ادراک شده بیماران آسم را کاهش و خودکنترلی آن ها را افزایش دهد. بنابراین به عنوان برنامه آموزشی مناسب برای بهبود همبسته های روانشناختی بیماران آسم توصیه می شود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان