مقالات
حوزه های تخصصی:
با ورود ترکمانان به ایران، سلجوقیان توانستند از آن ها به عنوان نیروهای نظامی استفاده کرده و با اتکای بر آن ها به قدرت برسند. با تضعیف حکومت سلجوقیان در قرن ششم، ترکمانان ایوایی که نقش پررنگی در فتح ایران و آناطولی ایفا کرده و بسیاری از آن ها نیز در منطقه جبال ساکن شده بودند هم چون بسیاری از این ایلات ترکمان درصدد دست یابی به قدرت برآمدند. بدین گونه در نیمه دوم سده ششم هجری ترکمانان ایوایی به زعامت آل پرچم در جبال شکل گرفته و در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی و بعد از آن خوارزمشاهی موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شدند. ایواها در زمان سلیمان شاه ایوایی در نیمه اول سده هفتم به اوج قدرت رسیدند. آن ها با رهبری سلیمان شاه با خلیفه عباسی بر علیه مغولان متحد شده و قریب به چهل سال در برابر پیش روی مغولان مقاومت کردند ولی سرانجام با فتح بغداد و قتل سلیمان شاه امارت ایوا نیز از هم پاشید. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی حول محور این پرسش سامان یافته است که؛ چه عواملی مسببات شکل گیری آل پرچم را فراهم آورد و پرچمیان چه نقشی در تحولات زمان خود ایفاء نمودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که آل پرچم هرگز درصدد تشکیل سلسله ای بزرگ هم چون دیگر سلسله های بزرگ آن زمان برنیامدند و تنها به عنوان یک حکومت محلی و متحد خلافت عباسی سال ها مانع موفقیت مغولان برای فتح بغداد شدند.
زمینه های اجتماعی پیدایش اسلام از دیدگاه پطروشفسکی شرق شناس روسی
حوزه های تخصصی:
پیدایش اسلام در شبه جزیره عربی معلول عوامل اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و ... است که از دید مورخان مغفول نمانده است. برخی فقط تکیه بر یکی از عوامل دارند که موجب لغزش در استنتاجات بعدی خود شده اند. در این میان شرق شناسان روسی در دوره اقتدار شوروی (1917-1990) بیشتر تکیه بر عوامل اقتصادی-اجتماعی کردند. از جمله این شرق شناسان پطروشفسکی است که در زمینه ایران و اسلام تالیفات ارزشمندی نگاشته است. در این مقاله نویسنده سعی دارد زمینه های اجتماعی و اقتصادی پیدایش اسلام در شبه جزیره العرب را از دیدگاه پطروشفسکی شرق شناس روس را مورد بررسی قرار دهد. از سوی دیگر تلاش می کند دیدگاه های پطروشفسکی و رویکردهای مارکسیستی ایشان را مورد نقادی قرار دهد.
تحلیل تاریخی روابط حکومت خوارزمشاهیان با مغولان
حوزه های تخصصی:
تهاجم مغولان از ناگوارترین و زیان بارترین حوادث تاریخ ایران است. این رویداد ناشی از برقرار شدن رابطه میان حکومت خوارزمشاه و مغولان بود. برخورد خصمانه ی سلطان محمد با مغولان باعث این فاجعه شد. مهم ترین پرسشی که این پژوهش درصدد پاسخ به آن می باشد این است که اگر روابط مغولان و خوارزمشاهیان به گونه ای دوستانه رقم می خورد باز هم ایران و ماوراءالنهر با تهاجم ویرانگر مغولان روبرو می شوند؟ ظهور چنگیزخان نمی توانست از نظر فرمانروای توسعه طلبی چون سلطان محمد خوارزمشاه دور بماند. به همین ترتیب چنگیز خان هم نمی توانست به نامدارترین فرمانروای غرب ترکستان و ماوراءالنهر بی توجه و بی اعتنا باشد. این مقدمات در کنار همجوار شدن این دو قدرت زمینه ساز برقرار شدن ارتباط بین مغولان و خوارزمشاهیان شد. چنگیز خان از داشتن رابطه ی دوستانه با خوارزمشاه خشنود بود اما سلطان محمد که قدرت مغولان را رقیبی برای خود می دانست نگاه بدبینامه ای نسبت به آن ها داشت و برای برقرار شدن رابطه ای دوستانه کوشش نکرد. نگاه سلطان محمد نسبت به مغولان و سیاست او در ارتباط با ایشان از مسائل مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران است. حادثه ی اترار و رویدادهای متعاقب آن که نتیجه ی نگاه و سیاست سلطان محمد نسبت به مغولان بود، خوارزم شاه نیز با مغولان یکسره به جنگ و دشمنی گذشت. در نوشتار حاضر که پژوهشی کتابخانه ای است با شیوه ی تحلیل محتوا، متون اصلی مرتبط با موضوع تحقیق جهت پاسخ گویی به پرسش های اصلی پژوهش تحلیل و بررسی شده اند.
بررسی علل سقوط حکومت کیاییان در دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
کیاییان خاندانی است محلی که حدود دو قرن نیم بر ناحیه بیه پیش گیلان حکومت نمود. آن ها توانستند مدت ها به شکل خود مختار و مستقل از حکومت مرکزی؛ حاکمیت خود را حفظ نمایند. همین نوع حکومت کیاییان سبب شد تا نهضت صفویان در پناه حمایت آنان به بار نشیند. اما در ادامه، حکومت صفویه به دلیل بسط و گسترش قدرت خود و ایجاد سیاست ایران واحد؛ به تضعیف قدرت این خاندان محلی همت گماشت. به نظر می رسد اختلافات و جنگ های داخلی گیلان، از درون این حکومت را تضعیف نمود. همچنین به دلیل سیاست تمرکز گرایی شاه عباس و جاذبه های جغرافیایی و عوامل اقتصادی گیلان و همین طور اختلافات مذهبی کیاییان با حکومت صفوی و برخی مطامع اقتصادی و سیاسی صفویان؛ حکومت کیاییان راه سقوط را طی نمود. در این پژوهش سعی خواهد شد با اتکا به منابع این دوره، این عوامل مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. هدف این بررسی انجام یک پژوهش توصیفی- تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی (کتابخانه ای) و به منظور شناخت و ارزیابی عوامل زوال و سقوط دودمان سلسله کیاییان در گیلان و در زمان حکومت صفویه به ویژه شاه عباس اول است.
بررسی جغرافیای تاریخی قم با تکیه بر کتاب تاریخ قم
حوزه های تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
نقش ازدواج های سیاسی چنگیزخان در یکپارچگی مغولان
حوزه های تخصصی:
مغولان اقوامی صحراگرد بودند که به صورت قبیله ای زندگی می کردند. آن ها مجبور بودند برای دوام آوردن در زندگی سخت کوچ نشینی، رابطه خود را با قبایل دیگر مستحکم کنند. یکی از راه های حصول به این هدف، ازدواج های سیاسی بود که زنان نقش مهمی در آن داشتند. چنگیز خان که از میان همین قبایل مغولی برخاسته بود، توانست تمام قبایل مغولی و غیر مغولی ساکن در مغولستان و اطراف آن را با پیوندهای سیاسی به خود نزدیک کند و به وسیله آن ها به سرزمین های متمدن آن روز (چین- ایران) حمله کند. در این پژوهش تأثیر ازدواج های سیاسی بر ساختار قدرت در دوره چنگیزخان (623 ه .ق) مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین شده است.
بررسی بهداشت عمومی در ایران باستان با تکیه بر بهداشت آب و خاک و هوا
حوزه های تخصصی:
توجه به بهداشت و سلامت در ایران باستان همواره یکی از دغدغه های اصلی حکومت ها و مخصوصاً منابع دینی و غیردینی بود. به طوری که شاهان ایران باستان به امر پزشکی و بهداشت عمومی جامعه بسیار اهمیت می دادند تا جایی که آنان خود به احداث مراکز درمانی و حتی آموزشی برای درمان بیماران می نمودند. بر این اساس، تحقیق پیش رو سعی دارد پاسخی درخور برای سؤال زیر بیابد: بهداشت عمومی در ایران باستان و روش های جلوگیری از آلودگی آب و خاک و هوا چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تمهیدات بهداشتی عمومی مربوط به محیط و مسکن در ایران باستان از جمله جمع آوری زباله، ساماندهی پسماند، نظافت مسکن، بهداشت لباس، سم پاشی و جلوگیری از نفوذ حشرات و جانواران مزاحم به درون خانه به صورت اصولی کار شده است. و بهداشت آب، روش های جلوگیری از آلودگی آن در ایران باستان از اصول مربوطه مانند جلوگیری از آلوده شدن آب با جدا کردن مسیر آن از آب آلوده، مراقبت همیشگی از آب و غیره صورت می گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
بررسی پیوند های اجتماعی اصناف و پیشه وران با تصوف در دوره غزنوی
حوزه های تخصصی:
اصناف و پیشه وران همواره از گروه های اجتماعی تاثیر گذار در تاریخ ایران بودند و روابط عمیقی با صوفیان داشتند و در دوره های مختلف تاریخی، اوضاع اجتماعی و اقتصادی تا حدودی وابسته به فعالیت این صاحبان حرف بوده است. در دوره ای از تاریخ ایران یعنی دوره ی غزنویان، اصناف زیادی فعالیت می کردند و اصناف مهم و تاثیر گذار در شهرهای بزرگ، بازارهای مخصوص به خود داشتند. در این دوره تصوف رشد زیادی کرده بود و بزرگانی مثل ابوسعید ابوالخیر در نیشابور، پایگاهی برای تمرکز پیشه وران محسوب می شد. این صوفیان برای تأمین منابع مالی خود نیازمند گروه های درآمد زا مثل اصناف بودند. پیوندهای این دو گروه یعنی اصناف، و صوفیان شامل بخش های اقتصادی و اجتماعی می شد. اصناف دوره ی غزنوی، کمک های مالی زیادی را نسبت به صوفیان داشتند و همچنین با ارج نهادن به درویشان و گروه های متصوفه، اعتبار اجتماعی آن ها را بالا برده بودند. بخشی از پیشه وران، مریدان گروه های صوفی محسوب می شدند که با استفاده از پیشه و صنعتی که در آن تخصص داشتند به مسلک تصوف و صوفیان خدمت می کردند. البته صوفیان در تحریک اصناف و پیشه وران برای تحولات اجتماعی و ضدیت با حکومت تقشی نداشتند. زیرا صوفیان با حکومت غزنوی سازش کرده بودند و حتی سلاطین غزنوی به آن ها کمک مالی می کردند و خودشان هم مرید صوفیان بودند و حکایاتی از ارادت سلاطین غزنوی به صوفیان وجود دارد.
هویّت دینی و نقش تاریخ در شکل گیری هویّت (با نگاهی بر سیر تاریخی هویّت دینی و بحران هویّتی در تاریخ ایران)
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش و شدت یافتن فرآیندهای توسعه و نو سازی، دین همچنان در تمام ابعاد خود به عنوان منبع مهمّی برای هویّت و معنابخشی در جهان متجدّد و آشفته به شمار می رود. برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک، پای بندی و وفاداری به آن و اعتقاد و تمایل به مناسک و آیین های مذهبی فراگیر در فرآیند شکل دهی به هویّت ملّی و دینی بسیار مؤثّر است. مسئلة اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال است: تاریخ چه نقشی در شکل گیری هویّت دینی با تکیه بر سیر تاریخی آن در طول بحران های هویّتی در تاریخ ایران داشته است؟ مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به سیر تاریخی هویّت دینی و بحران هویّتی در تاریخ ایران و نقش تاریخ در شکل گیری هویّت پرداخته است. نتایج این مقاله حاکی از آن است که، هرچند بحران های هویّتی مختلفی در طول تاریخ بر ما ایرانیان وارد شده است ولی همیشه با قدرت، و با کمک تاریخ غنی سرزمین خود، فرهنگ مهاجم را جذب و سپس بدون اینکه اصالت خویش را از دست بدهیم، هضم نموده ایم و هویّت ملی و دینی خود را شکل داده ایم.
بررسی جایگاه جاده ی ابریشم در دوران ساسانیان
حوزه های تخصصی:
جاده ی ابریشم؛ راه بازرگانی است که در هزاره ی اول میلادی چین و اروپا را به هم متصل می کرد. این جاده یکی از بزرگ ترین و طولانی ترین مسیرهای زمینی بود که تجارت چین با کشورهای غربی از طریق آن امکان پذیر می شد. ایرانیان از عواید این جاده استفاده زیادی می نمودند و در امن نمودن آن می کوشیدند. بسیاری از جنگ های دو امپراتوری ساسانی و روم شرقی بر سر جاده ابریشم بود. مقاله حاضر بر آن است که با رویکردی توصیفی تحلیلی به جایگاه جاده ابریشم در دوره ساسانی و نقش آن در مناسبات این حکومت با امپراطوری بیزانس بپردازد. بر این اساس تحقیق حاضر به این نتیجه دست یافته که ساسانیان سلطه ی سیاسی و نظامی برجاده ابریشم داشتند و دستیابی بر موقعیت استراتژیکی و سیاسی و اقتصادی جاده ی ابریشم یکی از مهم ترین دلایل روابط تجاری و همچنین کشمکش های نظامی این حکومت با بیزانس بوده است. بیزانسی ها برای استیلا بر این جاده کوشیدند که مسیر آن را عوض نمایند که موفق نشدند.
بحران مشروعیت و جانشینی از دوره ملکشاه تا پایان دوره سلجوقیان (465-590 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
دولت سلجوقی تجربه خوبی را از ساختار و مشروعیت سیاسی به یادگار گذاشت. پایه های مشروعیت این حکومت خلافت عباسی، الگوی ایران باستان (دیوانسالاری ایرانی)، سنن قبیله ای که با تلاش های مدرسان مدارس نظامیه فراهم شد. این ساختار توانست حاکمیت خود را بر محدوده گسترده ای از ماوراءالنهر تا دریای مدیترانه اعمال کند. اما از اواخر دوره ملک شاه این ساختار دچار تعارضات شد. این مقاله با توجه به نظریات امام محمد غزالی و خواجه نظام الملک طوسی در مورد مشروعیت سیاسی و همینطور ماکس وبر به بررسی تعارضات ساختاری و فکری از اواخر دوره ملک شاه می پردازد، تا نشان دهد پایه های مشروعیت از این دوران متزلزل شد و دولت سلجوقی را در سراشیبی سقوط قرار داد. یافته های پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید است، نشان می دهد در تعارضات ساختاری بحران درروابط سلطان با نهادهای دیگر مثل خلافت، وزارت و امیران و ورود زنان به عرصه قدرت منجر به ضعف سلجوقیان شد. در تعارضات فکری نیز مسئله وحدت سلطان و خلافت عباسی و ضرورت امنیت در جهان اسلام باعت بی توجهی به علوم عقلی شد که تاثیرات آن در منابع تاریخی مشهود بود، البته زمینه های خردستیزی از قبل فراهم شده بود و این روند در دوره سلجوقی تشدید یافت.