۱.
پژوهش ها نشانگر نقش موثر روان درمانی های معنوی و مذهبی در بهزیستی روانی، کارآمد سازی کنشوری عقلی، عاطفی و رفتاری و تعالی بخشی به انسان است. با توجه به جامعیت و ظریفیت دین اسلام در این حوزه، این نوشتار با روش فراتحلیل کیفی، اثر بخشی درمان های معنوی و مذهبی همسو با رویکرد اسلامی را بررسی نموده تا از این منظر، توصیفی از انواع مداخلات با رویکرد اسلامی، مقایسه اثربخشی و نقاط قوت و ضعف احتمالی را ارائه و مولفه های موثر در اثربخشی درمان ها را تبیین نماید. در این راستا پژوهش های انجام شده از سال 1388- 1398 که در مجموع 43 اثر با بیشترین ارتباط موضوعی بودند، انتخاب و با روش فرا تحلیل کیفی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد: الف- روان درمانی های همسو با رویکرد اسلامی بیشتر به صورت تلفیقی با رویکردهای درمانی معاصر بوده و تعداد محدودی از درمان ها به صورت مستقل از متون دینی استخراج گردیده است. ب- درمان های مبتنی و همسو با رویکرد اسلامی در بهبود علایم اختلالات اضطرابی و افسردگی، ارتقای توانمندی های فردی و بهبود سازگاری زوجین اثر بخش بوده اند. ج- عواملی همچون توجه به بعد اصیل انسانی، وحدت بخشی، پاسخ گویی به نیازهای فطری، ارتقای کنش وری عقلی، عاطفی و عملکرد رفتاری، اصلاح روابط چهارگانه و... از مهمترین عوامل اثربخشی اینگونه درمان ها می باشد. د- گسترش پژوهش های میدانی در سایر حوزه های درمانی مانند اختلالات شخصیت و تدوین وارتقای شواهد میدانی در درمان های مبتنی بر رویکرد اسلامی در بهره گیری از ظرفیت های این حوزه حائز اهمیت است.
۲.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مرزهای زوجینی خانواده در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی زوجین انجام شد. روش پژوهش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل همه زنان و مردان متأهل شهر قم است. از جامعه آماری مذکور تعداد 210 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، مرزهای زوجینی خانواده هوشیاری (1399) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003) استفاده شد و نتایج با به کار گیری روش های آماری ضریب همبستگی و روش بارون و کنی با استفاده از رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین تعهد زناشویی با مرزهای بیرونی خانواده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ب) بین تعهد زناشویی با تمایزیافتگی زوجین رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج) مرزهای زوجینی خانواده به صورت کامل در رابطه بین تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی، نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، برای ارتقای سطح تعهدزناشویی، لازم است اصلاح و بهبود مرزهای زوجینی و تقویت تمایزیافتگی آنان مورد توجه قرار گیرد.
۳.
سوگواری و گریستن بر امام حسین علیه السلام همواره از جهات گوناگون، موضوع پژوهش ها و تحلیل های درون دینی و برون دینی بوده است. یکی از مسائلی که پرسش ها و شبهات فراوانی را برانگیخته، آثاری است که در روایات شیعی برای گریستن بر مصائب امام حسین علیه السلام بیان شده است. مخالفان، چنین روایاتی را برخاسته از گزاف اندیشی و موجب جرأت ورزی بر گناه دانسته و تحلیل منطقی و استواری برای آن قائل نمی شوند. هدف از نوشتار حاضر ارائه تحلیلی روا ن شناختی از سازوکار تأثیر معنوی گریستن بر مصائب امام حسین در روح و روان انسان مؤمن و در نتیجه، آمرزش گناهان او استدر این پژوهش با تحلیل آموزه مغفرت بخشی گریستن بر امام حسین و مقایسه آن با آموزه توبه، که مهم ترین ساز و کار معنوی آمرزش گناهان در فرهنگ اسلامی است، به دست آمد که فرایند روانشناختی توبه و گریستن بر امام حسین، یعنی جداشدن از بدی ها و گرایش به سوی خوبی ها یکی است و تحولات روان شناختی شخص توبه کننده و شخص سوگوار از شباهت قابل توجهی برخوردار است. در این پژوهش، شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است.
۴.
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب ناشی از کرونا و هوش معنوی با نقش واسطه ای امید به زندگی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام افرادی بود که در ایران اثرات اپیدمی کرونا ویروس را درک کرده بودند. از جامعه مذکور 217 نفر از افراد در استان های مختلف به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا، علی پور و همکاران (1399)، هوش معنوی عبدالله زاده (1396) و امید به زندگی اشنایدر (1996) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش چهار مرحله ای بارون و کنی و روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: الف) بین اضطراب کرونا و هوش معنوی رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ ب) بین امید و هوش معنوی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ج) بین اضطراب کرونا و امید رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ د) بین اضطراب کرونا با هوش معنوی و امید، رابطه منفی و معنی دار وجود دارد؛ ه ) نتایج تحلیل مسیر نشان داد هوش معنوی از طریق امید بر اضطراب کرونا اثر دارد و 78/0 از ارتباط بین هوش معنوی و اضطراب کرونا از مسیر امید انجام می شود.
۵.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی و تاب اوری با نقش واسطه ای امید به زندگی در بیماران کرونایی انجام شد. روش پژوهش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه مردان و زنانی ایرانی است که کرونا را تجربه کرده اند. از جامعه مذکور 142 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های حمایت اجتماعی واکس (1986)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و امید به زندگی اسنایدر (1991) استفاده شد و نتایج با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین حمایت اجتماعی با تاب آوری در بیماران کرونایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. ب) بین حمایت اجتماعی با امید به زندگی در بیماران کرونایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. ج) بین امید به زندگی با تاب آوری در بیماران کرونایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. د) بین حمایت اجتماعی و تاب آوری با نقش واسطه ای امید به زندگی در بیماران کرونایی رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
۶.
پژوهش پیش رو با هدف طراحی بسته آموزشی بر پایه سازنده گرایی ویژه آموزش مضمون اسماء خداوند موجود در سوره حمد و توحید و بررسی اثربخشی آن بر تصور از خدا در دانش آموزان انجام شده است. طرح این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه با پیش آزمون و پس آزمون انتخاب شده است. به این منظور تعداد 30 نفر از دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول شهرستان اشکذر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جاگذاری شدند. و بسته آموزش توحیدی در 8 جلسه برای دانش آموزان گروه آزمایش اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از آیتم های مربوط به تصور از خداوند از پرسشنامه وضعیت مذهبی(RSI) گردآوری شد و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش مضمون اسما الهی موجود در سوره حمد و توحید بر پایه سازنده گرایی بر تصور از خدا و تصور مثبت از آن، در دانش آموزان موثر است.