مقالات
حوزه های تخصصی:
جریان تکفیر، مسیری انحرافی در جامعه اسلامی است که با ادعای تحقق و برپایی اسلام راستین با تعابیر متحجرانه و خشن از اسلام، دیگر مسلمانان را نفی می کند. سلفی گری، ظاهرگرایی، رد مرجعیت عقل و تکیه صرف بر نقلیات، مهم ترین پایه های نظری این تفکر هستند. این کار موجب شده است، دایره شمول شرک و کفر گسترش یابد و درصد زیادی از مسلمانان در محدوده کفّار قرار گیرند و قتل آنان واجب شود. در این میان، جریان داعش به عنوان یکی از مطرح ترین گروه های تکفیری توانسته است با حمایت های غرب و حکّام وهابی منطقه در عراق و سوریه ادعای خلافت اسلامی نماید. این گروه، شیعیان را به دلیل اعتقاد به مفاهیمی چون توسل، شفاعت و بزرگداشت مقام اولیای دین بیش از دیگر گروه های اسلامی مورد حمله قرار داده است. رجوع به آیات، روایات و متون مسلّم و مورد اتکای شیعه و سنی، راهکار اصلی برای رد شبهات و نشان دادن مسیر انحراف داعش از اسلام ناب است.
جریان شناسی گروه های تکفیری متحد داعش در اقصی نقاط جهان
حوزه های تخصصی:
گروه تکفیری داعش پس از جریان بیداری اسلامی در سال 2011 با تصرف بخش هایی از سوریه و عراق به طور جدی مطرح شد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت شبکه جهانی داعش است. یافته های پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می دهد شبکه جهانی متحدان داعش شامل گروه های تکفیری فعال در بخش هایی از برخی کشورهای خاورمیانه، آفریقا، آسیای مرکزی و جنوب آسیا و نیز، شبکه پیچیده ای از افراد و امارت های اسلامی انفرادی در کشورهایی است که از طریق مجازی– میدانی عمل می کنند. مجموعه این دو بخش در سراسر جهان، تهدیدی جدی برای امنیت بین المللی تلقی می شود. ماجراجویی شخصی، انگیزه مالی، بحران هویت، اهداف تجزیه طلبانه و عملیات نیابتی مهم ترین انگیزه پیوستن تکفیری ها به شبکه داعش است. می توان پیش بینی کرد، شبکه جهانی داعش حداقل در آینده تا کوتاه مدت فعال خواهد بود. در این رابطه، جمهوری اسلامی به دلیل موقعیت ویژه خود در هم جواری با جریان های تکفیری در منطقه و نیز به علت اشراف اطلاعاتی و بنیان های قوی امنیتی، از سوی جریان تکفیری داعش، تهدید نخواهد شد.
چالش های مهاجرت مسلمانان در اروپا
حوزه های تخصصی:
موج جدید مهاجرت به کشورهای اروپایی از زمان شکل گیری جنگ داخلی سوریه آغاز شد. اوج این بحران به اوایل سال 2015 بر می گردد، زمانی که کشورهای اروپایی شاهد سیل عظیمی از مهاجران و آوارگان جنگی بودند که عمدتاً از کشورهای بی ثبات خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، افغانستان و لیبی که درگیر جنگ داخلی تروریستی بودند، روانه اروپا شدند. به گونه ای که می توان گفت، همواره یک رابطه مستقیم بین نابسامانی های سیاسی- امنیتی در آسیا و آفریقا و گسترش روند مهاجرت به اروپا وجود داشته است. بحران مهاجرت در اروپا به ویژه از زمان یازده سپتامبر، وارد مرحله جدیدی شده است و ماهیت بحران از موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع امنیتی تغییر پیدا کرده است که این مسئله چالش های متعددی را پیش روی دولت های اروپایی قرار داده است. این روند با شکل گیری بحران داعش در سوریه و عراق و موج جدید مهاجرت به اروپا تشدید شده است. این مقاله، تلاش دارد تا نوع رویکرد کشورهای اروپایی نسبت به موج جدید مهاجرت مسلمانان را مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کشور های اروپایی در برخورد با موج نوین مهاجرت با چه چالش ها و معضلاتی مواجه هستند؟ و چه چالش ها و تهدیداتی فراروی مهاجران مسلمان در کشورهای اروپایی قرار دارد؟
بررسی علل تشدید روند اسلام ستیزی در تاجیکستان
حوزه های تخصصی:
تشدید اسلام ستیزی در تاجیکستان، اگرچه متأثر از تربیت کمونیستی حاکمان این کشور است، از عوامل خارجی مهمی نیز تأثیر پذیرفته است. نگرانی ها از محبوبیت روزافزون نهضت اسلامی تاجیکستان، تلاش دولت دوشنبه برای سوء استفاده از فضای مقابله با داعش و افراطی گری برای حذف نهضت اسلامی به عنوان یک گروه میانه رو اسلامی، نبود تمایل هیئت حاکمه تاجیکستان به جاری و ساری شدن اسلام اصیل در سبک زندگی مردم این کشور و تحرکات عربستان سعودی و وهابی ها، عوامل اصلی پدیده اسلام ستیزی در تاجیکستان است؛ اما سیاست روسیه در تاجیکستان نیز که از قرون هجدهم و نوزدهم، اسلام را مانع اصلی استیلای سیاسی و نظامی خود بر آسیای مرکزی می دید در تشدید اسلام ستیزی در تاجیکستان تأثیر دارد. این نگرش منفی روس ها به اسلام در آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، در زمان تزارها و نظام کمونیستی و دوره پساکمونیسم حفظ شده است. در دوره پساشوروی، روسیه تنها عامل خارجی تأثیرگذار در آسیای مرکزی نیست و عوامل خارجی دیگری نظیر سیاست های آمریکا، رژیم صهیونیستی و مراکز مالی و سیاسی هدایت کننده جریان های تکفیری در اسلام ستیزی در تاجیکستان نیز نقش مهمی دارند.
داعش در افغانستان؛ ماهیت، اهداف و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
گروه تروریستی داعش با دیدی جهان گرا، خواستار به اصطلاح حاکمیت خلافت اسلامی در گستره ای از خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب اروپا تا قفقاز، آسیای مرکزی و افغانستان و پاکستان و حتی بخش هایی از ایران و هند است. اگر داعش در سوریه و عراق به بن بست برسد، افغانستان بهترین مکان برای ادامه فعالیت این گروه محسوب می شود. هماهنگی سیاست های داعش با اهداف برخی از کشورهای منطقه و همچنین کارکرد این گروه در رقابت قدرت های جهانی، زمینه مناسبی برای نفوذ داعش در افغانستان به وجود آورده است. وجود تفکر تحریف شده جهادی در میان گروه های تروریستی افغانستان، ورود داعش به این کشور را تسهیل می کند. البته گروه های افراط گرای افغان با داعش بر سرِ تکفیر شیعیان اختلاف نظر دارند. دیگر اختلاف داعش و این گروه ها بر سر قدرت است. به نظر می رسد تهدید داعش برای کشورهای هم جوار افغانستان، کشورهای مذکور را برای مقابله با تهدید این گروه به تشکیل ائتلافی هرچند نانوشته ترغیب کند.
خشونت پلیس در جامعه آمریکا با تمرکز بر اقلیت-ها
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است با نگاهی اجمالی به تاریخ نژادپرستی در آمریکا به وقایع جامعه آمریکا که منجر به کشته شدن تعدادی از اقلیت های نژادی در این کشور توسط پلیس شده است، بپردازد و دلایل خشونت پلیس آمریکا، علیه اقلیت ها را ریشه یابی نماید. همچنین ابعاد مختلف خشونت-های پلیس علیه اقلیت های سیاه پوست، سرخ پوست، لاتین تبار، زرد پوست، مسلمان و یهودیت ضد صهیونیست به اجمال بررسی می گردد. نخست با بهره گیری از مطالعات اسنادی، مقالات و داده های موجود در مورد خشونت پلیس آمریکا علیه اقلیت ها فیش برداری و اطلاعاتی کلی از رفتار پلیس با سیاهان، لاتین تبارها و سرخ پوستان، زرد پوستان و مسلمانان و یهودیان ضد صهیونیسم گردآوری شده و سپس به اجمال دلایل عمده این خشونت ها بررسی شده است. خشونت پلیس آمریکا علیه اقلیت های این کشور و حتی مظنونان کودک و نوجوان گروه های اقلیت، نگرانی های زیادی در جامعه آمریکا به وجود آورده است. به نظر می رسد این مسئله سابقه در نژادپرستی ریشه داری دارد که از دیرباز در ایالات متحده آمریکا، حکمفرما بوده است. از سوی دیگر، خشونت به کار گرفته شده از سوی پلیس آمریکا (سبوعیت پلیسی)، بازتابی از خشونت نهادینه شده در جامعه این کشور است.
انگیزه ها، اهداف و تاکتیک های غرب از سیاه نمایی گسترده علیه اسلام و ایران و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی به دنبال پاسخ به این پرسش است که غرب از سیاه نمایی علیه اسلام و ایران چه انگیزه ها و اهدافی را دنبال و در این روند از چه تاکتیک هایی استفاده می کند؟ فرضیه مقاله بر این اصل استوار است که مهم ترین انگیزه ها و اهداف غرب از سیاه نمایی علیه اسلام و ایران (هر سه هراسی) از جمله تلاش برای منفور نشان دادن دین اسلام و مذهب تشیع، جلوگیری از گرایش روزافزون جوانان غربی به اسلام، منفعل نمودن ایران اسلامی در تحولات منطقه ای و جهانی، جلوگیری از گسترش نفوذ منطقه ای ایران اسلامی در خاورمیانه، فروش تسلیحات بیشتر به کشورهای منطقه و در نهایت به تسلیم واداشتن ایران است. بر اساس یافته های این پژوهش، مهم ترین دلایل غرب در پیگیری این پروژه، نیاز به دشمن است. همچنین منفور نشان دادن دین اسلام، حضور نظامی در منطقه و ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی، جلوگیری از الگو شدن ایران برای کشورهای منطقه و منفور نشان دادن مذهب تشیع، جلوگیری از نفوذ منطقه ای ایران و ایجاد ترتیبات امنیتی منطقه ای ضد ایران از جمله مهم ترین انگیزه های غرب است. غرب برای پیگیری این پروژه از تاکتیک های گوناگونی از قبیل استفاده ابزاری از تروریسم، جنگ رسانه ای، تلاش در ایجاد جهل درباره جهان اسلام، تلاش برای برتر نشان دادن تمدن و فرهنگ غربی، تحریک احساسات مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، فروش تسلیحات، استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و بسترسازی تنش های قومی- فرقه ای در مرزهای ایران سود می برد.
بررسی وجوه اشتراک مبانی فکری، اهداف و اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی و داعش
حوزه های تخصصی:
مطالعه کانون های بحرانی بیانگر آن است که بسیاری از آن ها، هدفمندانه ایجاد شده اند. از مصادیق عینی این کانون ها، رژیم صهیونیستی است. جنایات این رژیم تنها در قبال مسلمانان فلسطین نبوده بلکه پیروان تمام ادیان را نشانه گرفته و ادعای دینی آنان فقط یک بهانه و توجیه بوده است؛ اما جریان بیداری اسلامی از دسامبر سال 2010، صهیونیست ها را در ترس و انفعال عجیبی فرو برد. آنان برای مقابله با این وضعیت به کمک طراحان اروپایی و آمریکایی، درصدد تغییر جهت و محتوای انقلاب ها برآمده اند و تلاش کردند اختلافات شیعی- سنی را پر رنگ نمایند و گروه های تروریستی همچون داعش تأسیس کنند. نکته جالب توجه، اشتراک در افکار، رفتارها، رویه ها و مبانی دینی- عقیدتی رژیم صهیونیستی و داعش است که اتفاقی بودن این اشتراکات را غیر منطقی می نمایاند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای در پی شناخت اشتراکات داعش و رژیم صهیونیستی در مبانی فکری، اهداف و اقدامات تروریستی هستیم. سه سناریوی کشمکش، همکاری و تداوم اتحاد طبیعی برای این دو متغیر قابل اشاره است که با توجه به نشانه های موجود محتمل ترین سناریو، استمرار اتحاد طبیعی بین آنان است.
بررسی علل پیوستن جوانان اروپایی به داعش
حوزه های تخصصی:
علی رغم ادعای دولت های اروپایی مبنی بر مبارزه با تروریسم، تعداد زیادی از جوانان اروپایی به گروه تکفیری– تروریستی داعش پیوسته اند. هدف این مقاله بررسی و ارزیابی علل پیوستن جوانان اروپایی به داعش است. برای رسیدن به این هدف، از روش تحلیل اسنادی که از انواع روش های کیفی است و همچنین روش توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، مجموعه ای از عوامل نظیر بحران هویت و معنویت در غرب، افزایش جریان های راست گرا، فشارها و تبعیض های اجتماعی، انگیزه های مادی و فقر، نقش سرویس های امنیتی غربی، مشکلات روحی و روانی، آموزه های داعش به ویژه حول دو مفهوم جهاد و خلافت، انگیزه های دینی و تبلیغات فریبنده داعش از جمله عوامل پیوستن جوانان اروپایی به این گروه تروریستی است. مقاله حاضر نخست به بررسی توزیع جغرافیایی اعضای اروپایی داعش و ویژگی های هویتی آن ها پرداخته و سپس علل پیوستن جوانان اروپایی به داعش را تبیین کرده است.
بررسی ابزارها، تاکتیک ها و رویکردهای رسانه ای گروه تروریستی داعش
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، گروه های افراطی فراوانی در منطقه بروز و ظهور کرده ولی بی شک هیچ کدام از آن ها مانند گروه تروریستی و تکفیری داعش در فضای رسانه ای حضور نداشته اند. پروپاگاندای داعش نشان دهنده توجه سرکردگان این گروه به جریان سازی اجتماعی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. داعش در کنار عملیات میدانی خود با استفاده از فنون عملیات روانی، رسانه ای و جنگ نرم تلاش کرده است از خود تصویرسازی و نیرو جذب کند. آن چه در این مقاله به آن پرداخته شده، نخست ترسیم تصویری از امکانات رسانه ای و اهداف و رویکردهای هرکدام از مؤسسات تبلیغاتی داعش است. پس از آن ضمن بررسی فنون عملیات روانی و جنگ نرم، به تبیین تاکتیک های رسانه ای داعش با محور عملیات روانی پرداخته می-شود. در انتها نیز سناریوهای مختلف از رفتار رسانه ای داعش بیان شده است.
ویروس ابولا و منافع تجاری، نظامی و سیاسی آمریکا
حوزه های تخصصی:
بعد از شیوع ویروس مرگبار ابولا در گینه بیسائو و تسری آن به سایر کشورهای آفریقایی دارای ذخایر طبیعی فراوان، دو دیدگاه عمده در خصوص چرایی و چگونگی انتشار آن بین پژوهشگران شکل گرفت. نگاه اول، این ویروس را ناشی از شرایط زیست محیطی در آفریقا تلقی می کند، ولی نگاه دوم آن را در مقوله «بیوتروریسم» بررسی می کند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، شواهد و مستندات موجود و قابل اتکا دو دیدگاه مذکور را بررسی می کند. نتایج، بیانگر آن است که ظن غالب در انتشار ویروس ابولا و طولانی شدن مهار آن، بهره برداری هدفمند آمریکا از آن در راستای منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی خودش است. به نظر می رسد واشنگتن به بهانه مبارزه با ابولا درصدد افزایش حضور نظامی و سیاسی خود در قاره آفریقا و جلوگیری از حضور گسترده تر رقبای خود مانند چین در معادن، صنایع و کشاورزی این کشورها است. به گفته متخصصان بیماری های میکروبی، ایالات متحده با تبلیغات معکوس، این موضوع را پوشانده است که ویروس هولناک ابولا محصول مهندسی زیستی در آزمایشگاه های آمریکا بوده است. در نهایت، با به تعویق انداختن تأمین بودجه و امدادرسانی های پزشکی، نیروهای نظامی خود را تحت پوشش کمک به جلوگیری از انتشار ابولا و حفظ صلح در غرب آفریقا، در این منطقه مستقر کرد تا پایگاه های نظامی و سیاسی خود را گسترش داده و مبادلات تجاری آفریقا را به انحصار خود درآورد.