آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

یکی از مهم ترین شاخصه های فلسفه اجتماعی لیبرال از منظر متفکران قائل به این نظر، بی طرفی حکومت لیبرال در میان تلقی های رقیب از سعادت است. ازاین رو یکی از ایده آل های مورد نظر لیبرال ها آن است که دولت از مسئله تعیین خیرهای اجتماعی و سوق دادن شهروندان به سوی یک فضیلت خاص خود داری کند و در میان نگاه های مخالف و رقیب در این زمینه کاملاً بی طرف بماند. مقاله حاضر با بررسی آثار برخی از متفکران لیبرال و با استفاده از محصولات فکری منتقدان لیبرالی نشان می دهد که مسئله بی طرفی، آنچنان که برخی متفکران تصور کرده اند، ساده و بدون اشکال نیست. آثار این متفکران نشان از آن دارد که تعیین معنای دقیق و مورد توافق از بی طرفی لیبرالی بیش از آنچه در بادی امر به نظر می رسد، معضل ساز بوده است. بی طرفی لیبرالی دچار سردرگمی ها و پیچیدگی هایی است که می توان از آنها به عنوان سردرگمی های معضل ساز و مسئله آفرین یاد کرد. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که تلاش های شایان توجه صورت گرفته از سوی متفکران لیبرال در این زمینه با موفقیت همراه نبوده است و این شاخصه اصلی حکومت های لیبرال با سردرگمی جدی روبه روست. متن حاضر به بررسی و تحلیل این مفهوم لیبرالی می پردازد.

تبلیغات