آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

بشر همواره برای بیان اسطوره هایش ازشیوه های گوناگونی چون نگارش ونقاشی سود جسته است ومتون ونگاره های بسیاری از خود به یادگارگذاشته است. آثار بیشماری که در جای، جای جهان، از کهن ترین دوران حیات بشری، به صورت نظم و نثر و نقش به جای مانده است، تلاشی برای بیان اسطوره هاست که گاه با توجه به تغییر در شیوه های بیان و نیز گذر زمان، تحولاتی را نیز بر اساطیر وارد کرده است. تاریخ اساطیری ایران نیز بازگو شده بر مبنای چنین شیوه هایی است که در طول هزاره های گذشته ؛ روایات شفاهی، متون، نگاره ها، حکاکی ها و نقاشی های بسیاری را به خود اختصاص داده است. از میان اسطوره های بیشمار ایرانی ، داستانی نیز درباره ی تهمورث است. اسطوره ی این پادشاه دیوبند ایرانی، در بسیاری از متون و گاه نقاشی های گذشته درج شده است که شاید شاخص ترین این نقوش ، نگاره تهمورث در شاهنامه طهماسبی باشد. تحلیلی بر این نگاره نشان می دهد که هر چند نحوه شکل پذیری اسطوره در این نقاشی، مبتنی بر اشعار فردوسی است، اما ساخت کلی این نقوش مفاهیمی دربر دارد که به شناخت اساطیری داستان از منظر دیگری پرداخته است و نقاش این عهد بنیان اساطیری ویژه ای را برای روایت رقم زده است.دراین پژوهش به شیوه کتابخانه ای و براساس منابع سعی شده است تا تحلیلی روشن از شناخت اسطوره ای نگارگر این نقش ارائه شود.

تبلیغات