تاریخ اسلام (دانشگاه باقرالعلوم)
تاریخ اسلام سال هجدهم زمستان 1396 شماره 4 (پیاپی 72) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
منصب «بابیّت» برای امامان شیعه: در عصر حضور، از جمله رویدادهایی است که برخی از مؤلفان شیعه از دیرباز باورمندانه به آن نگریسته اند و این باور، همچنان مورد پذیرش گروهی از پژوهشگران شیعی است. سنجش اعتبار این باور بر اساس اطلاعاتِ برگرفته از منابع مختلف و بهره گیری از روش های تاریخی، رجالی و حدیثی، موضوع این مقاله است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که نشانی از تأیید چنین منصبی توسط امامان شیعه: و یا بسیاری از مؤلفان شیعه که بحث از «باب» ها می توانست برای آنها مهم باشد، در دست نیست. افزون بر این، منشأ غیرامامی این باور و چگونگی راهیابی آن به تعدادی از منابع امامیه، در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است.
بازخوانی مهدی انگاری زیدبن علی؛ بسترشناسی و فرایندشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بازشناخت چرایی و چگونگی مهدی انگاری زیدبن علی (80 122ق) از سوی برخی از هواداران او، موضوع اصلی پژوهش پیش روست که از کارکردهای اجتماعی ویژه ای در همان زمان، و در بسترسازی برای بارورشدن این اندیشه در میان زیدیان در دوره های بعد برخوردار بوده است. این نوشتار با بهره گیری از منابع معتبر و تحلیل داده ها، تلاش می کند تا تصویری از روند مهدی انگاری زید را با توجه به بسترها و عناصر تشکیل دهنده این باور ارائه کند. به نظر می رسد، هم زمان با ظهور زید در کوفه، اندیشه مهدویت در میان برخی از هواداران او به شکل جدی مطرح شد و با توجه به میراث حدیثی موجود، زید را عنصری یاری شده از سوی خداوند و شکست ناپذیر، یعنی «منصور» دانستند و سپس، در همان زمان، زید به عنوان یک فاطمی مبارز، نامزد عنوان «مهدی» گردید که با شکست و نمایش پیکرش در کوفه، این اندیشه در کوتاه مدت روند ایستایی پیدا کرد.
وقف در خراسان و ماوراءالنهر؛ از پیدایش سامانیان تا پایان غزنویان (279 429ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سده سوم و چهارم هجری، منطقه خراسان و ماوراءالنهر که تحت سیطره سلسله سامانی و بعد از آن غزنوی قرار داشت، دوران پُررونق فرهنگی، علمی و اقتصادی را پشت سر می گذاشت. علاوه برمؤلفه های مختلف، سنّت وقف در بسترسازی این جریان مؤثر واقع گشت و عاملی اثربخش در امور مختلف مردم خراسان به شمار می رفت. حال با توجه به تحولات جامعه خراسان در دوره مورد بررسی، موارد مصرف وقف عمدتاً در جهت کدام یک از تحولات جامعه مورد استفاده و در اولویت قرار می گرفت؟ سنّت وقف توسط کدام گروه های اجتماعی اجرا می شد؟ این پژوهش، سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، نقش وقف را در دوره مزبور مورد بازکاوی قرار دهد. یافته ها نشان می دهد که وقفیات عمدتاً در سه محور: اقتصادی، اجتماعی و علمی مورد مصرف قرار می گرفت و همه گروه ها در عمل وقف سهیم بودند؛ ولی با این حال، گروه های وابسته به حاکمیت به دلیل انگیزه های سیاسی، اجتماعی و بضاعت مالی، در عمل وقف سهم بیشتری داشتند.
مسئله شناخت تاریخی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بازتابندگی دانش تاریخی، به ویژه از حیث تعین اقتدار نیروهای اجتماعی در جوامع سنّت گرا، اعتبارسنجیاین حوزه معرفتی را ضروری ساخته است. ابتنای اعتبارسنجی هایدانش تاریخی، به تصوری معیار از معرفت و منابع توجیه معرفتی از یک سو، و ناتوانی منابع معرفتی مورخان در برآورده کردن این معیارهای اعلای معرفت از سوی دیگر، زمینه ساز پدیدآمدن چالش های شکاکانه در مورد ارزش معرفتی تاریخ پژوهی شده است. از این چالش ها که می توان آنها را در قالب چالش های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی صورت بندی کرد، تحت عنوان مسئله شناخت تاریخی یاد می شود. به نظر می رسد، هرگونه کوشش برای حلّ چالش های فراروی دانش تاریخی، مستلزم آسیب شناسی مسئله شناخت تاریخی از طریق بازشناسی پیش فرض های پدیدآورنده آن است. مقاله حاضر که به این موضوع اختصاص دارد، به این یافته رسیده است که ساختار مسئله شناخت تاریخی، همانند دیگر مسائل فلسفی، از الگوی استدلال های شکاکانه پیروی می کند و به عبارتی دیگر، تحمیل معیارهای معرفتی دیگر قلمروهای شناختی بر زمینه مطالعات تاریخی، عامل شکل گیری مسئله شناخت تاریخی است.
بررسی و تحلیل مناسبات صفویان با اقلیت مسیحی در ایران در دوره تکوین و اقتدار حکومت (907 1100ق/1501 1600م)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
صفویه، به عنوان نخستین حکومت شیعی اثنی عشری مستقل و مقتدر، با دو جریان دینی و مذهبی اهل سنّت و پیروان ادیان غیراسلامی روبه رو بودند. منابع تاریخی، گزارش های متفاوت و گاه متناقضی را درباره چگونگی تعامل صفویه با آنها ارائه کرده اند. پژوهش حاضر، بر آن است که تعامل و رویکرد صفویه در مقطع تشکیل و تأسیس، و نیز دوره اقتدار خود را نسبت به مسیحیان به عنوان مهم ترین اقلیت دینی آن روزگار و نیز عوامل مؤثر بر این تعامل و پیامدهای آن بررسی نماید. این بررسی، با واکاوی منابع تاریخی دوره مذکور، سفرنامه های جهانگردان غربی و سُفرای خارجی حاضر در ایران و همچنین، نتایج مطالعات مستشرقان معاصر و صفویه پژوهان، صورت گرفته است.
تحلیل انتقادی روایت های سقوط بغداد به دست مغولان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سقوط بغداد به دست هلاکوخان مغول (م 663ق) در سال 656ق، رویداد بسیار مهمی است که به خلافت عباسیان پایان داد و تحولات مذهبی، سیاسی و فرهنگی چشمگیری را به دنبال داشت. این مقاله، با بهره گیری از تکنیک های تحلیل روایت، به تحلیل انتقادی هفت روایت منتخب درباره سقوط بغداد پرداخته است؛ تا ضمن گزارشی از نقش راوی و چگونگی کانون سازی و توالی و گسستِ روایت ها، بکوشد از طریق ارائه روایت نزدیک به واقع نشان دهد که روایت ها چگونه و تا چه اندازه در طول زمان تحول یافته اند. روایت های مورد بررسی در این پژوهش، در سه گونه: روایتِ پیروزنگارانه، انحطاط نگارانه و داستان واره دسته بندی شده اند. این پژوهش، نشان می دهد که عواملی چون نزدیکی به مرکز قدرت و مذهب راوی و نیز نگاه سرگرم کنندگی و یا عبرت گیری او به رویداد، در شکل گیری هرکدام از روایت ها نقش داشته است.
جغرافیای مذهبی شهرهای باختری ایالت جبال در عصر سلجوقیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات شایسته بررسی در حوزه تاریخ دوره سلجوقیان، وضعیت مذاهب و فرقه های اسلامی تحت قلمرو آنهاست. زمانی که خلافت عباسی به دلیل درگیری های مستمر فرقه ای، به فروترین حدّ زوال رسیده بود، ظهور سلجوقیان در ایران، راه را برای تقویت دوباره مذهب تسنّن هموار کرد. ایالت جبال، به عنوان یکی از مناطق مهمّ ایرانِ عصر سلجوقی، به دلیل داشتن موقعیتی استراتژیک و پیونددهنده شرق و غرب خلافت عباسی، از اهمیت بسزایی برخوردار بود. تنوع فِرَق و مذاهب گوناگون شیعی و سنّی و پراکندگی حامیان این مذاهب در شهرهای مختلف این ایالت، نقش ایالت جبال را در تاریخ میانه ایران، به ویژه دوره سلجوقی، برجسته تر کرده بود. پژوهش حاضر، بر اساس اطلاعات مندرج در کتب جغرافیایی و تاریخی درباره شهرهای باختری ایالت جبال در دوره سلجوقیان، سعی در روشن نمودن جایگاه مذهبی این منطقه دارد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که در کنار حضور اقلیت شیعی زیدی و اسماعیلی در منطقه جبال، عموم منابع بر شافعی بودن این شهرها در این دوره تأکید دارند.
خاندان رازی و تحول تاریخ نگاری در آندلس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دانش تاریخ نگاری اسلامی در آندلس، با وجود هویت و شاکله ویژه خود، از دیگر نقاط جهان اسلام تأثیر پذیرفته است. یکی از جریان های اثرگذار بر تاریخ نگاری اسلامی در آندلس، خاندان رازی در سده سوم تا پنجم قمری/ نهم تا یازدهم میلادی است که تاکنون تحقیق مستقل و جامعی درباره آنها صورت نگرفته است . این مقاله، با تکیه بر روش تحلیل وقایع، به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که با توجه به بسترهای شکل گیری تاریخ نگاری آندلس، نقش خاندان رازی در زمینه انتقال تجربیات تاریخ نگاری به آندلس چه بوده است؟ یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که از سده سوم و ابتدای سده چهارم هجری، با ورود مورخانی از خاندان رازی، روش حدیثی در کنار تاریخ نگاری واقع گرایانه سبک کوفی، زمینه ساز تحول تاریخ نگاری آندلس شد . گرایش به تدوین تاریخ های عمومی تا پایان دوره امویان در آندلس و گرایش شدید خاندان حاکم به تدوین طبقات شاعران و ادیبان و نیز تاریخ نگاری منظوم در اواخر عصر اموی و تقویت رویکرد عقلانی ترشدن، جدا از سیر تاریخ نگاری درباری در دوره های بعد را می توان از مهم ترین پیامدهای حضور خاندان رازی برشمرد.
تاریخ و جغرافیای جزیره سُقُطره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جزیره سُقُطره یا سُقُطریِ کشور یمن که در میان شاخ آفریقا و شبه جزیره عربستان قرار دارد، با وجود تاریخچه ی طولانی و نقش تعیین کننده در مبادلات تجاری امپراتوری های شرق و غرب، تا سال 2008 م که برنامه جهانی میراث طبیعی یونسکو، گیاهان و گونه های حیوانی آن را در فهرست خود قرار داد، چندان شناخته شده نبود. پژوهش حاضر، بر آن است با تکیه بر منابع اصیل تاریخی و جغرافیایی، به ارائه گزارشی قابل اعتماد درباره موقعیت جغرافیایی اقلیم سُقُطره، نخستین ساکنان آن و آداب و رسوم و دیگر جنبه های مردم شناختی آنها، رویدادهای مهم تاریخی آن، جایگاه راهبردی جزیره در منطقه و نیز تاریخ حضور استعمارگران اروپایی در آن بپردازد.
بررسی تاریخی نقش اجتماعی سیاسی ابوسعید ابوالخیر در خراسان عصر غزنوی و سلجوقی در متون ادبی عرفانی، با تأکید برکتاب اسرار التوحید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر (357 440ق)، از جمله مشایخ متصوفه مکتب خراسان است که به دلیل نقش نمایی در عرصه های عرفان عملی از یک سو، و حضور گسترده در عرصه های تربیتی و اجتماعی از دیگر سو، توجه متون ادبی و عرفانی را معطوف به بیان کرامات خود ساخته است. بدون شک، نقش وی در خلال رخدادهای قرون چهارم و پنجم هجری قمری، در ایجاد همگرایی جامعه با تصوف بی بدیل و منحصر به فرد است؛ اما به نظر می رسد، برخی متون ادبی و عرفانی چون اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید که به قلم یکی از نوادگان او به نام محمدبن منور (وفات پس از570ق) و درباره زندگی و اقوال و احوال شیخ به نگارش درآمده، در ذکر ارتباط شیخ با سران حکومت غزنوی و سلجوقی، راه اغراق پیموده اند. مقاله حاضر، نقش اجتماعی و سیاسی ابوسعید در خراسان عهد غزنوی و سلجوقی را از طریق مقایسه مطالب مندرج در اسرار التوحید با منابع تاریخی هم عصر او بررسی کرده است.