یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
مقالات
اثربخشی برنامه تعاملی مهارت های زندگی مبتنی بر آموزه های دینی بر دینداری دانشجویان: مطالعه مقدماتی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های طولی در حوزه دینداری، که با روش های کمّی صورت گرفته، نشان می دهد که در دهه اخیر سطح دینداری در جامعه روند کاهشی داشته است. این یافته ها تلویحات چندی دارد که یکی از آنها ضرورت مداخله قوی برای رشد و توسعه دینداری است. پژوهش حاضر برای پاسخ به نیاز کنونی به منظور ساخت بسته آموزشی مهارت های زندگی در بستر ارزش های دینی جهت استفاده در محیط دانشجویی و تسهیل فرآیند تقویت دینداری در دانشجویان انجام گرفته است. روش: در راستای تحقق هدف فوق، با استفاده از الگوی جهانی بهداشت و منابع اسلامی، برنامه ای 10 جلسه ای تدوین شده و اثربخشی آن در گروه نمونه ای پانزده نفری از دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شده است. در جمع آوری داده ها، از دو ابزار مقیاس کوتاه دینداری برای جمعیت دانشجویی (خدایاری فرد و همکاران، 1392) و مقیاس مثبت نگری (خدایاری فرد و همکاران، 1391) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری های مکرر نشان داد که نیم رخ دینداری گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن متوسط است؛ همچنین، بررسی اثر بین آزمودنی نشان داد که دو مؤلفه باور و عواطف دینی به طور معناداری افزایش یافته، ولی رفتار دینی تغییر نکرده است. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود که نمودار مثبت نگری گروه در بین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن بالا است. نتیجه: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری با استفاده از برنامه حاضر وجود دارد ولی برای مهیاکردن امکان اعتلای «رفتار دینی» به طور خاص، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود.
تدوین مدل علّی بهزیستی ذهنی بر پایه جهت گیری دینی با واسطه گری امیدواری، اضطراب مرگ و معنای زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های پیشین گویای رابطه مثبت دین، معنویت، و دینداری با بهزیستی و سلامت روانی است. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی رابطه دین با بهزیستی ذهنی می پردازد. این پژوهش به برازش یک مدل علّی بهزیستی ذهنی بر اساس دین می پردازد که در آن، دین از طریق امید، هدف در زندگی، و اضطراب مرگ بر شاخص های بهزیستی ذهنی اثر غیرمستقیم دارد. ۴۷۲ دانشجو به این پرسشنامه ها پاسخ دادند: «مقیاس شادی فاعلی»، «مقیاس رضایت از زندگی»، «مقیاس حرمت خود روزنبرگ»، «مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری دینی»، «آزمون هدف در زندگی»،« مقیاس امیدواری»، و «مقیاس اضطراب مرگ تمپلر». یافته ها نشان داد شاخص های دینداری با شادی، رضایت از زندگی، حرمت خود، امیدواری، و هدف در زندگی رابطه مثبت دارند. رابطه دینداری برونی فردی با اضطراب مرگ مثبت بود. نتایج تحلیل مسیر، برازش مدل پیشنهادی را تائید کرد. به طور خاص، نقش های واسطه ای دو متغیر امید، و هدف در زندگی در رابطه دین با بهزیستی ذهنی تائید شدند. تلویحات نظری یافته های پژوهش به بحث گذاشته شد.
اثربخشی شرکت در مراسم اعتکاف بر مؤلفه های هوش معنوی، افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شرکت در مراسم اعتکاف بر مؤلفه های هوش معنوی، اضطراب، افسردگی و استرس دانشجویان بود. همه 321 نفر از دانشجویانی که در مراسم اعتکاف شرکت کردند، به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. گروه کنترل نیز 321 نفر از دانشجویان بودند که در مراسم اعتکاف شرکت نکردند و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در شروع و بعد از مراسم، همه شرکت کنندگان، پرسش نامه هوش معنوی کینگ (2008) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) را تکمیل کردند. روش این تحقیق، شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری بر روی تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون بیانگر افزایش همهٔ مؤلفه های هوش معنوی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود.
تحول جهت گیری مذهبی در بزرگ سالی: در جست وجوی سازه ای نو
حوزه های تخصصی:
در پژوهشِ پیش رو، داده های سه تحقیق، با هدف کشف جنبه تحولی احتمالی جهت گیری مذهبی و رابطه آن با هوش هیجانی، سلامت عمومی و سبک های فرزندپروری بررسی شد. از بین چهار بعد جهت گیری مذهبی فقط بعد ارزنده سازی دینی با سن، تحصیلات و تأهل در ارتباط است. دَه پرسش از مقیاس جهت گیری مذهبی، که تشکیل دهنده عامل تحولی هستند، استخراج شد. بررسی مفهوم پرسش ها و ارتباط عامل استخراج شده با سایر متغیرها نشان داد که این عامل سعادت جویی مذهب محور است و دارای دو جزء سرمایه گذاری شناختی- عاطفی و سرمایه گذاری رفتاری است. سعادت جویی مذهب محور از توجه هیجانی مستقل است، اما با تمایز هیجانی و بازسازی خلقی رابطه مستقیم دارد؛ و با سلامت عمومی در تمام ابعاد آن رابطه مستقیم. رابطه جزء سرمایه گذاری رفتاری با این متغیرها قوی تر از جزء دیگر است. صحت نام گذاری عامل مزبور از طریق مصاحبه با پنج نفر متخصص در روان شناسی تأیید شد.
تدوین برنامه آموزشی شُکر مبتنی بر مفهوم شکر اسلامی و بررسی کارآمدی آن در رضایت از زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و عرضه الگوی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی و بررسی اثربخشی آن بر رضایت از زندگی بررسی شده است. فرض این پژوهش آن است که افزایش میزان قدردانی، باعث افزایش رضایت از زندگی و پیش بینی کننده آن است. در این پژوهش، پس از بررسی منابع و به دست آوردن مؤلفه های شکرگزاری و مفهوم قدردانی، برنامه آموزشی شش جلسه ای تدوین شد. با اجرای مصاحبه و گرفتن پرسش نامه های قدردانی و رضایت از زندگی، 19 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم انتخاب، و به دو گروه 7 و 12 نفره تقسیم شدند. گروه 7 نفره، برنامه آموزشی شکرگزاری تدوین شده را دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار دریافت مداخله قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه شش گویه ای قدردانی مک کاله و همکاران (2002) و رضایت از زندگی دینر (1985) بود. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد شرکت کنندگان در گروه آزمایش از نظر قدردانی و رضایت از زندگی افزایش مثبت و معناداری را تجربه کرده اند که در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد و حتی این افزایش پس از گذشت چهل وپنج روز نیز باقی ماند نتیجه: مداخله و برنامه آموزشی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی دارای اثربخشی معناداری است و می تواند میزان رضایت از زندگی و قدردانی افراد را افزایش دهد
الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور معرفی الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود و به شیوه اجتهاد دینی انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از تحلیل آموزه های دینی، دو الگوی تک بُعدی مقابله و الگوی چندبُعدی مقابله استخراج می شود. در الگوی چندبُعدی مقابله دینی، که مبتنی بر «تلفیق گرایی تکنیکیِ نظریه محور» است، ابعاد شناختی، رفتاری، هیجانی، زیستی، ارتباطی و معنوی با تکیه بر دیدگاه اسلام لحاظ شده است. در کنار الگوی چندبُعدی مقابله، الگوی تک بُعدی مقابله وجود دارد که ناظر به یکی از ابعاد چندبُعدی مقابله است و می تواند در غلبه بر مشکلات روان شناختی که شدت کمتری دارند، به کار گرفته شود. در مهار خشم و مدیریت آن، هر دو الگوی مقابله تک بُعدی و چندبُعدی به کار گرفته می شود. در صورتی که هیجان خشم، شدت و مدت بیشتری داشته باشد بر به کارگیری الگوی چندبُعدی مقابله نسبت به الگوی تک بُعدی، تأکید بیشتری شده است.