بحوث فی اللغه العربیه (پژوهش در زبان و ادبیات عربی)
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان 1393 شماره 10 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در توجه دانشمندان به قرآن کریم از همان زمان نزول آن بر پیامبر اکرم (ص) هیچ شکی نیست و از موضوعاتی که توجهی ویژه به آن داشته اند نظم قرآن و ارتباط آن با مسئله اعجاز است که این مهم نزد عبد القاهر جرجانی نضج یافت و به کمال رسید؛ چه وی با نظر و بذل توجه به منابع قبل از خود منادی نظریه نظم شده، فلسفه آن را با اسلوب منطقی و فکر آگاهانه خود بیان داشته است. از این رهگذر مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی ضمن اشاره به تعریف نظم و آراء علماء درباره آن به بررسی نظم در سوره غافر با توجه به اجزای سه گانه آن یعنی واژه، ترکیب نحوی، و معنا پرداخته است. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که هماهنگی در سطوح مختلف سوره از واژگان و ترکیب ها تا معانی ودلالت ها واضح و روشن بوده و انسجام کاملی در به کارگیری اسلوب های مختلف وجود دارد علاوه بر اینکه تصاویر هنری همراه با تعابیر دقیق به سوره ویژگی خاص اعجازی را بخشیده است.
التهکم الفکاهی فی مقامات الهمذانی(ریشخند انتقادی در مقامات همدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از غنی ترین انواع ادبی در ادبیات از جمله در ادبیات عربی است. ازجمله متون طنزآمیز ماندگار،فن مقامات است که بدیع الزمان همدانی ازپیش آهنگان آن است. یکی از مهمترین انواع طنز در مقامات همدانی تهکم و انواع آن است که این مقاله به بررسی آن می پردازد و نشان می دهد همدانی به عنوان یک طنز نویس پر طرفدار چگونه و با استفاده از چه مهارتهایی در خنداندن و جذب خواننده موفق بوده است.نگاه تیزبین او در تشخیص امراض اخلاقی مردم زمانه خود و انتخاب ماهرانه و تجویز انواع طنز به فراخور حال اقشار جامعه عباسی ، طبیبی حاذق را ماند، یا معلمی عالم را،که همگان را به تاثیر نصایح غیر مستقیم طنز آمیز در تعلیم و تربیت آگاه می سازد. در این پژوهش دریافتیم که چون هدف همدانی اصلاح اجتماعی است بنابراین ریشخند اخلاقی در مقامات او زیاد است اما از ریشخند فردی استفاده نکرده است. در نهایت نیز موفق شدیم تعریفی از ریشخند انتقادی (التهکم الفکاهی) ارائه دهیم.
تحلیل شخصیة ""سمیح القاسم"" وفقا لاختبار ""ماکس لوشر"" النفسی (بررسی شخصیت سمیح القاسم بر پایه روانشناسی رنگ ماکس لوشر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته رنگ جایگاه خاصی در زندگی بشر داشته است. امروزه روانشناسان از رنگ ها برای تحقیق و شناخت ویژگی های روحی افراد بهره می گیرند. آزمون رنگ لوشر بهترین آزمون روانشناسی است. در دنیای ادبیات شاعر و نویسنده با انتخاب واژگان خاص روحیه و طرز تفکر خود را نشان می دهد. این تحقیق با برآورد فراوانی واژه رنگ ها در دیوان سمیح القاسم، به بررسی کیفیت این آزمون در این دیوان می پردازد. رنگ قرمز پربسامدترین رنگ در دیوان سمیح القاسم است که نشان از تمایل او به رهبری مردمش و پی گیری امور انقلابی دارد. رنگ سیاه دومین انتخاب این شاعر مبارز در دفاع از مردم مظلوم فلسطین در برابر تیرگی ها و ظلم های صهیونیست ها است. رنگ سبز سومین رنگ انتخابی سمیح القاسم می باشد، از دیدگاه لوشر رنگ سبز اگر در ردیف سوم قرار گیرد، اهمیت فوق العاده خود را از دست می دهد. رنگ قهوه ای آخرین رنگ در ترتیب رنگ های سمیح می باشد. از نظر لوشر فرد با این انتخاب در مرحله آخر، نشان می دهد به دنبال استقلال است و از آرامش جسمانی خویش برای رسیدن به استقلال می گذرد، و این همان خصوصیت بارز سمیح القاسم است.
المشکل الدلالی عند الجبّی فی کتابه ""شرح غریب ألفاظ المدوّنة"" (مشکلات و مسائل معنی شناسی در کتاب "" شرح غریب ألفاظ المدوّنه"" جبّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلدار غفور حمدامین در این پژوهش، چالش ها و مسائل معنی شناسی در کتاب شرح غریب ألفاظ المدوّنه، نوشته جبّی در اصطلاحات فقهی مذهب مالکی مورد نقد وبررسی قرار گرفته است. این مقاله از مقدمه، پیش درآمد، سه مبحث و یک نتیجه گیری کلی تشکیل شده است. در پیش درآمد این تحقیق، به بیان مسائل معنی شناسی، چه از جنبه زبانی و چه از نظر اصطلاحی پرداخت شده، و کتاب المدوّنه در فقه مالکی مورد تعریف و شناسایی قرار گرفته است. مبحث اول پژوهش به زندگی نامه جبّی و شخصیت و روش علمی وی در کتاب مذکور، اختصاص داده شده است. در مبحث دوم نحوه بینش فکری جبّی در قضایا و مسائل معنی شناسی بیان شده است. و در مبحث سوم ناهنجاری ها و مسائل و مشکلات اصطلاحی معنایی جبّی مورد مداقّه و کاوش قرار گرفته، پدیده های زبانی اصطلاحی کتاب وی تجزیه و تحلیل شده است. و در پایان، مهمترین نتایج تحقیق بیان شده است. در این مقاله تلاش شده پیوندهای پژوهش های زبانی و فقهی شناسانده شود. نیز سعی شده است تا روش مندی جبّی و متدلوژی وی در نقد و بررسی واژه های غریب (نا آشنا)، چه در معنا شناسی فرهنگ واره خود، و چه در اصطلاح های فقهی خویش، بیان شود. در حقیقت می توان گفت که جبّی در کتاب دردانه خود گنجینه ای از معانی و دلالت های لغوی پر باری اندوخته است که نشانگر ژرف نگری وی در مسائل معنا شناسی است. و نیز بیانگر آشنایی عمیق و دقیق وی با زمینه های زبانی اصطلاحی دوره خود بوده است. علاوه بر این، کتاب جبّی حاوی انبوهی از پدیده های زبانی است که مورد تجزیه و تحلیل معنا شناسانه و مو شکافانه وی قرار گرفته است؛ و در نتیجه می توان آن را به عنوان یک گنجینه زبان شناسی که روشنگر حضور ریشه های فرهنگ واره های لغوی تاریخی است، به شمار آورد.
قصیدة ""الکتاب"" عند أحمد شوقی ومحمد الهراوی وعباس یمینی شریف (دراسة أسلوبیة مقارنة) (بررسی ادبیات کودکان با رویکرد سبک شناسی تطبیقی (بررسی مورد کاوی شعر کتاب در اشعار أحمد شوقی، محمد هراوی و عباس یمینی شریف))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم سبک شناسی عبارتست از کشف قوانین ابداع در ساختار گفتمان ادبی .و از آنجایی که این نوع سبک شناسی منحصر به ارتباط بین متون و نگاهش صرف ارتباط متونی می باشد فقط باید از دیدگاه تطبیقی باید بدان نگریست مخصوصا اینکه این متون از زبانهای متفاوت باشد و از آنجایی که محور این نوع ادب محدود به متون ادبی است بنابراین رویکرد کار هنری و به عبارتی دیگر زیبایی شناسانه است. ادب این سه شاعر یعنی احمد شوقی و محمد هراوی که هردو مصری و عباس یمینی شریف ایرانی در ادبیات کودکان جلوه گر می شود.و این ادب جزء حیاتی از ادبیات محسوب می شود چراکه به طیف معینی از جامعه می پردازد و باید با اسلوب ساده و جذاب ارائه شود. شالوده کارشان کلمات زیبا و بنیان آن خیال و هدفشان جذابیت این کلمات و پرورش و آموزش مخاطب است. این سه شاعر در زمینه سرودن شعر کودک در یک موضوع و با درونمایه واحد نقطه اشتراک دارند و آن ، شعر کتاب است . این شعر نوعی شعر تربیتی بوده و به همین دلیل این سه شاعر انتخاب شده و قصیده کتاب براساس سبک شناسی که دارای چهار لایه صوتی(موسیقی داخلی و خارجی) و لایه بلاغی(کارکردهای زیبایی شناسی) و لایه ی نحوی و لایه ی فکری بررسی می شود و نتایج به دست آمده نشان می دهد که درلایه ی آوایی می توان به هماهنگی و هارمونی موسیقی داخلی و خارجی و انواع مختلف تکرار کلمات و حروف بمنظور تحقق ریتم (ضربآهنگ)و بیان احساس درونی و تأکید معنی اشاره کرد.مضمون و درونمایه شعری این سه شاعر ،تربیتی ، پرورشی و عشق به یادگیری و کتاب می باشد.در زمینه بلاغی، خیال در شعر کتاب یمینی شریف ازنوع خیال تألیفی است در حالی که نزد أحمدشوقی ابتکاری و نزد هراوی، بیانی است.همچنین این شعرا برای بیان احساساتشان از تشبیه ها و استعاره های ساده بهره جسته و در لایه ی فکری تربیت کودکان و آموزش آنها از طریق ایجاد روحیه تعاون و همکاری و قدرت تشخیص بین خوب و بد بوسیله آموزش سخنوری از دیگر نتایج دست یافته می باشد. این جستار بر متون شعری این سه شاعر تکیه دارد و بر ابداع زبان شعری نزد هرکدام از این سه شاعر و امکانات هنری و زیبایی شناسی و ابداعی بارویکرد سبک شناسی تطبیقی -که بنیان کار خود را براساس تطبیق متون ادبی در دو(یا چند) زبان مختلف مانند ادبیات تطبیقی قرار داده با این تفاوت که محور عمل خودرا برروی سبک و زبان متمرکز می کند- موارد اشتراک واختلاف رادر چهاربخش آوایی ،معنایی ، نحوی ( ترکیبی )و مضمونی بررسی می کند.
الظواهر الأسلوبیة فی سورة الأنعام (نمودهای سبک شناختی در سوره ی انعام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی یکی از شاخه های نقد ادبی است که از دانش زبان شناسی و بلاغت در تحلیل متن بهره جسته و در بررسی نقدی و ادبی اثر برسه عنصر اصلی متن، نویسنده و مخاطب تکیه می کند. سوره انعام یکی از سوره های بلند قرآن کریم است که موضوع اصلی آن بیان اصول سه گانه عقیده اسلامی است، و تمام واژگان و عبارات و تصاویر هنری موجود در آن در پی اثبات یگانگی و حقانیت خداوند است. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل سبک شناختی توصیفی بعد از مقدمه ای کوتاه در بررسی مبانی نظری سبک شناختی و ظواهر آن به بررسی مهمترین ظواهر سبک شناختی در سوره انعام پرداخته و با تکیه بر پنج مبحث تکرار، تقدیم و تأخیر، استفهام، التفات و گفتگو تلاش می کند تا سبک های ارائه شده در سوره را واکاوی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تکرار واژگان و عبارت ها و جمله ها از مهمترین ظواهر سبک شناختی است و سبب انسجام موضوعی و هنری در بیان و تأکید توحید شده است. تقدیم و تأخیرها در سوره به هدف تاکید وحدانیت خداوند آورده شده است و مخاطب را به تامل در موضوع مورد بحث وا می دارد. گفتگو در سوره ابزاری هنری برای بیان حقانیت خداوند و پیامبر(ص) می باشد که گاهی با تصویرهای حقیقی در آمیخته می شود تا روشی مؤثر برای تبلیغ دین اسلام و اعتراف مشرکان و منکران به حقانیت خداوند باشد.