یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
مقالات
مرور نظام مند خشم و مدیریت خشم در متون دینی اسلام
حوزه های تخصصی:
خشم یکی از هیجانات کاملاً معمولی و اغلب سالم در روان شناسی است. پیامدهای خشم از دیرباز در ادبیات و متون فلسفی، دینی و علمی بیان شده اند. هدف نوشتار حاضر بررسی خشم از دید اسلام برای تولید ابزارها و روش های سنجش و مدیریت اسلامی آن بود. در مرور سیستماتیک حاضر، کلیدواژه های «خشم، خشم در دین، خشم در اسلام، مدیریت خشم دینی، مدیریت خشم در اسلام، مدیریت خشم اسلامی» در موتورهای جست و جوی PubMed، ScienceDirect، Google Scholar،Google Patent، MagIran، SID، Proquest، Ebsco، Springer، IEEE، Kolwer، IranDoc، بررسی شده و بر اساس ارتباط با پژوهش، دانشگاهی بودن منابع (در صورت امکان)، انتشار از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد، منابع مطلوب انتخاب شدند. موضوعات برای بررسی در نوشتار را پنج متخصص حوزه خشم به شیوه دلفی ارزیابی کردند و متن نهایی به دست آمد. پس از بررسی منابع، این یافته ها حاصل شد: تعاریف خشم در اسلام؛ ابعاد و خصوصیات و عوارض خشم از دیدگاه اسلام؛ طبقه بندی اسلام از خشم؛ ریشه های خشم از دیدگاه اسلام؛ چیستی و چرایی مدیریت خشم از دیدگاه اسلام؛ سه روش برتر مدیریت خشم در اسلام. به نظر می رسد در سطح نظری رویکرد اسلامی به شناسایی، تحلیل، و مدیریت و کنترل خشم در سطح فردی و اجتماعی کامل و کاربردی است. پیشنهاد می شود روش های مدیریت خشم دینی در کارآزمایی های تجربی، بررسی مقایسه ای شود تا ضریب اثر آنها مشخص گردد.
کارآمدی آموزش صبر بر اساس مؤلفه صبر در الگوی اسلامی شادکامی، بر به باشی روان شناختی زنان خانه دار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور عرضه الگوی صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی و تعیین کارآمدی آن بر به باشی روان شناختی انجام شد. فرض این پژوهش آن است که آموزش صبر، سبب افزایش به باشی روان شناختی می شود. در این پژوهش مبتنی بر مؤلفه ها و روش های افزایش صبر که بر اساس الگوی شادکامی پسندیده (1395) به دست آمد، برنامه ای نه جلسه ای تدوین شد. طرح این تحقیق به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای این منظور 26 نفر از زنان خانه دار در یکی از سرای محله های منطقه ۲۲ استان تهران از طریق پرسش نامه به باشی روان شناختی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۳ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از انجام پیش آزمون از هر دو گروه، گروه آزمایشی، ۹ جلسه در کلاس آموزش صبر شرکت کردند و در این مدت گروه کنترل در معرض هیچ آموزشی قرار نگرفت. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد به باشی روان شناختی در گروه آزمایش ارتقا یافته است، در حالی که در نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد. افزایش به باشی روان شناختی پس از گذشت 45 روز نیز ماندگار بود. از این رو، مداخله و برنامه آموزشی صبر با تأکید بر آموزه های اسلامی در به باشی روان شناختی زنان مؤثر است. نتیجه اینکه می توان با آموزش صبر مبتنی بر آموزه های اسلامی، به باشی زنان خانه دار را افزایش داد.
نگرش مذهبی و اضطراب: نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر اضطراب، پژوهش حاضر به منظور بررسی ابعاد نگرش مذهبی در اضطراب و دشواری در نظم جویی هیجان انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۴ ۹۵ است که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، ۲۰۱ نفر از این افراد (۹۱ دختر و ۱۱۰ پسر) از دانشکده های مختلف انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش سنجمذهبی(RAS-R)، دشواری در نظم جویی هیجان (DERS-۱۶) و اضطراب بک (BAI) را تکمیل کردند. سپس داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین ابعاد نگرش مذهبی با دشواری در نظم جویی هیجانی و اضطراب رابطه معناداری وجود دارد. ابعاد جهان بینی مذهبی، اخلاقیات و ارزش ها و معنویت درونی به طور غیرمستقیم و از طریق دشواری در نظم جویی هیجان با اضطراب ارتباط دارد. بعد عبادات با دشواری های نظم جویی هیجانی ارتباطی ندارد اما با اضطراب رابطه منفی و مستقیم دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان استنباط کرد که ابعاد نگرش مذهبی می تواند مستقیم و غیرمستقیم بر اضطراب تأثیرگذار باشد. بنابراین، توجه به نگرش مذهبی در پروتکل های درمانی و آسیب شناسی اختلالات اضطرابی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر هفت اصل تربیتی پیامبر اکرم (ص) بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر9 بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال منطقه ۱۵۰۰ خانواری کشتارگاه در شهرستان شاهین دژ بود که پس از بررسی های حضوری پژوهشگران مشخص شد ۲۸۴ خانوار دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال هستند. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۴۰ خانوار برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر گروه شامل ۲۰ شرکت کننده بود. سپس ۷ اصل تربیتی پیامبر در قالب ۹ جلسه آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (فرم والدین) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه تربیتی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال شده است (۰۰۱/۰P<). با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تأکید بر فرهنگ دینی جامعه ایرانی و تأثیرپذیری فراوان مردم از آموزه های دینی، از این برنامه آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد مهارت های اجتماعی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی خواندن نماز به شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی بر میزان اضطراب
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی خواندن نماز به شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی بر میزان اضطراب انجام گرفت. پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این تحقیق افراد مبتلا به اضطراب متوسط ساکن تهران است. روش نمونه گیری به شیوه داوطلبانه در دسترس بود. تعداد اعضای گروه نمونه شامل ۳۲ زن و مرد مبتلا به اضطراب متوسط بود که از طریق سایت www.ravanagahi.com به وسیله پرسش نامه اضطراب بک (BAI) انتخاب شدند. سپس افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش یک دوره شش ساعته نمازخواندن مبتنی بر ذهن آگاهی گذراندند و گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. بعد از یک ماه هر دو گروه پرسش نامه اضطراب بک (BAI) را مجدداً پر کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین نمازخواندن با شیوه ذهن آگاهی و بدون ذهن آگاهی تفاوت معناداری (۰۱/۰>P) وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد نمازخواندن با شیوه ذهن آگاهی می تواند روش مؤثری در کاهش اضطراب باشد.
بررسی رابطه هوش معنوی با میزان استرس شغلی و رضایت شغلی در پرستاران با تکیه بر پرسش نامه هوش معنوی کینگ
حوزه های تخصصی:
استرس و رضایت شغلی پرستاران از مسائل در خور توجه است. منابع و ظرفیت های معنوی به افراد کمک می کند در مقابله با مسائل و ناسازگاری های زندگی قدرت بیشتری داشته باشند. اخیراً هوش معنوی به عنوان عامل مهم تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی افراد معرفی شده است. پژوهش حاضر، رابطه هوش معنوی با استرس شغلی و رضایت شغلی پرستاران را بررسی می کند. در این پژوهش، پرستاران بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و بیمارستان تأمین اجتماعی شرکت کردند. جامعه استفاده شده در تحقیق ۵۲۳ نفر محاسبه شد که بر اساس فرمول نمونه گیری ۱۰۳ نفر از پرستاران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه هوش معنوی کینگ، پرسش نامه رضایت شغلی سینک و مقیاس استرس پرستاری گری تافت و اندرسون. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶و آزمون های آماری تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون تحلیل شد. بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش، با استرس شغلی و خرده مقیاس هایش رابطه منفی وجود داشت، ولی این رابطه معنادار نبود. فقط بین خرده مقیاس مشکلات مرتبط با بیماران و خانواده های آنان و خرده مقیاس تفکر وجودی ارتباط منفی و معنادار مشاهده شد. همچنین، بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش با رضایت شغلی رابطه مثبت معنادار مشاهده نشد. به نظر می رسد خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با شغل، با خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با سلامت روانی و بهزیستی روان شناختی متفاوت است. همچنین، به نظر می رسد هوش معنوی با اینکه در متغیرهای سلامت روان به طور مستقیم نقش دارد ممکن است در مسائل مربوط به شغل نقش مستقیمی نداشته باشد. این احتمال هم وجود دارد که پرسش نامه کینگ برای مسائلی از این دست مناسب نباشد.
معرفی کتاب «ایمان از منظر روان شناسی مثبت نگر»
حوزه های تخصصی:
کتاب حاضر، تلاشی است در جهت انسجام بخشی به یافته های تجربی در حوزه روانشناسی دین مثبت نگر. نویسندگان کتاب کوشیده اند نقش ایمان را در سازه های مورد علاقه روانشناسان مثبت نگر، مانند بهباشی، توانمندی های خوی، فضیلتها، تاب آوری، رفتارهای جامعه یار و اخلاقی، در سطح فردی و اجتماعی و با رویکرد تجربی مورد بررسی قرار دهند. نویسندگان در صدد اثبات این نکته هستند که جریان عمومی پژوهش های تجربی، گویای این نکته هستند که نقش ایمان در این سازه های روانشناختی، مثبت و سازنده است. با اینهمه، از این نکته نیز غافل نیستند که برخی اَشکال دینداری و ایمان ورزی میتوانند تاثیر منفی در این متغیرهای روانشناختی داشته باشند. نویسندگان کتاب، این تاثیرات منفی را ذیل عنوان «نکات هشدار دهنده»، در انتهای هر فصل مورد بررسی قرار میدهند. از آنجا که تخصص اصلی نویسندگان کتاب، روانشناسی بالینی است، کوشیده اند الزامات و اقتضائات بالینی یافته های تجربی، را در انتهای هر فصل بصورت جداگانه مورد بررسی قرار دهند. این شیوه کار، مباحث تجربی کتاب را به مرحله کاربست و عمل نزدیک کرده است، و خواندن کتاب را نه تنها برای پژوهشگران عرصه روانشناسی مثبت نگر و روانشناسی دین، بلکه برای مشاوران و رواندرمانگران دینی نیز جذاب نموده است. گزارش حاضر، تلاشی است در جهت معرفی فصلهای مختلف کتاب حاضر.