پژوهشنامه رسانه بین الملل
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان 1399 شماره 5 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در تاریخ چهاردهم دی 1398 (3 ژانویه 2020)، سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران، مهندس ابومهدی المهندس معاون الحشد الشعبی و کاروان همراه آنها، مورد حمله موشکی و ترور هدفمند ارتش آمریکا قرار گرفت. با توجه به اینکه ترورِ هدفمند شهید سپهبد سلیمانی، به عنوان فرمانده ارشد نظامی یک کشور در خاک کشور دیگر از سوی کشوری ثالث، نمونه بارز تروریسم دولتی محسوب می شود، بر این اساس، سؤال مقاله این است که ترور این فرمانده ارشد نظامی ایران و جبهه مقاومت، از منظر قواعد حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه چه وضعیتی دارد؟ برای رسیدن به پاسخ، پژوهش با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و در چارچوب حقوق بین الملل بشردوستانه با گردآوری مدارک معتبر و موثق به طریق اسنادی و کتابخانه ای و مراجعه به مطالب منتشر شده در اندیشکده های معتبر بین المللی، به بررسی مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اقدام آمریکایی ها در ترور فرمانده نظامی ایران و همراهانش، در تضاد عینی با منشور ملل متحد، ناقض بدیهی ترین اصول و قواعد حقوق بین الملل ازجمله اصول عدم مداخله، اصل حاکمیت دولت ها، اصل منع توسل به زور، اصل عدم تجاوز و اصل مصونیت نمایندگان دولت ها و در نهایت به عنوان جلوه ای از تروریسم دولتی و جنگ تجاوزکارانه علیه دو کشور ایران و عراق قلمداد می شود. در این میان، نهادهای حقوق بشری، سازمان ملل، اندیشکده های بین المللی و معتبر جهانی نیز اقدام دولت آمریکا را تجاوزکارانه، جنایت آشکار و نقض جدی حقوق بین الملل دانسته اند.
مقایسه فضای ارتباطات سیاسی و رسانه ای دوران جنگ سرد و عصر کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم، بشر با دو دوره متفاوت روبرو بوده است که ویژگی های خاص خود را دارد؛ دوران جنگ سرد و عصر کنونی که از آن با عناوین مختلف ازجمله عصر جهانی شدن یا جهانی سازی یاد می شود. در این مطالعه که با هدف شناخت پیش فرض های هر دو دوره و به روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای و با بهره گیری از برخی منابع مرتبط انجام شده، دو سؤال مورد بررسی قرار گرفته؛ فضای ارتباطی در دو مقطع مورد نظر چه مفروضاتی دارد و نقش رسانه ها در دیپلماسی و دستیابی کشورها به اهداف جهانی چه بوده است؟ برخی از مهمترین یافته های این مطالعه عبارتند از: «مشخصه اصلی آن دوران، ایدئولوژیک بودن فضای رقابت است و دولت ها به زبان سمبلیک با یکدیگر همکاری، رقابت یا ستیز داشتند، این همکاری یا ستیز موجب اتحادها و ائتلاف های بین المللی در هر دو بلوک شرق و غرب شد. اما در عصر کنونی، سمبل های گذشته، مانند یکپارچگی، کارکرد خود را از دست داد و جهان با جهش عظیمی در عرصه های مختلف، ازجمله ارتباطات روبرو شده است. کارکرد و نقش بسیاری از سازمان ها و نهادها همچون رسانه ها، دگرگون شد و معنایی جدید یافت و شاهد تحقق نظریه دهکده جهانی مک لوهان شدیم. آنچه در عرصه ارتباطات و جریان رسانه ای رخ داد، حتی نظام دیپلماسی را نیز دگرگون کرد».
ابعاد جرایم جنگی آمریکا در افغانستان و امکان سنجی تعقیب آن در دیوان بین المللی کیفری (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد نیروی نظامی و کارکنان سازمان سیای ایالات متحده در افغانستان از منظر حقوق بین الملل کیفری؛ قابل تحقیق، تعقیب و محاکمه است. بنابراین بررسی مؤلفه های جرایم جنگی با مطالعه موردی وضعیت افغانستان در اساسنامه دیوان بین المللی کیفری از اهداف و موضوع این نوشتار است تا به سؤال های مرتبط پاسخ داده شود. سؤال اول این که تعقیب جرایم جنگی نیروی نظامی و کارکنان سیای ایالات متحده متکی بر چه مؤلفه ها و ضمانت اجراهایی است؟ سؤال دوم این که رسالت رسانه های برون مرزی در فراهم کردن زمینه تعقیب عوامل اصلی جنایات جنگی در افغانستان چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که کشتار، حبس، شکنجه و خشونت های جنسی علیه غیرنظامیان تنها بخشی از جرایم جنگی قابل تعقیب آمریکا در دیوان بین المللی کیفری است. این اتهامات، متکی به آموزه های حقوق بین الملل بشردوستانه و مقررات کنوانسیون های چهارگانه ژنو و پروتکل های الحاقی آن هستند که ضمانت اجرای آن در اساسنامه دیوان بین المللی کیفری متجلی است. عملکرد نیروی نظامی و کارکنان سازمان سیای آمریکا در وضعیت افغانستان، جلوه ای از اعمال سیاست های رسمی دولت ایالات متحده بوده است که مسئولیت اصلی آن متوجه مقامات ارشد و فرماندهان نظامی آن می باشد. از این حیث، رویکرد فعلی دادستان دیوان بین المللی کیفری در تحقیقات مقدماتی، دیرهنگام و محدود به تعقیب حداقل جرایم و منتسب به مقامات پایین رتبه است که مقبولیت ندارد. رسالت رسانه های برون مرزی در این حوزه از جمع آوری، تحلیل و پخش مستندات وقوع جرایم جنگی در افغانستان تا برقراری ارتباط مستقیم میان آن با سیاست های رسمی دولت ایالات متحده و دخیل بودن مقامات ارشد آن گسترده است.
امکان سنجی راه اندازی تلویزیون اینترنتی ژاپنی برون مرزی صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف امکان سنجی راه اندازی تلویزیون اینترنتی ژاپنی برون مرزی نگاشته شده است. برای این منظور ابتدا، 24 عامل اولیه از طریق مطالعه ادبیات پژوهش به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر راه اندازی تلویزیون اینترنتی ژاپنی در برون مرزی صدا و سیما مشخص و سپس با استفاده از تکنیک دلفی فازی بر مبنای نظرات 10 نفر از صاحب نظران و خبرگان حوزه رسانه های برون مرزی و کشور ژاپن، تعداد 11 عامل از میان 24 عامل اولیه به عنوان مهمترین عوامل برای مطالعه امکان سنجی تلویزیون اینترنتی رادیو ژاپنی تعیین شد. در گام بعدی، کارشناسان به هر یک از عوامل مورد مطالعه بر اساس سطح آمادگی معاونت برون مرزی با استفاده از طیف لیکرت 5 تایی امتیاز داده اند و در نهایت برآیند نظرات ایشان بر روی نمودار عنکبوتی (نمودار رادار) مدل شده است. بنا بر نتایج به دست آمده بیشترین سطح آمادگی کنونی معاونت برون مرزی مربوط به ایجاد کانال ارتباطی با مخاطبان به منظور جمع آوری نظرات ایشان، در دسترس بودن پلی لیست (فهرست) برنامه ها برای عموم و استفاده از ویدیوها و تصاویر حرفه ای بوده و کمترین سطح آمادگی مربوط به گویندگان حرفه ای، مخاطب شناسی و توجه به نیازهای مخاطب در تولید برنامه ها است.
جنبش جهانی تحریم اسرائیل؛ ماهیت، اهداف، دستاوردها و ارائه راهبردهای تبلیغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش بی دی اس، با هدف فشار اقتصادی و سیاسی بر رژیم صهیونیستی و در راستای اهداف ضد نژادپرستانه، آزادی خواهانه و بشردوستانه برای مردم فلسطین در 9 جولای 2005 پایه گذاری شد. در مقاله پیش رو تلاش شده تا با بهره گیری از «نظریه هنجاری» و «جنبش های اجتماعی»، این جنبش معرفی و اهداف، کارکردها و دستاوردهای آن تبیین شود. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علی رغم تلاش رژیم اسرائیل و حامیانش مبنی بر معرفی بی دی اس به عنوان جنبشی ضدیهود و خواستار محو رژیم صهیونیستی، بی دی اس در قالب رویکرد حقوقی، مدنی و غیرمسلحانه توانسته از طریق ارتباط با اتحادیه های اقتصادی، مراکز دانشگاهی، انجمن های دانشجویی، مراکز مذهبی و جنبش های برابری خواه در سراسر جهان، عملکرد ضدحقوق بشری رژیم اشغالگر را منعکس کند. این جنبش مدنی از کشورها به عنوان واحدهای سیاسی مستقل و همچنین سازمان های مردم نهاد خواسته تا رژیم صهیونیستی را به دلیل عملکرد ضد حقوق بشری در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی تحریم کنند. افراد مشهوری در عرصه های سیاسی، دینی، علمی و هنری از این جنبش حمایت کرده اند. بر این اساس، پیشنهاد می شود ابعاد مختلف این جنبش در قالب برنامه های متنوعی مانند گزارش های خبری، مستند و برنامه های میزگردی در شبکه های برون مرزی از جمله پرس تی وی و العالم هر چه بیشتر تبیین شود.
رقابت های روسیه با ناتو و آمریکا در دریای سیاه و پیشنهادهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه ژئوپولیتیک دریای سیاه در سال های اخیر، به کانون مهم رقابت میان روسیه با اعضای ناتو به ویژه آمریکا تبدیل شده است که واکاوی ابعاد مختلف این رقابت حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی پیامدهای حاصل از این رقابت ها در دریای سیاه است که به روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریات «سازه انگاری» و «نظم جهانی» انجام شده است. یافته ها نشان می دهد حمایت غرب و آمریکا از انقلاب های رنگین در گرجستان و اوکراین، دعوت از آن ها برای پیوستن به ناتو، پذیرش عضویت کشورهای شرق اروپا در این سازمان در کنار ماجراجویی های نظامی موجب شده تا روسیه با درک تهدیدهای امنیتی از ناحیه ناتو و آمریکا، حضور نظامی خود را در این پهنه آبی استراتژیک تقویت کند. حمایت مسکو از اعلام استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا در پی جنگ با گرجستان در سال 2008، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه در سال 2014 و استقرار سامانه های موشکی در کالینینگراد از جمله اقدامات بازدارنده مسکو در حوزه دریای سیاه است. در مجموع می توان گفت رقابت روسیه با ناتو و آمریکا در دریای سیاه بیشترین تأثیر را از حیث تشدید مسابقات تسلیحاتی به دنبال داشته و این حوزه استراتژیک را به بستری بالقوه برای مناقشات بیشتر در آینده تبدیل کرده است.
بازنمایی رسانه ای همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه در روزنامه های اصلاح طلب: مطالعه موردی روزنامه «شرق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوریه از ژانویه 2011 درگیر جنگ با اعضا و حامیان تروریسم تکفیری شد. نحوه پرداخت رسانه ای به همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه، حائز اهمیت ویژه برای مخاطبان و کنشگران مدنی و غیرمدنی در ایران و خارج از ایران است. بر این اساس، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که روزنامه شرق به عنوان یک رسانه اصلاح طلب چگونه به بازنمایی همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه می پردازد؟ روش به کار گرفته شده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است و انتخاب داده ها به شیوه هدفمند انجام گرفته است. بر این اساس 22 داده شامل 10 متن مصاحبه، 9 تحلیل و 3 گزارش منتشر شده در روزنامه شرق در رابطه با همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه، در بازه زمانی 2019-2015 انتخاب شد. سپس جملات کلیدی این 22 داده در قالب 15 مقوله نهایی دسته بندی شدند که 10 مقوله نشانگر دید منفی و 5 مقوله نشانگر دید محتاطانه روزنامه شرق به همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه است. نتیجه مقاله حاکی از آن است که روزنامه شرق بر اعتماد نکردن به روسیه تأکید می کند. بنابراین در مجموع می توان گفت که این رسانه نوشتاری تحت تأثیر گرایش اصلاح طلبی، نگاهی مثبت به همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه ندارد و این موضوع را به حافظه تلخ تاریخی ایران از روسیه ارتباط می دهد.
تحلیلی بر تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن از منظر حقوق بشردوستانه اسلامی و ارائه رویکردهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی تجاوز نظامی به یمن را به شکل حملات هوایی و سپس به صورت همه جانبه تحت عنوان عملیات «طوفان قاطعیت» در 25 مارس 2015 آغاز نمود و جهان اسلام را درگیر این موضوع کرد.حقوق بشردوستانه اسلامی همواره تلاش داشته است که به هنگام وقوع جنگ های خونین با الزام فرماندهان و سربازان مسلمان به رعایت رفتار انسانی و اجرای دستورات دینی، آثار و لطمات جنگ را به حداقل کاهش دهد. این قواعد در مخاصمه مسلحانه عربستان سعودی علیه یمن به عنوان دو کشور اسلامی نه تنها قابلیت اعمال دارد، بلکه به عنوان یک تکلیف اسلامی برای آنها لازم الاجرا است. بر این اساس، مسئله این مقاله درباره جایگاه قواعد حقوق بشردوستانه اسلامی در حمله عربستان سعودی به یمن شکل گرفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و تکنیک جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی بوده است. نتایج پژوهش، نقض مکرر حقوق بشردوستانه اسلامی توسط دولت ریاض و ائتلاف سعودی در جنگ علیه یمن را به اثبات می رساند. پیشنهاد می شود رسانه های برون مرزی صداوسیما، برای تبدیل این موضوع به یک مطالبه شرعی و اسلامی برای جهان اسلام، بیشتر از قبل، ویژه برنامه هایی را در این خصوص تولید و پخش کنند.
چالش های روابط ترکیه و آمریکا در دوره ترامپ و ارائه رویکردهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ترکیه و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ دستخوش تغییرهایی شده که زمینه را برای ایجاد بحران هایی در روابط دو کشور فراهم نموده است. این مقاله در چارچوب نظریه نوواقع گرایی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بحران ها و چالش های موجود در روابط دو کشور در دوره ترامپ و تأثیر این موانع بر روابط آنکارا- واشنگتن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد چالش های روابط دو کشور در دوره مورد مطالعه را می توان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی صورت بندی و تبیین کرد. موضوعاتی از قبیل بانک خلق، پرونده قتل خاشقچی، محاکمه برانسون، خرید موشک اس- 400 توسط ترکیه، نقش آمریکا در کودتای 15 جولای 2016، گسترش احساسات ضدآمریکایی در ترکیه و ویژگی های روانی و شخصیتی ترامپ و اردوغان در سطح داخلی، بحران سوریه و موضوع معامله قرن در سطح منطقه ای، و همگرایی ترکیه با ایران و روسیه، و مبارزه با داعش در سطح بین المللی از جمله مهمترین اختلافات دو کشور محسوب می شوند. البته در مجموع با توجه به ماهیت روابط ترکیه و آمریکا و منافع مشترک آنها، به نظر می رسد این قبیل اختلافات نمی تواند حتی در کوتاه مدت موجب قطع روابط این دو موجودیت سیاسی گردد.
تحلیل بازنمایی سیل بهار 2019 در ایران در رسانه های بیگانه عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مواقع بحرانی، نیاز به کسب اطلاع و آگاهی از شرایط محیطی بیش از پیش برای مخاطبان افزایش می یابد. با توجه به وقوع سیل در بهار 2019، رسانه های مختلفی از این بستر برای جهت دهی به افکار عمومی استفاده کردند. این پژوهش تلاش دارد تا با رویکرد دیپلماسی عمومی، به بررسی تلاش های رسانه های عربی بیگانه در منطقه جنوب غرب آسیا که بر مخاطب عرب زبان ایرانی متمرکز هستند، بپردازد. برای تحقق این هدف، محققان تمامی گزارش های خبری منتشر شده در شش رسانه عرب زبان (ازجمله الشرق الاوسط، العربیه و (به اصطلاح) الاحوازنا و الاحواز تی وی)، را در بازه 17 فوریه تا 30 آوریل 2019 (در مجموع 108 گزارش خبری)، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفیِ استقرائی، بررسی کردند. نتایج این پژوهش در قالب چهار مقوله کلی تقسیم بندی شد: «برانگیختن شکاف قومیتی، برانگیختن شکاف مذهبی، القای خدشه به استقلال و امنیت ملی و اعتبارزدایی از عملکرد حاکمیت در مواجهه با بحران سیل». در مجموع می توان اینگونه تحلیل کرد که تلاش و هدف این رسانه ها مشروعیت زدایی از نظام جمهوری اسلامی ایران است. همچنین این پژوهش نشان داد رسانه های مذکور با رویکرد دیپلماسی عمومی به دنبال ترغیب مخاطبان به مواجهه سخت با نظام حاکم بر ایران هستند.
سیاست گذاری امنیتی آمریکا در مدیریت بحران های منطقه ای (2015-1991) و ارائه رویکردهای رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت مدیریت بحران در زمره ابزارهای سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود که به منظور تأمین منافع ملی و ارز ش های بنیادین این کشور در حوزه های ژئوپلیتیک منطقه ای استفاده می شوند. بر این اساس، نوشتار حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی بوده است که ایالات متحده آمریکا در سیاست گذاری امنیتی خود در مدیریت بحران های منطقه ای دوره پسا جنگ سرد از چه منطق و رهیافت هایی بهره گرفته است؟ و هدف از کاربست آنها چه بوده است؟ برای پاسخگویی به این پرسش از «نظریه آشوب» و روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که الگوی مدیریت بحران آمریکا در برخورد با تحولات و پویش های منطقه ای را می توان تابعی از روند کلی مدیریت بحران در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا دانست. ایالات متحده به منظور تحکیم سلطه هژمونیک بر محیط های امنیتی منطقه ای، از سازوکارهای متنوعی استفاده می کند. در این ارتباط می توان به اهرم هایی نظیر حمله پیش دستانه، جنگ های نیابتی، ائتلاف با ناتو و بازیگران منطقه ای و موازنه گرایی اشاره داشت. آمریکا برای کنترل کنشگری ایران و محدودسازی سیاست های منطقه ای آن در غرب آسیا نیز از راهبرد آشوب آفرینی با کمک متحدان منطقه ای خود مانند عربستان سعودی بهره می گیرد.
تحلیل وضعیت «اکوسیستم ارتباطی» عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عراق یکی از کشورهای در حال توسعه و تأثیرگذار در غرب آسیا است. با توجه به شرایط ژئوپلتیکی این کشور در حال گذار، فضای رسانه ای و ارتباطی ویژه ای در آن به وجود آمده است. این مقاله با هدف تحلیل «اکوسیستم ارتباطی» کشور عراق نگاشته شده و در پی تبیین سه ضلع اکوسیستم ارتباطی یعنی «وضعیت توسعه فناوری ارتباطی در عراق»، «تناسب هنجارهای ارتباطی عراق با یک دولت کارآمد» و «پیام های توده شده در این کشور» است. این مقاله بر اساس نظریه اکوسیستم ارتباطی و با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. طبق یافته های این نوشتار، سپهر رسانه ای عراق علیرغم ظرفیت های ژئوپلتیکی مناسب این کشور، نتوانسته است کارکردهای قابل قبولی از خود ارائه دهد. بر اساس آمار، فناوری ارتباطی در این کشور توسعه چشمگیری نداشته است، هنجارهای ارتباطی و رسانه ای، متناسب با یک حکمرانی کارآمد نبوده و پیام های انبوه شده اسلامی علیرغم ظرفیت های دینی ویژه این کشور، به دلیل شکاف های مذهبی و قومیتی، اندک محسوب می شود. در مجموع می توان گفت عراق در ابتدای مسیر تحقق اکوسیستم ارتباطی مطلوب خود قرار دارد.