گیلان در طول تاریخ مکان امنی برای حضور امام زادگان بوده و امروزه بقاع متبرکه آنان در سراسر این منطقه برجا مانده است. بررسی معماری مذهبی در ایران، به خصوص معماری بقاع متبرکه و تزئینات این اماکن در شناخت هنرهای بومی-مذهبی بسیار مهم و ضروری است. با توجه به پژوهش انجام شده، بقعه متبرکه آقامیرشمس الدین بن امام موسی الکاظم(ع) در لاهیجان، از جمله بقاع مورد توجه و احترام مردم این منطقه است. این بنا متعلق به سال 1272 ه.ق/1885م یعنی دوره قاجار می باشد. علاوه بر این بنا، چهار مکان مذهبی دیگر نیز در لاهیجان وجود دارد که در بین آنها، این بقعه از نقاشی های دیواری و تزئینات ویژه ای بهره مند شده است. با توجه به پژوهش حاضر وجود نقاشی های دیواری عامیانه با مضمون مذهبی، خوشنویسی و کاشیکاری های هفت رنگ در این بقعه از جلوه های هنری و تزئینی مذهبی مهمی است که در این مکان دیده می شود. مضمون نقاشی دیواری در رابطه با واقعه روز عاشوراست که هنرمند در پی روایتِ به میدان جنگ رفتن حضرت ابوالفضل(ع) می باشد. در این صحنه حضرت امام حسین(ع) و امام زین العابدین با چهره هایی پوشیده و با هاله ای مقدس به دور سر، نمایش داده شده اند. تصاویر زنان اهل خیام و گهواره نیز نگاهی نمادین بر مظلومیت اهل بیت دارد. زمینه نقاشی نیز با تصویر درختان نخل و جانورانی همچون اسب و آهو که دلالت بر مفاهیمی روایی دارند، پر شده است.
تقویم های دوره ی اسلامی نمونه های خطی بی نظیری هستند که با توجه به و یژگی های صوری و محتوایی از مجموعه های ارزشمند و قابل توجه در هنر اسلامی است. این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که سیر تحول و تغییر صوری و محتوایی تقویم ها ی دوره ی اسلامی چگونه است و چه رابطه ای میان تقویم های عصر حاضر و نمونه ها ی کهن آن در دوره ی اسلامی وجود دارد. به همین جهت نمونه های تقویمی را از میان اسناد خطی دوره های سلجوقی، ایلخانی، صفوی، قاجار و نمونه هایی را از عصر حاضر گردآوری نموده و به بررسی ویژگی های ظاهری آثار و ارتباط محتوایی آنها با یکدیگر پرداخته است. فرضیه ی اصلی این پژوهش تداوم حیات سنت تصویرگری تقویم در دوره ی اسلامی و ارتباط صوری و محتوایی آن ها با یکدیگر است. بیان ویژگی های صوری، مباحث زیبایی شناسی و ارزش های هنری تقویم های خطی دوره ی اسلامی و تاثیرگذاری آن ها در تقویم های دوره های بعد از آن، از اهداف این پژوهش است. بر این اساس اسناد تقویمی از قرون اولیه اسلامی دارای ساختار جدول کشی افق و عمود بر گرفته از زیج های کهن است. در این تقویم ها، نام برج ها مانند حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد و... آمده است. تقویم های اولیه فاقد آرایه ها و تذهیب است و نمونه ها ی متعلق به دوره ی صفوی و پس از آن با تذهیب و تزیینات دیگر همراهند. تقویم ها ی متاخر با توجه به امکانات چاپ ماشینی و نیازهای روز، ساده تر و فاقد تزیینات ، و در عین حال بر اساس ساختارهای قدیمی شکل گرفته است.
شیخ شهاب الدین سهروردی بنیان گذار حکمت نوریه است؛ او با ارائه جهان شناسی مبتنی بر نور، خلقت انوار بی نهایت را، که ناشی از نظم و پویایی خاصی است، تبیین می کند. ایشان بر همین مبنا، «عالم نورانی خیال» را مطرح می کند، موضوعی که نقطه عطفی برای مسائل حکمی و خلاقیت های هنری به حساب می آید؛ زیرا نور رمزی است که در هویت هنر اسلامی، نقشی اساسی دارد؛ از یک سو بر منشأ هنر، یعنی عالم خیال، تأکید می کند و از سوی دیگر بر جلوه های زیبایی شناسانه هنری دلالت دارد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا در ابتدا، ضمن تبیین نگاه خاص سهروردی به موضوع «نور»، بر مبنای آن تعریفی از هنر و زیبایی شناسی ارائه دهد و در ادامه نقش این نگاه را بر مسائل حِکَمی و لوازم مؤثر در ذهن، زبان و ناخودآگاه هنرمندان مسلمان رهگیری نماید. بر همین اساس در بین جلوه گاه های هنر اسلامی، معماری مساجد، به طور خاص، مورد بررسی واقع شده است. در واقع معماری مساجد اسلامی، با توجه به ویژگی تجریدی بودن و کاربرد اشکال و رنگهای خاص، می تواند جلوه گر تصویر صریح مفهوم نور در ابعاد مختلف باشد و از این طریق می توان به رمزگشایی از آنها پرداخت. تحلیل نقوش، رنگ های بکار رفته و نوع معماری قسمت های شاخص مساجد اسلامی، که موضوع «نور» در آن حضور بارز دارد، نشان می دهد، منشاء همه زیبا یی ها، وجود و قابلیت های ادراک در هنر اسلامی، همین موضوع است، و هنرمند معمار، یکی از کاربران اصول چنین جامعه نورانی است که توانسته با دریافت جنبه های کیفی و کمی ساحت متعالی آن، توازن میان جهان نورانی و مادی را نشان دهد. قابل ذکر است که داده های تصویری از طریق نمونه های موجود در سایتهای اینترنتی و کتابهای معتبر حاصل آمده است.
کیومرث نخستین پادشاه افسانه ای است که فردوسی داستان او را در بخش اسطوره ای شاهنامه آورده است. کیومرث در زبان اوستایی به صورت گیومرتن(دارای حیات فانی) آمده است و در برخی متون نیز به صورت گیومرث، گیومرد، کهومرث و کیومرز نیز دیده می شود. پیدایش حکومت و زندگی اجتماعی در شاهنامه با داستان کیومرث آغاز می شود. بر اساس این داستان آغاز فرمانروایی مصادف است با زنده شدن طبیعت و با آمدن او، امنیت و آرامش بر همه جا حکمفرما می شود. سادگی و زیبایی این داستان خود دلیلی است که نگاره های زیادی در طول تاریخ نقاشی ایران به این موضوع اختصاص داده شود. هدف در این مقاله بررسی تطبیقی هفت نگاره با این موضوع و مضمون در مکاتب مختلف نگارگری ایران است. نظر به تنوع ویژگی های بصری این مکاتب، سعی شده از هر دوره نمونه ای انتخاب و بررسی شود چرا که نقش مایه ها و رنگ های خاص هر مکتب نگارگری، موضوع اصلی داستان را تحت الشعاع قرار داده است. میزان وفاداری هنرمندان به متن داستان در هفت نگاره، متفاوت است. در همه نگاره ها کیومرث و درباریان در طبیعت تصویر شده اند( به عنوان نقطه مشترک نگاره ها) و رنگ ها و پوشش افراد بسیار متنوع می باشد( به عنوان نقطه اختلاف نگاره ها). روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب هم به روش کتابخانه ای است.
دربار تیموریان مرکز شکوفایی هنرهایی نظیر نقاشی، معماری، تذهیب، کتاب آرایی و موسیقی بود و خطاطی و خوشنویسی در بین هنرهای این دوره اهمیت ویژه ای داشت. به همین جهت کتاب ها و کتیبه های متعدد از این دوره باقی مانده که حاصل فعالیت خطاطان صاحب فن در سبک های مختلف است. امیر علیشیر نوایی، وزیر هنردوست دوره سلطان حسین بایقرا، یکی از حامیان ویژه خطاطان و کاتبان بود و در دوره ی وی علاوه بر نگارش و تذهیب کتب مختلف، کتیبه های زیادی زینت بخش بناها شد و مکتب هرات دوره طلایی هنر خطاطی گردید. مساله اصلی اینجاست که چگونه شخصیت و تدابیر امیر علیشیر نوایی در رونق و رشته هنر خوشنویسی موثر بود. پاسخ سوال را باید علاقه او در ثبت و ضبط مجالس و وقایع، نگارش کتیبه های مختلف بناهای خیریه و مساجد برای نشان دادن قدرت و گسترش و تبلیغ دین، کتابت کتب جدید و علاقه ی او به خلق آثار هنری به جهت شکوه و قدرت جستجو کرد. از این رو در پژوهش حاضر ضمن بررسی موقعیت و جایگاه خطاطان در دربار امیر با معرفی مهمترین خطاطان و خوشنویسان مهم معاصر با او نقش دربار امیر را در رونق این هنر تبین می نماییم. در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای استفاده شده است.
کتیبه نگاری بر آثار هنری ایران دارای قدمتی دیرینه است. آنچه در این پژوهش مورد مداقه قرار گرفته است کتابت آیه الکرسی است و داده های مورد استناد پژوهش اشیاء هنری گنجینه اسلامی موزه ملی ایران می باشد. جامعه آماری، بررسی و مطالعه ی 25 اثر هنری است. سوال پژوهش این است که ارتباط کتیبه نگاری آیه الکرسی با کاربری آثار هنری چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه تحقیق بیانگر آن است که آثار هنری مزین به آیه الکرسی از نظر کاربری، گونه های متفاوتی را در بر می گیرد. نتیجه تحقیق بیانگر آن است مضمون و محتوای آیه الکرسی مهمترین عامل انتخاب آن برای مزین نمودن آثار هنری است و هنرمندان ایرانی متناسب با کاربری آثار از آن بهره برده اند و عمده ترین مفهوم استنباط شده از کتابت آیه الکرسی در کل جامعه آماری پژوهش جنبه حفاظت بخشی آن بوده است که به سه گروه متفاوت تقسیم می شوند و با خطوطی نظیر کوفی، نسخ، ثلث، تعلیق و غبار در دوره های مختلف تاریخ به منصه ظهور رسیده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی همراه با بازدید از گنجینه اسلامی موزه ملی ایران است.
فرش های ایرانی در طول تاریخ با طرح ها و نقش های هندسی و یا گردان تزیین شده اند. بافندگان قالی در مناطق شهری و یا روستایی، در نهایت مهارت و ظرافت آثار منحصر به فردی را خلق می کنند که نمایشگر بخشی از تاریخ و فرهنگ آنها بوده است. نقشمایه هایی که در بافته های عشایری بکار می روند با وجود تفاوت های فرهنگی یا جغرافیایی علاوه بر شباهت دارای عناصر مشترکی هستند و این امر بر واحد بودن ریشه های عناصر تزیینی در نواحی مختلف ایران بزرگ گواهی می دهد. ترکمن ها از بزرگترین ایلهای عشایری هستند که کوشش بسیاری برای حفظ فرهنگ اصیل خود داشته اند، آنها با تکیه بر این پشتوانه غنی و با توجه به پراکندگی در نواحی مختلفی از ایران، افغانستان، ترکمنستان، ترکیه و ... توانسته اند بافته های نفیس و زیبایی از خود به یادگار بگذارند. با مشاهده بافته های این اقوام می توان نقاط مشترک بسیاری را در نوع رنگ بندی و نقشمایه ها مشاهده نمود، با اینحال ترکیب بندی کلی بکار رفته در بافته های هر طایفه متفاوت است. با اینکه ترکمن ها در حفظ سنت ها و باورهای قبیله ای بسیار کوشا بوده اند، اما گاهی در میان طرح های ترکمنی بافته هایی مشاهده می شود که اسامی آنها برگرفته از فرهنگ و آیین غیر ترکمنی است، یکی از این طرح های جالب و منحصر به فرد طرح ظهیر شاه، اوغانی یا بازوبندی است، که بهترین نوع آن توسط اقوام تِکه ساکن در نواحی خراسان شمالی بافته می گردد. الگوی بکار رفته در این بافته ها تلفیقی از ترکیب بندی های شهری همراه با نقوش سنتی ترکمنی است و نام آن نیز یادآور آخرین شاه افغانستان است. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، علاوه بر معرفی این گونه از نقشمایه ها خاستگاه اصلی آن نیز معرفی خواهد شود. همچنین تا حد امکان علت بافت نقش ظهیر شاه توسط اقوام تِکه ساکن در ایران که به حفظ سنت های اصیل ترکمنی شهرت دارند، بررسی خواهد شد.