پژوهش و برنامه ریزی شهری
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان 1401 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را لازم ساخته است. در این راستا مفهوم شکوفایی شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع در زمینه سنجش توسعه و رفاه انسانی و اجتماعی مطرح شده است که شامل 5 بعد بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت، عدالت اجتماعی و پایداری زیست محیطی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی شکوفایی شهری در مناطق چهارگانه شهر اردبیل می باشد. این پژوهش از نظر هدف، نظری کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. برای رسیدن به هدف پژوهش، از 5 معیار اصلی شاخص شکوفایی شهری در قالب 55 زیر معیار استفاده شده است. اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و آمارنامه سال 1395 گردآوری شده است. جهت تحلیل، ابتدا داده ها استانداردسازی شده و سپس برای وزن دهی هر یک از شاخص ها از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در نهایت با استفاده از مدل پرومته، شکوفایی شهری برای هر یک از مناطق چهارگانه شهر اردبیل امتیاز بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق 1 و 2 شهر اردبیل به لحاظ برخورداری از شاخص شکوفایی شهری در وضعیت نسبتا ضعیف و مناطق 3 و 4 در وضعیت ضعیف قرار دارند و با توجه به تمرکز امکانات در بخش های مرکزی شهر، از میزان شکوفایی شهری از مرکز شهر به طرف حاشیه در همه مناطق چهارگانه کاسته می شود. هم چنین، رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه یک و منطقه چهار به ترتیب با داشتن مقدار امتیاز برتری 50.20 و 49.77 دارای بیشترین و کمترین شکوفایی شهری هستند.
مدل فرایندی کیفیت منظرین فضای سبز شهری تهران با استفاده از مدل ساختار تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله بحران کیفیت در شرایط کنونی یکی از چالشهای عمده شهرها و بالطبع یکی از دغدغههای اساسی تصمیم سازان، تصمیمگیران، مجریان و کاربران محیطهای شهری است.معماران و شهرسازان بر این باورند که محیطهای شهری امروز اگرچ ه ب ا پوس ته س بز تزیی ن ش ده و تلاش شده است تا نقش مهمی در ارتقای کیفیت شهری ایجاد نمایند ام ا رویکرد مناسبی برای پاسخگویی به این مهم را دارا نمیباشند. به نظر میرسد با توجه به مفهوم منظر که واژهای عینی و ذهنی است، رویکرد مناسب برای پاسخ به نیازهای این مفهوم نیز باید با الگوی توامان عینی و ذهنی همراه باشد. ن گاه ب ه ای ن مس ئله ب ا دی دگاه معماری منظ ر اهمی ت بازنگ ری در رون د توس عه و ض رورت توجه توأمان به هر دو وجه عینی و ذهنی پدیده را ب رای حف ظ اندامه ای طبیع ی مش خص میکن د. هدف از مطالعه پیش رو ارائه چهارچوب نظری منسجم برای تبیین مفهموم کیفیت منظرین و مولفههای سازنده آن با استفاده از الگوی ذهنی خبرگان منظر بومی در فضای سبز شهری تهران میباشد، چرا که فضای سبز این شهر در هر منطقه دارای کیفیتهای بسیار متفاوتی بوده و از الگوی کیفی مشخصی برای پاسخ به نیازهای شهروندان پیروی نمیکند. هر یک از اندیشمندان این حوزه به یکی از ابعاد فرآیند محوری اشاره کردهاند، ولی تا کنون یک مدل فراگیر از ابعاد و شاخصهای فرآیند محوری ارائه نشده است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش داده بنیاد انجام شده است. ابتدا با بررسی ادبیات ابعاد و شاخصهای فرآیند محوری شناسایی و در گام بعد، به استخراج کدهای اولیه و تبدیل آن به مفاهیم مهم در کیفیت فضای سبز منظرین تهران پرداخته شده است. در گام بعدی شاخصهای مستخرج از ادبیات با مفاهیم بدست آمده از مصاحبه یکپارچهسازی شده و با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخصهای کیفیت فضای مورد نظر تعیین و به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه منجر به طراحی «مدل کیفیت منظرین فضای سبز شهر تهران» شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل یکپارچه کیفیت منظرین در برگیرنده شش سطح است، که این ابعاد با یکدیگر در تعامل هستند.
بررسی اثرات خزش شهری بر سکونتگاه های حریم کلان شهر تهران (نمونه موردی: شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده خزش شهری مشکلات و تغییراتی را در حریم سکونتگاه های کلان شهری و حوزه نفوذی آن ایجاد می کند. یکی از مهم ترین مشکلات این پدیده تغییر کاربری اراضی می باشد که برنامه ریزان و طراحان بخش توسعه از آن به عنوان ابزار مهم در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی استفاده می کنند؛ لذا بررسی تأثیرات این رخداد از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله تأثیرات عوامل خزش شهری بر سکونتگاه های کلان شهر تهران (شهرستان اسلامشهر) مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر حجم نمونه 50 نفر و ضریب پایایی به دست آمده 73/0 می باشد که نشان دهنده پایایی قابل قبول است. روایی تحقیق نیز از طریق پنلی از متخصصان و کارشناسان روستایی و شهری و شهرسازی مورد تأیید قرار گرفته است. در بُعد کالبدی افزایش ارزش اقتصادی زمین و افزایش راه های مواصلاتی بیشترین تأثیرات و ارتقاء سطح امکانات حمل و نقل شهرها و روستاها در این زمینه تأثیراتی نداشته است در بُعد اقتصادی و اجتماعی بهبود رفاه اقتصادی و ضعف ها و ارزش های اجتماعی ساکنین بیشترین تأثیرات و در بُعد مدیریتی تغییر در مکانیسم و فرآیندهای مدیریتی و معضلات و مشکلات دهیاری ها بیشترین تأثیر را بر خزش شهری داشته اند. در راستای وجود رابطه یا عدم وجود رابطه میان هر یک از متغیرهای موجود از نرم افزار لیسرر و مدل آزمون AGFI و دستور بینومال تست و آزمون نسبت ها استفاده می نماییم. با توجه به نتایج سطح معناداری sig در همه متغیرها که کوچک تر از ضریب آلفا یعنی 05/0 شده است نتیجه می شود که عوامل محیطی-کالبدی، اقتصادی-اجتماعی و عوامل مدیریتی از اصلی ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر خزش شهری شهرستان اسلامشهر می باشند.
ارزیابی ورتبه بندی شاخص های رشدهوشمند شهری در نواحی منطقه 2کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس پیش بینی سازمان ملل همه رشدجمعیتی جهان برای آینده قابل پیش بینی درمناطق شهری وبه ویژه مناطق شهری کشورهای درحال توسعه روی خواهددادبه طوری که تاسال 2030حدود60درصدجمعیت جهان درمناطق شهری زندگی خواهندکردامروزه به دلیل افزایش جمعیت شهری توسعه ی کالبدی شهرها امری اجتناب ناپذیر است و از سوی دیگر جهت جلوگیری از مشکلات توسعه ی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در دهه های گذشته ، رویکرد رشد هوشمند شهری به عنوان یک راهبرد رشد شهر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که در توسعه فضایی بسیاری از شهرها شاخص-های رشد هوشمند نادیده گرفته می شود و به محیط زیست شهری آسیب های جدی وارد می گرددایران به عنوان یک کشوردرحال توسعه ازدهه 1340ش شهرنشینی ابعادتازه ای به خودگرفت ورشدشتابان شهرنشینی آغاز شدازآن زمان جمعیت شهرها هم به علت رشدطبیعی وهم به علت مهاجرپذیری روستا-شهری باسرعت بالایی رشدیافت.شهرتهران هم به علت رشدطبیعی ومهاجرت تحولات جمعیتی کالبدی زیادی به خوددیده است از این رو این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین شاخص های رشد هوشمند شهری،به ارزیابی ورتبه بندی این شاخص ها درنواحی منطقه 2شهرتهران را بررسی نمایدروش تحقیق این پژوهش توصیفی وتحلیلی است شاخص های موردمطالعه ازطریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شدندوازطریق روش میدانی که داده های آن ازطریق 300 پرسشنامه در سطح منطقه 2 جمع آوری شده است وسپس بااستفاده ازمدل تاپسیس نواحی نه گانه منطقه 2شهرتهران رتبه بندی شدند..نتایج تحقیق حاکی ازآن است که ناحیه 9منطقه 2شهرتهران باکسب مقدار0/68871درشاخص دسترسی ومقدار0/75321 درشاخص کالبدی وهمینطوردرشاخص زیست محیطی بامقدار0/54432دررتبه اول دربین نواحی منطقه 2ازلحاظ شاخص های رشد هوشمندشهری قرارمی گیرد.
تبیین و تحلیل استراتژی های رقابت پذیری شهری و منطقه ای (مطالعه موردی: شهرهای استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با جهانی شدن و تغییرات سریع در جهان، مناطق جهت بهره مندی از بیشترین سود و کمترین زیان، حوزه رقابت پذیری را برگزیده اند. که جهت فائق آمدن بر این مهم، شناسایی رقبا و پتانسیل های منطقه ای و فرا منطقه ای حائز اهمیت است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر تبیین استراتژی های رقابت پذیری منطقه ای استان کرمانشاه می باشد. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. داده ها و اطلاعات مورد نظر در دوبخش ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای و سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 15 نفر از کارشناسان متخصص در امر برنامه ریزی شهری و منطقه ای که به روش هدفمند انتخاب شده اند، تهیه شده است. که با استفاده از مدل تصمیم گیری کوداس سعی شده است که؛ توان رقابت پذیری استان کرمانشاه، در میان استان های ایران مشخص و موردبررسی قرار گیرد ، و سپس برای شناسایی رقبا، تبیین پتانسیل های منطقه ای و استراتژی های رقابت پذیری منطقه ای از نرم افزار متاسوات استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل کوداس نشان داده است که از میان 31 استان کشور تنها 15 استان دارای توان رقابت پذیری مثبت بوده اند، به طوری که تهران، خوزستان و بوشهر با مقادیر 3.4، 2.9 و 2.17 درصد در رتبه های یک تا سه قرارگرفته اند و کرمانشاه با مقداری برابر با 1.71- در رتبه 29 قرارگرفته است و نتایج به دست آمده از مدل متاسوات نشان داد که مهم ترین رقبای منطقه ای استان کرمانشاه، سه استان خوزستان، بوشهر و زنجان می باشد. و همچنین مقایسه توان رقابتی پتانسیل های کرمانشاه با خوزستان، بوشهر و زنجان بیانگر بیشترین کامیابی و تقلیدناپذیری برای معادن فلزی، مرزی بودن، گمرک و بازارچه های مرزی، تأسیسات زیربنایی استان کرمانشاه بوده و در مقابل سیاست های کلان، امنیت اجتماعی، تحریم ها و روابط کشورها مهم ترین موانع در راستای توان رقابت پذیری استان کرمانشاه تشخیص داده شده اند.
تببین ابعاد تاب آوری کالبدی شهری در برابر زلزله مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره مورد پژوهی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عمدتاً شهرها و جوامع سکونتگاهی در مکان هایی ایجاد یا بنا شده اند که به لحاظ مخاطرات طبیعی در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی قرار گرفته اند . ازاین رو ، یکی از وظایف برنامه ریزان شهری تلاش برای تبدیل شهر به محیطی آرام ، ایمن و سالم است که سلامت شهروندان ساکن در آن را حفظ کند . در این میان ، مفهوم تاب آوری ، مفهوم جدیدی است که بیشتردر مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود . زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی دارای اشکال بزرگ و پیش بینی ناپذیر می باشد. لذا، نمی توان از پیامدهای آن جلوگیری کرد . در مقابل این وضعیت ، راهبردهای سازمان های بین المللی برای کاهش بلایا ، ایجاد جوامع تاب آور در برابر زلزله است که این امر نیازمند ارزیابی میزان تاب آوری شهر در برابر زلزله و برنامه ریزی اصولی در راستای تاب آور نمودن آن می باشد . بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر یاسوج در برابر زلزله صورت گرفته است . این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است . شیوه گرداوری داده ها به روش اسنادی و مطالعه طرح تفصیلی و نفوس و مسکن شهر یاسوج در سال 1396 است . جهت بیان اهمیت نسبی و وزن هر یک از شاخص ها از مدل آنتروپی شانون استفاده شده است . سپس جهت بیان نتیجه نهایی از بررسی و ارزیابی هریک از شاخص ها از مدل پرومته استفاده شده است . در نهایت می توان نتیجه گرفت که شهر یاسوج به دلیل استفاده از معابر منظم و با عرض استاندارد و تراکم ساختمانی مناسب از مطلوبیت مناسبی در برابر زلزله برخوردار است . ولی مهم ترین عاملی که باعث می شود در برابر زلزله تاب آوری ضعیفی داشته باشد نوع سازه و اسکلتی است که مورد استفاده قرار می دهند .
ارزیابی سیاست های تامین مسکن بر ادراک کیفیت محیط مسکونی از منظر بهره برداران (مورد کاوی سیاست های سه گانه تأمین مسکن شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین مسکن مناسب یکی از مسائل پیچیده و بنیادین شهرهای امروزی به خصوص در کشورهای در حال توسعه تلقی می شود. در مواجه با این مسئله، در کشور ایران نیز تا کنون سیاست های متفاوتی برای تامین مسکن بکار گرفته شده است که با توجه به گذشت زمان هم اکنون پیامدهای آن ها آشکار شده است. با وجود مطالعات متعدد بر روی ارزیابی سیاست های مسکن، تا کنون مطالعه ای به منظور مقایسه پیامدهای سیاست های مختلف مسکن بر روی رضایتمندی ساکنان انجام نشده است. این پژوهش این پژوهش بر مبنای روش تحقیق مقایسه ای و با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. به منظور آشکارسازی پیامدهای انواع سیاست گذاری مسکن در تأمین نیازهای گروه های هدف، سه محله در شهر بجنورد که سیاست های متفاوت در آن ها اجرا شده است، با یکدیگر مقایسه شده اند. شهرک ولیصعر نماینده سیاست تأمین زمین و خدمات، گلستان شهر نماینده سیاست عرضه مسکن و احمدآباد نماینده سیاست توانمندسازی است. با استفاده از تحلیل واریانس، کیفیت ادراک شده این محلات از دیدگاه بهره وران در دو سطح مسکن (8 شاخص) و محیط مسکونی (12 شاخص) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفته است.. در مجموع شهرک ولیعصر، وضعیت بهتری را از لحاظ اکثر شاخص های مسکن و محیط مسکونی نشان می دهد و سطح رضایتمندی در این محله به صورت محسوسی بالاتر از دو مورد دیگر بوده است. در مقایسه دو محله دیگر، هر دو محله وضعیت نامناسبی به لحاظ کیفیت محیط مسکونی دارند. در شاخص های مسکن، محله گلستان شهر در شاخص های کالبدی مسکن و محله احمد آباد در شاخص های اجتماعی مسکن وضعیت بهتری داشته اند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص ها میان محلات است. بطور کلی در تمامی محلات کیفیت محیط مسکونی از کیفیت مسکن پایین تر بوده است که علت اصلی را می توان در توجه بیشتر سیاست ها به مسکن و نه محیط مسکونی دانست.
تحلیل راهبردی توسعه گردشگری رود دره های منطقه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف «تحلیل راهبردی توسعه گردشگری رود دره های یاسوج» مورد تحقیق قرار گرفته است. در این راستا؛ منطقه یاسوج به عنوان گنجینه طبیعت گردی و وجود مناطق بکر طبیعی و جاذبه های دیدنی و بویژه وجود رود های بشار، خرسان، زهره، مارون، نازمکان و حتی آبشار بزرگ یاسوج، ظرفیت طبیعت گردی با تاکید بر گردشگری رود دره ها را دارد. این که؛ ابعاد کالبدی- فضایی، اقتصادی- مالی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی- قانونی توسعه طبیعت گردی رود دره های یاسوج از چه نقاط قوت و ضعفی برخورداراند و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو کدام اند؟ مهم ترین نکات و پرسش های است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. روش این تحقیق، ترکیبی از رویکردهای کیفی و کمی است. داده های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پیمایش میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان نهادهای دولتی و عمومی یاسوج و ساکنین منطق یاسوج است.در بخش کیفی 12 نفر از ساکنین و 10 نفر از کارشناسان مصاحبه به عمل آمده است و در بخش پیمایشی به تعداد 139 نفر از کارشناسان نهادهای دولتی و عمومی حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده است. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و استفاده از روش سوات(SWOT) است. نتایج تحلیل داخلی(IFE)و خارجی(EFE) توسعه گردشگری رود دره های یاسوج نشان می دهد که تعداد 21شاخص قوت و 27 شاخص ضعف شناسایی و احصاء شده است. همچنین؛ برای توسعه گردشگری رود دره های یاسوج 11 فرصت و 17 تهدید شناسایی شده است. به طور کلی؛ مجموعه نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای ابعاد چهار گانه توسعه مطلوب گردشگری رود دره های منطقه یاسوج به ترتیب32/2 و21/2 می باشد که با ترسیم آن در نمودار سوات(SWOT) مشخص می شود راهبردهای توسعه مطلوب گردشگری رود دره های یاسوج در بخش راهبردهای تدافعی قرار می گیرد که البته این نوع راهبردها مبتنی بر ترکیب نقاط ضعف و تهدیدهاست.
تغییرات فضایی تراکم ساختمانی و شناسایی عوامل تأثیر گذار (مورد مطالعه: شهر بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرها و در پی آن اتخاذ سیاست متراکم سازی، مقوله تراکم را به عنوان یکی از مهمترین مولّفه های تعیین کننده مسائل شهری مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل فضایی تراکم شهر بیجار و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر آن است. پژوهش حاضر با نگرش توصیفی- اکتشافی و پیمایشی، تغییرات انواع تراکم و تحولات فضایی آن ها در شهر بیجار را در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد تحلیل قرار داده است. با استفاده از داده های بلوک های آماری، روند تغییرات شاخص ها و توزیع آن ها در سطح شهر بررسی شده است. برای تحلیل های آماری و نمایش گرافیکی نقشه ها از نرم افزارهای Spss ،Excel،GIS استفاده شده است. طبق نتایج میان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی در شهر بیجار رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و تحلیل لکه های داغ نشان داد کانون تراکم ساختمانی که در سال 1385 در نواحی مرکزی و محدوده های شمالی، جنوبی و شرقی شهر بوده است در سال 1395 به سمت جنوب غربی و محدوده شمال غربی شهر کشیده شده است. در سال 1385 در حدود 11/10 درصد از مساحت و 24/89 درصد از جمعیت شهر در پهنه تراکم بالای ساختمانی قرار داشتند که این میزان در سال 1395 به 12/13 درصد از مساحت و 31/59 درصد از جمعیت شهرافزایش یافت. طبق نتایج، رابطه معکوسی میان تراکم و فاصله از مرکز شهر وجود دارد، به طوری که با فاصله از مرکز شهر از میزان تراکم کاهش می یابد، همچنین ضریب2 Rنشان داد در سال 85 تقریباً 60 درصد تغییرات تراکم توسط متغیر فاصله از مرکز تبیین می شد اما این مقدار در سال 95 کاهش یافته و به 50 درصد رسیده است، کاهش این مقدار نشان دهنده گسترش توزیع فضایی ساخت و ساز در سطح محله ها، در دوره اخیر است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون وزنی هم نشان می دهد، سه متغیر قیمت زمین در قسمت غربی و جنوب غربی، تراکم جمعیتی در قسمت های شمالی، مرکزی و جنوب غربی و متغیر فاصله تا مرکز محله در قسمت غرب و جنوب غربی از مهمترین عوامل تأثیر گذار در میزان تراکم ساختمانی شهر بیجار هستند.
بررسی رابطه اعتماد بین شخصی و رضایت شغلی با گرایش به مهاجرت داخلی: مورد مطالعه، معلمان کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های جمعیت شناختی و اجتماعی جایگاه مهم و محوری در مطالعات شهری در دهه های اخیر دارد. زمینه های مهاجرت و پیامدهای مهاجرت برای مکان های مبدا و مقصد از جمله موضوعات مهم و مورد توجه پژوهشگران اجتماعی است. این مقاله به این مسأله پرداخته است که اعتماد اجتماعی و رضایت شغلی معلمان در کلانشهر شیراز چه تأثیری بر گرایش آنها به مهاجرت داخلی دارد؟ هدف اصلی مقاله بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی (بین شخصی) و رضایت شغلی با گرایش به مهاجرت داخلی در بین معلمان شهر شیراز است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت، کاربردی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر رویکرد، کمی است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ساختمند استاندارد بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان نواحی چهارگانه در سال تحصیلی 1398-1397 در شهر شیراز بوده است که بر اساس جدول لین تعداد 383 نفر به عنوان حجم نمونه محاسبه و به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روایی ابزار سنجش با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که گرایش پاسخگویان به مهاجرت (56/20) پایین تر از سطح متوسط (24) است. همچنین، میانگین میزان اعتماد اجتماعی معلمان (87/16) کمی بیش از حد متوسط (15) هستند. یافته ها نشان داد بین متغیرهای اعتماد اجتماعی (بین شخصی)، رضایت شغلی ; p-value= 0.019) R= -0.123) و رضایت از زندگی ; p-value= 0.000) R= -0.202)، از یک سو، و گرایش به مهاجرت داخلی، از سوی دیگر، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. متغیر سن رابطه معناداری با گرایش به مهاجرت داخلی نداشت. تفاوتی بین گرایش به مهاجرت زنان و مردان وجود نداشت. نتیجه اینکه اعتماد اجتماعی (به ویژه اعتماد بین شخصی) و رضایتمندی از کار و زندگی عوامل مهمی در افزایش ماندگاری در زیست بوم و گرایش کمتر به مهاجرت است.
ارزش گذاری شاخصه های زیست پذیری و ارتقای کیفیت زندگی در کلانشهر کرج (به منظور افزایش پایداری شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجهان امروز شهرها با چالشهای بسیاری در زمینه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی مواجه و در عین حال به مکان اصلی سکونت و هنجار تبدیل شده اند. رشد شهرنشینی منجر به افزایش مسائل و مشکلات شهرها گشته و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. در دو دهه اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود، مطرح و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی میدانی است.داده های آماری با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و جامعه آماری پژوهش شهروندان ، مدیران و کارشناسان شهری می باشند.نتایج برگرفته ازتحلیل مدل رگرسیونی نشان می دهد که عامل اقتصادی با عدد 525/0 بالاترین اهمیت را دارد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشانگر اهمیت بالای شاخص اقتصادی و سپس شاخص اجتماعی در زیست پذیری کلانشهر کرج را دارند. نتایج آزمونT در این پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و کالبدی- زیبا شناسی با زیست پذیری شهری و کیفیت زندگی در کلانشهر کرج رابطه معنادار و تاثیرگذاری حاکم است. نتایج برگرفته ازتحلیل مدل رگرسیونی نشان می دهد که عامل اقتصادی با عدد 525/0 بالاترین اهمیت را دارد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشانگر اهمیت بالای شاخص اقتصادی و سپس شاخص اجتماعی در زیست پذیری کلانشهر کرج را دارند. نتایج آزمونT در این پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و کالبدی- زیبا شناسی با زیست پذیری شهری و کیفیت زندگی در کلانشهر کرج رابطه معنادار و تاثیرگذاری حاکم است.
مدل سازی مسیر و الگوی پیاده راه شهری خرم آباد از طریق الگوریتم رقابت اسعتماری (MST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ام روزه فعالیت ه ای شهری، رف ت و آم دها و ارتباطات سطح یه شهر به میزان زیادی تغییر ک رده و ای ن تغیی رات بدون توجه به شرایط زیست محیطی و محیط مطلوب انسانی بوده است به گونه ای که مشکلات زی ادی را به ویژه برای انسان ها فراهم آورده است. در گذش ته طراح ی مس یر ه ا، فضاها و ارتباطات مکانی به گونه ای بوده که اهمی ت ویژه ای به انسان ها به عنوان استفاده کنندگان اص لی در نظر داشته است جنبش پیاده راه سازی به عنوان یکی از راهبردهای بهبود کیفیت محیط شهری محسوب می شود این پژوهش با هدف ارائه الگوی پیاده راه سازی شهری در سطح شهر خرم آباد با رویرکردی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیل متکی بر مطالعات مدلی و نرم افزار انجام پذیرفته است برای دستیابی به هدف 20 شاخص در 4 دسته از طریق الگوریتم درخت پوشای مینیمم MST در محیط نرم افزار Matlab 2016 استفاده گردیده است و برای فضایی سازی شاخص ها از فرآیند تحلیل شبکه (Network Analyst Tools) در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که 11758591.7 متر مربع یعنی 29.43 درصد از مساحت بافت شهر خرم آباد دارای وضعیت کاملا مناسب، برای احداث پیاده راه است همچنین تحلیل فضایی شهر خرم آباد نشان می دهد که 5 مسیر بهینه برای توسعه پیاده راه سازی این شهر شامل 1: حد فاصل میدان 22 بهمن بلوار ولایت بلوار 60 متری بلوار شرق به سوی کوی انقلاب، 2: خیابان شهید مطهری، چهار راه بانک بلوار شریعتی، خیابان اسد آبادی و میدان مجاهدین اسلام، 3: میدان امام خمینی تا میدان امام حسین(ع) میدان شقایق، 4: خیابان امام و علوی، خیابان کریم خان زند و 5: بلوار بهارستان، بزرگ مهر و بلوار ایران زمین است.
تبیین الگوی پایدارسازی توسعه میان افزای شهری با تاکید بر شاخص های موثر بر مدیریت اراضی قهوه ای (موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ظرفیت های اصلی توسعه و ساماندهی کالبدی-فضایی شهری، برنامه ریزی کالبدی در قالب توسعه میان افزا است. این شکل از توسعه بواسطه توسعه مجدد اراضی قهوه ای و توانبخشی محدوده های ناکارآمد شهری، مورد توجه برنامه ریزان و مدیریت شهری نوین است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال تحلیل الگوی پایدارسازی توسعه میان افزای شهری با شناسایی شاخص های موثر بر مدیریت اراضی قهوه ای در کلان شهر تبریز است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل متخصصین شهری است که با روش نمونه گیری گلوله برفی، 30 نفر برای پانل دلفی انتخاب شد. تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل عاملی، رگرسیون چندگانه و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعادلی با کمک نرم افزارهایSPSS و Scenario Wizard انجام شد. یافته ها نشان داد که همبستگی بین «شاخص های توسعه میان افزا» با «بازتوسعه اراضی قهوه ای» برابر 578/0 است. و شاخص «مدیریتی-سیاسی» با ضریب (823/0=β) بیشترین تأثیر را بر «بازتوسعه اراضی قهوه ای کلان شهر تبریز» دارد. همچنین، مهمترین الگوی پایدارسازی توسعه درونزای شهری و مدیریت اراضی قهوه ای در کلان شهر تبریز باید مبتنی بر عملکرد دولت در پیش بینی نیازهای کالبدی شهر در بعد مدیریتی-سیاسی؛ مدیریت زمین های با کاربری بایر و آلوده صنعتی-کارگاهی در بعد کالبدی؛ و ضعف قوانین زیست محیطی در کنترل فعالیتهای آلوده در شهر در بُعد زیست محیطی باشد. درکل، نتایج نشان می دهد که تدوین راهبردهای عملیاتی جهت تقویت سازوکار مالیاتی برای اراضی قهوه ای و تغییر کاربری و فروش این قبیل کاربری ها، می تواند به توسعه میان افزای شهر تبریز کمک نماید.
شناخت عوامل تأثیرگذار بر وضعیت موجود مبلمان شهری و مدل یابی مطلوب برای ساماندهی به فضاها و منظر شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی مبلمان شهری از جمله عناصرتاثیر گذار و سازنده فضای عمومی شهرایلام پرداخته است.. مناسب بودن مبلمان شهری(کمیت و کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرارو نیزاستفاده از رنگ متناسب و جنس و مواد مناسب با اقلیم منطقه در طراحی مبلمان شهری)، باعث ارتقای کیفیت محیط شهری، ساماندهی فضا و سیمای شهری و رضایتمندی شهروندان می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و برای دست یابی به یک الگوی نظری- تحلیلی است به لحاظ ماهیت و روش از دو روش ترکیبی " توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه با میزان پایایی 80 درصد و مصاحبه) استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، محدوده مرکزی شهر ایلام طی سالهای 1396و1397 بوده است و از دیدگاه 138متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند (در دسترس) در سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل از تحلیل های آماری (تحلیل عاملی اکتشافی، مدل معادلات ساختاری، همبستگی پیرسن و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید . نتایج تحلیل مدل نظری نشان دادکه نابسامانی و آشفتگی مبلمان شهری در ابعاد و لایه های مختلف شهر ایلام وجود دارد که بر روحیات و رفتارهای شهروندان تأثیر قابل توجهی داشته و باعث نارضایتی شهروندان نسبت به شهرشده است. .همچنین نتایج نشان داد که، بین عدم توجه به اصول استانداردهای مبلمان شهری و به وجود آمدن ساختار نامتعادل و نامناسب شهری و کاهش کیفیت منظرشهری ارتباط وجود دارد استفاده از اصول و مبانی حاکم بر هر یک از عناصر تأثیرگذار بر مبلمان شهری باعث ساماندهی محیط و منظر شهر وخلق فضایی شهری زیبا و ایده آل شهر می گردد.
بررسی و تحلیل مولفه های زیست پذیری شهری در راستای توسعه پایدار (مورد پژوهی: قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری یکی از مبانی اصلی توسعه پایدار است که مستقیما بر ابعاد فیزیکی ، اجتماعی –اقتصادی و روانی زندگی مردم تاثیر می گذارد و در بر گیرنده ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی و کار تبدیل می کند. نوشتار حاضر در پی آن است که با هدف شناخت پایه ای از وضعیت حاکم به زیست پذیری شهرقائمشهر بپردازد. برای دستیابی به این هدف با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته ; 383 نفر از شهروندان ساکن شهرقائمشهر به روش نمونه گیری احتمالی ( تصادفی ساده) مورد ارزیابی قرار گرفته و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل های آزمون های T تک نمونه ای ، آزمون فریدمن، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشانگر این است که با توجه مقایسه سه مولفه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهر قائم شهر، مقدار میانگین رتبه ای در بعد اجتماعی برابر با 48/1، بعد اقتصادی برابر با 54/1 و بعد زیست محیطی برابر با 98/2 بوده است و مقدار آزمون فریدمن که بر مبنای آماره کای دو محاسبه می شود برابر با 326/551 و سطح معنی داری 000/0 بوده که نشان میدهد تفاوت معنی داری بین این سه مولفه وجود دارد. در بعد اجتماعی زیر شاخص کیفیت دفع آبهای سطحی در شاخص خدمات بهداشتی و درمانی به همراه تمامی موارد در شاخص زیر بنایی دارای میانگین کمتراز حد نرمال می باشند که نشانگر عدم زیست پذیری در شاخص های موجود می باشد. همچنین در بعد اقتصادی شاخص اشتغال و مسکن دارای وضعیت مناسبی نبوده و باید راهکارهای مناسب در این خصوص مدنظر مدیران و دست اندرکاران قرار گیرد. تمامی ابعاد شاخص زیست محیطی دارای حداقل میانگین لازم می باشند که نشانگر زیست پذیری کامل این بعد می باشد.
نقش بهره مندی از فضاهای شهری در ازدیاد تحرک و اثر آن در کاهش نرخ مرگ و میر (نمونه موردی پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور در فضاهای شهری و افزایش تحرک، نقش مهمی در سلامتی دارد. از جمله مهمترین فضاهای شهری موثر در این حوزه، پارکها هستند. طراحی مناسب و پراکنش منطقی این فضاها، در تحرک شهروندان اثرگذار بوده و این فرض مطرح است که افزایش تحرک، تاثیر مستقیمی بر کاهش میزان مرگ و میر دارد. برای آزمون این فرض، تحقیق کنونی در شهر مشهد و در ارتباط با بهره مندی از پارکها و فضاهای سبز به انجام رسید. این بررسی به شیوه توصیفی و تحلیلی و به صورت طولی از اواسط سال 1387 آغاز و تا پاییز سال 1397 در شهر مشهد به انجام رسید. داده های مورد نیاز به وسیله پرسشنامه و از نمونه ای به حجم 800 نفر که به چهار گروه مختلف تقسیم شده بودند، گردآوری شد. داده های گردآمده با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بیشترین مراجعه به پارکها در شعاع 500 متری اتفاق افتاده و نرخ مرگ و میر افرادی که از پارکها استفاده نموده و از تحرک لازم در این فضاها برخوردارند، 50 درصد کمتر از سایرین است. همچنین مشخص شد که اگر عدم تحرک به سه برابر افزایش پیدا کند، میزان مرگ و میر چهار برابر شده و چنانچه طول زمان یکجانشینی از 10 دقیقه به 40 دقیقه برسد، خطر مرگ و میر به دو برابر افزایش می یابد. بنابراین، برنامه ریزان شهری بایستی در تامین و پراکنش فضاهای سبز به نحوی عمل نمایند که شهروندان با طی حداقل فاصله، به این مراکز دسترسی داشته و تجهیزات و طراحی ها به شکل باشد که آنان را به تحرک بیشتر وادار نماید.
بررسی میزان رضایتمندی افراد کم توان و توانیاب از مبلمان شهری در فضاهای همگانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه حضور تمامی شهروندان در فضای شهری، توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضا و مبلمان شهری برای استفاده افراد کم توان و توانیاب می باشد. در ایران به این موضوع بسیار کمتر پرداخته شده است و این امر باعث می شود که تمامی افراد با هر میزان توانایی نتوانند به راحتی در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. هدف این پژوهش بررسی میزان رضایت افراد کم توان و توانیاب از وضعیت مناسب سازی مبلمان شهری موجود در شهر تهران می باشد. در همین راستا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای، با استفاده از پرسش نامه و انجام مصاحبه با کارشناسان به ارزیابی میزان رضایت افراد کم توان از مبلمان شهری و فضای شهری پرداخته شده است. مصاحبه ها به صورت گلوله برفی انجام شده و به منظور تحلیل مصاحبه های انجام شده، از تحلیل محتوای مقوله ای استفاده شده است؛ اکثر مصاحبه شوندگان کم توان هستند و یا فعال در این حوزه می باشند. همچنین به منظور آگاهی از مشکلات موجود در مبلمان شهری در شهر تهران پرسش نامه ای تدوین و در اختیار افراد کم توان و توانیاب قرار گرفت. تعداد پاسخ دهندگان به پرسش نامه ها 81 نفر بوده است و اطلاعات مربوط به آن با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که میزان رضایت افراد کم توان از مبلمان شهری در شاخص های مورد بررسی بسیار کم می باشد و تقریباً در هیچ موضوعی رضایت مندی کامل از سوی افراد کم توان جذب نشده است. به منظور حل مشکلات موجود در محدوده هدف، به کارگیری راهکارهایی همچون تجهیز ایستگاه های حمل و نقل به رمپ و آسانسور، طراحی مبلمان شهری برای استفاده تمامی گروه های کم توان، جانمایی مناسب مبلمان شهری، مکانیابی تابلوهای حسی و صوتی در تقاطع ها، حذف میله های مانع می تواند به افزایش میزان رضایتمندی افراد کم توان کمک نماید.
ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (مورد مطالعه: محله های منطقه ده تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از مهم ترین گونه های فضاهای شهری محسوب می شد. فضاهایی که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی بدون هیچ گونه محدودیتی حق استفاده از آن را دارا هستند .هدف از بررسی و ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (نمونه موردی محله های منطقه ده تهران) به طور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی فضاهای عمومی، سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کرد. پژوهش از نوع کارکردی و از نوع روش اکتشافی و توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد بررسی، کل جمعیت منطقه ده کلانشهر تهران با 818 هکتار وسعت، سه ناحیه و 10 محله می باشد. روش جمع آوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای، اسنادی است. اطلاعات مورد نیاز از آخرین طرح تفصیلی منطقه ده تهران و بر مبنای سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 جمع آوری گردیده است. سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کردارزیابی فضاهای عمومی محله های منطقه ده تهران به وسیله 5 شاخص اصلی و 5 زیر شاخص آن ها انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل تاپسیس مدل آنتروپی شانون و نرم افزارGIS و Excelو SPSS انجام شده است. بر این اساس هر یک از محله های منطقه ده تهران از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند که نتایج در جداول و نقشه ها ارائه شده است همچنین سطح و سرانه وضع موجود هر یک از کاربری های عمومی با سرانه و سطح استاندارد مقایسه و در جداول مجزا محاسبه گردیده است.