تغییرات سریع، انعطاف پذیرى، تنوع فزآینده ى نیروى کار و عدم رعایت اخلاق در سازمان ها توجَه بسیارى از پژوهشگران از جمله بوربا- با نظریه هوش اخلاقى –وکیم-با نظریه رهبرى تیمی- را به خود جلب نموده است. هدف این پژوهش بررسى رابطه ى بین هوش اخلاقى و رهبرى تیمى در مدیران آموزشى و غیر آموزشى از دیدگاه اعضاى هیات علمى دانشگاه علوم پزشکى اصفهان بود. فرضیه هاى این پژوهش عبارت اند از: 1- بین مولفه هاى هوش اخلاقى(درستکارى، مسئولیت پذیرى، دلسوزى و بخشش ) و رهبرى تیمى رابطه وجود دارد، 2- بین نظرات اعضاى هیات علمى در زمینه ى رهبرى تیمى تفاوت وجود دارد.3-بین نظرات مدیران آموزشى و غیر آموزشى در زمینه هوش اخلاقى تفاوت وجود دارد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفى - همبستگى مى باشد. جامعه ى آمارى این پژوهش شامل اعضاى هیات علمى(551) نفر و مدیران دانشگاه علوم پزشکى اصفهان (210 نفر) است . نمونه اى به حجم 144 عضو هیات علمى و 109 مدیر از طریق نمونه گیرى تصادفى طبقه اى متناسب با حجم انتخاب گردید و اعضاى هیات علمى ومدیران به نسبت تعدادشان در دانشگاه وارد انتخاب شد ابزارهاى این پژوهش عبارت اند از پرسشنامه ى استاندارد هوش اخلاقى و رهبرى تیمی.
یافته ها: 1- بین مؤلفه هاى هوش اخلاقى مدیران آموزشى و غیر آموزشى و رهبرى تیمى رابطه ى مثبت و معنادار وجود دارد. 2- بین میانگین نمره هاى رهبرى تیمى اعضاى هیات علمى برحسب سن تفاوت وجود داردو3- بین میانگین نمره هاى هوش اخلاقى مدیران آموزشى برحسب سابقه ى خدمت تفاوت وجود دارد، ولى بین میانگین نمره هاى هوش اخلاقى مدیران غیر آموزشى تفاوت وجود ندارد
بحث و نتیجه گیری: این یافته ها باپژوهش هاى لنیک وکیل، کیم، وود و فیلدز، لوپرنا، پراتى ودیگران همسویى و همخوانى دارد. رشد اخلاقى رهبران با رفتارهایى که آنان از خود نشان مى دهند، رابطه ى مستقیم دارد. با توجه به اینکه در سازمان هاى آموزشى، نوع کارها نیز به مهارت ها و دیدگاه هاى گوناگون نیاز دارد، بنابراین تیم رهبرى بهتر ازیک رهبر عمل مى کند و در این میان توجه به اخلاق، روحیه ى کار تیمى را بهبود مى بخشد. "