محمد توکلی پور

محمد توکلی پور

مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی دانشکده الهیات و علوم اسلامی دانشگاه پیام نور. ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه های امام سجادعلیه السلام و مارتین سلیگمن درباره ترس از مرگ(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: امام سجاد (ع) سلیگمن ترس مرگ روان شناسی مثبت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
معنا و جایگاه مرگ در نظریه شادکامی و بهزیستی سلیگمن (مدل پِرما) مبهم است. مقاله حاضر با هدف ابهام زدایی از راه تطبیق نظرات امام سجاد(ع) و سلیگمن به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که امامبا سبک تبیینی توحیدی قائل به ترس از مرگ به عنوان یک واقعیت وجودی و بر این باور بود که ترس از مرگ برای مؤمن به صورت «انتباه مرگ، اشتیاق مرگ و انس با مرگ» است تا به تأمین بهزیستی روانی در دنیا و سلامت ابدی در آخرت بینجامد. سلیگمن با پذیرش بی طرفانه مرگ معتقد است انسان آینده نگر و عمل گرا با دوری از درماندگی، تقویت توانمندی های 24گانه منش و بهره وری حداکثری از زندگی باید به شکوفایی برسد؛ درحالی که بهزیستی، فارغ از یاد مرگ محال است. علت این دیدگاه سلیگمن، تفکر پراگماتیستی و سکولار، انسان شناسی با اتکای صرف به روش های آماری، برداشتی ناقص از مفهوم مذهب، ناتوانی از اظهارنظر درباره معنای زندگی و نگاه آسیب شناسانه به مرگ بود. میل به جاودانگی، تنهایی وجودی انسان و نیازمندی اش به امری متعالی از خود و پرداختن به معنا جهت رفع بی قراری تا لحظه مرگ، مواضع وفاق هر دو نفر و نگرش توحیدی امام و اندیشه ورزی پراگماتیسم با رویکرد سکولار سلیگمن منشأ مواضع خلافشان بود.
۲.

بررسی تطبیقی دیدگاه های غزالی و علامه طباطبائی در نظریه «روح معنا»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روح معنا موازنه محسوس و معقول اشتراک معنوی غائیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۸
«روح معنا» از جمله نظریات مطرح در باب معناشناسی واژگان دینی است که بزرگانی همچون غزالی و علامه طباطبائی بدان التفاتی خاص نشان داده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی، ضمن تأکید بر تحلیل معناشناختی الفاظ قرآنی، بررسی و تطبیق این نظریه را در آموزه های این دو اندیشمند هدف خود قرار می دهد. غزالی این نظریه را بر موازنه عالم غیب و شهادت و ارتباط ظاهر و باطن مبتنی می سازد. روح معنا نزد وی، حقیقتی ملکوتی است که در قالب مصادیق محسوس امکان تمثل دارد و راهیابی بدان در گرو گذر صوفیانه از خطه خیال و پیرایش هاله خصایص مصداقی از گوهر معناست. وی در این باره تقریرهای متفاوتی ارائه می دهد. علامه طباطبائی نیز در پرتو این نظریه، معناشناسی واژگان و اطلاق آنها بر مسماهای مختلف را بر مبنای کارکرد و غایت آنها توجیه می سازد. با این همه، به رغم اینکه هر دو اندیشمند با طرح این نظریه، بر انکار تأویل به معنای عدول از معنای ظاهر تأکید دارند، در مواردی متعدد، شاهد اقبال ایشان به نظریه وجود مجاز در سخن خدا و ضرورت اراده معنایی مخالف ظاهر هستیم.
۳.

بررسی مبانی رویکرد غزالی به زبان عرفانی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رابطه مثالی مکاشفه خیال قرآن شناسی عرفانی تناظر مراتب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۵
غزالی متأثر از تمایلات عارفانه خود، تنها زبان عارفان را کاشف از معانی حقیقی الفاظ و گزاره های وحیانی می داند. ما در این پژوهش بر آنیم تا مبانی این دیدگاه را تبیین نماییم: وی براساس مبنای وجودشناختی خود، عالم شهادت را به مثابه مثال یا حتی سایه عالم غیب معرفی می نماید. در بررسی مبنای معرفت شناختی غزالی، ارزیابی وی از ابزارهای معرفتی انسان و قلمرو دلالت آنها حکایت از آن دارد که به مدد شهود عرفانی می توان در مرتبه روح قدسی نبوی به فهم حقیقی سخن خدا و حتی مشارکت در نبوت توفیق یافت. در مبنای انسان شناسانه غزالی، «قلب» آدمی محل اشراق تمامی علوم ملکی و ملکوتی و مُدرک وحی و الهام است و «خیال» نیز در انسان، قوه انتزاع حقایق ملکوتی از صور مثالی است. غزالی بررسی خود درباره ساختار قرآن و علوم مندرج در آن را بر مبنایی عرفانی استوار می سازد. به علاوه، وی بر مبنای تناظر مراتب جهان، انسان و قرآن بر این باور است که انسان واجد صورتی مختصر از جهان و مشتمل بر مراتب عوالم ملک و ملکوت است. از سوی دیگر، قلب آدمی قابلیت دارد تا با سلوک عارفانه خود، جمیع علوم را که مندرج در قرآن نیز می باشند شهود نماید و بدین طریق به فهم قرآن و نیز افعال الهی در جهان نائل آید.
۴.

معنا شناسی اوصاف الهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اشتراک معنوی روح معنا تأویل بیان ناپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۷۲
دیدگاه غالب علامه طباطبایی در معناشناسی اوصاف الهی ناظر به قبول معنای مشترک میان اوصاف کمالی خدا و مخلوقات است. مشاهده کمالات در مخلوقات و علت تامه بودن خداوند، لزوم پذیرش قاعده «معطی الشیء لایکون فاقداً له»، تحلیل وجودشناختی خداوند به مثابه واجب الوجود، صرف الوجود و واجد بساطت محضه و وحدت حقه مقتضی آن است که ذات الهی واجد جهات وجودی و کمالی تمامی موجودات به نحو برتر و شریف تر باشد. این اقتضا با تکیه بر نظریه «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» ضمن دلالت بر وحدت معنایی وجود و سایر مفاهیم کمالی میان خالق و مخلوق، اختلاف واقعی آنها را در مصادیق به نحو تشکیکی ارزیابی می کند. همچنین بر اساس نظریه روح معنا، معنا بدون دخالت خصوصیات مصادیق از حیثیت عامی که همان غرض و کارکرد ثابت در مسماهای مادی و مجرد لفظ است، حکایت می کند. با این حال به رغم پرهیز کلی علامه از معنای شایع تأویل، اقبال او به آن در مواردی، ظاهراً تا حدی از قول وی به وجود مجاز در سخن خداوند حکایت دارد. از این گذشته در معناشناسی اوصاف الهی در اندیشه علامه گاه شاهد آنیم که تعالی و تنزیه خدا از حدود مفاهیم و توصیفات بشری، از بیان ناپذیری خداوند نشان دارد.
۵.

بررسی مسأله «نجات» در اندیشه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نجات مشیت الهی ایمان کیفر تکوینی خلود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۳۵۹
ماهیت «نجات»، نحوه حصول و مراتب آن، و تعیین قلمرو اهل نجات از جمله مباحث اساسی است که عالمان و متکلمان ادیان در مقام پاسخگویی بدان برآمده اند. غزالی دیدگاه خود درباره نجات را بر یک سری مبانی کلامی اشاعره، مبنای خود در باب تأویل و اندیشه عرفانی اش استوار می سازد. بر اساس مبانی اشاعره نمی توان به رابطه ای ذاتی و ضروری میان عمل و جزای عمل معتقد بود و نجات و هلاک اخروی را معلول اندیشه و عمل فرد دانست. در عین حال، به گفته غزالی، در این جا سببی پنهان وجود دارد که تنها به مدد نور استبصار قابل کشف است. وی آخرت را باطن دنیا می داند و می کوشد از نعمات و عذاب های اخروی تبیینی عارفانه نیز ارائه دهد. همچنین، او قائل است که به استناد ظواهر اخبار، ایمان شرط ضروری نجات است، و نجات نهایتاً نصیب تمامی مؤمنان خواهد شد. اما آنچه شمول اهل نجات را توسعه می دهد این است که در حصول ایمان به مثابه تصدیق قلبی، به هیچ وجه، نحوه تحقق آن موضوعیتی ندارد. به علاوه، تعیین قلمرو ایمان فِرَق مختلف مسلمان بر مبنای تأویل ناظر به مراتب پنجگانه وجود، از سعی غزالی بر بسط قلمرو نجات حکایت دارد. هرچند او در معرفی فرقه ناجیه و تعیین مصداق زندیق امت اسلام از تعصبات عقیدتی خود متأثر است.
۶.

نمادین بودن زبان دین از منظر تیلیش و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر ناشناختنی بازنمایی روح معنا معرفت بخشی نماد دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۴۲۹
از دیدگاه پل تیلیش، زبان انسان برای سخن گفتن از اعیان و وقایع عادی زندگی او مناسب است و به هیچ وجه نمی توان چنین زبانی را برای سخن گفتن از خدای «متعالی» و «به کلی دیگر» به کار گرفت. غایت قصوا یا دلبستگی واپسین جز با زبان نمادین بیان شدنی نیست و نمادهای دینی تنها در موقعیت سخن از خدا و بازنمایی بنیان غایی هستی، معنای نمادین دارند. محمد غزالی نیز قائل است که معرفت به عالم علوی جز از طریق نمادهای عالم سفلی محال خواهد بود. نمادگرایی او ناظر به کل عالم ملک و شهادت است. هر دو شخصیت بر درک شایسته نمادهای دینی از طریق پیوند قلبی و علم حضوری تأکید دارند. اما نزد تیلیش این ادراک، تنها زمینه مواجهه بهتر با خدا را فراهم می کند و فاقد حیثیت واقع نمایی و معرفت بخشی است؛ در حالی که غزالی نمادها را واجد چنین حیثیتی می داند.
۷.

زبان دین از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل اشتراک لفظی بیان ناپذیری روح معنا تشبیه بلاتکییف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۶۵۷
زبان دین خواهان کشف و تببین ماهیت زبانی است که در الفاظ و گزاره های دینی به کار رفته است. این کشف به ما کمک می کند تا مراد اصلی یا فحوای حقیقی مضامین دینی را که در قالب زبان بشری بیان شده است دریابیم. غزالی، متأثر از نگرش های کلامی و یافته های عرفانی خود و با لحاظ مراتب مختلف ادراک مردمان، دیدگاه های متفاوتی را در این موضوع ابراز داشته است. از این رو، گاه اجتناب از تأویل را لازم می داند، گاه ضرورت عدول از معنای ظاهر را خاطرنشان می سازد و گاه با بحث از «روح معنا» که خود طراح آن است، بدون آن که معنای ظاهر انکار شود، گوهر حقیقی معنا را فارغ از ویژگی های مصادیق آن منظور می نماید. در عین حال، جریان اندیشه او در این باب به منزل اشتراک لفظی نیز ورود می کند و پایان سیر آن در معناشناسی اوصاف الهی چنین است که حقیقتش نصیب فهم هیچ کس نخواهد شد و معانی آن در صید هیچ ادراکی درنخواهد آمد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان