پژوهش و برنامه ریزی شهری
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال 14 زمستان 1402 شماره 55 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سرزندگی به این معنا است که شهر مکانی امن برای زندگی در اختیار ساکنانش قرار می دهد و می تواند تمام فعالیت ها لازم را برای آن ها برآورده سازد. بدان شکل که همه مردم با برقراری تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری احساس رضایت خاطر نموده و به دور از خمودگی در این فضاها بمانند و اوقات فراغت خود را سپری نمایند. به بیان دیگر شهر برای استفاده همگان بوده و پیر و جوان، خرد و کلان با حضور در این فضاها و استفاده از شهر و فضاهای شهری احساس نشاط و رضایت داشته باشند. تلاش جین جیکوبز برای سرزندگی شهری تاثیر بی چون و چرایی بر محققان و برنامه ریزان شهری داشته است، با این حال نظریه وی در بسیاری از نقاط جهان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. جایی که اصول جیکوبز برای سرزندگی شهری به خوبی با ویژگی های سنتی این سکونتگاه های شهری مطابقت دارد، حتی اگر ذات اصلی آن ها به تدریج تحت الگوی مدرنیته به چالش کشیده شده باشد. مطالعات متعددی در چند سال گذشته با هدف آزمایش تجربی ایده های جیکوبز انجام شده است، جیکوبز برای سرزنده بودن یک حوزه شهری، 6 شرط (تمرکز، تنوع، فرصت های تماس، نیاز به ساختمان ها با سنین مختلف، دسترسی و خلاء های مرزی) را در قالب دو گروه نیازهای پایه و جانبی مد نظر قرار داده است. در این مطالعه، سرزندگی شهری در حوزه 6 شهرداری شیراز از دیدگاه جیکوبز بررسی شده است. تجزیه و تحلیل سرزندگی شهری در قالب یک رویکرد سیستمی اجازه تفسیر فضایی محدوده مورد بررسی را می دهد. نتایج در قالب 4 گروه (سرزندگی بالا، سرزندگی متوسط، سرزندگی کم و فاقد سرزندگی) با استفاده از روش گروه بندی و الگوریتم k-means تعیین گردید. مقادیر بالاتر این شاخص مربوط به بخش هایی است که به احتمال زیاد زندگی پر جنب و جوش خیابانی را در خود جای داده اند. نتایج نشان داد که سهم معناداری از قلمرو حوزه 6 شهرداری شیراز دارای سرزندگی کم و یا فاقد سرزندگی هستند. بالاترین میزان سرزندگی پیرامون خیابان معالی آباد و محله قدیم قصرالدشت به چشم می خورد.
بررسی عوامل موثر بر توسعه میان افزا در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد زمینه گرایی در افزایش تعاملات ساکنین (مطالعه موردی شهرداری منطقه 6 کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد زمینه گرایی و افزایش تعاملات ساکنین در منطقه 6 کلانشهر مشهد می پردازد. این مطالعه پیمایشی به روش توصیفی و همبستگی در سال جاری انجام خواهد شد. هدف آن کاربردی است و با استفاده از نتایج تحقیقات قبلی برای بهبود رفتارها و روش ها به کار می رود. از لحاظ زمانی، این پژوهش مقطعی است و داده ها را در یک مقطع زمانی گردآوری می کند. برای ارائه مدل کاربردی از روش های QMS و Q استفاده خواهد شد و بررسی ها در نرم افزارهای PLS و SPSS انجام می شود. جامعه آماری شامل مدیران شهری و شهروندان ساکن در منطقه مورد مطالعه است، که اعضای شورای اجتماعی و کارگروه های توسعه محلی را نیز شامل می شود. نتایج نظری پژوهش نشان داده است که بافت های ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه باسایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمده اند. نتیجه آنکه، مشهد بافت های ناکارآمد بررسی شده که برای هر یک شناسه هایی تعیین گردیده که شاید در برخی موارد جامع نبوده و نیازمند اصلاحاتی باشند؛ ولی بهتر آن است که شاخص هایی برای شناسایی بافتهای نا کارآمد شهری به کار رود که دیدی همه جانبه نسبت به مسائل شهری داشته و از جداسازی انواع بافتهای شهری ناکارآمد اجتناب گردد. همچنین باید تمام انواع بافتهای تاریخی، صنعتی، محدوده های تجاری متروک ه و ... به عنوان بافت ناک ارآمد تلقی شده و به صورت یکپارچه برای آنها تصمیم گیری شود. ضمن آنکه، شاخص ها باید به گونه ای تنظیم شوند که با ارایه میزانی برای سنجش، ابهامات ممکن را به حداقل رسانند.
عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه موردی شهروندان شهر چِلگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مشارکت شهروندان در امور شهرها، به عنوان عنصری مهم در جهت رسیدن به تعادل شهری و توسعه پایدار مطرح می باشد. در سال های اخیر ساختار طبقاتی و تعاملات اجتماعی شهروندان شهر چلگرد به واسطه ی تغییر در شیوه تولید و درآمد ساکنان، ایجاد فرصت های جدید شغلی، گسترش شهر و مواجه با گردشگران داخلی و خارجی گسترش یافته است. از طرف دیگر از مهمترین دستاوردهای بشر در سال های اخیر شهرنشینی و گسترش آن می باشد. بی شک مشارکت تمامی آحاد، اقشار و طبقات در فرایند مدیریت شهری نقش مهمی در توسعه و پایداری آن دارد. هدف این مقاله بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت شهروندان در امور شهری می باشد. روش تحقیق حاضر پیمایشی و جامعه آماری، شهروندان 15 سال و بالاتر شهر چِلگرد می باشد. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب 324 نفر بدست آمد. داده ها با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جمع آوری گردیده اند. اعتبار پرسشنامه مبتنی بر اعتبار محتواست و برای آزمون پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. به منظور تحلیل داده های تحقیق، از نرم افزار SPSS نسخه 25 و روش های آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون های آماری ناپارامتریک استفاده شده است. یافته ها نشان داد بین متغیر های اعتماد اجتماعی با سطح معناداری (001/0)، دینداری با سطح معناداری (002/0)، جنسیت با سطح معنی داری (030/)، وضعیت اشتغال با سطح معناداری (004/0) و درآمد ماهیانه با سطح معناداری (025/0) با مشارکت شهروندی رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای اعتماد اجتماعی، دینداری، وضعیت اشتغال و درآمد ماهیانه در مجموع توانستند 1/11 درصد از واریانس مشارکت شهروندی را تبیین کنند.
راهبردهای کارآمدی و اثربخشی کمیسیون های شهرسازی در فرایند ساخت و ساز شهری در منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه شهری بیش از هر چیزی تحت تاثیر نظام ساخت و سازهای شهری است و در این بین ضوابط و مقررات شهرسازی مصوب، نقش به سزایی در نظم و نسق بخشی به توسعه شهری دارد. با توسعه سریع شهرنشینی و افزایش روزافزون ساخت و ساز در چنددهه اخیر، شاهد تغییرات اساسی در منظر شهری هستیم که شهرهامحل خود نمایی هر یک از تک بناها در ارتفاع، رنگ، نوع مصالح و... در جداره ممتد خیابان ها شده اند. در این روند ساخت و ساز، مدیران و مسئولین شهر با تصویب و لازم الاجرا کردن قوانین وآیین نامه های مختلف سعی در کنترل کردن شرایط نامناسب این دوره داشته اند.در این زمینه در جوامع شهری ایران ضوابط و مقررات تعریف شده در زمینه توسعه شهری متاسفانه از کارایی قابل ملاحظه ای برخوردار نبوده و این امر توسعه شهری را با اختلالات جدی مواجه ساخته است. دراین پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی و با روش میدانی و استفاده از ابزار پرسشنامه ای صورت گرفته است حجم نمونه 20 نفر از کارشناسان و خبرگان طرح های توسعه شهری مورد سوال در زمینه نقاط قوت و ضعف و تهدید و فرصت کارآیی این ضوابط و مقررات شامل (کمیسیون های ماده 100، 5 و 55) قرار گرفته اند. لذا ابتدا از طریق مدل سوات عوامل قوت ، ضعف ، تهدید و فرصت از طریق روش دلفی جمع آوری و سپس مولفه های پژوهش مشخص شد و پس از انجام محاسبات طی روشی تلفیقی با مدل AHP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که راهبرد تدافعی با مقدار اندازه گیری شده 078/4 به عنوان راهبرد برتر در زمینه ارائه راهبرد های افزایش کارآیی طرح های توسعه شهری شناخته شده و پس از آن راهبرد تهاجمی با مقدار 895/3 به عنوان راهبرد مکمل آمده است که نشان دهنده تاثیر مقایسه های زوجی گویه های مندرج در مدل سوات می باشد
تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی با تأکید بر جایگاه شهرهای میانی، مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. این پدیده، مقوله ای ارزشی، چندبعدی و پیچیده است که امروزه به عنوان یک فرایند مهم ترین بحث کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. توسعه فرایند جامع از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که هدفش بهبود مداوم زندگی تمامی جمعیت بوده و توزیع عادلانه منابع از ارکان اصلی آن است. هدف اصلی این مقاله، تحلیلی بر تحولات نظام سلسله مراتب جمعیتی می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و داده های مورد نیاز، از نتایج آخرین سرشماری رسمی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 گردآوری شده اند. نیمه غربی یا فضای نیمه توسعه یافته استان شامل محوری شمالی - جنوبی از جلفا، مرند، تبریز، آذرشهر تا ملکان می باشد که در هم جواری با شبکه های ارتباطی ملی و بین منطقه ای و شبکه های زیربنایی مناسب قرار گرفته . استقرار صنایع بزرگ، کارگاه های صنعتی کوچک و متوسط، محدوده های زراعی آبی و باغی، روستاهای بزرگ، شهرهای پرجمعیت، دامداری های صنعتی و فعالیت های بازرگانی از ویژگی های این پهنه است. نیمه شرقی استان که به دلیل ویژگی های طبیعی و کوهستانی بودن منطقه و عدم امکان ارتباط محوری با سایر استان های هم جوار همواره در محرومیت بوده است اگر چه در برخی موارد قابلیت توسعه در آنها بیشتر از سایر مناطق استان بوده است. استقرار بخش عمده ای از روستاهای کم جمعیت و پراکنده با اقتصاد غالب رمه گردانی و دامداری سنتی، کشاورزی دیم و استقرار شهرهای کم جمعیت از ویژگی های عمده نیمه شرقی استان است.
بکارگیری تکنیک آراس جهت تحلیل شاخص های توسعه مسکن (مطالعه موردی: شهرهای کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای جهان دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن یکی از شاخص های مهم توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. این در حالی است که مشکلات اساسی متعددی پیش روی مدیران و برنامه ریزان شهری و سیاست گزاران برای تأمین مسکن مناسب و کافی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های بخش مسکن و ساختمان در شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش تحقیق آن از نوع تحلیلی مقایسه ای است و محدوده پژوهش را 17 شهر استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1398 تشکیل می دهد. با استفاده از تکنیک چند شاخصه آراس سعی شده است نماگرهای منتخب مرتبط با بخش مسکن و ساختمان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان شاخص مطلوبیت کل به شهرهای یاسوج و دوگنبدان تعلق داشته است. بالاترین امتیاز تکنیک آراس برای شاخص های مسکن و ساختمان به شهر یاسوج (971/0) اختصاص یافته است و از این حیث میزان امتیاز شهر دوگنبدان (306/0) به دست آمده است. میزان امتیاز لیکک (139/0)، دهدشت (138/0) و سی سخت (056/0) به دست آمده است و شهرهای مزبور در کنار هم در سطح دوم قرار دارند. شهرهای لنده با کسب امتیاز (036/0)، چرام با کسب امتیاز (028/0) و مادوان با کسب امتیاز (022/0) در کنار هم در سطح سوم قرار دارند. نتایج کمی تکنیک آراس نشان می دهد که شهرهای باشت، سوق، پاتاوه، قلعه رئیسی، سرفاریاب، دیشموک، مارگون، گراب و چیتاب امتیاز ضعیفی را به دست آوردند و نیازمند توجه ویژه هستند. جهت برقراری تعادل منطقه ای و حرکت به سمت توسعه پایدار شهری و منطقه ای در استان کهگیلویه و بویراحمد، لازم است که سیاست های توسعه بخش مسکن و ساختمان نگاه ویژه ای به مناطق روستایی کم جمعیت و سکونتگاههای حاشیه ای داشته باشد؛ در غیر این صورت شاهد افزایش نابرابری های بیشتر در استان کهگیلویه و بویراحمد خواهیم بود.
ارزیابی ابعاد حکمروایی مطلوب شهری در کلان شهرهای ایران با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی حکمروایی مطلوب شهری در کلان شهر رشت با رویکرد آینده پژوهی پرداخته است. در این مطالعه، ابعاد مختلف حکمروایی شهری ارزیابی و عوامل کلیدی شناسایی و رتبه بندی شدند. ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی و نظرخواهی از 30 کارشناس، مهم ترین عوامل کلیدی حکمروایی شهری و شاخص های اجماع و قطعیت، اولویت و اهمیت شناسایی شدند. سپس 53 پیشران کلیدی برای تحلیل در نرم افزار Micmac تعیین شد. این پژوهش کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی تحلیلی است و به شفافیت و پاسخگویی در فرآیندهای برنامه ریزی شهری می پردازد. بر مبنای 2714 ارزش محاسبه شده در ماتریس اولیه اثرات متقاطع، 836 مورد دارای تاثیرگذاری زیاد، 1357 مورد دارای تاثیرگذاری متوسط و 472 مورد دارای تاثیرگذاری کم و 49 مورد بی تاتیر ارزیابی شده اند. ارزیابی وضعیت اثرگذاری و اثرپذیری عوامل کلیدی نشان می دهد که ۳ پیشران ارائه داده های شفاف از مباحث فنی و اجرایی (P1)، پاسخگویی شوراها و تشریح برنامه ها و طرح های توسعه شهری (J1) و انتخاب و شایسته سالاری در انتخاب مدیران شهری (P6)، در رتبه نخست تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم و 3 پیشران درخوا ست مدیران شهری از شهروندان به منظور مشارکت در امور (L5)، رویکرد عدالت محوری مدیران شهری در مسائل گوناگون شهر (L6) و تاثیر شبکه های اجتماعی در مشارکت نهادهای مدنی، تعاونی ها و بخش خصوصی (T1) در رتبه نخست اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته اند. با توجه به قرابت سناریوها و مجموع 221 وضعیت حاکم بر صفحه سناریو تعداد 116 حالت و 52.48 درصد وضعیت مطلوب، تعداد 64 حالت و 28.95 درصد در حالت ایستا و تعداد 41 حالت و 18.55 درصد وضعیت بحرانی را نشان می دهد. هم چنین، از میان 14 سناریوی باورکردنی حکمروایی مطلوب، تعداد ۱۰ سناریو با وضعیت مطلوب وجود دارد.
واکاوی وضعیت احساس امنیت اجتماعی و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای نیل به توسعه پایدار شهری مفاهیم متعددی وجود دارند. یکی از مهم ترین این عناصر که گاهاً از آن به عنوان رکن چهارم توسعه پایدار یاد می شود، احساس امنیت اجتماعی است که به واسطه وجود سطح قابل قبولی از آن در میان شهروندان، می توان سلامت روحی و جسمی، احساس هویت، مشارکت، شادکامی، حضور فعال شهروندان در فضاهای مختلف شهری و ... شهروندان را انتظار داشت و برعکس. هدف پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که در آن برای گردآوری اطلاعات از داده های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است، بررسی وضعیت احساس امنیت اجتماعی و شناسایی عوامل کلیدی اجتماعی و اقتصادی موثر بر آن است که به صورت مطالعه موردی در شهر یاسوج انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار تشکیل می دهد که از میان آن ها 380 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده شده از آماره های توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای وضعیت امنیت جانی، مالی، ارزشی و فرهنگی، خانوادگی، اخلاقی و شغلی و اقتصادی، به عنوان ابعاد اصلی احساس امنیت اجتماعی، به ترتیب با مقادیر 87/2، 33/2، 52/2، 39/2، 8/2 و 98/1، به صورت معناداری پایین تر از حد مبنا (عدد 3) بوده است و وضعیت کلی احساس امنیت اجتماعی با میانگین 48/2، به تبعیت از ابعاد کلیدی تشکیل دهنده آن، به صورت معناداری پایین تر از حد متوسط می باشد. نتایج مدل نهایی و تأیید شده تعیین کننده های احساس امنیت اجتماعی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد در میان هفت متغیری که دارای ارتباط آماری معنادار با متغیر وابسته پژوهش بوده اند، اثر چهار متغیر معنادار بوده و در مجموع توانسته اند 8/51 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. متغیرهای کلیدی شناسایی به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایگاه اقتصادی اجتماعی، عملکرد پلیس، سرمایه اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی (دارای اثر منفی) که ضرایب تأثیر رگرسیونی استانداردشده هر یک از آن ها به ترتیب عبارت است از: 347/0، 228/0، 195/0 و 175/0-.
تدوین مدل مفهومی کیفیت فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت ( مطالعه موردی شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع گذران اوقات فراغت یکی از نیازهای مهم شهروندی در دوران معاصر است که در کشورهای در حال توسعه با مشکلات متعددی مواجه است. این پژوهش با هدف معرفی ابزاری جامع و کارآمد برای ارزیابی و درک کیفیت فضاهای باز شهری مرتبط با اوقات فراغت انجام شده است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) صورت گرفته است. برای جمع آوری داده ها، از تکنیک پیاده روی اکتشافی در فضاهای باز شهر اراک استفاده شده است. در این تحقیق، مدل پیشنهادی برای تحلیل و بررسی فضاهای باز شهری تدوین و با استفاده از نرم افزار لیزرل و بررسی شاخص های برازش مدل های ساختاری، مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج این پژوهش می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری در خلق فضاهای باز کم نقص تر کمک مؤثری نماید.بر اساس یافته های حاصل از بررسی شاخص های برازشی، در تحلیل کیفیت در فضا های باز شهر اراک، مؤلفه کیفیت های زیست محیطی به صورت مستقل عمل کرده ولی مؤلفه کیفیت های عملکردی فرمی و تجربی زیبایی شناختی همبستگی دارند. همچنین مؤلفه کیفیت های "تجربی زیبا شناختی" ، تأثیر بیشتری بر کیفیت فضا های باز برای گذران اوقات فراغت داشته است. از بین نماگر های 45 گانه کیفیت، که مورد بررسی قرار گرفته، نماگر"وجود و شرایط فضا های دنج و خلوت و امکانات ایجاد آسایش اقلیمی" ، بیشترین تأثیر را در ارتقای کیفیت فضا های باز برای گذران اوقات فراغت در شهر اراک دارد. این گویه جزء معیار "آسایش و راحتی" از مؤلفه کیفیت های تجربی زیبایی شناختی، محسوب شده است.
تحلیل ایمنی و الویت بندی نواحی شهری به منظور تخصیص مراکزخدمات امداد شهری (مطالعه موردی: شهراردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحران های طبیعی و مصنوعی است، که می تواند چالش های وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. در این زمینه، از جمله مراکز مهم و حیاتی امداد رسانی در شهرها، ایستگاه های آتش نشانی هستند. لذا خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط این ایستگاه ها، مستلزم استقرار در مکان های مناسب و محدوده پوشش آن هاست. این تحقیق با ارائه الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه ایستگاه های شهر اردبیل است. لذا به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی هست. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده، ابتدا برای بررسی وضعیت موجود ایستگاه های آتش نشانی در شهر اردبیل از دو روش شعاع عملکرد (فاصله مکانی 1700متر) و جمعیت (هر 50 هزار نفر یک ایستگاه) و برای تعیین الگوی پراکنش ایستگاه های آتش نشانی موجود در سطح شهر از شاخص موران استفاده شد. در ادامه برای تعیین مناسب ترین پهنه های مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی معیار های مؤثر در مکان یابی (16 معیار) با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) در نرم افزار سوپر دسیژن (Super Decisions) وزن دهی شدند. در نهایت با استفاده از مدل تاپسیس فازی (FuzzyTopsis) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به معرفی پهنه های مناسب برای تأسیس ایستگاه های جدید آتش نشانی اقدام شد. یافته ها نشان می دهد که به لحاظ شعاع عملکردی، ایستگاه های موجود سطح شهر اردبیل را به طور کامل پوشش نمی دهد و به لحاظ جمعیت تعداد ایستگاه های آتش نشانی موردنیاز برای جمعیت 516.277 (به ازای 50 هزار نفر) تعداد 11 ایستگاه هست. شاخص موران (Moran’s I)نیز تصادفی بودن الگوی پراکنش ایستگاه های آتش نشانی را تائید می کند. در نهایت پهنه های مناسب برای مکان گزینی ایستگاه های جدید آتش نشانی در 5 سطح در قالب نقشه نشان داده شده است.
بررسی چگونگی تأثیر کیفیت درگیری با فضا بر میزان حضور پذیری در فضاهای عمومی شهری (مورد کاوی: بازارهای سنتی کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد ارتباطات متفاوتی با فضا به صورت فعال و غیرفعال برقرار می کنند که می تواند آن ها را با فضا درگیر و زندگی متنوع و پرجنب وجوشی در آن فضا ایجاد کنند و درنتیجه تأثیر بسزایی در افزایش حضور پذیری در آن فضا داشته باشند. ازاین رو توجه به جنبه های مختلف درگیری با فضا (فعال و غیرفعال) ضروری به نظر می آید. هر چه امکان درگیری افراد در یک فضا بیشتر باشد، حضور اقشار مختلف در آن افزایش یافته و درنتیجه میزان حضور پذیری در آن ارتقاء می یابد. در همین ارتباط موضوع حضور پذیری افراد در بازار به عنوان یک فضاهای عمومی که نقش مهمی در رونق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرها دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در پژوهش حاضر مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق در نظر گرفته شده است. ازاین رو هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل میزان حضور پذیری در بازار بر اساس میزان درگیری استفاده کنندگان با فضای بازار است. بر همین اساس، میزان حضور پذیری افراد در بازار به عنوان متغیر وابسته و کیفیت درگیری با فضای بازار به عنوان متغیر مستقل شناخته می شود؛ همچنین مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق در نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر ترکیب روش های کمی و کیفی است و از روش های مشاهده، مصاحبه، برداشت میدانی، اسناد و مطالعات کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات و از نرم افزار Depthmap و تحلیل محتوا در ارزیابی موضوع بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه مستقیم میان درگیری فضایی و تمایل به استفاده از بازار داشت. مخروط دید، عناصر کیفی چهره شهر، عناصر کالبدی تاریخی، قابلیت دید، کیفیت لبه ها و کیفیت هم جواری ها ازجمله ابعاد درگیری فضایی در بازارها هستند که بر میزان حضور پذیری در بازار نقش داشته اند.
بررسی میزان برخورداری شهر تهران از شاخص های شهرسازی بیوفیلیک و تاثیر آنها در روند توسعه پایدار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرسازی بیوفیلیک با الهام از طبیعت، در توسعه شهرها تأثیر مثبت بر جوانب کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی دارد. شهر تهران از کلانشهرهای مهم کشور است که با مشکلات زیادی در بحث توسعه و شهرسازی روبه رو است. در این پژوهش سعی شده که میزان برخورداری شهر تهران از شاخص های شهرسازی بیوفیلیک بررسی و تاثیر آنها بر روند توسعه پایدار این شهر نیز مشخص گردد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را متخصصان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. تعداد 150 پرسش نامه در سطح نمونه توزیع شده که از مجموع 150 فرم توزیع شده، 123 پرسش نامه تکمیل شد. نتیجه نشان داد که که شهر تهران از لحاظ شاخص های شهرسازی بیوفیلیک، برخوردار نیست. شاخص زیرساخت های شهرسازی بیوفیلیک، مکان ها و فضاهای شهرسازی بیوفیلیک و همچنین فعالیت جامعه و مردم در حوزه شهرسازی بیوفیلیک در سطح کمتر از 05/0 و برابر با 000/0 معنادار بوده اند. شاخص فعالیت جامعه و مردم در حوزه شهرسازی بیوفیلیک با میانگین 271/2 بدترین وضعیت و شاخص زیرساخت های شهرسازی بیوفیلیک با میانگین 562/2 بهترین وضعیت را داشته اند. نتایج مدل رگرسیون تایید نمود که شاخص های شهرسازی بیوفیلیک، مجموعاً توان تبیین 5/93 درصد از تغییرات (واریانس) توسعه پایدار شهر تهران را دارند. در این زمینه بیشترین تاثیر در روند و توسعه پایدار شهر تهران مربوط به شاخص زیرساخت های شهرسازی بیوفیلیک با مقدار بتا 351/0 بوده است.
مدل سازی ساختاری نقش شاخص های اقتصادی بر تاب آوری کالبدی زیرساختی روانآب های سطحی شهری (مطالعه موردی: منطقه 7 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تاب آوری هم از لحاظ علمی و نظری و هم از لحاظ کاربردی و عملی در جهان اهمیت بسیاری یافته است. مفهوم تاب آوری شهری نیز شامل روش هایی می شود که در آن شهر ها با تغییر روبرو هستند و ظرفیت افراد، جوامع، مؤسسات، مشاغل و سیستم های درون یک شهر جهت رویارویی و پاسخگویی با انواع فشار ها، افزایش می یابد. امروزه نگاه جهانی به مخاطرات از تمرکز بر کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری تغییر کرده است. در نتیجه کاربرد مفهوم جوامع تاب آور و راه های ایجاد و تقویت آن ها کاربرد بیشتری یافته است؛ در این راستا این پژوهش کاربردی با استفاده از روش تحلیلی _توصیفی با هدف یافتن نقش شاخص های اقتصادی بر تاب آوری کالبدی _زیرساختی در برابر رواناب های منطقه 7 شهرداری شهر اهواز تدوین گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین این منطقه تشکیل می دهد و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 382 پرسشنامه بین افراد این منطقه توزیع شد. پایایی ابزار تحقیق به وسیله آلفای کرونباخ تأیید شد که عدد آن برابر با 852/0 می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و Amos انجام شد؛ سطح معناداری 189/0 در معیار کالبدی و 040/0 در معیار اقتصادی نشان دهنده تاب آوری ضعیف هرکدام از این معیار ها بصورت جداگانه می باشد و همچنین نتایج این پژوهش در مدلسازی ساختاری نشان می دهد که شاخص های اقتصادی نقش بسزایی در تاب آوری کالبدی _زیرساختی دارد و نامطلوب بودن شاخص های اقتصادی، تاب آوری کالبدی_زیرساختی منطقه را بشدت کاهش می دهد و از طرفی موجب افزایش ریسک آسیب پذیری منطقه 7 شهرداری اهواز می گردد.
جایگاه مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد در دین اسلام دارای بیشترین قدمت در تاریخ اسلام است و می تواند در شکل گیری مفهوم شهر اسلامی نقش اساسی ایفا کند. همچنین مهمترین نماد شهر اسلامی از بُعد معماری منظر و کالبد شهری مساجد هستند، اما باید در تحقق شهر اسلامی به ابعاد دیگر مسجد نیز توجه نمود. در عصر حاضر علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه که بی اعتمادی و عدم توجه به جامعه در زندگی بیشتر ساکنین شهر قابل مشاهده است. با رشد شهرهای اسلامی و تبدیل آنها به کانون های اجتماعی، به تناسب رشد جمعیت، همواره در معرض کاهش همبستگی اجتماعی و شهروندی بوده اند تا جایی که سبب اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن شده است. بنابراین باید اقدام به برنامه ریزی هایی جهت افزایش سطح همبستگی اجتماعی برای بالا بردن سرمایه اجتماعی درون شهرها نمود و این امور را در اولویت قرار داد. از جمله مکان هایی که می تواند در این زمینه موثر باشد مساجد هستند، زیرا با تکیه بر آموزه های اسلامی می توانند به هویت بخشی در میان شهروندان کمک نموده و در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهرهای اسلامی تأثیر به سزایی داشته باشند، تا زمینه ساز ایجاد تمدن نوین اسلامی باشند. نوشتار حاضر جزء پژوهش های کیفی و از نوع کاربردی بوده و با شیوه کتابخانه ای و اسنادی با هدف تبیین جایگاه و نقش مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهرهای اسلامی به آن پرداخته می شود. پرسش اصلی مطرح شده این است که جایگاه مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهر اسلامی چگونه است؟ نتایج یافته های پژوهش، نشان می دهند که مساجد در پیدایش شهرهای اسلامی، نقشی فراتر از کالبد دارند زیرا مساجد به غیر از کاربرد عبادی، دارای کاردکردهای متنوعی نیز هستند، و در فقدان روش های جایگزین اجتماعی و فرهنگی و نیز راهکارهای فضای مناسب در شهرهای اسلامی می توان از پتانسیل مسجد به عنوان یک مرکز مذهبی و اجتماعی در ایجاد اتحاد میان شهروندان و همبستگی اجتماعی استفاده نمود. و این مسئله را به مرور در سایر شهرهای اسلامی نیز گسترش داد، زیرا یک هویت مشترک اسلامی بین این شهرها وجود دارد و با استفاده مناسب از مساجد قطعاً شاهد حل بسیاری از مشکلات اجتماعی شهروندان در شهرهای اسلامی و حرکت به سوی توسعه این شهرها خواهیم بود.
تأثیر حس تعلق در باززنده سازی محلات ناکارآمد شهری (مطالعه موردی محله خاک سفید منطقه چهار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین شاخصه های ارتباط انسان با محیط، حس تعلق به مکان است که در راستای تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای دارد. تعلق به مکان که بر پایه حس مکان به وجود می آید فراتر از آگاهی از استقرار در یک مکان است. بافت های فرسوده شهری به دلیل ارزش های تاریخی-فرهنگی نیازمند حفظ، احترام و بازآفرینی است و احساس تعلق خاطر به مکان در بین ساکنین بافت های فرسوده و کهن سبب پایداری آن، در ابعاد مختلف می گردد. امروزه ضرورت شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت فضا های شهری به منظورپاسخگویی به نیاز های شهروندان در راستای ارتقای سطح تعاملات اجتماعی آن ها، بیش از پیش مهم جلوه می نماید. آشنا پنداری شهروند با محل سکونتش در فرآیندی از تجربه و آموزش ایجاد شده و تفاوت حس مکانی در اشخاص در شهر ها و بافت های مختلف نتیجه تفاوت تجربیات حاصل از فعالیت ها و فضا ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیرحس تعلق به مکان در باززنده سازی محلات فرسوده محله خاک سفید تهران است روش تحقیق، به لحاظ هدف، کاربردی وبه لحاظ ماهیت وروش از نوع توصیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. پس از دسته بندی داده ها، در جهت اثبات فرضیات تحقیق و تحلیل ها از SPSS استفاده شده است که علی رغم فرسودگی بافت محله حس تعلق به مکان، امنیت، پویایی وسرزندگی در محله قابل مشاهده است. می توان چنین نتیجه گرفت این مؤلفه ها، موجب پیشبرد اهداف باززنده سازی بافت های فرسوده محله خواهند شد.
سنجش طرح تفصیلی منطقه ده تهران با استفاده از روش ارزیابی اثرات سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد نرخ شهرنشینی در جهان نه تنها مسائلی نظیر تخریب محیط زیست، ناکارآمدی بافت های شهری و معضلات ترافیکی را به همراه آورده، بلکه بر سلامت ساکنان شهری نیز تأثیری سوء گذاشته است. درواقع سلامتی شهروندان به شدت تحت تأثیر برنامه ها و پروژه های شهری نظیر مسکن، نوسازی شهری و سیستم حمل ونقل قرارگرفته و در معرض تهدید می باشد. از طرفی برنامه های توسعه شهری که در قالب طرح ها اجرا می گردند از مهم ترین ابزار برنامه ریزان در راستای مداخله در امور شهر به شمار می آیند که توجه به آن ها می تواند در زمینه افزایش سلامت شهروندان مناسب باشد. جهت ارزیابی طرح ها از روش های مختلفی استفاده می شود. روش ارزیابی اثرات سلامت (HIA)، با شناسایی ارتباط بین عوامل برنامه ریزی شهری و سلامت، میزان تأثیر یک برنامه شهری را بر سلامت شهروندان می سنجد و قبل از اجرایی شدن یک طرح آثار آن را بر سلامت شهروندان نشان دهد. هدف از انجام این تحقیق به طورکلی شناسایی سلامت در برنامه ریزی شهری و به طور خاص ارزیابی طرح تفصیلی منطقه ده شهر تهران با روش ارزیابی اثرات سلامت می باشد. در مورد روش انجام این پژوهش که از نوع کاربردی است باید گفت که با توجه به مشکلات منطقه ده تهران نظیر ناکارآمدی بافت شهری و مشکلات محیط زیستی و ترافیکی و همچنین در توجه به مبانی نظری، متغیرهای سنجش پژوهش استخراج گردید و سپس به ارزیابی طرح تفصیلی آن با روش ارزیابی اثر سلامت پرداخته شد که در بطن این ارزیابی، ابزارهای مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته که از نرم افزار expert choice استفاده می کند وجود داشت. یافته های تحقیق نشان داد که هشت معیار در چهار مؤلفه حمل ونقل و دسترسی پایدار، اقتصاد پایدار و همه شمولی اجتماعی بیشترین تأثیر بر سلامت را دارند. در پایان نیز با ارزیابی طرح تفصیلی منطقه ده به روش آمیخته پژوهشی مشخص شد که معیارهای کیفیت محیط سکونت (با امتیاز 0.271)، دسترسی به خدمات عمومی (0.165) و بهینگی اندازه مسکن (0.143) دارای بیشترین تأثیر منفی بر سلامت شهروندان این منطقه هستند و ضروری است که جهت بهبود وضعیت سلامتی شهروندان منطقه ده شهر تهران توجه اساسی تری به مسائل کیفیت محیط سکونت، دسترسی به خدمات عمومی و بهینگی اندازه مسکن در طرح تفصیلی این منطقه صورت گیرد.
راهبرد بازآفرینی شهر خلاق با محوریت بافت تاریخی فرهنگی شهر با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای قرن بیست و یکم با سرعت بسیار زیادی در حال دگرگونی در شکل و اندازه خود می باشد. این دگردیسی در قرن حاضر باعث شتابزدگی رشد شهری بدون برنامه ریزی برای اصلی ترین عنصر شهر یعنی انسان شده است. اما آیا شهرها توانسته اند به تناسب این افزایش جمعیت، خود را وفق دهند و نیازهای انسان ساکن در بطن خود را جوابگو باشند. شهرهای امروز ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده بلکه بیش از سایر کشورها گاه درگیر این موضوع بوده است. از لحاظ تاریخی، خلاقیت همواره نیروی محرک شهرها بوده و شهرها به لحاظ وجود خلاقیت تداوم حیات داشته اند. شهر خلاق مکانی برای رشد خلاقیت افراد و فضایی باز برای پیشرفت و سرمایه گذاری خلاق و ایجاد رشد خلاق شهری در بستر آرامش و آسایش برای آینده گان است. شهر خلاق به دنبال زدودن خمودگی از فضاهای شهری است که انسان را با سرعت سرسام آوری به سمت پرتگاه زوال شهری و انسانی سوق می دهد. در این پژوهش دیدگاه فلوریدا در رابطه با شاخص های خلاقیت شهری با استفاده از 384 پرسش نامه که با استفاده از روش لیکرت طراحی شده است؛ ابتدا با روش SPSS مورد تحلیل قرار گرفت؛ برای وزن دهی شاخص های خلاقیت، مدل تحلیل شبکه ای ANP در نرم افزار Super Decision و برای تحلیل متغیرهای شاخص های خلاقیت شهری از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس استفاده شد. ننایج نشان دهنده می دهد، با توجه به شاخص های دیدگاه فلوریدا، منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 9313/0 در مقدار CLi مدل تاپسیس دررتبه یک قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز پرسش نامه ها نیز نشان داد که منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 7941/3 در رتبه نخست مناطق شهری قرار گرفته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در شاخص های مورد بررسی پژوهش، منطقه تاریخی فرهنگی کلانشهر تبریز در رتبه نخست در میان سایر مناطق جای گرفته است.
تأثیر زیرساخت های شهری در ارتقاء سطح رضایتمندی شهروندان (نمونه موردی: شهرهای جدید اندیشه و پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر دو هدف را دنبال می کند 1- تبیین چارچوب نظری جامعی از زیرساخت های شهری 2- بررسی میزان رضایت شهروندان از وضعیت زیرساخت های شهری در شهرهای جدید اندیشه و پرند. به منظور دریافت میزان رضایتمندی شهروندان که از کدام یک از مولفه های زیرساخت های شهری رابطه بیشتری دارد و اینکه کدام مولفه در زیرساخت های شهری تاثیر بیشتری در رضایت ساکنین دارد و می تواند میزان ارجحیت جهت سکونت از نظر زیرساختارها را مشخص می کند از روش تحلیل عاملی و دسته بندی معیارها با توجه به خروجی پرسشنامه ها استفاده شده است. با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و در نظر گرفتن رضایتمندی شهروندان به عنوان متغیر وابسته، به معیارها وشاخص های بدست آمده از چارچوب نظری به عنوان متغیرهای مستقل به سنجش روابط آن ها پرداخته می شود. در ابتدا داده های پرسشنامه در محیط نرم افزارAmos وارد می شود سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی برازندگی متغیرها استخراج شود.در شهر جدید پرند، اکوسیستم و منظر شهری می باشد که در این بین شاخص وجود مسیل ، نیروگاه تولید برق، تعداد تخت بیمارستان، کیفیت اب شاخص دسترسی به مسکن ، استفاده مجدد از اب باران و رواناب و وجود تصفیه خانه ابمی باشد. این شاخص ها بالاترین امتیاز در بین شاخص های زیرساخت ها در شهر پرند بودند. در این بین پایانه مسافربری اتوبوس ، ورزشگاه، موسسات آموزش عالی و تعداد موزه ها می باشد که کمترین امتیاز را در شهر جدید به خود اختصاص داده اند.در شهر جدید اندیشه عدالت و برابری می باشد. شاخص های جمعیت تحت پوشش گازرسانی ، دسترسی به اینترنت خانگی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص د اده است. شاخص خدمات آموزشی و فرهنگی، بیمه خدمات درمانی ، اشتغال و دستمزد و تعداد بیمارستان ها ، منابع آب آشامیدنی و دفاتر پست و مراکز مخابراتی است که کمترین امتیاز را دارند.معیار اکوسیستم و منظر شهری در بالاترین سطح رضایت شهروندان قرار گرفته است . در شهر جدید اندیشه معیار فنی-موضوعی و مالی-اقتصادی و در شهر جدید پرند معیار دسترسی و شکل گیری فضایی در پایینترین سطح رضایتمندی قرار گرفته است .
بررسی وضعیت شکوفایی شهری (مورد مطالعه: مناطق هشت گانه شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات عدیده ناشی از آن برای زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه به تمام ابعاد توسعه و شکوفایی شهری را لازم ساخته است. در این راستا، بررسی شهرها براساس شاخص های شکوفایی شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع و همه شمول، امر مهمی در بحث برنامه ریزی شهری می باشد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی تطبیقی مناطق هشت گانه شهر کرج بر اساس شاخص های شکوفایی شهری می باشد.روش: این پژوهش، بر اساس روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی-کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها کمی–کیفی بوده است. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آنتروپی شانون (برای محاسبه وزن معیارها) و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره واسپاس(WASPAS) استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که وضعیت مناطق کلان شهر کرج از نظر شاخص های بهره وری و توسعه زیرساخت بسیار نامطلوب است. سطح بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب بوده است که منطقه 9 شهر کرج با امتیاز نهایی، 0.510، دارای وضعیت مطلوب، مناطق 1، 8 و 11 دارای وضعیت متوسط و مناطق 2، 5، 6 و 7 (چهار از هشت منطقه کلانشهر کرج) دارای وضعیت نامطلوب هستند. همچنین، منطقه پنج با امتیاز نهایی، 0.235، در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که براساس امتیاز نهایی (Qi) بین مناطق هشت گانه شهر کرج از نظر شاخص های شکوفایی شهری (CPI) نابرابری شدیدی وجود دارد. همچنین، مناطق محروم کرج از نظر جغرافیایی اکثرا در شرق این کلانشهر قرار دارند و وضعیت نامطلوب در بعد توسعه زیرساخت نقطه اشتراک این مناطق است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت شهروندان در بازسازی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی شهرهای گرگان و گنبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده، مشکلات و مسائل کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی را در فضای شهری شهرهای گرگان و گنبد به وجود آورده است. مشارکت در بازسازی بافت های فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه اجتماعی مهم ترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده گرگان-گنبد انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق عمدتا مبتنی برنظریات پاتنام؛ کلمن و بوردیو است. روش انجام پژوهش؛ از نظر هدف، کاربردی، از نظر ماهیت، توصیفی همبستگی و از حیث روش شناسی، پیمایشی است ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه382 نفر از ساکنین بافت فرسوده می-باشد. یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.یافته ها نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنین در پروژه های بازسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص اعتماد اجتماعی؛ حس همکاری اجتماعی؛ انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی درون گرا و برون گرا که تبدیل به مولفه های شناختی و ارتباطی و ساختاری شدند؛ بیشترین تاثیر را بر مشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.