عقلانیت و تأکید بر زبان در نظام فلسفی هابرماس و رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان امروز سرشار از ایده پردازی های فراوانی ست که هرکدام در پی حل معضلات جامعه ی آرمان گرای کنونی است. بشر هماره در پی رسیدن به سعادت و خوشبختی بوده است و در این راه دین ها، نحله های فلسفی، اجتماعی، ادبی و... گوناگونی سر برآورده اند. هدف اصلی این پژوهش بیان دیدگاه ریچارد رورتی و یورگن هابرماس دو فیلسوف-جامعه شناس برای ترسیم جامعه ای است که در آن بشر به رهایی برسد. نگاه هم سو رورتی با هابرماس ما را بر این داشت به نگاهی تطبیقی بین این دو متفکر برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب تر بپردازیم. تحقیق پیش رو به عقلانیت و زبان از دیدگاه این دو متفکر پرداخته که چگونه در جامعه ی مدرن برای رهایی از مشکلات تعریفی جدید از عقلانیت مطرح می کنند و نیل به مقصود را به کاربرد زبان گره می زنند. نظریات این دو فیلسوف در رابطه با عقلانیت و زبان با اندکی اختلاف هدف مشترکی را در برمی گیرد؛ و آن هم تفاهم و توافق و آزادی فردی در جوامع است. رورتی فیلسوف پست مدرن و هابرماس مدافع پروژه ناتمام مدرنیته راه کارهای مشابه و بعضاً متفاوتی در عقلانیت و زبان دارند؛ اما هر دو رویای رهایی از عقل ابزاری نیز دست یابی به یک جامعه ی آرمانی را در سر می پرورانند که این رویا را به عرصه ی عمل می کشانند. نتایج تحقیق نشان داد آن ها مؤلفه های عقلانیت و زبان را ابزارهایی برای حل مسائل و مشکلات بشر در جامعه مدرنیته به کار می برند و نیز با نفی معنای خاصی از عقلانیت به دنبال جایگزین کردن معنای دیگر عقلانیت به عنوان واسطه ی امکان ایجاد یک ارتباط و گفتمان فارغ از فشار بیرونی و ترس و تهدید برای رسیدن به هم فهمی هستند.