مقالات
حوزه های تخصصی:
عجایب المخلوقات قزوینی کتابی بسیار جامع و کامل است در حوزه معرفی موجودات عجیب و غریب و ماورایی که نام این موجودات در مذاهبی همچون مسبحیت و، اسلام در قالب داستان ها و رهنمودهای عرفانی اورده شده است. عجایب المخلوقات قزوینی به باورها و داستان های مذهبی که در گذشته توسط پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) گفته شده است را به صورت تصویری ارائه داده است. یکی از این باورهای اشاره شده در این کتاب، وجود و نقش فرشتگان و جایگاه آنان در طبقات آسمان است. در این مقاله به بررسی شیوه تصویرپردازی سه فرشته اعظم خداوند، اسرافیل، جبرئیل و میکائیل در سه نسخه از کتاب های عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات قزوینی می پردازیم. این سه نسخه شامل: نسخه کتابخانه فرانسه،463، نسخه کتابخانه ملی 46-3343 و نسخه چاپ سنگی طهران، 1283می باشد. سه نسخه مذکور در دوره های مختلفی به تصویر کشیده شده اند و شامل باز تعریف های جدیدی در مورد این سه فرشته می باشند. روش تحقیقی به صورت توصیفی -تطبیقی انجام گرفته است. می توان مشاهده کرد در تصویرپردازی فرشتگان مدل انسانی برای آن ها قائل شده اند.
مطالعه و تحلیل تزیینات معماری مسکونی اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر عصر صفویه تا اوایل دوره پهلوی شهر مهاباد رشد و توسعه بسیاری یافت و به مرکز بخشی از کُردستان ایران بنام مُکریان تبدیل گشت. در حال حاضر بیشترین آثار تاریخی باقی مانده از دوره قاجاریه و پهلوی مهاباد را بناهای مسکونی اشخاص متنفذ شهر تشکیل می دهد. در بسیاری از این ابنیه که متعلق به طبقات مرفه شهر بوده اند، تزیینات بسیار متنوعی به کار رفته، از این روی هدف اصلی مقاله حاضر پرداختن به ویژگی ها و انواع تزیینات به کار رفته در بناهای مسکونی ادوار مزبور در این شهر است. در نیل به این هدف پاسخ به پرسش هایی در خصوص سبک های هنری و الگوهای مؤثر بر فرم یابی این تزیینات ضرورت می یابد. از آنجائیکه تاکنون در ارتباط با تزیینات و سبک معماری بناهای مهاباد هیچ گونه پژوهش منسجمی صورت نگرفته است، لذا مطالعه آن ها می تواند درک وسیع تری از تلاش هنرمندان این منطقه در ایجاد سکونتگاه های مطبوع به دست دهد. در نتیجه پژوهش حاضر مشخص گردید که بیشترین عناصر تزیینی بر نمای بناهای اشخاص مرفه نقش بسته و به دلیل شرایط جغرافیایی منطقه بسیاری از تزیینات این ابنیه با مصالح آجر و سنگ به اجرا درآمده است. اگرچه طرح های تزیینی مورد استفاده به آنچه در شهرهایی مانند سنندج به اجرا درآمده شباهت دارد، لیکن در اجرای آن ها از هنرمندان بومی منطقه مُکری استفاده شده است.
مطالعه تحلیلی نقوش گیاهی بر آبگینه در سده پنجم و ششم هجری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان طایفه ای از ترکمانان غز بودند که پایان حکومت آن ها به دست خوارزمشاهیان انجام گرفت. آثار این دوره از شاهکارهایِ هنر دوران اسلامی محسوب می شود، از جمله این آثار هنرِ آبگینه می باشد که شیوه تزیین و ساخت آن ها، این هنر را در جایگاه ویژه ای قرار داده است. در تزئین این آثار، از نقوش هندسی، حیوانی، نوشتاری، انسانی و گیاهی استفاده شده است. هدف از پژوهش پیش رو، تمرکز بر شناساییِ نقوش گیاهی این دوره و مشخّص شدن پرکاربردترین نقش گیاهی مورد استفاده است. از این رو، پژوهش حاضر در پیِ پاسخ به دو پرسش می باشد؛ الف. نقوش گیاهی مورد استفاده بر آبگینه سلجوقیان کدامند؟ ب. پرکاربردترین نقش گیاهی در این دوره چیست؟ این پژوهش به روش تاریخی، با رویکردی توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای به سرانجام رسیده است. در این مقاله در مجموع 54 اثر به عنوان جامعه پژوهش تعریف گردیده که از این میان تعداد 42 آبگینه به روش نمونه گیری قضاوتی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که نقوش گیاهی بکار رفته بر روی آبگینه سلجوقیان شامل نقش: گل، اسلیمی، میوه، برگ، غنچه، پیچک و قرارگیری نقوش گیاهی در کنار نقوش هندسی، حیوانی و نوشتاری می باشند. همچنین مشخّص گردید که بیشترین نقش گیاهی مورد استفاده، نقش گل ها می باشند که با شکل های متنوع اجرا شده است. علاوه بر این بیشترین رنگ مورد استفاده در تزیین آبگینه ها، رنگ سبز با طیف های متنوع و در بخش شیوه اجرا و ابزار تزیینات، بیشترین شیوه اجرا استفاده از روش دمیده در قالب بوده است.
مقایسه تطبیقی – تحلیلی نقش سفالینه بر دیوارنگاره های دوره صفویه با سفال های این دوره با تمرکز بر نقوش کاخ چهلستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری به تعبیر زبان بصری و گویای واقعیت هایی است که در هر دوره، متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و فضای حاکم بر جامعه، دستخوش تغییر و تحولات چشمگیری گشته است. دراین بین هنر دیوارنگاری بستری مناسب برای شرح و بسط این تحولات است. این پژوهش باهدف تحلیل نقش، فرم و جایگاه سفالینه در دیوارنگاره های دوره صفوی و مطالعه تطبیقی آنها با سفال های این دوره با تمرکز بر نقوش دیوارنگاره های کاخ چهلستون انجام شده است. کاخ چهلستون اصفهان که در زمان سلطنت شاه عباس اول و دوم ساخته شده، همواره به عنوان یکی از مهم ترین آثار تاریخی و فرهنگی صفویه موردتوجه قرارگرفته است. دیوارنگاره های کاخ، حاکی از فرهنگ و تفکر شاهان و چه بسا مردمان آن زمان (عهد صفویه) بوده و درواقع سندی گویا در بیان این دوره است. مهم ترین پرسش این مقاله عبارت است از این که دلایل استفاده از نقش سفالینه های دوره صفوی در دیوارنگاری های این دوره با تکیه بر نقش های کاخ چهلستون اصفهان چه بوده و ارتباط آن با سفالینه های دوره صفوی چگونه قابل واکاوی است؟ داده ها به روش های میدانی و اسنادی گردآوری و با شیوه توصیفی- تحلیلی پردازش و تحلیل شده اند. بر این اساس، پس از دسته بندی و گونه شناسی فرم های سفال در دوره صفویه، با نمونه های موجود در دیوارنگاری های کاخ چهلستون دوره صفویه به صورت مقایسه تطبیقی ارزیابی شده است. نتایج اولیه به دست آمده از این تحقیق نشان داد که دلیل استفاده از نقش و فرم ظروف سفالینه در دیوارنگاری دوره صفویه بر پایه کاربرد تشریفاتی است.
بررسی الگوهای تزیینی و روند آرایه های معماری بناهای دشت برخوار در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت برخوار به همراه کوهپایه های مجاور در گذشته تشکیل دهنده ناحیه ای فرهنگی- جغرافیایی به نام رستاق برخوار بوده است. وجود بناهای متعدد و متنوعی که به دوره های مختلف اسلامی تعلق دارند در کنار جنبه های بومی و روستایی این بناها، شرایط مناسبی را به منظور ترسیم سیمای کلی آرایه های معماری یک منطقه به عنوان یک واحد جغرافیایی- فرهنگی مجزا به وجود آورده است. بر همین اساس و با توجه به مواردی همچون تخریب بسیاری از بناها و آرایه های معماری منطقه بعد از بررسی های نگارنده و همچنین معرفی برخی نمونه های جدید و ناشناخته، در پژوهش حاضر آرایه های معماری بناهای دشت برخوار مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. به منظور نیل بدین مقصود پژوهش پیش روی به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس نتایج حاصل از بررسی های میدانی و مقایسه ای تطبیقی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، آرایه های معماری بناهای منطقه از قرون متقدم تا قرون متاخر اسلامی از تکنیک های تزیینی متنوع و تداوم و استمرار برخوردار بوده است. این آرایه ها شامل آرایه های گچی، کاشی، آجری، گلی، چوبی، سنگی، آهکی، دیوارنگاره و نقاشی روی چوب بوده و در بناهایی همچون مساجد، مقابر، تکایا، مناره ها، مدارس، کاروانسراها، قلاع، منازل، کبوترخانه ها، حمام ها، باغات، یخچال ها، آسیاب ها و کاخ ها به کار رفته است. از میان تکنیک های تزیینی، آرایه های گچی بیش ترین میزان کاربرد و تنوع تکنیکی را نشان می دهد. تزیینات شاخص و پرکار، عمدتا به بناهای مذهبی و بناهای دارای کاربری فرا منطقه ای و عام المنفعه همچون کاروانسراها اختصاص داشته و دیگر بناها با کاربری محلی و خصوصی از تزیینات ساده و کم کار بهره مند بوده است. با توجه به کثرت و تنوع آثار دوره قاجاری، تنوع و تعدد تکنیک های تزیینی دوره مذکور به نسبت دیگر دوره ها، کمیت بالایی را نشان می دهد.
بررسی و تحلیلی بر نقوش تزیینی سنگ قبور شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای آشنایی با یک جامعه، شناخت فرهنگ، روابط انسانی، ریشه های فرهنگی، روحیات و آداب، رسوم و سنن یک ملت ضروری است. برای رسیدن به این مقصود، مراجعه به میراث هنری عوام که از تجربه های جمعی و زندگی واقعی سازندگان آن به ثمر می نشیند، بسیار کارآمد و راهگشا خواهد بود. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مردم شناسی فرهنگی یا قوم نگاری، تزیینات سنگ قبور شهرستان دره شهر با اهداف شناسایی سبک هنری آنها و کشف لایه های پنهان سنت های مادی و رفتاری ساکنان گذشته این منطقه مورد مطالعه قرار می گیرند. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از؛ 1: سبک هنری اجرای نقوش تزیینی سنگ قبور شهرستان دره شهر چیست؟ 2: سنت های مادی و رفتاری ساکنان گذشته شهرستان دره شهر چه بوده است؟ برآیند پژوهش نشان می دهد که سبک هنری اجرای نقوش تزیینی سنگ قبور شهرستان دره شهر، سبک هنری عوام یا واقع گرا است و بر اساس همین سبک که وابسته به پیکره های اجتماعی آن جامعه و برخواسته از واقعیات زندگی است، سنت های مادی این شهرستان شامل ابزارآلات مادی آنها چون؛ تفنگ، خنجر، شانه های یک طرفه و دوطرفه، شانه قالیبافی، دار قالی، قلیان، مهر و تسبیح، آفتابه، قیچی و حیواناتی چون اسب، بز و سگ و سنت های رفتاری آنان نیز انجام اموری چون شکار، گله داری، مبارزه با نیروهای طبیعت، میهمانداری، رقص آیینی، قالیبافی و عمل به اصول دینی است که می بایست هر فرد ایلی و عشایری منطقه متناسب با جنسیت خود و برای کسب وجه اجتماعی، خود را به این داشته های مادی و رفتاری توانمند سازد.
بررسی الگوهای ساختاری فرم/ نقش ترنج در منسوجات دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر طلایی هنر- صنعت پارچه بافی در ایران را به جرات می توان قرون16 - 17م./ 10 - 11ه.ق. دانست. پارچه های بافته شده در این دوران به لحاظ زیبایی های بصری، ترکیب بندی، نقوش، رنگ و فن بافت مایه ی مباهات هنر این دوران بوده که با تنوع و گوناگونی بسیار به اجرا درآمده است. یکی از این ترکیب بندی های متنوع که به دفعات در ساختار پارچه های این عصر مشاهده می شود، کاربرد فرم/نقش ترنج گونه ای است که با نقوش گیاهی، جانوری و انسانی آراسته شده است. مطالعات انجام شده نشان از کاربرد فراوان این فرم/ نقش در منسوجات داشته است، که نشان می دهد ترنج یکی از نقوش پرکاربرد این دوران است. با توجه به توضیحات فوق؛ هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوهای ساختاری نقش/فرم ترنج بر روی منسوجات صفوی است. در این راستا سوالی که مطرح است: در تزیین منسوجات دوره صفوی فرم/ نقش ترنج از چه تنوع ساختاری برخوردار است و جایگاه این فرم/ نقش در ترکیب بندی این پارچه ها چیست؟ برای یافتن پاسخ به این سوال 16 نمونه پارچه های موجود در کتب و موزه های هنری از دوره صفوی انتخاب و سپس ویژگی های ساختاری (ترکیب بندی ، نقوش و...) آن ها بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، بر مبنای هدف بنیادی و بر مبنای ماهیت تاریخی است. گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و اینترنتی و تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که فرم/ نقش ترنج که به صورت تکرار شونده در منسوجات مشاهده می شود، گاه به صورت آشکار و گاه به صورت الگوی هندسی پنهان1، در اکثر پارچه های دوره صفوی وجود دارد. این ساختار از نظام قرینگی تبعیت کرده و ترکیب بندی های منظم و جدیدی در متن اثر را نشان می دهد که عمدتاً طرح های واگیره ای (به صورت حمیل دار2وبدون حمیل)، به روش انتقالی و به صورت (1 )/4و (1 )/2 بوده است.
تطبیق مضامین نقوش تزیینی در دیوارنگاره های حمام مهدی قلی خان مشهد و سه پارچه قلمکار دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقوش تزئینی در معماری و منسوجات عصر قاجار منعکسکننده آراء هنرمندان عصر بوده است. تغییرات نقشپردازی بنابر زیباشناسی زمانه و میزان آرمانگرایی هنرمندان متفاوت است. اهداف اصلی پژوهش، بررسی مضامین نقوش تزئینی در معماری و منسوجات قجری و تبیین آراء هنرمندان ایرانی در اجرای تصویرنگاری در هنر عصر قاجار است. پرسش اساسی این نوشتار، کیفیت مضامین عاشقانه و حماسی نقوش تزئینی در معماری حمام مهدیقلیخان و سه پارچه قلمکار و خوانش محتوایی آنها است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی با رویکرد تاریخی و شیوه جمعآوری اطالعات، اسنادی است. نتایج تحقیق گواه آن است که مضمون نقشمایهها اکثراً روایی و در شرح رخدادی بوده است. عناصر تأثیرگذار در دیوارنگارههای حمام مهدیقلیخان مشهد و پارچههای قلمکار تحت نظر هنرمندان این دوره در قالب مضامین اساطیری، حماسی و زندگی روزمره که ریشه در باورها و اعتقادات مردم داشته، بوده است. عالوه بر مضامین قراردادی و سفارشی همچون درباریان و اعیان، صحنههای تاریخی، داستانی، جنگ و شکار، از موضوعات گل، دختران، زندگی روزمره، ماه تولد و اسلیمیها و مذهبی استفاده شده است. شیوه کلی ترسیم نقشمایهها اغلب بر اساس اصول ذهنی هنرمند، بدون رعایت پرسپکتیو، آرمانگرایی در اندامها و گاه تشابهنمایی با واقعیت و بدون رعایت مقیاس در سطح زمینه برای پر کردن متن اثر، فضاسازی مشترک و مطابق ایده هنرمند در انواع آثار هنری، گاه فرنگیگرایی در کاربرد اشیا و نحوه چیدمان زمینه و البسه بوده که همگی بر اساس تحوالت فرهنگی و تغییرات گرایش در آداب و باورها متغیرند.
توصیف و تحلیل پوشاک جنگاوران در نگاره های شاهنامه 953ه.ق پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سیاسی ایران، طبقه جنگاوران،همواره به عنوان یکی از طبقات مهم شمرده می شد. پژوهش در فرم پوشش جنگاوران، اطلاعاتی ارائه می دهد که در مطالعات تاریخی و جامعه شناسی مفید است و علاوه بر آن در حوزه هنرهای کاربردی و نمایشی نیز به کار می آید. نسخه 953ه.ق موجود در کتابخانه ملی پاریس، متعلق به دوره صفوی از جمله نسخی است که با ابعاد بزرگ و درشت نمایی در ترسیم فیگورها، توسط زبده ترین نگارگران خلق شده و بیشترین تعداد نگاره های آن مربوط به طبقه جنگاوراست. بررسی چگونگی پوشاک به تصویر درآمده در این طبقه، می تواند علاوه بر بازشناسی الگوی پوشاک جنگ عصر صفوی، به تاثیر روایت شاهنامه، سنت نگارگری و دیگر جریان هایی که بر مصورسازی جامگان نفوذ داشته اند، بپردازد. نتایج کلی پژوهش، بیانگر آن است که نگارگری روایی نقش بسزایی در نمایش پوشاک جنگاوران در صحنه های حماسی شاهنامه داشته و نگارگران از پوشاک به عنوان نمادی در جهت نمایش اوضاع سیاسی و نظامی استفاده کرده اند.
بررسی هنر آینه کاری در رواق دارالسیاده حرم امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینه کاری یکی از هنرهای ایرانی و از تزیینات وابسته به معماری است که سابقه آن به دوره صفویه باز می گردد و در دوران قاجار بسیار مورد توجه قرار می گیرد. در این میان شهر مشهد به واسطه وجود حرم امام رضا(ع) به یکی از مراکز رشد و شکوفایی هنر آینه کاری در ایران مبدل می گردد. در حرم امام رضا(ع) اماکن متعددی با آینه تزیین شده اند. یکی از آن اماکن رواق دارالسیاده است که برای تزیین آن از تزیینات آینه کاری بسیار زیبا و متنوعی استفاده شده است. نگارنده در این نوشتار، با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، اسناد، بررسی میدانی و مصاحبه با متولیان امر، به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که قدمت آینه کاری در حرم امام رضا(ع) و به ویژه رواق دارالسیاده به چه دوره ای باز می گردد؟ چه افرادی و با چه مناصبی در اجرای تزیینات آینه کاری رواق دارالسیاده نقش داشته اند؟ از چه سبک ها و نقش مایه هایی برای اجرای تزیینات آینه کاری رواق دارالسیاده استفاده شده است؟ یافته ها حاکی از آن است که استفاده از آینه در حرم امام رضا(ع) به اواخر دوره صفوی و اوایل دوره قاجار بر می گردد و یکی از اولین اسناد مربوط به آینه کاری دارالسیاده به اواخر سده سیزده هجری قمری تعلق دارد. در کنار هنرمندان، مقامات حاکمیتی از رده های مختلف در اجرای آینه کاری های حرم امام رضا(ع) نقش داشته اند و از شیوه گچ بری روی آینه، جیوه تراشی، شیشه های رنگی، انواع کتیبه ، نقوش اسلیمی و ختایی، نقش شمعدان، گلدان، گل و برگ و نقش مایه های هندسی به ویژه انواع گره برای تزیینات آینه کاری رواق دارالسیاده استفاده شده است.
واکاوی شکل گیری نقوش هندسی شکسته در کاشی کاری های مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقوش هندسی همواره بخش مهمی از هویت معماری سنتی ایران است. این نقوش که با استفاده از خطوط مستقیم شکل می گیرند، نقش مایه های گره را بوجود می آورند. نقش مایه هایی که هر یک دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند. مسجد جامع اصفهان یکی از مهم ترین ابنیه معماری ایران، به لحاظ حجم تزیینات و استفاده از نقوش هندسی متعدد است. لذا در این مقاله به دلیل اهمیت ویژه ای که این بنا در تاریخ الگو های هندسی داراست به عنوان نمونه مناسب برای الگوی برداری انتخاب شد. در این راستا با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای، اسناد معتبر و تحقیقات میدانی، ابتدا الگوشناسی پیشنهادی مبحث مورد نظر ارائه شد(آلات گره)، سپس نمونه های موجود از نقوش هندسی (گره) کاشی کاری مسجد برداشت، و پس از نام گذاری و ترسیم، زمینه، واگیره و قاب آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که زمینه شکل گیری گره ها در کاشی کاری ها مسجد جامع اصفهان به ترتیب شامل زمینه پنج، شش، هشت، ده، یازده، دوازده، چهارده، هشت و گره هشت و دوازده و نه و دوازده است. واگیره های آنها شامل اشکال مستطیل، مربع، مثلث و متوازی الاضلاع است. همچنین شکل قاب ها شامل لچکی، مربع، مستطیل، مثلث، نیم دایره، ستاره چهار پر، ستاره پنج پر، ستاره هفت پر، ستاره هشت پر، پابزی است که قاب لچکی دارای بیشترین شکل قاب گره های موجود است.
سبک های تصویری غالب در نگاره های مرقع گلشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرقع گلشن موجود در کتابخانه ی کاخ گلستان مجموعه ارزشمندی است که توسط هنرمندان ایرانی و هندی به وجود آمده است. اهمیت پژوهش این است که به شناسایی و معرفی سبک های مختلف طبیعت پردازی در نگاره های مرقع گلشن به عنوان نفیس ترین آثار دوران جهانگیری، سیر تحول هنر گورکانیان هند از دوره ی همایون تا جهانگیر می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های طبیعت پردازی در نگاره های مرقع گلشن بوده است. زیرا طبیعت در مرقع گلشن جایگاه ممتاز و قابل تأمل دارد. می توان مسأله حاضر را به بررسی این سوال ها دانست، آیا منظره پردازی دارای خصوصیات متمایزی بر اساس سبک های موجود در نگاره های مرقع گلشن بوده و طبیعت پردازی در هرسبک چه ویژگی هایی داشته است؟ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از 300 صفحه ی مرقع گلشن 144 قطعه نگاره ی هندی و ایرانی با موضوعات مختلف را در بر دارد بنابراین تعدادی از نگاره هایی که دارای ویژگی های غالب از منظره پردازی، در سبک های موجود می باشد، مورد مطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش پنج سبک در منظره سازی های مرقع گلشن یافت شد که هرکدام دارای ویژگی های خاصی بوده و در نهایت شاهد اختلاط سبک ها و کشمکش بین این گرایش ها هستیم اما هیچ کدام به طور مطلق جایگزین یکدیگر نشدند.