تحلیل تنهایی در سه مجموعه شعر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (آیینه ای برای صداها، هزاره دوم آهوی کوهی و طفلی به نام شادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
23 - 51
حوزه های تخصصی:
آیا تنهایی فقط به معنی دوری خواسته یا ناخواسته از جمع است یا شکل های دیگری از آن نیز وجود دارد؟ از دیرباز برخی از فیلسوفان و روان شناسان به تعریف تنهایی و انواع آن پرداخته اند. هرچند به دشواری می توان مرز قاطعی میان انواع تنهایی تعیین کرد، گاه می توان برخی از این انواع را که برشمرده اند درهم ادغام کرد و گاه نیز آنچه گفته اند، عوامل ایجاد و یا شکل های بروز تنهایی و نه نوعی از آن است. این تحقیق نظری می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه و اسناد علمی به بررسی انواع تنهایی، عوامل و شکل های بروز آن در اشعار «شفیعی کدکنی» بپردازد. برای دستیابی به این هدف، نظریه «یالوم» مبنای تقسیم بندی انواع تنهایی به دو گونه برون فردی و درون فردی قرار گرفت؛ اما چون وی درباره عوامل و شکل های بروز تنهایی که از اهداف دیگر این تحقیق است چیزی نگفته، بناچار از تعاریف صاحب نظران دیگر و به ویژه «اسونسن» استفاده کردیم. بر اساس یافته های پژوهش در بین عوامل تنهایی بین فردی در اشعار شفیعی کدکنی می توان به فراق اشاره کرد که حاصل اشعار نخستین اوست. از این دیدگاه، وی شاعری رمانتیک است که عمدتاً مضامین و تصاویر شاعران معروف به سبک هندی را تکرار می کند. در بحث تنهایی درون فردی، به تمایل شاعر به انزوا برمی خوریم که حاصل سرخوردگیِ ناشی از حوادث سیاسی و اجتماعی و عدم هم آهنگی با جماعتی است که میان خود و ایشان سنخیتی نمی یابد؛ اما نشانی از تنهایی وجودی (زیرمجموعه تنهایی درون فردی) در اشعار وی وجود ندارد.