مقالات
حوزه های تخصصی:
دیوبندیه مکتبی است که از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته و ادعای پیروی از کلام ماتریدیه، مهم ترین شاخصه کلامی دیوبندیه است؛ اما این مدعا در تطبیق مباحث کلامی دچار تزلزل هایی شده است. تطبیق آرای این دو مکتب در تحلیل مبحث کلامی «خلق افعال عباد» نشان می دهد که دیوبندیه در برخی مسائل، دیدگاه متفاوتی اختیار کرده است، که این مغایرت ها به مبنای دیوبندیان در مخالفت با هر معنای دارای شائبه شرک و بدعت باز می گردد. در پاسخ به پرسش از میزان تحول دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان همچون ماتریدی ها، به تفکیک «خلق» و «کسب» در تحلیل «افعال بندگان» قائل اند؛ اما در نوع دیدگاه در باب «کسب» متفاوت می اندیشند. ماتریدیان به انتساب حقیقی افعال به دو قادر قائل اند، اما دیوبندی ها ضمن تأکید بر فاعلیت مطلق خداوند، از اطلاق فاعلیت بر بندگان پرهیز دارند و تأثیرگذاری بندگان را فقط به عنوان سبب ظاهری می پذیرند.
تفاوت ماهوی انسان ها در اندیشه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فخر رازی در آثار خود بر تباین ماهوی انسان ها تصریح کرده است. نگارنده در آثار فخر رازی تعریف مشخصی از «ماهیت» نیافت، اما این نکته در آثار او هست که ماهیت امری است که تغییر و تبدیلِ آن ممکن نیست. در نتیجه تصریح به تباین ماهوی انسان ها، به این معنا خواهد بود که هر فرد از انسان ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. بدیهی است که این باور همه دانش هایی را که به نوعی به انسان مربوط می شود تحت تأثیر قرار می دهد. برای دست اندرکارانِ علوم تربیتی، اخلاقی، حقوق، فقه و ... بسیار اهمیت دارد که بدانند آیا با انسان هایی یکسان سروکار دارند یا با مجموعه ای از انسان هایی که هر کدام ماهیتی علی حده و مجزا دارند. در این مقاله با استقصای آثار فخر رازی، ادله و شواهد وی را بر تباین ماهوی انسان ها، در دو بخش ادله غیرنقلی و ادله نقلی، عرضه می کنیم.
الهام بخشی نظریه فطرت در نقد دیدگاه عامه درباره کتابت حدیث در عهد رسول اکرم (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه فطرت افزون بر مسائل اعتقادی، در حل مسائل دیگر، از جمله مسائل تاریخی نیز می تواند الهام بخش باشد. یکی از این گونه مسائل مسئله اختلاف در چگونگی نگارش حدیث بین علمای اهل سنت و عالمان شیعه است. بیشتر علمای اهل سنت بر مبنای برخی روایات منقول و نیز بعضی ادله عقلی، معتقدند تدوین و نگارش حدیث تا پایان قرن اول هجری انجام نشده است. از طرفی نقدهایی نیز بر پایه استدلال های عقلی و دلایل نقلی، از طرف اندیشمندان شیعه بر این باور وارد شده است. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی سعی دارد ضرورت تدوین و نگارش حدیث در زمان رسول اکرم (ص) را با استفاده از ویژگی های ذاتی نوع انسان اثبات کند. ویژگی حقیقت جویی و کمال طلبی انسان، دلایلی بر ضرورت ارتباط با نبی و به تبع آن، دلایلی بر ضرورت تدوین حدیث هستند؛ اگرچه ویژگی نسیان انسان این ضرورت را دوچندان می کند.
نقش آفرینی طنز در سبک زندگی اسلامی از منظر شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز از مهم ترین و مؤثرترین قالب های هنری است که می تواند به راحتی در احساسات و عواطف مخاطب تأثیر بگذارد و پیام خود را غیرمستقیم در عمق جان وی بنشاند ولی درباره جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی اختلاف نظر به چشم می خورد. برخی بر آنند که طنز خلاف واقع است و موجب توهین و تنقیص افراد می شود. در نتیجه جایگاه چندانی در سبک زندگی اسلامی ندارد. از طرفی عامه مردم غالباً طنز را با مطربی و دلقکی یکسان می پندارند. این نوشتار با بررسی سخنان اصحاب دانش و ادب و دیدگاه شریعت اسلام به این نتیجه رسیده است که طنز اصیل با شرایط مد نظر در چارچوب شریعت، مطلوب است و در عرصه های گوناگون سبک زندگی اسلامی، از جمله تفریح و نشاط جامعه، نظارت بر مسئولان، تهذیب نفس، امر به معروف و نهی از منکر و آموزش، جایگاه شایسته ای دارد.
تأملاتی در آثار ملاصدرا درباره سعادت قصوی (با رویکرد قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از فلاسفه، تکامل عقل نظری و ارتقای آن به مرتبه عقل مستفاد را سعادت قصوای انسان دانسته اند. ملاصدرا نیز در برخی آثارش همین دیدگاه را ابراز کرده است. برخلاف فلسفه های پیشین که به دلیل فقدان برخی اصول فلسفی، توانایی به دست دادن تبیینی معقول و مستدل از وصول نفس به عقل مستفاد را ندارند، فلسفه وی به خوبی از عهده چنین تبیینی برمی آید. وصول نفس به مقام فنای فی الله، که مرتبه ای بالاتر از وصول آن به عقل مستفاد است، بخشی از مطالب ملاصدرا را به خود اختصاص داده است. اگر با رویکردی قرآنی، آثار ملاصدرا در مسئله سعادت قصوی را بازخوانی کنیم از جهاتی در خور تأمل است. از جمله: به دست ندادن تبیینی منسجم از طریق توجه به کارکرد همه ابعاد فطری انسان، تأکید بسیاری از مباحث بر وقوع سعادت قصوی (فنای فی الله) در دنیا، تحقیر سعادتی که اکثر انسان ها به آن نائل خواهند شد (بهشت و نعمات جسمانی)، فروکاستن جایگاه عقل عملی.
حقیقت نفس در اندیشه امامیه از مدرسه کلامی بغداد تا علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت نفس، روح و بدن و رابطه آنها با یکدیگر، از مسائلی است که تأثیر اساسی در آموزه معاد و سرنوشت اخروی انسان دارد. برخی متکلمان، حقیقت انسان را جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده اند، برخی بر آنند که نفس، همین پیکر محسوس و مشهود است که روح در منافذ آن حلول کرده است و گروهی نیز حقیقت انسان را اجزایی اصلی در بدن می دانند که پایا و دگرگون ناپذیر است. شیخ مفید ضمن پذیرش دیدگاه اول، حقیقت انسان را جوهر بسیط و غیرمادی قائم به خود می داند؛ اما شاگرد او سید مرتضی با پذیرش رویکرد دوم و اعتقاد به یگانگی نفس و بدن، انسان زنده و مکلف را مجموع این شخص ظاهری و هیکل مشهود می داند که روح یا به تعبیر وی هوایی لطیف در منافذ آن جاری است. در دوران معاصر، علامه سید محمدحسین طباطبایی با روش تفسیری و بدیع خود، ضمن پذیرش رهیافت اول، بر دیدگاه شیخ مفید صحه گذاشته است.
بررسی و تحلیل نتایج اخلاقی تمثیل غار در اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اخلاق مبتنی بر مابعدالطبیعه است، بدون تردید بررسی اهداف و نتایج اخلاقی آموزه ها نیز بدون پژوهش های مابعدالطبیعی امکان پذیر نخواهد بود. افلاطون پایه گذار بسیاری از مباحث هستی شناسی، معرفت شناسی و اخلاقی در فلسفه مغرب است. تأثیر او در تفکر فلسفی به حدی است که به عقیده وایتهد تمام تاریخ فلسفه، چیزی جز حاشیه نویسی بر آثار افلاطون نیست. طریق غالب او طرح مباحث عقلی در قالب گفت وگو و تمثیل است. سه تمثیل مهم و تأثیرگذار غار، آفتاب و خط، علاوه بر اینکه نشان دهنده ژرفای اندیشه فلسفی او است، تأثیر انکارناپذیری در حوزه های معرفت شناسی، هستی شناسی و اخلاق گذاشته است، هرچند هر کدام از تمثیل ها آثار و نتایج خاص خود را دارد و اشتراکاتی را میان آنها می توان یافت ولی تهافت و ناسازگاری در این خصوص در سخنان افلاطون دیده نمی شود. نیز منتقدان و مخالفان اندیشه افلاطون مانند ارسطو و ابن سینا و دیگران گرچه با نظریه مثل مخالفت یا آن را نقد کرده اند اما پژوهش و تحقیقی راجع به نشان دادن ناسازگاری در مدعیات مقاله پیش رو دیده نمی شود. در این مقاله نتایج اخلاقی تمثیل غار که در حوزه انسان شناسی فلسفی نیز اهمیت فراوان دارد استنباط و استخراج می شود؛ نتایجی که از تأمل در ساختار فلسفه افلاطون و تمثیل غار به نحو اجتهادی به دست آمده است.
استعاذه و آثار آن در استکمال معنوی انسان با تأکید بر نظر ملاصدرا در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاذه یا به عبارت دیگر پناه بردن و پناه خواستن یکی از اذکار الهی است که در قرآن کریم به کار رفته و انسان مسلمان مؤمن، هنگام مواجهه با شیطان و وساوس او، از آن استفاده می کند. با بررسی آثار دانشمند بزرگی همچون ملاصدرا می بینیم که وی با توجه به روش و مشرب خویش به تبیین این ذکر پرداخته است. در کتاب تفسیر قرآن کریمملاصدرا می توان مطالبی درباره حقیقت استعاذه، مستعیذ، مستعاذٌ به، مستعاذٌ منه، ما یستعاذ لاجله (مستعاذٌ له یا لاجله) و لزوم و وجوب دائمی استعاذه دریافت. از نظر ملاصدرا، استعاذه بر پنج رکن استوار است که عبارت اند از: استعاذه، مستعیذ، مستعاذٌ به، مستعاذٌ منه و ما یستعاذ لاجله. در این نوشتار به استعاذه و آثار آن در استکمال معنوی انسان با توجه به نگاه عقلانی و عرفانی ملاصدرا اشاره، و از آن بحث شده است.
انسان، امنیت پایدار در اومانیسم و مکتب امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ ذات و دست یابی به امنیت، و آرامش از میل های اساسی در انسان است. نظریه های امنیت بر اساس نوع جهان بینی شکل می گیرد. نظریه های امنیت در غرب بر پایه نوع جهان بینی برخاسته از رنسانس بنا شده که نگاهی مادی است. در این بینش، انسان حیوانی تکامل یافته از نسل میمون است با خواسته های حیوانی و در جهانی زندگی می کند که در آن تنازع بقا حاکم است و انسان گرگ انسان است. بنابراین، ناامنی و تهدید در آن دائمی است و باید حداکثر قدرت را داشته باشد تا بتواند تهدیدهای انسانی را از خود دور کند. اما امنیت از نگاه امام خمینی بر اساس آموزه های اسلامی شکل می گیرد. انسان موجودی ابدی است و دارای فطرتی پاک و عدالت طلب، نوع دوست و خداجو که به دنبال کمال مطلق است. امنیت دنیا و آخرت هم زمان دیده می شود و ریشه دست یابی به آن ، ایمان به خدا و اتکال به او است. افراد جامعه در پی خودالهی کردن اند، و اداره جامعه به دست رهبران الهیِ مسئول در مقابل مردم و دین صورت می گیرد و ترویج فرهنگ ایثار و حضور مردم در صحنه بر این مبنا است. این مقاله به روش کتاب خانه ای و با تحلیل محتوا و تطبیق دو نظریه، ضمن بیان موضوع، نظریه مختار را می پروراند.
توصیفات قرآن کریم و کتاب مقدسِ یهودیان از دشمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون مقدس در دست یابی به معنای دشمن و شناسایی آن بسیار مهم اند. دشمن در اندیشه دینی می تواند از زوایای گوناگون بررسی و به انواع متفاوتی تقسیم شود. صرف نظر از نوع دشمن، می توان به جهت مهم ترین خصوصیت مشترک تمام آنان، که مخالفت با خداوند و رسولان او است، ویژگی های دشمنان دینی را بررسی کرد. با واکاوی خصوصیات دشمنان در قرآن کریم و کتاب مقدس یهودیان (تنخ)، اولاً می توان به تعریف جامعی از دشمن در منظر دینی دست یافت؛ سپس با شناخت دقیق از اندیشه دینی هر دو مذهب، روابط بهتری در بین پیروان دو دین برقرار کرد. این پژوهش با استخراج و دسته بندی ویژگی های اکتسابی دشمن در معنای عام، به اشتراکات و افتراقات متنی دو کتاب مقدس در این زمینه پرداخته است. اشتراکات در تبیین خصوصیات دشمن در هر دو کتاب بسیار فراوان است، تا حدی که به جز «انکار معاد»، به عنوان یکی از ویژگی های دشمن در قرآن، هر دو کتاب به ویژگی های یکسانی اشاره کرده اند، مانند تکبّر، سرکشی، پیمان شکنی، ستمگری و کینه توزی. افتراقات بین این دو متن، دامنه کمتری را به خود اختصاص می دهد.
قضا و قدر و سرنوشت انسان از منظر ابن سینا و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله دیدگاه ابن سینا و فخر رازی را در مسئله قضا و قدر و جبر و اختیار می کاود. دیدگاه این دو، علی رغم اختلافات اساسی در این مسئله، در برخی بخش ها به هم نزدیک می شود. ابن سینا قضا و قدر را از مراتب علم فعلی الهی تلقی می کند. تعاریف متعدد و دیدگاه های او برخلاف تعاریف رازی منسجم، و حاصل دو رویکرد است که باید از هم تفکیک شود؛ گاه با رویکردی فلسفی و طرح علم الهی قضا و قدر را تبیین می کند و گاه با طرح مسئله کلامی فعل انسانی، مسئله اختیار و جبر را می کاود. وی به رغم اینکه قضا و قدر را علم الهی می داند، از آن جهت که منشأ حتمیت اشیا باشد، مسئله قضا و قدر را مرادف با جبر نمی داند. وی قائل به امر بین الامرین است، و در تبیین اختیار، آن را از قدر می داند و به عنوان جزء العله می پذیرد و از اختیار رقیق شده سخن می گوید. تعاریف فخر رازی در قضا و قدر، مشوش و گاه متناقض است؛ تعریف او گاه مرادف با جبر و گاه مرادف با اختیار است، اما آنچه از غالب تعاریف وی فهمیده می شود، جبر رقیق شده است.