نصوص دال بر امامت ائمه اثنی عشر(ع) به حدی در منابع شیعه فراوانی دارد که به آسانی می توان بر آن ادعای تواتر کرد. برخی از این نصوص در منابع اهل سنت نیز یافت می شود. «فیصل نور» از نویسندگان معاصر وهابی، منکر تمامی نصوص امامت شده و به زعم خود در کتاب الامامه و النص این مسئله را از منابع شیعه به اثبات رسانده است. او در بخشی از این کتاب که به امام حسن مجتبی(ع) اختصاص یافته است، جریان صلح آن حضرت را با معاویه و همچنین سخنانی را که از آن حضرت در این زمینه نقل شده است، دلیل شایستگی معاویه در مسئله حکومت دانسته، آن را در تعارض با نصوص امامت می داند و پس از انکار امامت حضرت مجتبی(ع)، به این نتیجه می رسد که هیچ نصی درباره امامت امامان اثنی عشری وجود ندارد. این مقاله با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، درصدد نقد این دیدگاه برآمده، با تحلیل روایات مورد استناد فیصل نور و نیز اثبات وجود نصوص امامت در سخنان امام مجتبی(ع) اثبات می کند که صلح آن حضرت با معاویه، به دلایلی همچون عدم همراهی یاران آن حضرت و اموری دیگر بوده است و بدین وسیله، توهم تعارض آن با سخنان آن حضرت در نصوص امامت دفع خواهد شد.