پژوهش های جامعه شناسی معاصر
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال هفتم بهار و تابستان 1397 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دینداری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است؛ اما از آن جایی که دینداری در سلامت روان انسان تأثیرگذار است مقاله حاضر در نظر دارد، سرمایه روانشناختی دانشجویان و نقش دینداری آنان را در توسعه این مفهوم مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با حجم نمونه 405 نفر در بین دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع تحصیلی در سال 94-93 انجام گرفته و از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین دینداری و سرمایه روانشناختی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به بیان دیگر، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین ابعاد متغیر دینداری (مناسکی، تجربی و پیامدی) و ابعاد سرمایه روانشناختی (عزت نفس، خودکارآمدی و کانون کنترل) بود. براساس نتایج تحقیق، میانگین نمره دانشجویان برای سرمایه روانشناختی (31/74%)، متوسط رو به بالا ارزیابی شده است. در این تحقیق بعد خودکارآمدی (94/74%) بیشترین میانگین را در ابعاد سرمایه روانشناختی به خود اختصاص داده است. همچنین براساس نتایج تحقیق، سرمایه روانشناختی بیش از همه از بعد مناسکی (355/0= beta) متغیر دینداری متأثر است. در نهایت نتایج بیانگر آن بود که 17 درصد از واریانس متغیر سرمایه روانشناختی، توسط متغیر دینداری قابل تبیین است.
مطالعه جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی با کجروی فرهنگی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات پدید آمده در چند دهه اخیر به نحو چشم گیری بر شکل گیری و تشدید مشکلات اجتماعی در بین جوانان تأثیر گذاشته است. از جمله مشکلات ناشی از این تحولات می توان به کجروی فرهنگی در میان افراد جامعه اشاره کرد. مفهوم سرمایه اجتماعی به دنبال ماهیت و محتوایی که دارد با مسائل و آسیب های اجتماعی ارتباط پیدا می کند. به همین دلیل، پژوهش حاضر به مطالعه کجروی فرهنگی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان پرداخته و درصدد مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی با آن است. این مطالعه از نوع پیمایشی است که بر روی 366 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 95-94 که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب شده اند، صورت گرفته است. اعتبار سازه ای و پایایی ابزار پژوهش از طریق تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه حاکی از اعتبار و پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) با کجروی فرهنگی رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. همچنین، سه متغیر اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی توانسته اند 30 درصد از تغییرات کجروی فرهنگی را تبیین کنند.
تجربه جوانی و تولید فضای اجتماعی: مردم نگاری انتقادی پرسه زنی جوانان در فضاهای شهری (مورد مطالعه: خیابان پاسداران شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیطره ی سرمایه داری بر زندگی روزمره و میل آن به سامان دهی حیات عمومی/خصوصی همواره از رهگذر سازماندهی فضا تحقق یافته است. ازجمله فضاهای سازماندهی شده فضاهای شهری اند که هویت یابی، لذت جویی، معناسازی و کلاً تعامل های روزمره ی افراد را تنظیم و کنترل می کنند. در شهر سنندج خیابان پاسداران یگانه خیابانی است که دارای حال وهوایی متفاوت است. پژوهش حاضر کوشیده است تا این تولید فضای شهری را با تکیه بر دستگاه مفهومی لوفور و به کارگیری روش مردم نگاری انتقادی تحلیل کند. برای انجام این کار از چند مجرا وارد میدان مطالعه شده ایم: مصاحبه ی عمیق و فوکوس گروپ با پرسه زنان (جوانان ۱۸-۳۰ سال)، مشاهده ی مستقیم فضا و مشاهده ی مشارکتی. تحلیل تماتیک داده ها نشان گر آن است که پراکتیس ها، قواعد و بازنمایی های فضایی حاکم بر این خیابان از پرسه زنانِ جوان «سوژه هایی مدگرا» ساخته و عمل فراخواندن جوانان به پذیرش گفتار مصرف گرایی را با موفقیت انجام می دهد. این فضا با «اِعمال تدابیر خُرد انضباطی» بر جوانان آنها را غرق در زندگی روزمره ی خیابانی می کند که تماماً متناسب با قواعد خود فضا شکل گرفته است. جوانان در متن این نوع ساختارها و سامانه های فرهنگی حاکم به عمل «نمایش جوانی» (نمایش مردانگی و نمایش زنانگی) دست می زنند؛ اما این عمل گویای هیچ گونه مقاومت رادیکالی در برابر قواعد فضا نیست. به علاوه، این نمایش جوانی پیوندی ناگسستنی با سن وسال جوانان دارد و همین نشان می دهد که «تجربه کردن زندگی» در این فضا به هیچ رو دال بر گشودگی خود فضا نیست. آنچه بر این فضا سیطره دارد ساختارهای اجتماعیِ «مناسبات سرمایه » است که به میانجی ساختارهای فرهنگی حاکم، تجربه جوانی را تولید و بازتولید می نماید.
عقلانیت و تأکید بر زبان در نظام فلسفی هابرماس و رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان امروز سرشار از ایده پردازی های فراوانی ست که هرکدام در پی حل معضلات جامعه ی آرمان گرای کنونی است. بشر هماره در پی رسیدن به سعادت و خوشبختی بوده است و در این راه دین ها، نحله های فلسفی، اجتماعی، ادبی و... گوناگونی سر برآورده اند. هدف اصلی این پژوهش بیان دیدگاه ریچارد رورتی و یورگن هابرماس دو فیلسوف-جامعه شناس برای ترسیم جامعه ای است که در آن بشر به رهایی برسد. نگاه هم سو رورتی با هابرماس ما را بر این داشت به نگاهی تطبیقی بین این دو متفکر برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب تر بپردازیم. تحقیق پیش رو به عقلانیت و زبان از دیدگاه این دو متفکر پرداخته که چگونه در جامعه ی مدرن برای رهایی از مشکلات تعریفی جدید از عقلانیت مطرح می کنند و نیل به مقصود را به کاربرد زبان گره می زنند. نظریات این دو فیلسوف در رابطه با عقلانیت و زبان با اندکی اختلاف هدف مشترکی را در برمی گیرد؛ و آن هم تفاهم و توافق و آزادی فردی در جوامع است. رورتی فیلسوف پست مدرن و هابرماس مدافع پروژه ناتمام مدرنیته راه کارهای مشابه و بعضاً متفاوتی در عقلانیت و زبان دارند؛ اما هر دو رویای رهایی از عقل ابزاری نیز دست یابی به یک جامعه ی آرمانی را در سر می پرورانند که این رویا را به عرصه ی عمل می کشانند. نتایج تحقیق نشان داد آن ها مؤلفه های عقلانیت و زبان را ابزارهایی برای حل مسائل و مشکلات بشر در جامعه مدرنیته به کار می برند و نیز با نفی معنای خاصی از عقلانیت به دنبال جایگزین کردن معنای دیگر عقلانیت به عنوان واسطه ی امکان ایجاد یک ارتباط و گفتمان فارغ از فشار بیرونی و ترس و تهدید برای رسیدن به هم فهمی هستند.
بررسی عوامل اجتماعی – فرهنگی مؤثر بر اهداء عضو و بافت پس از مرگ مغزی (مطالعه موردی: شهروندان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت علم و تکنولوژی در زمینه دانش پزشکی، امید به بهبود بسیاری از بیماری های ناشی از تخریب اعضا را ایجاد کرده است. که پیوند عضو اغلب بهترین یا تنها راه نجات این بیماران است. هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با اهداء عضو در بین شهروندان یزدی است. که به روش پیمایشی انجام شده است پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل ترکیبی از سؤالات پرسشنامه سلامت جهانی و محقق ساخته است که روایی آن از طریق صوری و پایایی از طریق آلفای کرونباخ به دست آمده است که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحله اول تعداد 20 محله از محلات شهر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و در مرحله بعد در داخل محلات به شیوه سیستماتیک خانوارها انتخاب شده و در مرحله سوم در داخل خانوار منتخب یک نفر از افراد بالای 18 سال به تصادف پرسشنامه را تکمیل کرده است. در خانوار اول فردی که فاقد کارت اهداء عضو بوده است پرسشنامه تکمیل نموده، اما خانوارهای بعدی یک در میان از فردی که دارای کارت اهداء عضو بوده به تکمیل پرسشنامه اقدام کرده است در مواردی که افراد خانواده دارای کارت اهداء عضو نبود به خانواده مجاور مراجعه می شد و این کار تا پیدا شدن فرد واجد شرایط ادامه پیدا می کرد. یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای میزان تحصیلات، میزان آگاهی افراد در زمینه اهداء عضو، وجه نظر مثبت به اهداء عضو و اعتماد اجتماعی با اهداء عضو رابطه مستقیم و معناداری دارد و متغیرهای ذکر شده در مجموع توانستند 39 درصد از تغییرات اهداء عضو را تبیین نمایند.
تدوین و سنجش پذیری مقیاس مدارای اجتماعی مبتنی بر نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تدوین پرسشنامه مدارای اجتماعی بر مبنای نظریه ساخت یابی گیدنز و سنجش پذیری و تعیین اعتبار و پایایی آن بوده است. روش این پژوهش، پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه است. به منظور تعیین اعتبار از یک نمونه 598 نفری و به منظور تعیین پایایی، دو نمونه 60 و 40 نفری از جوانان 29-18 ساله شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این تحقیق برای تعیین اعتبار پرسشنامه مدارای اجتماعی، از روش های اعتبار محتوا، صوری و سازه و برای تعیین پایایی پرسشنامه، از دو روش سازگاری درونی و ثبات استفاده گردید. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد سازه مدارای اجتماعی بر مبنای نظریه ساخت یابی، دارای سه بعد همسازی ساختار و عاملیت، انتظارات عاملیت از ساختار و انتظارات ساختار از عاملیت است و هر کدام از ابعاد مدارای اجتماعی بارهای عاملی قابل قبولی دارد. پایایی کل پرسشنامه با آلفای کرونباخ 88/0، پایایی تمام ابعاد مدارای اجتماعی با آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 و ضریب بازآزمایی 69/0 نیز در حد مطلوب است؛ بنابراین پرسشنامه تدوین شده مدارای اجتماعی دارای اعتبار سازه و پایایی است و می تواند در تحقیقات اجتماعی به منظور سنجش وضعیت مدارای اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی؛ همزیستی یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مسأله نسبت امر اجتماعی با امر طبیعی به طور عام و نسبت نظام معیشتی با محیط زیست به طور خاص، در پی فهم فرآیندهای همزیستی و تقابل این دو در بستر زندگی روزمره اجتماعات محلی است. در این زمینه با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسانه و با انجام مصاحبه های عمیق و بحث های گروهی متمرکز، تجربه زیست کنشگران محلی از تعامل انسان با طبیعت بر مبنای مفهوم «کار» مورد پرسش قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی در بستر زندگی روزمره سه رویکرد «همزیستی، تعامل بهره بردارانه و تقابل» را در پی داشته است. این فرآیند به گونه ای رخ داده است که امروزه تأمین معیشت بیشترین فشار را بر طبیعت وارد می کند و این تقابل بیشتر از هر زمان دیگری نمود پیدا کرده است. بنابراین توصیه می شود؛ با آگاهی دهی و جامعه پذیری زیستی کنشگران اجتماعی، استفاده و مراقبت از طبیعت را با توجه به شاخص های الگوی معیشت پایدار، به عنوان یک خواسته و اراده جمعی تبدیل شود؛ به طوری که اقدام جمعی و مسؤولیت پذیر از سوی همه افراد و نهادها، عامل پاسداری از محیط زیست تلقی شود؛ زیرا اقدام یک جانبه دولت و نهادهای مربوطه چندان کارآمد نیست و یا در بدترین حالت، نتیجه ی معکوس و منفی خواهد داشت.