پژوهشنامه رسانه بین الملل
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ششم بهار و تابستان 1400 شماره 7 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحریم های ایالات متحده آمریکا، حوزه دارو، درمان و سلامت ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین، مطالعه ابعاد نقض حقوق بین الملل بشر در ایجاد محدودیت دارویی در ایران از منظر قواعد حقوق بشری و تعهدات بین المللی حائز اهمیت است. بر این اساس، این مقاله به سؤالاتی از قبیل مشروعیت حقوقی- بین المللی ایجاد محدودیت دارویی در ایران و ابعاد نقض حقوق بین الملل بشر در ایجاد این محدودیت، پاسخ داده است. روش پژوهش در بررسی قواعد حقوق بین الملل بشر، گزارش های نهادهای حقوق بشری در ایران و رسانه های بین المللی آمریکایی، توصیفی- تحلیلی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران، بر حق دسترسی ایرانیان به دارو، درمان و تجهیزات پزشکی و نیز حق بر سلامتی به ویژه در زمان مقابله با کرونا، تأثیرات منفی قابل ملاحظه ای گذاشته است. گزارش های اندیشکده ها و رسانه های بین المللی آمریکا نیز نقش تحریم های این کشور در محدودیت دارویی در ایران و ایجاد اخلال در روند ارسال دارو و تجهیزات درمانی به ایران را تائید می کنند که حاکی از تروریسم دارویی واشنگتن علیه تهران است.
جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قراباغ: اهداف و پیامدهای ژئوپلیتیکی (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناقشه قراباغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال 2020 به جنگ دوم قراباغ تبدیل شد. باکو در این جنگ توانست در قالب پروژه ای که ترکیه و رژیم صهیونیستی تدارک دیده بودند، به پیروزی هر چند ناقص ولی سریع برسد. این تحقیق درصدد است تا با استفاده از ادبیات نظری «ژئوپلیتیک تهاجمی»، ضمن مطالعه اهداف باکو در پروژه جنگ دوم قراباغ به پیامدهای ژئوپلیتیکی این جنگ و پیشنهادهای رسانه ای برای رسانه های برون مرزی ایران جهت تنویر افکار عمومی بپردازد. برای دست یابی به این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که جمهوری آذربایجان علاوه بر آزادسازی سرزمین های اشغال شده خود در خارج از قراباغ به دنبال دستیابی به اهداف توسعه طلبانه ژئواستراتژیک همسو با علایق آنکارا و تل آویو بوده است. هر چند جمهوری آذربایجان به بخشی از اهداف خود رسید، اما بازی های ژئوپلیتیکی شکل گرفته پس از جنگ 44 روزه همسو با اهداف ترکیه و رژیم صهیونیستی ادامه دارد. این موضوع دورنمای صلح پایدار در منطقه قفقاز را دچار ابهام می سازد.
مطالعه فعالیت ها و آزمایشگاه های بیولوژیکی آمریکا در جهان (با تأکید بر راهکارهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده قدرت های بزرگ از سلاح های زیستی سابقه ای طولانی دارد. ایالات متحده یکی از مهم ترین تولید کنندگان سلاح های بیولوژیکی با گسترش برنامه آزمایشگاهی خود در سراسر جهان، خطری بزرگ برای آینده سلامت بشر است. بنابراین، این پرسش مطرح می شود که راهکار های مقابله با بحران های ناشی از رفتار مخرب بیولوژیک آمریکا چیست؟ بر این اساس، در این مقاله نقش سازمان های بین المللی، ظرفیت های حقوق بین الملل و همچنین رسانه ها برای جلب توجه جهانی و برخورد حقوقی با این رفتار های مخرب با روش توصیفی-تحلیلی مطالعه شده است. نتایج نشان می دهد که آزمایشگاه های بیولوژیکی فرامرزی آمریکا در اوکراین، قزاقستان، ازبکستان، گرجستان، ارمنستان، کره جنوبی، کلمبیا، اندونزی، سنگال و برخی از کشورهای آفریقایی فعال هستند. این فعالیت ها، ناقض اصول حقوق بین الملل مرتبط با فعالیت های زیست محیطی و در تعارض با مسئولیت بین المللی دولت ها است. ابزار های رسانه ای در دنیای مدرن می توانند با آگاهی بخشی به افکار عمومی و افزایش مطالبه گری کنشگران اجتماعی و نهادهای مدنی، حقوقی و سازمان های بین المللی را برای برخورد با دولت های متخلف اقناع نمایند. رسانه های مستقل از جریان نظام سلطه، ازجمله رسانه های برون مرزی ایران، می توانند برای بسیج افکار عمومی در برابر آلودگی های بیولوژیکی و برنامه های مخفی دولت های متخلف به ویژه ایالات متحده و تبعات آن، نقش و کارکرد تبیینی مؤثری ایفا نمایند.
ابعاد سیاسی و رسانه ای حملات پهپادی انصارالله یمن علیه ائتلاف سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند جنگ های اخیر در جهان نشان می دهد که فناوری به جزء جدایی ناپذیری از این جنگ ها تبدیل شده است. در این زمینه، یکی از وجوه قدرت نظامی را می توان توان تولید یا دست یابی به فناوری های برتر پهپادی دانست. جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. برتری هوایی نیروهای ائتلاف در ابتدای جنگ تا حدودی با افزایش توان پهپادی انصارالله پوشش داده شد. به صورتی که می توان گفت روند جنگ از انتهای 2018 با افزایش توان تهاجمی انصارالله با محوریت فناوری پهپادی تغییر محسوسی پیدا کرد. با توجه به این موضوع این سؤال ها مطرح می شود که حملات دفاعی پهپادی انصارالله یمن در حوزه میدانی و سیاسی چه ابعادی را در بر می گیرد؟ و چه تأثیری بر آینده معادلات منطقه ای و به صورت خاص روابط عربستان سعودی و یمن خواهد داشت؟ پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که استفاده از این فناوری، شرایط میدانی و سیاسی و جایگاه انصارالله در مذاکرات را تقویت کرده است. از سوی دیگر، به پشتوانه این جایگاه، قدرت انصارالله در حوزه رسانه نیز برای تنویر افکار عمومی افزایش یافته است.
دیدگاه نخبگان دانشگاهی و رسانه ای آمریکا به پیامدهای اقدامات ترامپ در سیاست داخلی و خارجی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعارهای انتخاباتی دونالد ترامپ و عملکردهای وی در دوره ریاست جمهوری اش، بازتاب گسترده ای در میان نخبگان و رسانه های آمریکایی داشت. بر این مبنا، پرسش اصلی این است که از منظر نخبگان دانشگاهی و رسانه ای<strong> </strong>آمریکا، اقدامات و تصمیمات ترامپ در سیاست های داخلی و خارجی ایالات متحده چه تأثیراتی بر این کشور و عرصه روابط بین الملل گذاشته است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه های نخبگان عمدتاً منفی بوده است. مؤلفه های مهم دیدگاه های نخبگان در رسانه ها در مورد پیامدهای سیاست های ریاست جمهوری ترامپ عبارتند از: انزواگرایی در جهان، تشدید نژادپرستی داخل آمریکا، تشدید شکاف نسل فرهنگی، مرگ رؤیای آمریکایی، تشدید اقدامات ضدانسانی و حقوق بشری، افزایش اقدامات ضد بهداشت و ضدسلامتی، تشدید سوء مدیریت در اداره کشور و تضعیف دموکراسی در آمریکا. در مجموع می توان گفت اقدامات دولت ترامپ در کلیه حوزه های داخلی و خارجی نوعی ساختار شکنی در رژیم سیاسی آمریکا ایجاد کرده و در نتیجه، به دلیل فقدان انسجام داخلی نیروهای دو حزب و نخبگان سیاسی، این ساختارشکنی سبب شده است نوعی افول، آشفتگی در حکمرانی و هرج و مرج در ساختار سنتی ارزیابی شود.
تحلیل نشانه شناختی فمینیسم رسانه ای در رویکرد بی بی سی فارسی به مسائل زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله زنان، در رسانه های متنوع و فراگیر امروزی، اهمیت فراوانی دارد و بخش قابل توجهی از مطالب آنها را در بر می گیرد. توجه رسانه های برون مرزی همچون بی بی سی فارسی نیز، به ویژه طی چند سال اخیر، به مسائل گوناگون مطرح در حوزه زنان و به خصوص زنان ایرانی، بیشتر شده است. پرسش اصلی این است که تأثیر گرایش های فمینیستی در متون رسانه ای بی بی سی فارسی درباره زنان ایرانی چگونه است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد نشانه شناسی لایه ای بوده است. حجم نمونه، شامل متن های منتشر شده در تارنمای اینترنتی بی بی سی فارسی در بازه زمانی 01/01/1397 (21 مارس 2018) تا 31/06/1399 (21 سپتامبر 2020) است که «زنان ایرانی» بحث اصلی و پررنگ در آنها بوده است. تعداد این متون که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، 65 مورد است. نتیجه نهایی تحلیل ها نشان می دهد که این متون علی رغم گوناگونی موضوع، مانند لایه هایی به هم پیوسته، هم متنی شامل کلید واژه ها و نشانه های اصلی را شکل داده اند. بی بی سی فارسی با مفصل بندی این موضوع ها به یکدیگر در چارچوب 4 رویکرد اصلی فمینیسم (لیبرال، مارکسیست، سوسیالیست و رادیکال) سعی می کند تصویری غیرواقعی و یکپارچه از فضای مردسالارانه ایران امروزی و شرایط نامساعد زنان ایرانی در آن را بازنمایی و القاء کند.
پراکندگی های قومی- مذهبی در رژیم صهیونیستی و جایگاه آنها در جامعه و سیاست (با تأکید بر راهکارهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف تصویرسازی رسانه های غربی- صهیونیستی از ساختار دموکراتیک رژیم اسراییل، جامعه این رژیم با گردآوری یهودیان در قالب موج های مهاجرتی (اسکان اشغالگرانه) به ویژه طی 4 دهه اول آن از اقصی نقاط جهان به فلسطین اشغالی، به شکل امروزی در آمده است. پرسش های مقاله این است که گروه های قومی- مذهبی در رژیم صهیونیستی کدامند و از چه جایگاهی در ساختار اجتماعی و حکومتی این رژیم برخوردارند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و چارچوب نظری آن، نظریه ارتباطات میان فرهنگی و کوره مذاب است. بر اساس یافته های مقاله می توان گفت جامعه اسراییل از گروه های قومی و مذهبی متعددی شامل اشکنازی های سکولار، یهودیان صهیونیستِ مذهبی، یهودیان مذهبی سفاردیم، یهودیان مذهبیِ اشکنازی، مهاجران یهودیِ روس تبار، مهاجران یهودیِ فلاشا و فلسطینی های ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ تشکیل شده است. در این جامعه، صهیونیست های سکولار و مذهبی بیشترین بهره های اجتماعی- سیاسی و در مقابل، فلسطینی های اراضی اشغالی ۱۹۴۸ و یهودیان فلاشا، پایین ترین امتیازات سیاسی- اجتماعی را دارند. ناکامی در ادغام یا همسان سازی گروه های متناقض و بعضاً متضاد از نظر فرهنگی و قومی- نژادی علیرغم گذشت هفت دهه، نشانگر شکست ایده کوره مذاب و ارتباطات میان فرهنگی در جامعه صهیونیستی است. درواقع، تعمیق گسل های مذهبی و نژادی، چشم انداز زوال این رژیم را بیش از گذشته تشدید کرده است.
نقش رسانه ها در جنگ های بین المللی از منظر ژان بودریار (مطالعه موردی: حمله آمریکا به عراق در 2003)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه ها در نحوه بازنمایی جنگ حائز اهمیت است. این اهمیت در تلاقی نقش رسانه های بین المللی در جنگ های بین المللی و در چارچوب پست مدرنیسم مضاعف می شود. زیرا رسانه ها حائل بین مخاطب و میدان وقایع می شوند. ژان بودریار، نظریه پرداز شاخص در این زمینه است و از آن با عنوان حاد واقعیت یاد می کند. بر این اساس، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است: چگونه می توان عملکرد رسانه ها در آستانه حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به عراق را با توجه به رویکرد پسامدرن بودریار توضیح داد؟ در پاسخ به این پرسش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. طبق نتایج پژوهش، در رویکرد پست مدرنیستی، واقعیت های سیاسی از قبیل جنگ همچون امری برساخته قلمداد می شوند، به گونه ای که این واقعیت، به اقتضای شرایط مختلف تکوین پیدا می کند و رسانه به عنوان عرصه ای برای بازنمایی واقعیت سیاسی اهمیت فراوانی پیدا می کند. بر این اساس، اقدامات آمریکا در دو مقطع قبل و بعد از جنگ ارزیابی شده است. اقدامات روانی آمریکا پیش از شروع جنگ عبارت اند از: تصویرسازی و بزرگ نمایی تهدید عراق، بسیج نفرت علیه دشمن (عراق)، هدایت تبلیغاتی- روانی جنگ علیه عراق و همراه ساختن افکار عمومی با اقدامات نمادین. عملیات روانی و تبلیغاتی امریکا طی جنگ عبارت اند از: کمیت و کیفیت نیروها و جنگ افزارهای دو طرف، اهداف رهبری نظامی دو طرف و غافل گیری.
تشدید اسلام هراسی در اروپا: عوامل و پیامدها (با تأکید بر نحوه بازنمایی رسانه ای مسلمانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسلمانان اروپا به عنوان بزرگترین اقلیت دینی به واقعیت غیرقابل انکار تبدیل شده اند. با این وجود، عواملی مانند تقویت گرایش های راست افراطی در اروپا، شکل گیری و ظهور مجدد طالبان در افغانستان و تحولات اخیر در منطقه غرب آسیا با محوریت تروریسم تکفیری داعش، زمینه مناسبی را برای تشدید اسلام هراسی در غرب به وجود آورده است. بر این اساس، این مقاله به مطالعه، شناخت و تحلیل عوامل تشدیدکننده اسلام هراسی در اروپا، نحوه بازنمایی رسانه ای مسلمانان و پیامدهای آن بر این اقلیت مسلمان در جوامع اروپایی با استفاده از رویکردهای نظری شرق شناسی (ادوارد سعید) و برخورد تمدن ها (هانتینگتون) و با روش توصیفی- تحلیلی پرداخته است. یافته های مقاله نشان می دهد نحوه بازنمایی و پوشش خبری رسانه ها از اسلام و مسلمانان در جوامع اروپایی، در ارائه تصویری مخدوش، غیرعقلانی، خشن و هراس آور از اسلام و مسلمانان که با اشکال «رادیکالیسم»، «بنیادگرایی» و «افراط گرایی» همراه است، موجب تشدید پدیده اسلام هراسی و اسلام ستیزی شده است. این موضوع نیز پیامدهایی مانند اعمال محدودیت بر رفتار و عمل به اعتقادات دینی مسلمانان در جوامع اروپایی داشته است.
تأثیرات سیاسی و رسانه ای دیپلماسی سایبری آمریکا در ایران (با تأکید بر دولت باراک اوباما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سایبری کنشگری جهانی دارد. این فضای نوپدید، ملت ها و شهروندان در سرتاسر جهان را به هم متصل کرده و تعاملات و اختلافات بین آنها را تقویت می کند. ایالات متحده آمریکا نیز که در حوزه سایبری پیشگام است، با بهره گیری از دیپلماسی سایبری، دیدگاه ها، منافع و ارزش های خود را ترویج می کند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل پیامدهای سیاسی-رسانه ای «سایبر دیپلماسی» دولت اوباما در قبال ایران است. پرسش اصلی این است که سایبر دیپلماسی آمریکا در دوره اوباما چگونه بر تحولات سیاسی ایران تأثیرگذار بوده است؟ در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا دیپلماسی سایبری آمریکا در دوره اوباما در قبال ایران و سپس تأثیرات سیاسی آن بر جامعه ایرانی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که دیپلماسی سایبری آمریکا در دوره جرج بوش پسر به صورت محدود شروع شد، ولی در دوره اوباما از تمام ظرفیت دیپلماسی سایبری مانند وبلاگ، فیس بوک، یوتیوب، توییتر، مرورگرها و غیره در دیپلماسی عمومی و سایبری آمریکا در قبال ایران استفاده شد. در مجموع می توان گفت در زمینه هایی از جمله ایجاد برخی از ناآرامی های داخلی بعد از انتخابات 88 و جاسوسی و تروریسم سایبری، سایبر دیپلماسی آمریکا فعالانه عمل کرده است.
روابط آمریکا و عربستان سعودی در دوره ریاست جمهوری جو بایدن؛ عوامل تعیین کننده و پیامدها (با تأکید بر پیشنهادهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی مهم ترین قدرت امروز جهان عرب محسوب می شود. سیاست خارجی این کشور، آشکارا به قدرت های بزرگ و به خصوص ایالات متحده آمریکا وابسته است. در عین حال، آمریکا نیز همواره برای اجرای سیاست های خود در منطقه غرب آسیا و دستیابی به اهداف و منافع خود در این منطقه، نگاه ویژه ای به عربستان سعودی داشته است. با این حال، روابط آمریکا و عربستان سعودی روند یکسان و پایداری طی نکرده و در دوره های مختلف، روند متفاوتی داشته است. بر این اساس سؤال اصلی مقاله این است که روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، چه پیامدهایی بر مناسبات این کشور با عربستان سعودی خواهد داشت؟ این مقاله بر اساس روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک به نگارش در آمده است. نگارندگان به این نتیجه رسیدند که با وجود تمایل عربستان سعودی و آمریکا برای تداوم مناسبات، اما دولت بایدن ضمن در پیش گرفتن همزمان راهبرد فشار و تعامل در قبال ریاض، سعی دارد دامنه نفوذ کشورهای کوچک تر خلیج فارس را در مقابل عربستان سعودی توسعه دهد.
نمایندگی سیاسی زنان و نسبت آن با فساد در چرخه زیست سیاسی (با تأکید بر نقش رسانه های بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برابری جنسیتی، مبارزه با فساد و سیاست ورزی غیرجنسیتی به مثابه نشانه های توسعه سیاسی در جوامع توسعه گرا و از کلیدی ترین شناسه های برسازنده حکمرانی خوب هستند. اما عصبیت شناختی، بی عدالتی جنسیتی و رفتارهای فرصت طلبانه ضمن رشد قرائت مینی ماکسی و جانبدارانه، بستر مهیّایی برای ظهور فساد به عنوان یکی از شناسه های حکمرانی بد در زیست سیاسی- اجتماعی فراهم کرد. تلاش برای فهم این پیوند، باعث تلاقی دکترین جنسیت خیرخواه و متخاصم به عنوان پشتوانه های معرفتی رهیافت سنتی و مدرن گردید. برخلاف درک زنان به عنوان نیروی اجتماعی ضدفساد در منظومه شناختی رسانه های کلاسیک، تفاوت جنسیتی در فسادپذیری باعث انتقاد از همبستگی منفی بین جنسیت و فساد در خوانش مدرن رسانه های نوظهور می شود. بر این اساس، تحلیل اثرات نمایندگی سیاسی زنان بر فساد به عنوان هدف اصلی پژوهش جاری است. به بیان دیگر، چگونه نمایندگی سیاسی زنان و فساد بر یکدیگر تأثیر می گذارند؟ و نقش رسانه های بین المللی در این پیوند چیست؟ فرضیه پژوهش با انتقاد از رهیافت خطّی و علیّت معکوس، پیوند بین جنسیت و فساد را بسترپرورده می داند که طبق آن، نمایندگی سیاسی زنان و فسادپذیری پائین به موقعیت و خط مشی های آنان در طی زمان بستگی دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آزمون فرضیه در سه سطح خُرد، میانی و کلان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور زنان در زیست سیاسی و کاهش نرخ فسادپذیری لزوماً یک قاعده علّی مطلق نیست. در این میان، رسانه های بین المللی ازجمله رسانه های برون مرزی ایران، با کارکردهایی مانند نظارت و آموزش، می توانند با پرداخت هوشمندانه به حضور زنان در زیست سیاسی، ضمن مشروعیت بخشی به آنان در چرخه زیست سیاسی در جوامع هدف، اتهام تبعیض رسانه ای در عرصه جنسیت را از خود دور سازند.