مقالات
حوزه های تخصصی:
خرد و خردورزی از ویژگی ها و امتیازات مهم بشری شمرده می شود و همواره راهنمای بشر به سوی سعادت بوده است و می توان آن را زبان مشترک همة انسان ها برشمرد. لذا اولیای دین در تبلیغ پیام الهی از این نعمت الهی فراوان استفاده کرده اند. در این مقاله برآنیم تا گوشه ای از این راهبرد را به نظاره بنشینیم و براهین توحید ذاتی در روایات را بررسی کنیم؛ بنابراین می کوشیم با روش کتابخانه ای و شیوة توصیفی ـ تحلیلی براهین مورد استفاده در روایات را استخراج کنیم. براهین پرشماری در آثار معصومین مورد استناد واقع شده است که می توان برهان نفی ترکیب، برهان نفی محدودیت، برهان فرجه، برهان عدم آثار و برهان عدم دلیل را از جملة آنها برشمرد.
امامت در مکتب صادق آل محمد(ص)
حوزه های تخصصی:
امامت به معنایی که شیعه بدان معتقد است، اساسی ترین باوری است که موجب امتیاز شیعة امامیه از دیگر فرق اسلامی شده است. امامت به لحاظ عقلی و نقلی محل بحث و بررسی عالمان شیعی بوده است. آنچه در این نوشتار می آید، رویکرد نقلی و تاریخی به اصل امامت، با استفاده از بازخوانی سخنان امام صادق(ع) است. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، تبیین ها و توصیف های موجود در دوران امام صادق(ع) جهشی چشمگیر نسبت به دوران نخستین پیدایش تشیع داشته است؛ چنان که موجب اعتقاد برخی به الوهیت امامان در آن دوران شده است. «امام» در منظر امام صادق(ع) کسی است که حجت خدا بر بندگان بوده، مرجعیت دینی، علمی، اخلاقی و سیاسی را بر عهده دارد و واسطة فیض میان خدا و بندگان بوده، منصوب از جانب خدا، معصوم و دارای علم خدادادی است.
تأملی بر مقالة «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا»
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم آیات پرشماری را با موضوع هدایت و با تعابیر مختلف و متناسبِ مقام سخن، مطرح می کند. مفسران ذیل این دسته آیات به ارائة دیدگاه های خود دربارة تبیین معنای هدایت همت گماشته اند. یکی از این تعابیر واژة امام است که در آیة ابتلا آمده است که صاحب نظران ذیل آن به بیان دیدگاه های خود پرداخته اند. در این میان صاحب تفسیر المیزان با برداشتی بدیع به تفسیر آن اقدام کرده است. در رد برداشت ایشان مقاله ای با عنوان «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا» در شمارة پنج مجلة معرفت کلامی چاپ شد. نویسندة مقاله با رد تفسیر مذکور معنای آن را شأنیت دار شدن حضرت ابراهیم(ع) نسبت به اجرای احکام دانسته است. ما در نوشتار حاضر با بررسی ادلة علامه طباطبایی و نیز ادله و مبنای نویسنده بار دیگر نظر علامه را احیا و اثبات کرده ایم. در این مقاله از روش کتابخانه ای در تحقیق و روش قرآن به قرآن در تفسیر بهره جسته ایم.
نگاهی تطبیقی به آموزة تناسخ در ادیان هندی و رجعت
حوزه های تخصصی:
مقایسة آموزه های مربوط به یک دین با آموزه های مشابه آن در ادیان دیگر و کشف تشابهات و تمایزات آنها، به فهم عمیق باورهای دینی کمک می کند. یکی از ارکان ادیان شرقی، آموزة تناسخ به معنای باور به تولد مکرر انسان یا هر موجود زنده است. در مذهب شیعه، آموزة رجعت با مفهوم بازگشت زندگی به مجموعه ای از درگذشتگان مقارن یا پس از نهضت جهانی امام مهدی(ع) مطرح است. گاهی گمان می شود که این دو آموزه یک منشأ دارند و اعتقاد به رجعت، از ادیان دیگر به برخی از مسلمانان سرایت کرده است. ازاین رو، برای بررسی این ادعا لازم است نسبت رجعت و تناسخ مورد تأمل و بررسی و بازخوانی قرار گیرد. این مسئله ابعاد گوناگون دارد و بررسی شباهت ها و تفاوت های این دو آموزه، مقصود مقالة پیش روی است. تحقیق حاضر روشن می سازد که آن دو، از حیث مبانی، ارکان و اهداف تفاوت دارند. این مقاله به روش تطبیقی به تحلیل مبانی و لوازم دو آموزه می پردازد.
دلایل عقلی و قرآنی بر حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اختلافی میان عدلیه (امامیه و معتزله) و اشاعره، حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال است. عدلیه به حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال اعتقاد دارند؛ لکن اشاعره، حسن و قبح ذاتی و عقلی را انکار نموده، به حسن و قبح شرعی باور دارند. از دیدگاه عدلیه، به ویژه امامیه، برای حسن و قبح افعال دلایل گوناگون عقلی و نقلی وجود دارد و پذیرش این مبنا، آثار فراوانی در خداشناسی، راهنماشناسی، اخلاق و احکام دارد.
این نوشتار، با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دلایل عقلی و قرآنی بر اثبات حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال می پردازد. مهم ترین یافتة پژوهش آن است که بر اساس دلایل عقلی و آیات قرآن، حسن و قبح افعال ذاتی است، نه اعتباری؛ و عقل، حسن و قبح افعال را درک می کند؛ و نیز بسیاری از مسائل اعتقادی و ضروری اسلام، وابسته به حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال است.
نقد نظریة تباین دین و معنویت
حوزه های تخصصی:
نسبت میان معنویت و دین، یکی از مهم ترین مباحث قابل طرح در حوزة فلسفة دین و معنویت پژوهی است. تنوع در انگیزه ها و رویکردها در بررسی مفهوم معنویت، سبب ارائة تفاسیر متفاوت در حقیقت آن و نیز ریشه ها و نتایج آن شده است. برخی، معنویت را نه تنها متفاوت از دین، بلکه متباین و حتی متضاد با آن دانسته اند. هدف اصلی این پژوهش آن است که ابتدا مفاهیم «دین» و «معنویت» را بررسی کند؛ سپس با تقسیم گونه های مختلف معنویت و بررسی مؤلفه های اصلی معنویت حقیقی، تفاوت آن را با معنویت کاذب و نیز معنویت باطل آشکار سازد. همچنین نسبت معنویت و عقل، و نیز ضرورت عدم مخالفت تفاسیر مختلف از معنویت با اصول بدیهی عقلی، به اختصار بررسی شده است. در ادامه ادلة کسانی که معنویت را متباین با عقل دانسته اند، ارزیابی و رد، و علیت دین برای معنویت اثبات گردیده و در پرتو آن، انحصار معنویت در معنویت دینی به ویژه معنویت اسلامی تبیین شده است. روش این تحقیق، اسنادی-تحلیلی است و با بررسی و نقد ادلة طرف داران تباین معنویت و دین، مدعای اصلی اثبات خواهد شد.
تأثیر اومانیسم بر نهضت اصلاح دینی ( پروتستان)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد بررسی تأثیر اومانیسم بر شکل گیری نهضت اصلاح دینی (پروتستان) با روش توصیفی ـ تحلیلی است. در این راستا نخست به تعریف اومانیسم اشاره، و پس از بیان مراحل سه گانة اومانیسم از رنسانس به بعد، ویژگی اومانیسم در هر یک از این مراحل بیان شده است. در ادامه با روش شدن ویژگی های اومانیسم در دورة نهضت اصلاح دینی و با واکاوی زندگی و اندیشه های بعضی از بزرگان اصلی و اولیة نهضت اصلاح دین، نشان داده شده که اگرچه زندگی و اندیشة این بزرگان متأثر از اومانیسم بوده است، تأثیرپذیری همة آنها به یک اندازه نبوده و همچنین بعضی از آنها، در دوران هایی حتی از اصول اومانیسم عدول کرده اند.