مقالات
حوزه های تخصصی:
جریان روشنفکری دینی یکی از جریان های فکری تاحدی تأثیرگذار معاصر میباشد و با وجود طیف های مختلف روشنفکری، میتوان جنبه های مشترکی نیز در این میان پیدا کرد. یکی از شخصیت های این جریان آقای مصطفی ملکیان است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد بررسی دیدگاه های مصطفی ملکیان است. ابتدا تلاش شده است تا اجزای مختلف اندیشه وی با مراجعه همدلانه به آثار وی بازخوانی شود. سپس نویسنده، با اندکی تحلیل و بررسی، با نگاهی نقادانه دیدگاه خود را درباره اندیشه های ایشان بیان کرده است.
اما از آنجا که در این نوشتار نمیتوان به همه ابعاد اندیشه ایشان اشاره کرد، به ناچار برخی وجوه مهم تر بررسی شده است. اصلیترین دیدگاه ایشان در نظریه عقلانیت و معنویت ارائه شده است. این نظریه نوعی وحدت گرایی تکثرخیز است که به صورتی حداقلی به مسائل معنوی نگریسته و عقلانیت مدرن را پایه اصلی کار خود قرار داده است. یک ویژگی این نظریه، نوعی معنویت گرایی است که وجوه مشترکی با دین دارد، دین نیست، مخالف آن هم نیست، اما همه وجوه آن را نمیپذیرد. این نظریه، مهم ترین وجه دین، یعنی تعبد، را انکار میکند.
ارزش و اعتبار معرفت دینی از منظر جریان های فکری
حوزه های تخصصی:
در باب معرفت دینی، بحث از چیستی و حقیقت معرفت دینی، روش و منطق کشف و فهم آن، ملاک و معیار دینی بودن، صدق و اعتبار آن و.... و در باب ارزش معرفتی معرفت دینی نیز بحث واقع نمایی، حکایت گری و قابلیت ارزش گذاری، مسئله صدق، ملاک و معیار ثبوتی آن و.... مطرح است. مراد از میزان ارزش معرفتی در معرفت دینی، انطباق معارف دینی با واقع و حاق دین و بررسی نسبت معرفت دینی با واقع و نفس الامر دین میباشد. بنابراین، مسئله اصلی این است که با توجه به خاصیت حکایت گری معارف دینی از واقع و امکان انطباق آن با واقع و حاق دین از یک سو، و امکان خطا و احتمال عدم انطباق آن با واقع دین از سوی دیگر، مطابقت معارف دینی با واقع به چه میزان است؟ در پاسخ سه جریان و رویکرد فکری مطرح میشوند: جریان افراطی، جریان تفریطی و رویکرد سوم، دیدگاه صحیح است که معتقد به انطباق حداکثری و رئالیسم خطاپذیر نام دارد.
این مقاله با رویکرد بررسی اسنادی، ضمن بیان دیدگاه ها در باب ماهیت معرفت دینی، به نقد و بررسی سه جریان مزبور میپردازد.
میراث اسلامی در چنگال عصریت: نقد رویکرد حسن حنفی در بازسازی میراث اسلامی
حوزه های تخصصی:
حسن حنفی، از روشن فکران معاصر مصری در چندین دهه از فعالیت تألیفی خود میکوشد تعریفی خاص از میراث اسلامی و ویژگیهای آن ارائه دهد. او با هدف نوگرایی و تجدّد در میراث اسلامی، طرح خویش را تحت عنوان «التجدید و التراث» در تألیفات گوناگون خود دنبال میکند. وی برای میراث اسلامی ویژگیهایی نظیر «اندوخته ای قومی و ملی، تعبیری فکری از پدیده های هر عصر، تدوینی نظری از ستیزهای فکری بین حاکم و محکوم، یک بعدی بودن، وارونگی موضوعات انسانی به الهی» را ذکر میکند که باید از الهیات به انسانیات تبدیل شود. به اعتقاد او اصول و مفاهیم تجدّد، در اسلام هم وجود دارد؛ اما در میراث اسلامی مغفول مانده یا تفسیر دیگری از آن شده است؛ ولی امروزه به تناسب شرایط عصری باید این معانی جدید را کشف کنیم. او زبان میراث را به کهنگی و نارسایی متهم میسازد و روش هایی را برای بازسازی میراث اسلامی بیان میکند که جملگی نیازمند نقد و بررسی است.
قرآن بسندگی و انکار حجیت حدیث: بررسی خاستگاه و اندیشه های اهل قرآن/ قرآنیون
حوزه های تخصصی:
«حدیث» پس از قرآن، دومین منبعِ استنباط احکام فقهی و شریعت اسلامی شناخته میشود. عموم مسلمانان حدیث را تنها ابزار دستیابی به سنت نبوی یعنی قول، فعل و تقریر پیامبر میدانند. بنابراین، حدیث نقشی اساسی در شکل گیری سنت اسلامی داشته است تا آنجا که تلقی عام این است که حدیث همواره از حجیتی بیچون و چرا برخوردار بوده است.این مقاله با رویکرد تحلیلی به این موضوع می پردازد. بررسی تاریخی نشان میدهد که حدیث همواره از این مقبولیت و حجیت گسترده و عام بهره مند نبوده است. در آثار اسلامی کهن، مخالفت هایی با نقل و ضبط حدیث و کاربرد آن به عنوان منبع استنباط احکام شرعی گزارش شده است. در سدة نوزدهم و بیستم میلادی نیز مجدداً مخالفت هایی با حدیث شکل گرفته است که لزوماً محدود به یک منطقة جغرافیایی خاص نیست.
جریان شناسی نومعتزله
حوزه های تخصصی:
جریان نومعتزله، یکی از جریان های مهم کلامی در جهان اسلام است. این جریان، خاستگاه خود را در آرای معتزلیان قدیم میجوید و به دنبال تجدید بنای معرفتی اسلام بر پایة عقل گرایی است. هدف این مقاله، بررسی عوامل شکل گیری جریان نومعتزله در جهان اسلام، نقاط اشتراک و افتراق میان جریان کلامی نومعتزله با مکتب معتزله و نقد و بررسی اجمالی مبانی نظری و دیدگاه های کلامی طرف داران این جریان فکری است. در تألیف این مقاله، به آثار اندیشمندان متعلق به جریان فکری نومعتزله و برخی پژوهش هایی که در زمینة معرفی برخی نومعتزلیان و نقد و بررسی آرای آنها انجام شده، مراجعه کرده ایم. بر پایة این بررسیها، به تقسیم جریان نومعتزله به نومعتزلیان کشورهای عربی، نومعتزلیان شبه قاره هند و نومعتزلیان ایران پرداخته ایم و نشان داده ایم که آنها بر احیای جریان معتزله در جهان اسلام اصرار دارند و عده ای نیز برای توجیه دیدگاه هایشان، آنها را در راستای آرای اندیشمندان معتزله قدیم معرفی کرده اند.
ابوالاعلی مودودی و جریان نوسلفیگری
حوزه های تخصصی:
نوسلفیه یکی از جریان های کلامی معاصر است که ضمن پذیرش کلیات سلفیگری، برخی از اصول و مبانی سلفیه را به نقد کشیده یا تعدیل کرده است. ابوالاعلی مودودی با نگاهی نو به مسائل دینی و مذهبی و با شکستن مرزهای باورهای جزمی سلفی و ارائه برداشت های نو و متفاوت، برخی از باورهای سلفیه را به نقد کشیده و از بنیان گذاران جریان نوسلفیه به شمار میآید. وی «جاهلیت» را از دورة پیش از بعثت به یک فرهنگ فرازمانی تعریف کرد و ویژگیهای آن را مطرح ساخت. مودودی با ارائه الگوی «تئودمکراسی» و مطرح کردن نظریة «جواز خروج بر حاکم ظالم» و همچنین با ارائه تفسیری متعادل از تئوری «عدالت صحابه»، و نیز با به رسمیت شناختن «مذاهب اربعه و مذهب جعفری» و «وحدت اسلامی»، بنیادهای نظری این جریان را تبیین کرد. مقالة حاضر در پی آن است تا مهم ترین مبانی اندیشه های نوسلفی مودودی را با روش توصیفی ـ تحلیلی تبیین کند.
جریان شناسی جنبشهای مهدوی
حوزه های تخصصی:
از جریان های مطرح در جهان اسلام، جنبش های مهدوی یا متمهدیان است. جهان اسلام در طول تاریخ اسلام آزمایشگاه مهدویت بوده، امواجی از ادعاها در باب مهدویت را به خود دیده است. جنبش های مهدوی با توجه به موقعیت مذهبی، سیاسی و اجتماعی، از مبانی نظری متفاوتی در باب مهدویت (نظیر فرزند پیامبر(ص) و از نسل فاطمه(س) بودن، شعار «الرضا من آل محمد»، مقام «بابیت» امام زمان(ع)، «امامت باطنی»، «ولایت» و «مهدویت نوعیه») پیروی کرده اند. در دوره های مختلف تاریخی، زمینه های گوناگونی (نظیر پویایی و نشاط مهدویت، انحراف اسلام از مسیر اصلی، ظلم و فساد داخلی و تهاجم بیرونی و علاقة شدید به اهل بیت(ع)) باعث پدید آمدن و گسترش جنبش های مهدوی بوده است. استفاده از نشانه های مهدویت، استفاده از نمادهای صدر اسلام، عوام گرایی مردم و عوام فریبی مدعیان و حمایت استعمار در دوران اخیر، باعث رونق بازار جنبش های مهدوی بوده است. این جریان آثار مخربی، نظیر رویارویی با اسلام، ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی و ایجاد فرقه های انحرافی برای جهان اسلام داشته است.