مطالب
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
منبع:
کیان ۱۳۷۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
با آهوی کوهی در هزاره روم (معرفی و نقد مجموعه اشعار شفیعی کدکنی «هزار دوم آهوی کوهی»)
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
«تحلیل ساختاری شعر هزارة دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» یکی از اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی است که شاعر سعی کرده است در آن، با استفاده از زبان ادبی فاخر، تناسب محکمی میان صورت و محتوا ایجاد کند. اصولا شعر، یک نیاز درونی است که در زبان شکل می گیرد و به فعلیت می رسد. زبانی که از امکانات و عناصر خاصی بهره برده و به درجة هنری رسیده است. در سایة کاربست همین عناصر و امکانات است که ساختار شعر، شکل می گیرد. بررسی ساختاری یک اثر ادبی به معنی بررسی مجموعة اجزا و عواملی است که کلّیت آن اثر را به وجود آورده است. در این مقاله با روشی تحلیلی - توصیفی به مولفه های تکرار، انسجام و روایت در شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» پرداخته شده است تا نقش روابط موجود بر عناصر ساختاری این شعر که دلالت کلّی این شعر را ساخته اند، تبیین و از این طریق مهم ترین ویژگی های ساختاری این شعر نشان داده شود. نتیجة پژوهش بیانگر این است که شاعر با کمک گرفتن از این اصول، زبان شعری خود را از زبان عادی متمایز ساخته و با استفاده از این تمهیدات زیباشناختی، وحدت خاصی میان صورت و محتوای شعر برقرار ساخته است. راز مقبولیت شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» در استفادة بجا و مناسب از همین روابط ساختاری در کلیّت شعر است.
ساختار زبان شفیعی کدکنی در « هزاره ی دوم آهوی کوهی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۷
107 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با تکیه بر دو تعریف و توصیف دکتر شفیعی کدکنی از شعر، اولا" «زبان» به مثابه ی یکی از عنصرهای سازنده و نیز بستری که «شعر چونان حادثه ای در آن روی می دهد»، بررسی گردیده و ثانیا" به نقش ارتباطی و یگانه ساز آن در میان «نجواگر و شنونده»، اشاره شده است.
بنابراین، مباحثی نظیر تفاوت زبان شعر و زبان روزمره، «نارسایی زبان در القای ما فی الضمیر»، «زبان و اندیشه» و «زبان و جامعه» به اختصار مورد بحث قرار گرفته است.
در پی این مباحث به،کهن گرایی شفیعی کدکنی و استفاده ی قابل ملاحظه اش از واژگان محاوره و محلّی به مثابه ی عنصرهای زبانی، واژه های مشتق و مرکّب متن و طرز ساخت آن ها، ساختارهای نامتعارفی نظیر جمع بستن اسامی، بیرون هنجارهای شناخته شده ی زبان، صفت و ساختار و جنبه های زیبا شناختی آن و به طور کلی مسایلی که عدول از قواعد دستور را نشان می دهند، اشاره شده است.
سرانجام با طرح مساله ی «زبان و زیبایی» و تحلیل برخی از ترکیب های اضافی تشبیهی و استعاری و نیز ترکیب های پارادوکسی متن، این نوشته را به پایان برده ام.
تحلیل نشانه معناشناختیِ «پرسش» در مجموعه شعرِ هزاره دوم آهوی کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
129-155
حوزههای تخصصی:
زبان و بیان بخشی از اعجاز آفرینش و یکی از مهارت های ارزشمند هستند که از دنیای پیچیده و پر رمز و راز آدمی آشکار می شود. صرف نظر از کارکرد ارتباطیِ زبان، کارکردهای دیگر همچون عاطفی، ارجاعی، اندیشگانی و ادبی و هنری، ضرورت تولید شیوه های متفاوتِ به کارگیری زبان را برای دست یابی به مقاصد گوناگون تبیین می کنند. «پرسش» نیز با لحن های متفاوت، به خلق دلالت های ثانویه منجر می شود که از دیرباز، همواره یکی از مباحث علم معانی در حوزه بلاغت بوده است. در نگرش نوین نشانه شناسی، یعنی نشانه معناشناسی، شناخت با اهمیت دادن به کارکردهای دیگر زبان، حالت فعال تری به خود می گیرد. طرح «پرسش» افزون بر ترغیب مخاطب به جست وجوی لایه های پنهان معنایی متن، به کارگیری لحن های متفاوت در طرح آن، امکان تولید معناهای فراوان را ایجاد می کند. از این رو، علامت پرسش «؟» به عنوان یک نشانه ظاهری و لحن پرسشی در جایگاه یک نشانه پنهان، در تولید معناهای متفاوت نقش دارد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل نشانه معناشناختی آن دسته از شعرهای شفیعی کدکنی است که حاوی پرسش هستند؛ ازجمله نتایج به دست آمده این است که سروده ها بیشتر با تکیه بر حس دیداری و شنیداری، زمینه حضور و اتصال گفتمانی با مخاطب را فراهم می کند و با ایجاد فضاهایی همچون حاضر سازی غایب و غایب سازی غایب، زمینه تعامل گفتمانی و رسیدن به «منِ متعالی» را ممکن می سازد. این مقاله به شیوه تحلیل محتوای کیفیِ متن، با گزینش بعضی از شعرهای حاوی «پرسش» به انجام رسیده است.
جلوه های خاص موسیقایی تصویری و زبانی در هزاره دوم آهوی کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه عواملی که زبان شعر را از زبان روزمره به اعتبار بخشیدن آهنگ و توازن امتیاز می بخشند و در حقیقت از رهگذر نظام موسیقایی سبب رستاخیر کلمه ها و تشخص واژه ها در زبان می شوند، گروه موسیقایی نامیده اند. این گروه موسیقایی خود عوامل شناخته شده ای چون موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی دارد که کم و بیش شناخته شده است و عوامل شناخته نشده ای نیز دارد که فقط قابل حس است و گاه تصویری است که علاوه بر لذت شنیداری، حظ دیداری آن نیز نصیب خواننده می گردد. شفیعی کدکنی (م.سرشک)، شاعر برجستة معاصر، توجه خاصی به موسیقی شعر داشته و در انتقال عواطف شعری خود از جلوه های مختلف موسیقی شعر بهره جسته است. با توجه به اینکه شفیعی خود در عرصة موسیقی شعر صاحب نظر است و با عنایت به این مسئله که او به هماهنگی موسیقی با عاطفه و معنای حاکم بر شعر و تأثیر بسزایی که این عوامل بر فهم و ایجاد لذت در خواننده دارد، واقف است، این سؤال مطرح است که علاوه بر عوامل شناخته شدة موسیقی چه عوامل و عناصر دیگری در موسیقی شعر شفیعی مؤثرند؟
ما در این مقال به بررسی این عوامل موسیقایی و عناصر شناخته نشده که در شعر شفیعی قابل حس اند و به نوعی در ایجاد، تقویت و یا تغییر موسیقی شعر شفیعی مؤثرند، اما در حوزة هیچ کدام از انواع چهارگانة موسیقی شعر نمی گنجند پرداخته و تمام اشعار هزاره دوم آهوی کوهی را از این منظر بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که عوامل موسیقایی تصویری چون برش های درون مصراعی و عناصر زبانی چون کاربرد آرکائیک زبان نیز در موسیقی و آهنگین نمودن شعر شفیعی تأثیر بسزایی دارند.
تحلیل پیرامتنی رابطه عنوان و متن در مجموعه شعر «هزاره دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱۴
27 - 53
حوزههای تخصصی:
پیرامتن، زمینه ورود به متن و اولین صحنه مواجهه خواننده با اثر ادبی است. مواردی نظیر نام نویسنده یا خالق اثر، عنوان اثر، جلد اثر، انتشارات، مقدمه و ...، در ابتدای ورود به هر متن، باعث می شود نگاه مخاطب در شناخت اثر، منحصر به موضوعات خاصی گردد. یکی از مهمترین معیارهای پیرامتنی در اثر ادبی، عنوان اثر است. تأثیر عنوان بر شناخت مخاطب از معنا و مفهوم اثر، دانشی را به نام «عنوان شناسی» پدید آورد. توجه به نقش عنوان در انتقال مفهوم و تعیین چارچوب کلی اثر، باعث شده شاعران و نویسندگان در گزینش عنوان، حساسیت ویژه ای داشته باشند. شفیعی کدکنی از شاعران معاصر ایران است که کوشیده عناوین اشعار خود را با وسواس خاصی انتخاب کند. در پژوهش حاضر ویژگیهای سبکی عناوین مجموعه شعر «هزاره دوم آهوی کوهی» شفیعی کدکنی با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده است. از کاربست این نوع بررسی در ارتباط عنوان با متن اثر و همچنین از نظرگاه زیبایی شناسی انتخاب عناوین در مجموعه شعر یاد شده، این نتایج حاصل شد که عنوان در شعر شفیعی پیوندی ناگسستنی با متن شعر دارد و در موارد بسیاری از راه عنوان میتوان اندیشه و شعر شاعر را تحلیل کرد. ازنظر سبکی، گزینش عنوان در شعر شفیعی بر پایه سه شاخص زبانی، ادبی و محتوایی است. بررسی رابطه عنوان با متن در مجموعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی، دریچه ای نو از درون مایه اثر و جهان بینی نویسنده به روی مخاطب می گشاید که شاید بدون توجه به عنوان میسر نبود.
رویکردی به ارکان زیبا شناسی (هزاره دوم آهوی کوهی) و (آینه ای برای صداها)(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی زیباشناختی به ساختار آوایی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی (بررسی مجموعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی)
حوزههای تخصصی:
ساخت گرایان بر این باورند که اساس شعر، ساختار آن است و ساختار، به مجموعه ی ارتباط متقابل اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی یک کل تلقی می شود. یکی از ساختارهای عمده زبان ادبی که از دیرباز مطرح بوده و در دوره شکوفایی نقد ادبی جدید در ادبیات غرب مورد توجه قرار گرفته است، ساختار آوایی است؛ به عبارت دیگر، در بررسی های ساختاری جدید، روساخت اثر اهمیت بیشتری یافته است. هدف شعر چیزی نیست مگر همنوایی و هماهنگی میان عناصر شعری و یکی از راه های ایجاد این همگونی و همسنگی، ساختار آوایی شعر است. این جستار به بررسی ساختار آوایی (روساخت) و دسته بندی دقیق روش های تشکیل دهنده ی این ساختار در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی(م. سرشک) پرداخته و به آرایه هایی که در شکل گیری ساختار آوایی نقش داشته اند، اشاره نموده است. شفیعی کدکنی یکی از شاعران معاصر است که اشعاری در قالب های کلاسیک و نیمایی دارد. دفتر ‹هزاره دوم آهوی کوهی› بیانگر آن است که او با استفاده از امکانات متعدد زبانی، توانسته جنبه ی موسیقایی شعرش را تقویت نماید. ساخت آوایی که در سه سطح: توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی رخ می دهد در شعر شفیعی بسیار مورد توجه است؛ کاربرد آرایه-های گوناگون زبانی مانند انواع روش های تکرار، تسجیع و تجنیس و استفاده از عناصر ایجاد موسیقی (بیرونی، درونی و کناری) بر زیبایی ساختار آوایی شعر شفیعی کدکنی افزوده است. وی با نگاهی ویژه به امکانات اجزای مختلف تشکیل دهنده ی کلام -از واج تا جمله- جنبه ی زیبایی شناسیک و هنری شعرش را برجسته نموده است.
برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی (با تأکید بر هزاره ی دوم آهوی کوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برش های درون مصراعی یکی از تجلیات کمتر شناخته شده ی موسیقی شعر است که در صورت استفاده بجا از طریق ایجاد وقفه ها و درنگ های موسیقایی در لابه لای مصراع های شعری علاوه بر برجسته سازی زبان و نیز دیداری کردن شعر، طنین و آهنگ موسیقایی آن را نیز افزایش می دهد.شفیعی کدکنی به خصوص در آخرین دفترهای شعری اش از این شیوه به شکل گسترد ه ای استفاده کرده است.در این پژوهش که باهدف بررسی برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی صورت گرفت مشخص شد در مجموعه ""هزاره ی دوم آهوی کوهی"" درمجموع 390 بار از برش های درون مصراعی استفاده شده است. البته پراکندگی این مقوله در دفترهای مختلف شعری یکسان نیست. از این میان« در ستایش کبوترها» 96 مورد(61/24%) بیشترین رقم را به خود اختصاص داده است و دفترهای ""مرثیه های سرو کاشمر"" با 85مورد (79/21%)""غزل برای گل آفتابگردان"" با 82 مورد( 02/ 21%) ""ستاره ی دنباله دار ""با66 مورد ( 93/16%) و خطی ز دل تنگی با 61 مورد( 64/15%) پس ازآن قرار می گیرند.طی این بررسی همچنین مشخص شد که برش های درون مصراعی در شعر شفیعی عمد تا با سه هدف ، تشدید طنین و ضرباهنگ موسیقیایی شعر، دیداری کردن شعر ونیز برجسته سازی سازه های نحوی صورت گرفته است.
بررسی جریان زایش معنا و فرایند نشانگی نامحدود در هزاره دوم آهوی کوهی سروده محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، جهت بررسی مراکز زایش معنا به عنوان مسئله ای قابل پژوهش که می تواند به گونه شناسی دقیق تر شعر نو فارسی منجر شود، به بررسی و مطالعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی (شفیعی کدکنی، 1395) می پردازد؛ با طرح این پرسش ها که مراکز زایش معنا در هزاره دوم آهوی کوهی کدامند، با یکدیگر چه نوع ارتباطی دارند، در نتیجه تعامل این مراکز، فرایند نشانگی نامحدود چگونه پیش می رود و درنهایت تعدد مراکز تولید معنا چه تأثیری بر جریان حسی- زیبایی شعر دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هزاره دوم آهوی کوهی رابطه بین شعر و نقاشی از نوع بینامتنیت درون فرهنگی و بینانشانه ای است. باز بودن گفتمان دیداری کاشی «مزگت/ مسجد پیر» به شاعر این امکان را می دهد که گریز از سپهر نشانه ای بسته و تک صدای امروز/اکنون به سپهر نشانه ای باز و چندصدای دیروز/ گذشته را عملی گرداند. با تبدیل کارکرد شمایلی نشانه های کاشی به کارکرد نمادین در شعر، فضای فیزیکی یا خرده فضای کاشی تبدیل به کلان فضا یا فضای مجازی می شود و زایش معنا را در جریانی به هم آمیخته، چندبعدی، سلسله مراتبی و در فضای ژرف و بی پهنای تاریخ کهن ایران پیش می برد. در این جریان، فضای گفتمانیی پدید می آید که متناقض ها به جای نفی یکدیگر به همزیستی و تعامل دست می یابند و "کاشی مزگت پیر" از همه گفتمان ها میزبانی می کند. در فرایند نشانه ای دیگر، شمایل های کاشی تبدیل به نمایه شده و از طریق استعاره های ترکیبی بُعد عمیق و غیرمحسوس معنا را خلق می کند که اشاره به «خود» دارد. در این شعر حس درونی، قوی ترین بعد حسی- اداراکی است که حواس ظاهری را از کار می اندازد و درقالب تجربه ای ناب، راه بردن از خود به بی خودی را در قالب تصویرهای زیبا و منحصربه فرد نشان می دهد. با توجه به این که در این شعر، مرکز غالب تولید معنا تاریخ و فرهنگ ایران است، در زیرگونه مفاخره فرهنگی طبقه بندی می شود. پژوهش با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
تحلیل اسطوره شناختی مجموعه شعر هزاره دومِ آهوی کوهی شفیعی کدکنی؛ با اشاراتی به درک مسأله هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
83 - 108
در این مقاله مجموعه شعر هزاره ی دوم آهوی کوهی، اثر شفیعی کدکنی، با رویکرد اسطوره شناختی تحلیل و بررسی می شود. مسأله این است که عناصر و پدیدارهای اسطوره ای می توانند کارکردهای مختلفی در شعر داشته باشند و زمینه ساز تکوین جنبه های گوناگون فکری در آثار ادبی شوند. در این دفتر شعر، با استفاده از اساطیر، زمینه های گوناگون اجتماعی، تاریخی و عرفانی در بدنه ی اشعار پرورانده شده است؛ به نحوی که، در کنار گرایش فرمالیستی و باستان گرایی، ظرفیتی ایجاد شده که اسطوره ها و مضامین، به تناسب موضوع، سیما و کارکردهایی چندگانه پیدا کرده اند. این ویژگی را می توان در برخی اشعار این دفتر، به صورت منفرد، مشاهده کرد. به عنوان مثال، نخستین شعر این مجموعه که در قالب قصیده سروده شده است، با همین رویکرد در این مقاله تحلیل شده است. در نهایت، در کنار ویژگی خردمحوریِ این شعر، برخی از این کارکردها که بر سراسر این مجموعه سایه افکنده است، در این شعر نیز مشاهده می شود. بنابراین، بیش و کم همه ی بخش های این دفتر شعر تحت تأثیر رابطه ی دوسویه ی اسطوره گرایی و گرایش فرمالیستی شاعر قرار دارند. این اسطوره گرایی به نحوی هویت فردی و ملی فرهنگ ایران زمین را به نمایش گذاشته است؛ از این رو این گفتار می کوشد نسبت میان اسطوره و هویت را نیز در مجموعه ی هزاره ی دوم بررسی کند.
تحلیل تنهایی در سه مجموعه شعر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (آیینه ای برای صداها، هزاره دوم آهوی کوهی و طفلی به نام شادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
23 - 51
حوزههای تخصصی:
آیا تنهایی فقط به معنی دوری خواسته یا ناخواسته از جمع است یا شکل های دیگری از آن نیز وجود دارد؟ از دیرباز برخی از فیلسوفان و روان شناسان به تعریف تنهایی و انواع آن پرداخته اند. هرچند به دشواری می توان مرز قاطعی میان انواع تنهایی تعیین کرد، گاه می توان برخی از این انواع را که برشمرده اند درهم ادغام کرد و گاه نیز آنچه گفته اند، عوامل ایجاد و یا شکل های بروز تنهایی و نه نوعی از آن است. این تحقیق نظری می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه و اسناد علمی به بررسی انواع تنهایی، عوامل و شکل های بروز آن در اشعار «شفیعی کدکنی» بپردازد. برای دستیابی به این هدف، نظریه «یالوم» مبنای تقسیم بندی انواع تنهایی به دو گونه برون فردی و درون فردی قرار گرفت؛ اما چون وی درباره عوامل و شکل های بروز تنهایی که از اهداف دیگر این تحقیق است چیزی نگفته، بناچار از تعاریف صاحب نظران دیگر و به ویژه «اسونسن» استفاده کردیم. بر اساس یافته های پژوهش در بین عوامل تنهایی بین فردی در اشعار شفیعی کدکنی می توان به فراق اشاره کرد که حاصل اشعار نخستین اوست. از این دیدگاه، وی شاعری رمانتیک است که عمدتاً مضامین و تصاویر شاعران معروف به سبک هندی را تکرار می کند. در بحث تنهایی درون فردی، به تمایل شاعر به انزوا برمی خوریم که حاصل سرخوردگیِ ناشی از حوادث سیاسی و اجتماعی و عدم هم آهنگی با جماعتی است که میان خود و ایشان سنخیتی نمی یابد؛ اما نشانی از تنهایی وجودی (زیرمجموعه تنهایی درون فردی) در اشعار وی وجود ندارد.
تحلیل و بررسی عدالت اجتماعی با تکیه بر تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و آئینه ای برای صداها و هزاره دوم آهوی کوهی شفیعی کدکنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
173 - 197
حوزههای تخصصی:
کتاب های تاریخ و آگاهی طبقاتی از جورج لوکاچ و آئینه ای برای صداها و هزاره دوم آهوی کوهی از شفیعی کدکنی اگر چه از لحاظ صوری متفاوت و در قالب های غیر همگون به نظر می رسند، امّا در باطن دارای بنیانی همسان فکری هستند که حاصل تشابه دیدگاه های دو متفکّر غربی و شرقی در تبیین عدالت اجتماعی برای جامعه ای پویا است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی این آثار در جهت نشان دادن وحدت نیازهای انسان و جامه عمل پوشاندن به آرزو های انسان آرمانی با کرامت اجتماعی است که علی رغم تفاوت های مکانی به علّت همسانی مسائل زندگی در عصر حاضر است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از یاد داشت های کتابخانه ای است. هدف در پژوهش حاضر این است که با تکیه بر اساس نظریّه آگاهی طبقاتی فردی، واکنش عقلانی، ایجاد نیروی محرّکه و کاهش نابرابری ها برای توسعه اجتماعی و فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که روند شکل گیری آگاهی های اجتماعی با محتوای اجتماعی و فلسفی روشن بینانه این آثار از سه مرحله برخوردار است. مرحله آگاهی که به شکل شئ وارگی آشکار می گردد. در مرحله دوم اعتراض وارد شکل های نمادین می شود و در نهایت بر مرحله تثبیت می انجامد که هدف متعالی دو متفکّر آزادمنش است.