مقالات
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عرصه های اثرگذاری معارف قرآنی در یک حوزه دانشی، عرصه «مدیریت و راهبری» آن حوزه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی نقادانه به آراء خاورشناسان، نقش قرآن در راهبری علم کلام را بررسی کرده و نشان داده که ازیک سو قرآن کریم با تأیید روش عقلی و الهام بخشی، استدلال و ردیه نویسی مسلمانان را به رویکرد عقلی در کلام ترغیب نموده و درون مایه های استدلالی موجود در قرآن کریم الهام بخش استدلال های کلامی به مسلمانان بوده است. از سوی دیگر مسلمانان با اهتمام ویژه به آموزه های قرآنی و مقدم ساختن آنها در چینش مسائل کلامی و اولویت بندی آموزه های اعتقادی از قرآن تأثیر پذیرفته اند. اثبات این نقش آفرینی ها به ابطال نظریه برخی خاورشناسان می انجامد که نه تنها بسیاری از آموزه های اعتقادی و کلامی را برگرفته از سایر ادیان و یا دیگر عوامل بیرونی می دانند، بلکه حتی پیدایش و تطور علوم اسلامی و از جمله علم کلام را نیز متأثر از عوامل خارجی می شمارند و نقش آیات و معارف قرآن را بکلی انکار می کنند و یا نقش چندان مؤثری برای آنها ترسیم نمی نمایند.
تحلیل رویکرد محمد غزالی در نسبت ایمان با یقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایمان» از متعالی ترین ویژگی های انسانی است و راه حصول به سعادت را در ایمان و یقین باید جست. این مقاله در تلاش است با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ دهد که در آثار غزالی چه نسبتی میان ایمان و یقین وجود دارد؟ و راه های حصول ایمان و یقین از نظر وی کدام است؟ یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزالی ایمان و یقین را فقط بر استدلال یا شهود مبتنی نمی کند، بلکه حسن ظن و اعتماد به دیگران در حصول آن را هم می پذیرد، و با این مبنا می کوشد ایمان و یقین را به گونه ای تفسیر کند که همه آحاد جامعه اسلامی را شامل شود. به نظر وی رحمت عام الهی مستلزم آن است که صرفاً پذیرش قلبی برای ایمان و یقین کفایت کند؛ زیرا طرف خطاب خداوند همه آدمیان هستند، و تعلق خاطر به وحی و عمل به اوامر و نواهی دینی برای رستگاری کافی است، و برهان و شهود بر کمال ایمان و یقین می افزاید، وگرنه در اصل حصول آنها تأثیری ندارد.
تبیین و نقد عقل ورزی وهابیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عقل ورزی» یکی از مبانی مهم هر مکتب فکری است و توجه لازم یا غیر لازم یا کمتر از حد لزوم نسبت به آن می تواند نظریات برآمده از هر مکتب را تحت الشعاع قرار دهد. به دیگر سخن، یکی از راه های ارزیابی نظریات یک مکتب ارزیابی مبانی آن، و یکی از مهم ترین مبانی، بهره گیری بایسته و شایسته از عقل است. اگرچه وهابیت از این نظر همواره از سوی محققان نکوهش گردیده است، اما به نظر می رسد می توان نگاه دقیق تری به جایگاه مسئله عقل در منظومه فکری آنها انداخت و نقدهای بینادی تری نسبت به آنها داشت. این نوشتار بر آن است تا با روش تحلیلی انتقادی جایگاه عقل را از منظر وهابیت در هفت محور (قواعد عقلی، حسن و قبح عقلی، عقل ابزاری، عقل منبعی، تعارض عقل و نقل، تقدم نقل بر عقل، و مخالفت با برخی علوم عقلی) بررسی کند. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین ایراد بر آنها در حوزه تعارض عقل و نقل، حسن و قبح عقلی و نیز مخالفت با برخی علوم عقلی است. علاوه بر آن ایشان در حوزه عقل منبعی نیز تلاش وافری از خود نشان نداده اند.
ارزیابی تقریرهای «برهان تمانع» و لوازم آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«برهان تمانع» برهانی است که با الهام از قرآن، به ویژه آیه «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» (انبیاء: 21) مطرح و با تقریرهای گوناگون ارائه، و توحید در خالقیت و ربوبیت، اعم از ربوبیت تکوینی و تشریعی با آن اثبات می شود. «برهان تمانع» به فرض اختلاف آلهه متعدد اختصاص ندارد و فرض توافق آلهه در خلق و تدبیر و حتی تباین کلی دو واجب را نیز شامل می شود. ازاین رو برهان را براساس تعدد قدرت ها و اراده های متوافق و تمانع اراده ها و قدرت ها تبیین نموده اند. توالی فاسد فرض دو واجب در برخی از تقریرها عدم تکون عالم، و در برخی ناهماهنگی موجودات، و در برخی لزوم ترکب ذاتین مفروضین، و در برخی فروض، تضاد یا تناقض است. هدف این پژوهش که با روش کتابخانه ای تهیه و به روش تحلیلی تبیینی ارائه شده، بررسی فروض گوناگون و تقریرها و اشکالات مطرح شده درباره «برهان تمانع» و میزان کاربری آن در اثبات ابعاد گوناگون توحید ذاتی و افعالی است. حاصل اینکه یکی از پیش فرض های قطعی این برهان وحدت عالم و از اهمّ مبانی دفع شبهات و شقوق آن، «صرف الوجود و بسیط الحقیقه بودن واجب» است. با این بیان می توان از این برهان، «توحید ذانی» را نیز نتیجه گرفت؛ زیرا صفات و افعال واجب، جلوه و تجلی ذاتیات اوست.
شأن و آثار وجودی و ولایت تشریعی پیامبر و معصومان (ع) در هستی از منظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در مباحث اعتقادی پس از توحید، شناخت حجت های الهی و آثار وجودی آنان در هستی است که در این باره در قرآن کریم و روایات و نوشته های دانشمندان مطالبی فراوان نقل شده است. این مقاله با بررسی شأن و آثار وجودی و ولایت تشریعی پیامبر و معصومان(ع) بر آن است تا با واکاوی دیدگاه یکی از بزرگ ترین متفکران معاصر، به تبیین آثار وجودی این انوار هدایت پرداخته و در یک فرایند پژوهشی نتایج آن را ارائه نماید. داده های این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مراجعه به آثار مکتوب و اسناد و مدارک موجود گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردیده است. حاصل پژوهش نشان می دهد امام خمینی(ره) پیامبر اکرم(ص) و معصومان(ع) را کلید های باب وجود و اولین مخلوق، رابط میان شاهد و مشهود، انوار فروزان الهی و دارای ولایت تکوینی و تشریعی و نقش آفرین در عالم به مثابه واسطه فیض و شفیع انسان ها در قیامت معرفی می کند و علاوه بر این، مهم ترین و بزرگ ترین آثار وجودی آن ذوات مقدس را تشکیل حکومت و اجرایی نمودن شریعت می داند.
بررسی نسبت ادله عصمت انبیاء با جواز ترک اولی̍ و پاسخ به اشکالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاه بدوی و غیردقیق ممکن است به ذهن برسد پذیرش ترک اولی̍̍ با دلایل عقلی عصمت ناسازگار است؛ زیرا ترک اولی̍ ترجیح مرجوح است و خطا. ازاین رو پذیرش آن با دلایل عقلی عصمت که هر گونه خطایی را از انبیاء رد می کند ناسازگار است. سه حیطه عمده عصمت عبارتند از: 1. عصمت در دریافت و ابلاغ وحی؛ 2. عصمت از گناهان؛ 3. عصمت از خطا در امور غیردینی. نگارنده معتقد است: پذیرش و اقامه دلیل برای دو حیطه نخست قطعاً با پذیرش ترک اولی̍̍ منافاتی ندارد. حیطه سوم عصمت بر دو قسم است: 1. خطایی که غیرمستقیم سبب اخلال در هدف اصلی انبیاء در دعوت و ارشاد مردم می شود. 2. خطایی که چنین پیامدی ندارد. ترک اولی̍̍ در قسم دوم می گنجد. ظاهر کلام متکلمان نشان می دهد: مقصودشان از «عصمت از خطا» فقط مصونیت از خطای قسم نخست است، نه مصونیت از خطای قسم دوم. پس بین عصمت از خطا و پذیرش ترک اولی̍̍ ناهمخوانی وجود ندارد. این مقاله درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به اثبات مدعای فوق و پاسخ به اشکالات بپردازد.
ارزیابی روشیِ عنوان «افسانه های حسین» از مدخل «حسین بن علی» در دائره المعارف اسلام لایدن هلند بر اساس باورهای کلامی امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «افسانه های حسین» در ذیل مدخل «حسین بن علی» در «دائرهالمعارف اسلام» لایدن هلند قرار دارد. نویسنده این عنوان اعتقاد دارد برخی از شیعیان افراطی شخصیت حسین بن علی(ع) را فرازمینی می پندارند و چیزهایی را به او نسبت می دهند . وجود نوری امام قبل از خلقت، مقام شفاعت در آخرت و معجزات دوران های گوناگون زندگی آن حضرت از جمله اموری هستند که نویسنده عنوان «افسانه های حسین» را برای آن برگزیده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی آن است که شیوه های به کاررفته در این عنوان را بررسی کند تا درستی روش نویسنده را بسنجد. با وجود تلاش نویسنده در بهره گیری از منابع مختلف و توجه به سیر تاریخی در بیان مسائل، وی برخی امور را نادیده گرفته است؛ از جمله: حذف مقدمات لازم عقلی و نقلی در بیان برخی مطالب، خطا در برداشت، مراجعه مستقیم به منابع خام حدیثی در انتقال اعتقادات کلامی، غلبه پیش فرض ها و اجتهادات به جای بیان عقاید شیعه. این مسئله موجب وارد آمدن نقدهای جدی در زمینه روش استنادی، علمی منطقی، معرفت شناسی و ساختاری به این بخش از مدخل شده است.
دلالت آتوسکوپی بر اثبات وجود بُعد غیر مادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمانه ای که به علل گوناگون، هستی انسان صرفاً مساوی با بدن مادی او انگاشته می شود و اعتقاد به امور متافیزیکی با شیادی یا اختلال روانی مساوی قلمداد می گردد، بروز برخی اتفاقات سبب می شود تا به این انگاره ها با دیده شک بنگریم. «آتوسکوپی» به عنوان پدیده ای که در آن انسان می تواند بدون استفاده از بدن مادی خود در زمان یا مکانی حضور داشته باشد و از پیرامون خود به ما گزارش اثبات پذیر ارائه کند، از این دست اتفاقات است. این مقاله با مراجعه به آزمایش های صورت گرفته، ضمن بررسی اقسام آتوسکوپی، ویژگی ها و تبیین های فیزیولوژیکی و روان شناختی، صحت آن را بررسی کرده و حدود اعتبار آن را در اثبات یا عدم اثبات بعدی غیرمادی برای انسان گزارش کرده است. براساس بررسی انجام شده، تجربه خروج از بدن یکی از اقسام آتوسکوپی به شمار می آید و می تواند ما را به بقای آگاهی پس از مرگ رهنمون شود.
بازخوانی نظریه شیخ مفید درباره تجرد روح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تجرد روح» یکی از مباحث پایه در انسان شناسی است و همواره مدنطر متفکران علوم گوناگون بوده است. شیخ مفید، برجسته ترین عالم شیعی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری آراء قابل توجهی در حوزه انسان شناسی دارد. محققان و شارحان او یکی از نظریه های مهم وی را قول به «تجرد روح» می دانند. هدف تحقیق حاضر بررسی دقیق قراین مرتبط با این بحث در آثار اوست. یافته های این پژوهش نشان می دهد در آثار شیح مفید گرچه شواهدی که بر تجرد روح دلالت دارد (مانند تعریف انسان به جوهر بسیط فاقد حجم، حرکت، سکون، اجتماع و افتراق به وضوح) مشاهده می گردد، اما قرائتی در مقابل آن (مانند عرض بودن روح، فنای ارواح پس از مرگ و اختصاص تجرد به واجب تعالی) نیز یافت می شود. از دیدگاه تحقیق حاضر، راهبردهای رفع تعارض از عبارات شیخ مفید عبارتند از: تفکیک دو اصطلاح «جوهر فلسفی» و «جوهر کلامی» در عبارات شیخ، تفکیک روح از حقیقت انسان، توجه به دوره های حیات علمی وی، و بررسی دقیق آثار علمی مستند به او. نتیجه پایانی تحقیق آن است که شیخ مفید گرچه به بعد غیرمادی انسان اذعان دارد، اما نظریه ای کاملاً منسجم درباره تجرد روح ارائه نکرده و برخی از لوازم آن را نپذیرفته است.
بررسی انتقادی اندیشه معاد شناسی دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر شریعتی، از چهره های شاخص جریان نواندیش دینی با رویکرد جامعه گرایانه، اسلام را دینی واجد کارکردهای اجتماعی فراوان می دانست؛ اما کارآمدی آن را در گرو بازبینی و بازخوانی مجدد متون دینی می دید. او در این زمینه به بازنگری اصول اعتقادی اسلام پرداخت. مقاله حاضر بر آن است تا اصل «معاد» و فرجام انسان را از دیدگاه او، با روش تحلیلی توصیفی و با رویکردی انتقادی بررسی کند. این پژوهش نشان داده که او با استفاده از عقلانیت عملگرا و امروزی به تبیین گزاره های مربوط به معاد پرداخته است. بر همین اساس غالباً تفاسیری این جهانی از معاد ارائه می دهد. او برای اثبات معاد از طریق عدل الهی و تبیین قاعده عمومی «عمل و عکس ا لعمل» استدلال نموده است. شریعتی جاودانگی را یکی از بزرگ ترین استعدادهای انسان می داند. از نظر او، دنیا، معاش و اقتصاد اصل است و آخرت به امور مادی وابسته است. آیات ناظر به معاد و مواقف اخروی از نظر او، واقع نما نیست، بلکه نمادین است.
بررسی انتقادی استدلال های متکلمان اسلامی در اثبات اعاده معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی ادله ایجابی متکلمان در اثبات «اعاده معدوم» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نشان دادنِ ناکارآمدی این ادّه در اثبات مدعای مذکور است. متکلمان طرفدارِ این دیدگاه، آفرینش مجددِ موجودات در برابر آفرینش نخستین بار آنها را که «ابتدا» نامیده می شود، «اعاده» می نامند و معتقدند: آفریده نُوین یعنی مٌعاد عین آفریده نخستین بار، یعنی مُبتدی است. جستار نویسندگان این پژوهش نشان می دهد مدافعان این دیدگاه در آثار کلامی خود، ده استدلال در اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند. این استدلال ها در یک تقسیم بندی کلی به دو قِسم «قیاسی» و «تمثیلی» تقسیم می شوند که در این پژوهش صرف نظر از ادله ممتنع بودن اعاده معدوم، نقد و بررسی شده اند. تحلیل منطقی از طریق بررسی مادی و صوری این استدلال ها، نشان می دهد هیچ یک از آنها در اثبات مدعا تام نیست.
بررسی روایات جرجیر درباره عدم خلود در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و بر اساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته می شود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه می کنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتاب های خود ذکر کرده اند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده می شود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده می شود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی دیدگاه های ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.