بحوث فی اللغه العربیه (پژوهش در زبان و ادبیات عربی)
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان 1394 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی قصیده ی ""الرائیه الکبری"" عمر بن ابی ربیعه با هدف کشف شکل ساختاری و برخی ویژگی های زیبایی شناسیک آن می پردازد. این قصیده (أ مِن آلِ نُعْمٍ) مشهورترین و طولانی ترین قصیده ی شاعر بوده و بیشترین ویژگی های شهری او را در خود فراهم آورده است. ومانند هر فن داستانی برجسته ی دیگری با مقدمه ای شروع می شود که حوادثی دارد. سپس بحرانی که رو به فزونی گرفته و به مرحله ی تنش رسیده است و در پایان نیز به حل آن منجر می شود. در این قصیده بیشتر عناصر داستان کوتاه به مفهوم امروزین آن، وجود دارد، این قصیده، زندگی دوره ی امویّ، به ویژه آن جنبه ای را که مربوط به زن است، به بهترین وجه به تصویر می کشد و از این منظر به طوماری از زندگی شاعر و تصویری برای عواطف درونی وی تبدیل شده است. این مقاله شامل موضوعات زیر است: این پژوهش با مقدمه ای از همه آنچه که ذکر آن بر اساس اسلوب نویسندگی جدید برای نگارش لازم است، شروع شده، سپس به محورهای پنج گانه زیر می پردازد: 1. افکار اصلی مطرح شده در قصیده. 2. سطح داستانی و گفتگو در این قصیده. 3. موسیقی و نقش وزن در این قصیده. 4. میزان تصویرگری از جامعه ی حجاز در این قصیده. 5. سطح ساختاری قصیده و جنبه های عاطفی آن. در پایان، مقاله به نتایجی چند، دست یافت، از آن جمله این که: عمر ابن ابی ربیعه، اولین شاعر مبتکر واقعی است که ویژگی های فنیّ متعددی مانند داستان سرایی، گفتگو و محاوره را به قصیده عطا نموده و در پیوند میان ساختار و تصاویر فنی موجود در قصیده، با معانی و محتوای درونی آن موفق عمل نموده است، تا جایی که الفاظ این قصیده، به دقت بالای شاعر در انتخاب آنها و شدت تأثیر در گیرنده برجسته گشته اند.
توظیف إستراتیجیه تألیف الأشتات فی تدریس البلاغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف هذا البحث إلی رؤیه مدی إمکانیه توظیف إستراتیجیه تألیف الأشتات ( Synectics ) فی تدریس البلاغه العربیه فی التعلیم الثانوی والتعلیم الجامعی .
تعرف إستراتیجیه تألیف الأشتات بأنها ربط عناصر لا یوجد بینها علاقه ظاهره باستخدام فنون علم البیان، وبخاصه المجاز ( metaphor ) وفنون علم المنطق وخاصه قیاس التمثیل والتناظر ( analogy ) وفق إطار منهجی بهدف التوصل إلی حلول إبداعیه للمشکلات. وهذا التعریف ینطبق تماما علی الصور البیانیه فی البلاغه العربیه وبخاصه التشبیه والمجاز والاستعاره.
إن القدره علی رؤیه علاقات المشابهه المبطنه التی یفتقدها معظمنا هی فی الواقع السمه الممیزه للمبدع الحقیقی، کما أن البحث عن الانسجام ووجه الشبه غیر الظاهر بین الأشیاء والظواهر والخبرات المتباعده یمثل جوهر عملیه الإبداع فی العلوم والآداب والفنون.
سنستعرض فی هذا البحث تلک الإستراتیجیه، وکیف وظفها علماء الغرب لتنمیه الإبداع، ومدی ملاءمتها لتدریس ماده البلاغه العربیه فی الجامعه وفی المرحله الثانویه، مع إعطاء نماذج تطبیقیه علی کیفیه تطبیق هذه الإستراتیجیه؛ حیث تؤدی فی الوقت نفسه إلی تنمیه إبداعات الطلبه فی کل المجالات.
الترجمه والتناصّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یقوم هذا البحث الذی ینتهج المنهج التحلیلی الوثائقی بعرض عابر لنظریات الترجمه مبیّنا أنّ هذه النظریات تعتمد فی الکلّ علی مبدأ التّکافؤ الترجمی بأنواعه المختلفه؛ ویهدف إلی تقدیم نظریّه جدیده فی مجال دراسات الترجمه معتمداً علی نماذج من الترجمه المنظومه من العربیه إلی الفارسیه التی لم یهتمّ بها الدارسون ولم یعالجها رغم أهمیتها وقیمتها. تتأسّس هذه النظریّه علی دور التناصّ فی عملیّه الترجمه الذی أشیر إلیه عابره فی بعض الکتب التراثیه البلاغیه. یتمظهر هذا التناص فیما بین النصین المصدر والهدف کما ینصع فیما بین النص الهدف والنصوص المماثله فی اللغه المنقول إلیها.
دراسه الخطبه الجهادیه لأمیر المؤمنین علی (ع)علی ضوء نظریه الأفعال الکلامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی در مرحله تکامل خویش شاهد وجود بزرگ دانشمندانی چون آستین و سرل بود، به خصوص جان سرل که با بهره گیری از عناصر تحلیل گفتمان و تکمیل نظریه کنشهای گفتاری آستین رویکرد تطبیقی کاملی را ارائه کرد. این جستار به بررسی خطبه جهاد نهج البلاغه از طریق تعیین کنشهای گفتاری پنج گانه وامور مانند میزان تکرار، و مفاهیم مستقیم و غیر مستقیم آنها، بافت خطبه می پردازد. پس از ارائه آماری در موارد مذکور با در نظر گرفتن دو طرف گفتمان خطبه تحلیل هایی را ارائه می دهد. در میان آمار به دست آمده، میزان کنشهای گفتاری با مفهوم غیر مستقیم رقم بالای 93 درصد را نشان می دهد. این امر بیانگر یکی از ویژگی های اهل ادب است، به گونه ای که به طور مستقیم از ما فی ضمیر خود سخن نمی گویند، بلکه روشی را برمی گزینند که به تفکر مخاطب بیانجامد. در این میان، بالاترین درصد متعلق به کنش عاطفی است، با توجه به بافت خطبه درمی یابیم امام از کوفیان به سبب سستی، عصیان امر مولای خویش، عدم شرکت در جهاد و جنگ با دشمن گله و شکایت می کنند. کنش تعهدی و اعلامی در آخرین رتبه قرار می گیرند، به گونه ای که حتی یک بار در خطبه به کارنرفته اند، زیرا امام علی (ع) در این خطبه به دنبال بیان تعهد خویش به موضوعی در برابر مردم نیست، همان طور که هدف ایشان از ایراد این خطبه بیان شرایط جدیدی نیست.
ظاهره القلب فی اللغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُعدّ القلب من الظواهر اللغویه الشائعه فی اللغه العربیه. وهی ظاهره لم تختص بالشعر العربی القدیم فحسب، بل اتسع نطاقها بحیث یمکننا مشاهده نماذج منها فی القرآن الکریم. بما أن لهذه الظاهره نطاقاً واسعاً فی الأدب العربی وأیضاً بسبب ماهیتها التی تؤدی أحیاناً إلی انتقال أرکان الکلام عن مکانتها الأولی فی الجمله إلی مکانه أخری وأحیاناً أخری توجب التغییرَ فی إعراب الکلمات، دراسه هذه الظاهره بجمیع أبعادها وجوانبها اللغویه تصون المتلّقی عن الوقوع فی الأخطاء وتُعینها فی تحسین عملیه قراءه النصوص وفهمها. تهدف هذه الورقه البحثیه وفق المنهج الوصفی التحلیلی إلی دراسه ظاهره القلب فی اللغه العربیه والإتیان بأمثلتها فی الشعر العربی ونثره وکذلک الآیات المتضمّنه لها فی القرآن الکریم، لتسلّط الضوء عبر ذلک علی هذه الظاهره بخصائصها اللغویه وأنواعها المختلفه فی اللغه العربیه وللردّ علی عده أسئله منها: مدی أهمیه القلب وأنواعه فی علم المعانی، ودواعی القلب، وجواز الاعتراف بالقلب بوصفه أسلوباً من أسالیب البلاغه العربیه أو عدم جوازه وغیر ذلک. وقد حقّقت الدراسه عده نتائج تؤکّد لنا أهمیه ظاهره القلب غیر المستنکره بوصفها أسلوباً بلاغیاً فی عملیه قراءه النصوص، منها: أنه من أهم دواعی استعمال القلب فی اللغه تحسین الکلام لفظیاً ومعنویاً ومخالفه اللغه المعیاریه وخلق الجوّ الشعری، وأن الاعتراف بوقوع ظاهره القلب فی اللغه العربیه یصوننا عن التمسک بمختلف التأویلات والتقدیرات البعیده المتکلّفه عند مواجهه القلب فی النصوص ویساعدنا فی فهمها.
دراسه بنیویه لمسرحیه ""شهرزاد"" لتوفیق حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنَّ المنهج البنیوی أقرب المناهج إلی النص الأدبی؛ لأنَّ النص هو المصدر، ولا وجود للمصدر إلا من خلال النص، و لأنَّ اللغه هی التی تشکل النص و تحدد وجوده و کینونته، و بالتالی، فاللسانیات هی المنهجیه الوحیده الصالحه لدراسه اللغه فی کل تمظهراتها الوصفیه. للتوصل إلی بنیه الأثر الأدبی ینبغی تخلیص النص من الموضوع و المعانی و الأفکار و البعدین الذاتی والموضوعی، لیبدأ بعد ذلک تحلیل النص فی دراسه المستویات البنیویه. نحن نرید فی هذه المقاله من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی أن ندرس البنیویه فی مسرحیه شهرزاد و بما أنَّ ضیق مساحه البحث لایتیح لنا الإلمام بکافه جوانب الدراسات البنیویه علینا أن نختار منها ما وجدنا أنه رکیزه أساسیه فی تحدید مظاهر البنیویه فی شهرزاد وهذه المحاور هی: الفواعل التی تمثل الشخوص فی النص، ویوازیها فی الخط نفسه المفعول به وهو الهدف أو المغزی من النص، وفی المحور العمودی هناک المساندون والمعارضون و فی الوسط هناک محور الأحداث ( الحبکه الدرامیه ) للمسرحیه. شخصیات مسرحیه شهرزاد ما هی إلا رموز لنوازع الإنسان وملکاته؛ فالعبد عبد أسود حقیقی ذو مزاج شهوانی، و الوزیر شخصیه عاطفیه عفیفه و الملک شخصیه زهدت فی کل الحیاه ی الرمزی لیصبحوا رمزاً لسعی الإنسان الحثیث نحو المجهول. و یری توفیق الحکیم أن حکمه الإنسان فی عصورنا الدنیا ولکن تلک العلاقه الخفیه التی تربط بینهم فی إنجذابهم نحو شهرزاد هی التی ترفعهم عن المستوی الواقعی إلی المستوی الدلالالحدیثه لیست هی التی توجه مصیره بل الذی یوجه مصیره هو قدرته ذلک العفریت المنطلق مِن قَمقَم الحکمه هو العله المباشره لأزمه الإنسانیه فی العصر الحدیث.