مطالب
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۸۰ مورد.
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
85 - 97
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع یزد یکی از مساجد سبک آذری در ایران است که بکارگیری نقوش در قالب گچبری وکاشیکاری در آن درخور تفسیر است. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نیز که در سال 753 ه.ق احداث و در دوران حکومت صفویه، واحد های مختلفی به آن اضافه گردیده حاوی ده ها اثر بدیع در مضامین رشته های مختلف هنری از قبیل:کاشی کاری معرق، مقرنس، گچ بری، کتیبه های نفیس، منبت کاری، نقره کاری، تذهیب و طلا کاری می باشد. محور اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی نقوشی از این دو بنا متعلق به دوره صفویه است که جنبه نمادین آنها به نحوی دربردارنده تفکرات مذهب شیعه است. بر همین اساس ابتدا، نقوش نمادین شیعی موجود دراین دو بنا شامل انواع مختلف شمسه و ستاره انتخاب و سپس به صورت تطبیقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. سؤالاتی که این پژوهش درپی پاسخ گویی به آن ها است، عبارتند از: چه نوع نقوش تزئینی در بناهای اسلامی برگرفته از باورهای شیعی حاکم بر جامعه بوده است؟ آیا نقوش تزئنیی نمادین شیعی این دو بنای مذکور با در نظر گرفتن فاصله مکانی این دو بنا از یکدیگر اشتراکاتی باهم دارند؟ براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش هندسی تزئینی (پنج ضلعی، شش ضلعی، هشت ضلعی، ده ضلعی و دوازده ضلعی) این دو بنا دارای مفاهیم نمادین مرتبط با باورهای شیعه بوده که نه تنها از لحاظ تکنیکی و فرم ظاهری شبیه به هم هستند بلکه از دیدگاه نمادین نیز داری بار معنایی مشابهی می باشند.
بازشناسی تناسبات طلایی در نگاره های کمال الدین بهزاد(مطالعه موردی: نگاره ساخت مسجد جامع سمرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
16 - 31
حوزه های تخصصی:
در چگونگی آفرینش فضاهای معماری در نگارگری ایرانی عوامل متعددی تاثیر داشت هاند. در دوره تیموریان کمال الدین بهزاد با به خدمت گرفتن کلیه مبانی تصویری، فضاهای معماری بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. در نگارگری های بهزاد، اصول خاصی است، جایگاه ویژه ای » نسبت طلایی « بر صحن هپردازی فضا حاکم بود و عناصر معماری براساس این ضوابط که همان اصل داشت هاست. درنگاره ساخت مسجد جامع سمرقند، خطوط به قسمت خاصی از مراحل ساخت مسجد اشاره دارد و در داخل یک یا دو مورد از این شبکه ها هر یک از فضاهای مسجد چون ت کدهانه شبستان، ایوان و دیوار خارجی و برج قرار گرفت هاست. ترسیم نشان می دهد که بهزاد با آگاهی نسبت به این اصل، عناصر به تصویر کشیده را در جایگاه «نسبت طلایی» خطوط بر اساس اصل مناسب قرار داده و به نگاره خود نظم و تجانس بخشیده است. با توجه به کمبود منابع و پژوهش های انجام شده در راستای تناسبات و در نگارگری، نگارندگان ضرورت دید هاند از منظری متفاوت با جنبه زیبای یشناختی به مطالعه نگاره مورد مطالعه بپردازند. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی در شناخت جایگاه تناسبات در معماری و نگارگری دوره تیموریان داشت هاند. تحلیل قانون یک سوم در نگاره مورد مطالعه نشان داده که کمال الدین بهزاد با شبکه نهفته ای از خطوط و نقاط طلایی جایگاه عناصر را در ترکیب بندی به دقت تعیین کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا با بازشناسی این تناسبات به رابطه بین تناسبات در معماری و نگارگری دست یابد.
تبیین الگوی انتخاب رنگ در طراحی عناصر مبلمان شهری برمبنای رویکرد زمینه گرایی (مطالعه موردی: خیابان مسجد جامع یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۱۰۲-۹۱
حوزه های تخصصی:
رنگ مفهومی است که شناخت ویژگی ها و تأثیرات آن بر انسان، مسیری برای دستیابی به فضاهای مطلوب شهری ایجاد می کند. اهمیت این مسئله زمانی افزایش می یابد که مبلمان شهری این عنصر مهم ساختار شهری به لحاظ رنگی، آشفته و نابسامان دیده می شود. ازآنجا که عناصر مبلمان شهری از اصلی ترین اجزای شکل دهنده منظر شهری در مقیاس خرد به شمار می رود، استفاده مناسب از عامل رنگ می تواند محیط های شهری دلپذیری را پدید آورد. هدف این پژوهش، ایجاد نوعی حس وحدت با محیط های شهری و آفرینش شهرهای انسان گراست. ازاین رو، در بررسی پیش رو زمینه های مختلف شهری مدنظر قرار گرفته اند. پرسشی که در این راستا مطرح می شود اینست: ارتباط بین رنگ عناصر مبلمان شهری و بستر استفاده از آنها در فضای شهری چگونه است؟ برهمین مبنا، این نوشتار گامی درجهت بیان اهمیت موضوع رنگ و چگونگی استفاده از آن در مبلمان شهری است که با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق اسنادی به توسعه چارچوبی عمومی برای طراحان پرداخته است. در این پژوهش، خیابان مسجد جامع یزد مطالعه موردی قلمداد می شود؛ و شیوه جمع آوری و ارزیابی اطلاعات مشاهده، تکمیل پرسش نامه و مطالعات میدانی است. نتیجه یافته های این مطالعه نشان داد که عواملی مانند پارامترهای عملکردی، فرهنگی، زیبایی شناسانه، ارگونومی، احساسی و محیطی بر روند انتخاب رنگ در طراحی عناصر مبلمان شهری تأثیر می گذارند. بنابراین، تهیه چارچوبی که بتواند چگونگی استفاده از رنگ ها و خصوصیات آنها را در تجهیزات شهری جمع بندی و خلاصه کند، مسئله اساسی این پژوهش به شمار رفت. در پایان مقاله، الگویی برمبنای رویکرد زمینه گرایی به منظور انتخاب رنگ، درک بهتر و استفاده متخصصین طراحی و مهندسان در زمینه های مرتبط پیشنهاد شده که این الگوی رنگی، تلاشی در جهت بهره وری هدفمند به کارگیری رنگ در طراحی عناصر مبلمان شهری است.
تناسب طلائی و سیستم تناسبات ایرانی- اسلامی در مسجد جامع قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع قائن در کنار دیگر مساجد جامع، نمایانگر شکوه و عظمت معماری ایران در دوره اسلامی است که علاوه بر پایگاه مذهبی و اجتماعی در جامعه از لحاظ ویژگی های معماری حائز اهمیت فراوان است. این مسجد ازجمله بناهای تک ایوانی در ایران محسوب می شود. ایوان بنا در سال 1368م/770ه.ق. به دستور جمشیدبن قارن ساخته شده و شبستان ها، رواق ها، ورودی ها و آب انبار بنا در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی، به بنا الحاق شده است. معماران مسجد جامع قائن از منظر ماهیت معماری در طرح ریزی فرم و فضای معماری بنا اصولی را مدنظر قرار داده اند که برگرفته از اشکال هندسی و تناسبات بین آنهاست. براین اساس، با رویکرد تحلیل تناسبات هندسی در بنا به پاسخگویی به این سؤال پرداخته شده که سیستم تناسباتی به کارگرفته شده در مسجد جامع قائن چگونه از تناسبات ایرانی اسلامی در عناصر معماری بهره گرفته است؟ به همین منظور، در پژوهش پیش رو روش تحلیلی اساس کار قرار گرفته و در جمع آوری اطلاعات از ابزار گردآوری داده و اطلاعات مشاهده میدانی و کتابخانه ای توأمان، بهره گرفته شده است. در تلاش برای پاسخگویی به سؤال پژوهش با استفاده از مهندسی معکوس بر معماری، پلان، نما و مقطع، مسجد جامع قائن موردتحلیل هندسی دقیق قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که این بنا باتوجه به سیستم تناسبات ایرانی اسلامی که بر پایه اعداد اصمّ و خواص هندسی مربع و مربع مضاعف بوده، بنا شده است. همچنین، استفاده از تناسب طلائی را می توان در ایجاد تعادل بصری عناصری نظیر: ایوان و ورودی اصلی و مکان یابی ورودی شمال غربی مشاهده کرد.
پژوهشی بر آرایه های گیاهی و هندسی محراب گچبری مسجد جامع نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۱
76 - 86
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع نی ریز در شهرستان نی ریز، در شرق استان فارس و در فاصله تقریبی 220 کیلومتری شیراز قرار دارد و یکی از قدیمی ترین مساجد تاریخ دار ایران محسوب می شود. این بنا که الحاقاتی را طی ادوار مختلف تاریخی تجربه کرده، امروزه مشتمل بر یک صحن مرب عمستطیل، دو ایوان شمالی و جنوبی، رواق ها و شبستان هایی در اطراف صحن است. یکی از بارزترین بخش های این مسجد؛ محراب نفیس گچ بری است که در انتهای ایوان جنوبی قرار دارد و کتیبه های تاریخی از قرن چهارم تا دهم هجری قمری، بر اهمیت آن می افزاید. ه مچنین نقوش گیاهی و هندسی زیبا و منحصربه فرد این محراب که در ادوار مختلف تاریخی توسعه و تکامل یافته و با تکنیک های مختلفی به اجرا درآمده، مجموعه منحصربه فردی از آرایه های گچی را پدید آورده که مطالعه آ نها می تواند جلوه های بصری بدیعی از نقوش و ترکیب بندی های موجود را آشکار سازد. لذا هدف این پژوهش، معرفی چیستی تزیینات محراب گچ بری مسجد جامع نی ریز و برداشت دقیق آرایه ها ب همنظور حفظ و احیای این تزیینات است. برای دستیابی به هدف مذکور، سؤال اصلی پژوهش را می توان چنین مطرح نمود: انواع تزیینات محراب گ چبری مسجد جامع ن یریز کدام است و هر یک از آرای هها، در کدام بخش های محراب، بیشتر به اجرا درآمده است؟ گردآوری مطالب به شیوه اسنادی )کتابخانه ای( و بر پایه پژوهش میدانی )عکاسی- طراحی خطی( است که با روش تاریخی- توصیفی، انجام شده است. نتایج این تحقیق دلالت بر این نکته دارد که علاوه بر کتیب هها که حجم زیادی از فضای محراب (حاشیه های اطراف و اطراف طاق نما، دیوارهای فرورفته جانبی) را به خود اختصاص داده است؛ نقوش اسلیمی پیچان با تزیینات آژده کاری در کنار نقوش ختایی (گل و برگ) نیز سهم عمده ای را در آراستگی نیم ستو نها )پیلک(؛ سرستون ها و به ویژه فضای داخلی طاق نما، با سر اسلیمی بزرگ مرکزی که با تکنیک گچبری مجّوف به اجرا درآمد هاست بر عهده دارد.
تحلیل تطبیقی و زیباشناختی آرایه های چوبی مسجد جامع سرآور گلپایگان با مساجد آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
60 - 71
حوزه های تخصصی:
عل یرغم آن که شیوه ها و هنرهای تزیینی بناهای گذشته در سکونت گاه های شهری و مراکز جمعیتی بزرگ عمدتاً در قالب یک فرهنگ فراگیر و منطبق با اصول و موازین هنری هر دوره انتظام یافته است، ساخت و تزیین بنا در مناطق روستایی بیشتر تابع فرهنگ، مقتضیات و شرایط محیطی روستا بوده و از قوالب و ساختارهای هنری رایج هر دوره، نشان های کمتری در آن دیده می شود. با در نظر گرفتن چنین خصیصه ای در پژوهش حاضر، آرایه های چوبی ب هکار رفته در منبر، سقف و درب ورودی مسجد جامع سرآور گلپایگان در مقایسه با تزیینات چوبی به کار رفته در مساجد آذربایجان، ب هعنوان نمونه های شایان توجه ای نگونه تزیینی، معرفی، مطالعه و تحلیل شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش، شیوه ای توصیفی-تحلیلی با بهر هگیری از بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و مقایسه تطبیقی است. بر اساس عمده نتایج حاصله، مسجد جامع سرآور ازجمله بناهای روستایی است که آرایه های چوبی آن به دو دوره تیموری و صفوی تعلق داشته و این آرای هها ضمن تأثیرپذیری از ویژگی های عمومی حاکم بر هنرهای تزیینی این دو دوره، عرض هکننده پاره ای از ویژگی های یگانه و متفاوت است که نشأ تگرفته از شیوه های خاص و بومی منطقه ساخت اثر بوده و در مقایسه با نمونه های آذربایجان، عل یرغم برخی وجوه تشابه، متفاوت است.
تحلیل روش دایره هندی در تعیین جهت قبله مساجد (نمونه موردی: مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۱۱۴-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
کعبه به عنوان قبله نزد مسلمانان از اهمیت والایی برخوردار است. دانشمندان بسیاری در عرصه های ریاضیات، نجوم و جغرافیا سعی کردند تا روش ها و شیوه هایی دقیق را برای تعیین جهت قبله در سراسر قلمرو اسلامی پیدا کنند. یکی از روش هایی که برای تعیین جهت قبله در مساجد از آن استفاده می شود، دایره هندی است. گرچه تاریخچه ابداع این روش مبهم است ولی با مطالعات صورت گرفته می توان ریشه دایره هندی را در دایره جهت یابی معابد هندو جستجو کرد. در این تحقیق برای معرفی دایره هندی و اهمیت آن، از بعضی کتب خطی و تاریخی بهره گیری شده است. برای تعیین زاویه انحراف قبله با دایره هندی، به طول و عرض جغرافیایی کعبه و نقطه موردنظر نیاز است. مختصات کعبه و شهرهای اسلامی در کتبی موسوم به زیج ذکر شده است. ترسیم دایره هندی مبتنی بر حرکت خورشید و نتایج حاصل از زیج هاست. در زیج هایی که در دوره های مختلف گردآوری شده اند، ممکن است که مختصات شهرها یکسان بیان نشده باشد؛ این تفاوت ها بر زاویه انحراف قبله مساجد تأثیرگذار بوده است. در این زمینه، زاویه انحراف قبله مسجد جامع اصفهان که طبق کتاب خطی حسین ابن عبدالصمد حارثی بر اساس دایره هندی مشخص شده، موردبررسی قرار گرفته است. مطابق اندازه گیری ها، راستای شکل گیری این مسجد با زاویه انحراف قبله آن حدود 12 درجه اختلاف دارد. در نهایت، چنین به دست آمد که اختلاف نه از روش دایره هندی بلکه از مختصات استخراج شده از زیج های قدیمی نشأت گرفته است. لازم است بیان شود، اگر از روش دایره هندی در مواقع خاصی از سال استفاده شود، نتایج حاصل از دقت بالاتری برخوردار است.
بررسی یادگاری های مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع اصفهان نه تنها از نظر ارزش های معماری و هنری دارای اهمیت است، بلکه به عنوان پایگاه مستحکم اقتصادی و اجتماعی و مذهبی، در دوران حیات خود، نقش مهمی را ایفا کرده است. از دید معماران و مورخان هنر، این بنا به عنوان دایرهالمعارف هنر و معماری بررسی شده است. از دید بعضی از کارشناسان، یادگارنویسی بر دیوار بناهای تاریخی نوعی تخریب به شمار می رود؛ اما پاره ای از این دست نوشته ها حاوی اطلاعات اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و ادبی مهمی بوده که انعکاسی از حوادث و وقایع زمان خود هستند و همچون اسنادی ارزشمند ناگفته هایی درباره زمان تاریخی خود دارند. هدف از این پژوهش، شناخت این گروه از ارز ش هاست. در پژوهش حاضر ضمن معرفی دست نوشته ها، تلاش بر آن است تا این اطلاعات از درون آن ها استخراج شود. پرسش مطرح شده آن است که در یادگاری های مسجد جامع چه اطلاعات تاریخی نهفته بوده و میزان ارتباط متن نوشته ها با این مکان مذهبی تا چه حد است. این دست نوشته ها به لحاظ شیوه نگارش و سبک ادبی و تنوع محتوایی درخور بررسی بوده و معرف ادبیات عامیانه و اعتقادات مردمی هستند که یادگاری هایشان همچون اسناد و مدارک تاریخی در مسجد به جای مانده است. بیشتر موضوعاتی که در این دست نوشته ها به آن ها اشاره شده عبارت است از: آیات قرآنی و حدیث، اشعار، نوشته های ترکیبی، اسم نویسنده و تاریخ، درخواست ها، شرحِ حال نویسی، تمرین خط و درخواست حفظ نوشته و تعدادی یادگارنگاره با نقوش مختلف بر روی ازاره های سنگی و دیوارهای گچی و ستون های مسجد. در این مقاله که بیشتر حاصل کارهای میدانی نگارندگان است، تمام قسمت های مسجد بررسی شده و تا حد امکان سعی شده است، یادگاری ها و دست نوشته ها با دقت کافی خوانده شده و نوع خط و سطح خوشنویسی و محتوای آن ها نیز مشخص شود.
مطالعه ارزش های زیبایی شناختی نقش مایه های تزیینی سردر ورودی شمالی مسجد جامع اشترجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۹
22 - 35
حوزه های تخصصی:
مساجد مکانی برای حضور معنوی اقشار مختلف جامعه است که با نقشمایه های متنوع مزین شده است. مسجد جامع اشترجان، یکی از زیباترین مساجد دوره ایلخانی است که از لحاظ سردر ورودی، محراب و نقشمایه هایی که در این مسجد به کار رفته، دارای اهمیت است و قابلیت بررسی و پژوهش های بسیاری را دارد. این مسجد از ویژگی های زیبایی شناختی برخوردار است و ارزش های بصری خاصی دارد. در این پژوهش، با هدف بررسی سردر مسجدجامع اشترجان از لحاظ نقشمایه ها، به معرفی و مطالعه آنها پرداخته شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به چیستی و چگونگی ارزش های بصری و زیبایی شناختی سردر ورودیمسجدجامع اشترجان و نقشمایه های به کار رفته در آن است که به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش یافته اندوزی به صورت کتابخانه ای، همچنین تمامی اطلاعات و داده ها مبتنی بر مطالعات نظری و مشاهدات عینی (میدانی) می باشد. بر اساس داده های حاصل از بررسی های انجام شده مشخص گردید که طرح ها و نقشمایه های سردر ورودی شمالی که هم با گچ، آجر و کاشی اجرا شده است، اعم از گیاهی، هندسی و خط نگاره هستند. تضادی بین دیوارهای ساده و بدون نقشمایه مسجد و سردر مملو از نقشمایه وجود دارد که تامل برانگیز است. در این مسجد از انواع گره چینی ها و اسلیمی ها بسیار استفاده شده است. تقارن در سردر مسجد از لحاظ فرم و تقسیمات وجود دارد ولی در به کارگیری نقشمایه ها قرینه در بی قرینگی دیده می شود.
تعیین جایگاه مکان های تاریخی ایران با تحلیل اهمیت/ عملکرد ویژگی ها و رویکرد نقشه ادراکی از دید گردشگران خارجی (مطالعه ی :تخت جمشید، عالی قاپو و مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران با دارا بودن قابلیت های منحصر به فردی مانند جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان، توانایی زیادی برای توسعه گردشگری دارد و برای جذب بیشتر گردشگران، نیاز به شناسایی نقاط قوت و ضعف این قابلیت ها دارد. هدف این پژوهش تعیین جایگاه مکان های تاریخی ایران و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها از دید گردشگران خارجی است با رویکرد نقشه ادراکی است. این پژوهش از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی– پیمایشی جای می گیرد. جامعه آماری این پژوهش، گردشگران خارجی است که از مکان های تاریخی تخت جمشید، عالی قاپو و مسجد جامع اصفهان بازدید نموده اند. بر اساس ادبیات نظری، پرسشنامه ای متشکل بر 23 ویژگی مکان های تاریخی، برای سنجش اهمیت و عملکرد از هر ویژگی در سه مکان مذکور طراحی شد. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزار SPSS16 تحلیل و با استفاده از نرم افزار( R2009a )MATLAB نقشه ادراکی ترسیم شد. با اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، این ویژگی ها در هفت عامل اصلی خلاصه و با بکارگیری تحلیل اهمیت–عملکرد، نقشه ادراکی سه مکان تهیه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که جایگاه این مکان ها تقریبا شبیه به هم است. عامل بهداشتی و عامل اطلاعاتی از نقاط ضعف اصلی و عامل جذابیت مکان تاریخی و عامل دسترسی از نقاط قوت هر سه مکان است. همچنین، هر سه مکان در عامل های امکانات خوردنی، استراحت، و موسیقی دارای ضعف هستند.
تبیین جایگاه مسجد جامع یزد در ایجاد حس مکان و هویت به فضای کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
127 - 150
در گذشته مساجد جامع تعیین کننده الگوی کلی و هویت مشترک شهرهای اسلامی به شمار می رفتند، به تعبیری مفهوم شهر اسلامی با وجود مسجد جامع تحقق می یافت و در این شهرها به زیباترین وجه هویت کالبدی و بصری آنها به نمایش گذاشته می شد. اما امروزه سیمای بیرونی عناصر شهری و در نتیجه کالبد شهر انعکاس دهنده هویت ساکنان آن نیست و نیز عنصر هویت بخش دیگر در شهرهای جدید دیده نمی شود. اما در شهر تاریخی یزد مسجد جامع کبیر به عنوان یکی از نمادهای مادی و معنوی و هویت بخش به کالبد شهر همچنان مورد توجه شهروندان است. در این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیلی نوشته شده و تکنیک گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده، سؤال اصلی پژوهش این است: آیا معماری مسجد جامع یزد در ایجاد حس تعلق مکان و هویت بخشی به یزد تأثیرگذار بوده است؟ طبق نتایج این پژوهش عناصر معماری مسجد مذکور، نوع مکان یابی بنا به ویژه در راستای قبله، ویژگی های کیفی اجزای بنا مثل مصالح، رنگ، استفاده از نمادهای مختلف، و... در هویت بخشی به کالبد یزد مؤثر بوده است.
شناخت و مرمت لایه های کتیبه ی نقاشیِ کریاس شرقیِ مسجد جامع کبیر یزد
پیر حمزه سبزه پوش (بررسی تطبیقی کتیبه ها و نقوش تزیینی دو محراب گچبری مسجد جامع و بقعه پیر حمزه سبزه پوش (عزیز الدین نسفی) ابرکوه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
25 - 38
حوزه های تخصصی:
محراب های گچبری ایران از نظر هنری و سابقه ی تاریخی دارای جایگاه ویژه ای هستند. مدیریت و ساماندهی این محراب ها که بیشتر مربوط به قرون ششم تا هشتم هجری قمری می باشند، توسط هنرمندانی رقم خورده که اوج هنر خود را در تزیین مکانی به کار گرفته اند که محل خضوع و خشوع انسان در برابر خالق بزرگ است. سبک های متنوع چه در شیوه اجرا و چه در ابداع کتیبه ها و نقوش که بعضاً سابقه ی نقوش ساسانی در آنها عینیت دارد، جزء شاهکارهای هنری به حساب آمده که بخش عمده ای از آنها در مناطق مرکزی ایران پخش هستند. در این مقاله که به صورت میدانی و کتابخانه ای کار شده است، دو نمونه تاریخی ارزشمند شهرستان ابرکوه در استان یزد شامل محراب مسجد جامع ابرکوه، مربوط به قرن هشتم هجری قمری و بقعه پیر حمزه سبزه پوش یا عزیز الدین نسفی متعلق به قرن ششم هجری، مورد بررسی قرار گرفته و تفاوت ها و شباهت ها را مورد تحقیق قرار داده ایم. با توجه به فاصله دویست ساله دو محراب و قرار داشتن در موقعیت جغرافیایی واحد، تزیینات انجام شده در این دو محراب می تواند ما را در شناخت ویژ گی های زیبایی شناسانه این دوره ها یاری دهد.
بررسی تطبیقی طرح و نقش منبر مسجد جامع نایین و منبر مسجد جامع سوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در صنایع دستی، نقوش همواره جایگاه خاصی داشته اند؛ از آثار منقوش بر سفالینه های تمدن های کهن گرفته تا دست ساخته های امروزین. در این میان، مطالعه تطبیقی نقوش منبرها و روابط بین آنها، علاوه بر شناسایی ارزش این آثار، زمینه ساز پژوهش های دیگر نیز خواهد بود. این پژوهش بر آن است تا چگونگی و میزان ارتباط بین طرح ها و نقوش منبر مسجد جامع نایین و منبر مسجد جامع سوریان را که در قرن هشتم هجری ساخته شده تبیین نماید. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی تدوین شده و داده ها را با مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری نموده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ساختار کلی طراحی و کتیبه دو منبر از الگویی واحد پیروی می کنند و از نظر طرح و نقش اسلیمی، ختایی و هندسی دارای یک قالب مشترک هستند اما به لحاظ ظرافت طراحی، همسان نیستند که، تفاوت های موجود را باید در شیوه و سبک هنرمندان دانست.
تحول فضایی در معماری مسجد چهارایوانی نسبت به مسجد شبستانی (مطالعه موردی: مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
75 - 86
حوزه های تخصصی:
الگوی «چهار ایوانی » از اوایل سده پنجم الگوی غالب در طراحی مساجد ایران بوده است. فارغ از علل تاریخی ترویج، بهبود کیفیت معماری مسجد در الگوی چهارایوانی نسبت به الگوی « شبستانی » که پیش از آن رواج داشت، موضوع بحث این نوشتار است. ملاک در تحلیل معماری این دو، «کیفیت فضا » است. بدین منظور از نظریه «نحو فضا » استفاده شده تا فضای معماری دو الگو مورد بررسی کیفی قرار گیرد. همچنین از لحاظ «کارکرد » و ویژگی های «بصری » نیز به قیاس دو الگو پرداخته شده است. به عنوان مطالعه موردی، بهبود کیفیت معماری مسجد «جامع اصفهان » براساس سیر تاریخی تغییر الگوی آن از شبستانی به چهارایوانی بررسی شده است. برای پیشبرد تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در نتیجه به نظر می رسد که الگوی چهارایوانی نسبت به الگوی شبستانی هم از لحاظ انسجام فضایی، هم از لحاظ کارکرد، و هم از نظر بصری کیفیت طرح را ارتقا می بخشد.
تجربه ای در مرمت کاشی معرق (مرمت کتیبه ی تیموری محراب مسجد جامع میبد)
بررسی جایگاه مسجد جامع بصره از تأسیس تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع بصره یکی از این مساجد جامعی بوده که از نهادهای سیاسی و فرهنگی جهان اسلام در دو قرن اول هجری محسوب می شود. سؤال اصلی این است که با توجه به حضور موالی و تازه مسلمانان در شهر بصره، مسجد جامع این شهر چه نقش و جایگاهی در توسعه مبانی دینی و فرهنگی اسلام داشت و تأثیر و تأثر آن با مسجد جامع کوفه چگونه بوده است؟ در پاسخ، ضمن نگاهی به تعاریف نظری، ابعاد و جامعیت مسجد در شهرها، به شکل گیری جامع بصره و میزان غنای علمی و فرهنگی آن اشاره و با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی، تقابل جامع بصره با جامع کوفه بررسی می شود. حاصل اینکه اگرچه ضرورت های نظامی و سیاسی بنای جامع بصره را سبب گردید، اما این مکان کانون اصلی توسعه مبانی فرهنگی و علمی در میان تازه مسلمانان شد که نتیجه آن آزادی اندیشه اسلامی و ظهور علم کلام و نحو بود.
نگهداشت و بازسازی بخش کمبود کاشی کاری هفت رنگ ِمناره ی شرقی مسجد جامع قزوین
نقش و تاثیر آیات قرآنی بر آرایه پردازی در معماری مسجد، نمونه موردی:مسجد - مدرسه دارالاحسان (مسجد جامع )سنندج
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
86 - 97
حوزه های تخصصی:
مسجد–مدرسه دارالاحسان در شهر سنندج قرار دارد. دارای دو بخش مسجد و مدرسه است. این بنا در دوره قاجار و از سال 1226 تا 1232 ه .ق. ساخت آن به درازا کشیده است. یکی ویژگی های بارز این بنا استفاده گسترده از آیات قرآنی در نماهای بیرونی و داخلی آن است. با اینکه در نگاه نخست به نظر می رسد که مهم ترین آرایه های آن کاشی کاری باشد، ولی در تمامی بخش های کاشی کاری آیات قرآنی بکار برده شده است. از آیات قرآنی علاوه بر آراستن دیوارهای داخل و بیرون مسجد و مدرسه، بر روی سرستون های شبستان اصلی هم به عنوان نگاره و آرایه استفاده شده است. پرسش های اساسی این نوشته؛ آیات قرآنی استقاده شده چه تناسبی با اهداف بانی داشته است؟ پرسش دوم، هدف بانی در نگارش آیات قرانی این بنا آیا در رقابت با حکام بیگانه بوده است؟ در این بنا بسیاری از سوره های کوتاه و پایانی قرآن بر روی سرستون ها با کاشی نوشته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که این شیوه استفاده گسترده از آیات قرآنی در مسجد بی تأثیر از رقابت با حکام و کارگزاران عثمانی در همسایگی آنها نبوده است. چون والی کردستان این بنا را به جای مسجد–مدرسه ای ساخت که حکام عثمانی در زمان تسخیر سنندج ساخته بودند. این بنا علاوه بر اینکه مرکزی عبادی بود، یک مرکز مهم آموزشی در استان کردستان هم محسوب می شد. تا پیش از ساخت این بنا آموزش ها در مدارس قلمرو عثمانی انجام می شد، اما پس از ساخت این مسجد-مدرسه آموزش های تکمیلی مذهب شافعی در آن انجام می شد. با ساخت این بنا و تاکید ویژه در استفاده از آیات قرآنی در آن علاوه بر تاکید، نشان دهنده توجه به داشته های سرزمینی در این مقطع تاریخی است.