مقالات
حوزه های تخصصی:
نگارنده بهقصد پاسخ به یکی از مسائل مهم در حوزه انسانشناسی فلسفی، یعنی: «چیستی قلب انسان» و با ایده «یگانهانگاری حقیقت قلب در عرفان نظری با حقیقت نفس ناطقه در حکمت نظری»، به روش کتابخانهای پژوهش پیشرو را آغاز کرده است. وی در ابتدا با بازخوانی آرای عارفان و فیلسوفان برجسته اسلامی، ایده خود مبنی بر یگانهانگاری را تقویت کرده و سپس به بررسی دیدگاه دگرانگاری قلب و نفس ناطقه پرداخته است. نگارنده در نهایت با معرفی قلب از منظر عارفان اسلامی بهعنوان «حقیقت جمعی و احاطی انسان که جامع و شامل تمام مراتب انسانی یا حقیقهُالحقایق انسانی است» آن را با حقیقت نفسناطقه بهویژه در حکمتمتعالیه منطبق دانسته و معتقد شده: «تبیین فلسفی چیستی قلب بر اساس آنچه در مورد نفسناطقه در حکمتمتعالیه گفته شده، امری موجه است». بخش آخر این مقاله به پاسخ شبهاتی چند، پیرامون ایده یگانهانگاری اختصاص یافته است.
بررسی و نقد نظریه رنجمندی انسان با تأکید بر تحلیل آیه چهارم سوره بلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه انسانها تجاربی از رنج در زندگی خود دارند به همین دلیل رنج همواره یکی از دغدغههای پژوهشگران حوزه انسانی بوده است. مسئله مقاله حاضر این است که بر اساس دلایل قرآنی، عقلی و وجدانی آیا میتوان گفت انسانها اغلب یا همواره در رنج هستند. آیه چهارم سوره بلد - لقد خلقنا الانسان فی کبد - نظریه غلبه رنج در زندگی را بهظاهر تأیید میکند. این مضمون - رنج طبیعی و مستمر انسان در زندگی - توسط آیات دیگری نیز تأیید میشود. از سوی دیگر آیاتی که دائماً نعمتهای گوناگون و وسعت رحمت الهی را متذکر میشود - باتوجهبه اینکه بهرهمندی از هر نعمتی لذتی را به دنبال دارد - چهره دیگری از زندگی پیشرو میگذارد. برای جمع بین این دو دسته آیات بر اساس دلایل عقلی و نقلی، سه راهبرد پیشنهاد شده است. تفکیک بین رنجمندی و احاطه رنجها در زندگی، غلبه نعمتها بر رنجها و اصل ذومراتب بودن لذت و رنج، راهبردهای این مقاله هستند، در نتیجه نشان داده شد، بر اساس آموزههای قرآنی، دلایل عقلی و فلسفی و شواهد وجدانی، لذتها حتی در زمان ابتلا به رنجها غلبه دارند.
وحدت انگاری مادی انسان در مکتب تفکیک؛ بررسی برخی پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگان مکتب تفکیک منکر تجرد نفوس انسانی هستند و به جهت تأکید بر جسمانیت نفس و بدن، به یگانگی مادی انسان اعتقاد دارند اما به جهت اذعان به ماورای طبیعت از زمره مادی انگاران محض خارج میشوند. عموم ایشان به جهت باور به تمایز کامل بین قرآن، فلسفه و عرفان، علوم بشری را مشکوک و غیر یقینی دانسته و لذا جمع این مواضع را التقاط و اجتماع امور متنافر میدانند. مطالعه پیش رو بر اساس مبانی انسانشناختی، ناکارآمدی تحلیل و تبیین بزرگان مکتب تفکیک در مسائلی همچون معاد جسمانی، کیفیت ادامه حیات صرفاً مادی انسان در عالم برزخ و اجتماع ناسازگار مادیت نفس و تجرد علم را مورد بررسی و نقد قرار داده است و با روش تحلیلی توصیفی سعی نموده به این پرسش پاسخ دهد که آیا بانیان مکتب تفکیک توانستهاند با مادیانگاری وجود انسان تبیینی موفق از معاد، برزخ و حقیقت علم و ادراک به دست دهند؟
نظریه ی مدل مشابه و تبیین معاد جسمانی با نگاه انتقادی بر آرای ون اینواگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد اندیشه های پوزیتیویستی و نگاه یگانه انگارانه به انسان، تبیین های فیزیکالیستی از انسان و معاد جسمانی شدت گرفته است. پیتر ون اینواگن فیلسوف تحلیلی، تبیینی فیزیکی با عنوان «مدل مشابه» از معاد جسمانی ارائه داده و مدعی برتری این نظریه بر تبیینهای فیزیکی دیگر است. نوشتار حاضر در پی ارزیابی مدعای ون اینواگن - باتوجه به مبانی این نظریه - ابتدا به توصیف این نظریه پرداخته و سپس به ارزیابی آن مینشینید. نتیجه آنکه، نظریه مدل مشابه از منظر انسانشناسی و معرفتشناسی با نارساییهایی مواجه است. این نظریه فاقد تبیین ملاک اینهمانی برای شخص دنیوی و اخروی میباشد. نظریه مدل مشابه مبتنی بر معرفتشناسی مدال - بنا بر تقریر یبلو - استوار شده است؛ ازاینرو این نظریه توانایی توجیه امکان وقوعی معاد جسمانی را ندارد. تقریر یبلو مبتنی بر باور شخص بوده و منجر به نسبیتگرایی میگردد. افزون بر این، ون اینواگن در آثار دیگرش، تقریر یبلو را باطل و منتج به شکگرایی میداند و معلوم نیست با چه توجیهی از این تقریر در مدل مشابه استفاده کرده است.
قوه خیال و تضعیف کارکرد آن در انعکاس معانی باطنی و گذار به ملکوت در عصر جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان دارای شئون، مراتب و قوای مختلف است، دست خلقت برای هرکدام از این قوا در نظام آفرینش، کارکرد مشخص و محدودهای خاص تعیین کرده است که در صورت بهکارگیری هماهنگ و اعتدالی، سعادت انسان را تأمین خواهند کرد. قوه خیال از جمله قوای ادراکی انسان و دارای کارکردهای مختلف است. یکی از این کارکردها نقش دوسویه خیال در انعکاس معانی باطنی در صفحه نفس و گذار از طبیعت به ملکوت عالم است. قوه خیال در صورت بهکارگیری صحیح، این کارکرد فطری و آثار و فوائد مترتب بر آن را حفظ خواهد نمود. به نظر میرسد با تغییر سبک زندگی، رشد تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و توسعه فضاهای مجازی و خیالی، بستر مناسبی برای رشد افراطی خیال و تعدی و خروج از این کارکرد تکوینی و فطری فراهم شده است. در این مقاله به روش تحلیلی ضمن تبیین این کارکرد فطری با دو رویکرد فلسفی و عرفانی، تأثیر فضای جدید بر قوه خیال و انحراف آن را از مسیر کارکردهای الهی و توحیدی، در ساحت متوسط یعنی ترجمه و تصویر واردات قلبی و سطح متعالی یعنی عبور از ظاهر به باطن، بررسی و نشان دادهایم که چگونه سبک زندگی جدید به کارکرد فطری قوه خیال آسیب زده و انسان را از اهداف آفرینش از تعبیه این قوه در نهاد انسان دور کرده است.
تأثیر شخصیت و رفتار بر یکدیگر با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین تأثیر شخصیت و رفتار بر یکدیگر با استفاده از دیدگاه علامه طباطبایی است. شخصیت، اصطلاحی روانشناسی است که در کلمات علامه طباطبایی و منابع دینی با تعابیری چون شاکله، ملکه و طبیعت ثانوی آمده است؛ ازاینرو به روش توصیفی تحلیلی به مطالعه میانرشتهای مسئله پرداخته شد تا یکی از مبانی مهم در تربیت اخلاقی و درمان روانی تبیین شود. تبیین نظرات علامه طباطبایی بهعنوان تأثیرگذارترین فیلسوف و مفسر قرآن کریم در دوران کنونی در مورد تأثیر دوسویه شاکله و رفتار با استفاده از معارف قرآنی، حائز اهمیت است. ابتکار پژوهش حاضر، بهرهمندی از مباحث رابطه «نفس و بدن»، «تجسم اعمال» و «انگیزش» در تبیین رابطه دوسویه شخصیت و رفتار است. علامه طباطبایی، شکلگیری رفتارهای مختلف را معلول نوع شناختها و میزان باورها، همچنین سمتوسوی عواطف و جهتِ احساسات و در نهایت نحوه اختیار دانسته و در ضمن پنج مرحله پیدایش آنها را تبیین نموده است و از طرف دیگر به شکل گرفتن شخصیت بهوسیله رفتارها در دنیا و بروز و ظهور نتیجه این همسانی در دنیا، برزخ و قیامت با تبیین نظریه «تجسم اعمال» پرداخته است.
نسبت فضیلت و ثروت در فلسفه اخلاق و سیاست ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از چیستی سعادت و چگونگی نیل به آن، اندیشمندان را به آرای متنوعی رهنمون شده است. در این میان، ارسطو با سیر از درون واقعیت انسان و جامعه به سوی آرمان سعادت، ایدهای در خور توجه بر جای گذاشته است. وی سعادت را در فضیلت عقلی و اخلاقی و تحقق آن را به واسطه مدنیالطبعبودن انسان، وابسته به جامعه سیاسی میداند. لذا غایت سیاست، تحقق فضیلت و بهتبع، شادی فرد و جامعه است. توفیق نظم سیاسی در فضیلتمندی شهروندان، وابسته به نظم اقتصادی متناسب است که در دارایی معتدل و معطوف به خیر عمومی تعریف میشود. نظم اقتصادی تجویزی ارسطو، مالکیت خصوصی و میانه در کنار مصرف اشتراکی است، چراکه ثروت بیحد و فقر کمینه، مانع فضیلت و عامل زوال آن است. نمود این نظم اقتصادی متعادل، دولت طبقه متوسط است که به واسطه آن، دوستی، به عنوان فضیلت برتر جامعه سیاسی ظاهر میشود. بدینترتیب ارسطو فضیلتمندی تحققپذیر و فراگیر در بین مردمان را بر فضیلت ناکجاآبادی و نخبهگرایانه افلاطونی ترجیح میدهد.
درآمدی انسان شناختی بر نقش دولت در اخلاق با تاکید بر وصف «آکراسیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه دولت و کارکردهای آن از منظر انسانشناختی - مبتنی بر طبیعت و اوصاف انسان - میتواند از دقیقترین شیوههای پژوهش در این حوزه قلمداد شود. به عقیده طیفی از فلاسفه، «آکراسیا» یکی از اوصافی است که غالباً در رفتار انسانها رخ میدهد؛ به معنای «نا خویشتنداری» است و به وصف انسان در «مرحله عمل» اشاره میکند که مطابق آن خِرد، تحت تأثیر امیال و غرایز قرار گرفته و در نتیجه فرد نمیتواند مطابق «بهترین حکم خِرَد خود» عمل کند. چنین جزئی از عوامل مؤثر بر کنش انسان، باب جدیدی از تحلیل در زمینه پرچالش مبانی و محدوده مداخلات دولت در حوزه اخلاق میگشاید و نشان میدهد که چگونه تحت تأثیر این گزاره، کارکردهای دولت توضیح داده میشوند. رویکرد انسانشناختی به کارکردهای اخلاقی دولت علیرغم اهمیت خود، رویکرد جدیدی است که در آثار حقوقی سابقه چندانی ندارد. این مقاله مبتنی بر دادههای فلسفی تلاش میکند ضرورت چنین رویکردی و بخشی از تأثیر آن را بررسی کند. آکراسیا نشان میدهد نظریات مطرح در حوزه کارکرد اخلاقی دولت - کمالگرایی و بیطرفی - هرکدام به دلیل نادیدهگرفتن بخشی از فرایند عمل در انسان مخدوش هستند. آکراسیا، حداقلی از کارکردهای اخلاقی را که لازمه زیست بهتر جمعی است، اثبات میکند. رد یا اثبات کمالگرایی و بیطرفی بهصورت کلی در حوزه مطالعه حاضر نیست و غرض نشاندادن بخشی از رابطه دولت و انسان مبتنی بر وصف آکراسیاست
مؤلفه های معنایی واژه «فرح» در گفتمان قرآن کریم با تأکید بر روابط هم نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین محورهای پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی آیات و گزارههای متشابه است و فهم و دریافت معانی آیات قرآن، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست؛ بررسی روابط همنشینی ساختهای مختلف یک واژه به تدوین چارچوبی روشن برای معنای غالبی این ساختها میپردازد، باتوجهبه چنین ضرورتی، پژوهش پیشرو با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و بهرهگیری از آیات و روایات و تفاسیر امامیه، ضمن بررسی همنشینها و ارتباط واژه «فرح» با واژگانی همچون «اتی»، «سوء»، «فضل»، «نصر» و تحلیل محتوای آنها و سیاق آیاتی که واژه «فرح» در آنها استعمال شده به تبیین معنای فرح، جایگاه آن در قرآن کریم، مفاهیم مرتبط با آن و استخراج وجوه معنایی آن از قرآن کریم پرداخته است، نتایج پژوهش حاکی از آن است که در قرآن کریم، باتوجهبه سیاق آیات، مفهوم فرح دو معنای متفاوت دارد، «فرح» به معنای خوشی در همنشینی با واژگانی همچون «اتی» و «سوء» بیانکننده لذتهای زودگذر و غالباً نتیجه خواستههای انسانی است؛ اما «فرح» به معنای بهروزی در همنشینی با واژگانی همچون «فضل» و «نصر» و درنتیجه نیاز انسان، شکلگرفته و بر برخورداری از ارزشهای والای انسانی در پرتو ارتباط با خالق هستی و داشتن معنا و هدف در زندگی دلالت دارد.
ظرفیت های شناختی انسان؛ ابزاری در تحقق سیاست های حوزه علم و فناوری اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی طرحی است که با بهرهگیری از آموزههای وحیانی و با مختصات مقاومسازی، آسیبزدایی، ترمیم نواقص و معایب اقتصاد، به دنبال ارائه مدل کارآمدی از اقتصاد در جامعه اسلامی است. مقام معظم رهبری پس از تعریف و تبیین دقیق این طرح، سیاستهایی را ابلاغ نموده تا بر اساس آنها اقتصاد مقاومتی به مرحله اجرا درآید. پژوهش حاضر با تمرکز بر سیاستهای ابلاغی این طرح در حوزه علم و فناوری، تلاش نموده تا بهرهگیری از ظرفیتهای شناختی انسان را بهعنوان راهکاری در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بخش یادشده معرفی نماید. یادآوری، برقراری ارتباط میان مفاهیم، نمادسازی و تصویرسازی در زمره فرایندهای شناختی انسان هستند که بهعنوان ظرفیتهایی برای بدیهی نمودن مؤلفههای اقتصاد مقاومتی و باورمندی آنها هستند که مقدمات عملیاتی شدن آنها را فراهم مینمایند.
مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی با تأکید بر نقش انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارههای کلی دینیای از جنس «هست و نیست» درباره «هستی» ریشه و اساس همه دستورالعملها و واکنشهای نظام انقلابی است. این گزارههای کلی، مبانی هستیشناختی نظام انقلابیاند که عبارتاند از: توحید باوری، معادباوری، نبی باوری، ولایت باوری و عدالت باوری. از بطن این مبانی، گزارههایی کلیای از جنس «باید و نباید» بیرون کشیده میشود که اصول ثابت نظام انقلابی است. برای رهیافت به نظام ولایی آرمانی و تداوم نظام انقلابی - طبق بحث از مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی - راهبردهای کلانی از این دست قابلعرضه است: 1. ترسیم هدفهای آرمانی و والای نظام انقلابی 2. شناخت کارکردهای دین، تهیه فقه نظام و کاربست دین در عرصههای اجتماعی 3. محوریت ولایت در تداوم نظام انقلابی و تحقق تمدن نوین اسلامی 4. بسط عدالت، و تأمین رفاه و امنیت اجتماعی. روش نگارنده در این نوشتار توصیفی - تحلیلی و مستند به آیات یا روایات همنوا با آیات است. در تمام مراحل، الگوهای رفتاری مناسبی از انسان کامل ارائه شده است.
تحلیل ادله فقهی تعلق حق فرزندآوری به زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی دیدگاهها حق فرزندآوری را به مرد و برخی دیگر آن را به زن اختصاص داده است و در هر کدام از آنها برای اثبات تعلق حق فرزندآوری به یکی از زن یا مرد به پارهای از ادلهی فقهی استناد شده است. آنچه بهعنوان دیدگاه جامع بهنظر میرسد، تعلق حق فرزندآوری به زوجین به عنوان یک حق مشترک است. این دیدگاهِ جامع نیازمند پژوهش و اثبات است و هدف از نگارش مقالهی حاضر اثبات تعلق حق فرزندآوری به زوجین است. در این مقاله که به روش تحلیلی-تبیینی سامان یافته، ابتدا مقتضای ذات و اطلاق عقود به طور عام و عقد نکاح به طور خاص- به جهت نقشی که در تعلق فرزندآوری به زوج یا زوجه یا زوجین دارند- مفهوم شناسی شده، سپس دیدگاه قائلین به تعلق حق فرزندآوری به طور اختصاصی به مرد یا زن نقد و بررسی و اثباتِ دیدگاه جامعتر امکانسنجی شده است. مهمترین نتایج پژوهش پیشرو این است که حق فرزندآوری میتواند به زوجین تعلق داشته باشد و آنچه در اثبات تعلق فرزندآوری به زوجین به عنوان یک حق مشترک مؤثر است، اموری همچون «مقتضای اطلاق عقد نکاح دائم»، «نصوص شرعی» و «فهم عرفی از عقد نکاح دائم» است.