سخنرانی ها
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی، مانند دیگر مباحث، یک سلسله کلیاتی دارد؛ تعریف، هدف، پیشینیه تاریخی، شخصیت های معروف رشته، تحولاتی که پیدا کرده است و وضع فعلی آن در جهان، ازجمله این کلیات است. در پرداختن به موضوع آینده پژوهی، برخی پرسش ها به ذهن متبادر می شود؛ مانند این که فایده آن چیست؟ چه نیازی آنان را وادار می سازد تا کسانی در این زمینه مطالعه و فکر کنند و کتاب بنویسند؟ این موضوع چه اهمیتی دارد؟ و....
اصولاً کار اختیاری انسان، تنظیم رفتارها و کنش ها برای رسیدن به چیزی است که در آینده تحقق می یابد. انسان هیچ وقت برای کار موجود و چیزی که اکنون موجود است، تلاش نمی کند. همه تلاش ها برای این است که چه کنیم تا به نتیجه برسیم. بدیهی است آن نتیجه برای آینده است. وقتی در پی تحقق نتیجه ایم، باید بدانیم شرایط تحققش چیست؛ زمان تحقق چه شرایطی باید موجود باشد؛ چه مقداری از آن موجود هست و به چه میزان می توان آن را ایجاد کرد.
مقالات
درآمدی بر اسلام و آینده پژوهی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی آینده یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است. امروزه با پیشرفت دانش، ترکیب علوم گوناگون این امکان را به بشر داده است که با استفاده از دانش، مسیر زندگی آینده را طراحی کند. شریعت مقدّس اسلام با بهره مندی از منابع غنی، می تواند شیوه ها و منابع آینده پژوهی را غنا ببخشد. دانشمندان مسلمان با تأمّل در موضوعات مرتبط با آینده پژوهی، مانند زندگی جاودان اخروی، عصر ظهور، قضا و قدر، و پیش بینی های بیان شده در روایات دینی، فصل جدیدی در این دانش ایجاد کرده اند.
تبیین آیندة انسان در امتداد زندگی جاودان اخری، از تفاوت های اساسی بین آینده پژوهی اسلامی با آینده پژوهی های متداول است. تبیین تفاوت های آینده پژوهی طراحی شده به وسیلة بشر، با آیندة قطعی وعده داده شدة عصر ظهور از مهم ترین تلاش های علمی دانشمندان این حوزه است. تعمیق تفکر آینده پژوهی نیازمند تبیین رابطه با موضوع «قضا و قدر» است؛ به گونه ای که انسان نقش خود را در تدوین قضا و قدر الهی بداند. همچنین یکی از مسائل مطرح در منابع اسلامی، روایات معتبری است که بخشی از آینده را برای بشر پیش بینی کرده است. این روایات سختی پیش بینی آینده را از دوش بشر برداشته، اما اقدام ها و طرح ریزی برای آینده را بر دوش او نهاده است. آمادگی حوزه های علمیه برای تأمّل در این عرصه ، بستر مناسبی برای تحوّلات در پیش رو فراهم خواهد کرد.
مدیریت تحوّل در قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از اواسط دهة 1970 رشد سریعی در تعداد کتاب ها و مقالات دربارة تغییرات سازمانی، اعم از مدیریت تغییر، شیوه های غلبه بر مقاومت در برابر تغییر، و روش های برنامه ریزی شدة خاص تغییر به وجود آمده است. ازاین رو، در محیط متغیّر و متحوّل، که سازمان های امروزی در آن به حیات خود ادامه می دهند، این سؤال که آیا تغییر و تحوّل روی می دهد سؤالی عجیب و نابجاست. سؤال اصلی این تحقیق آن است که مدیران و رهبران چگونه باید تغییرات گوناگون و فراوانی که هر لحظه سازمان های آنها را تحت تأثیر قرار می دهد، بر اساس دیدگاه اسلام، مدیریت و رهبری نمایند. مقالة حاضر می کوشد با استفاده از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و با استفاده از آیات قرآن، مقدّمات تحوّل و اجزای مدیریت تحوّل را بررسی و ارزیابی نماید و در نهایت، به جمع بندی و نتیجه گیری بپردازد.
خط مشی بازتوزیع و حد عادلانه آن از دیدگاه اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاه اسلامی, یکی از وظایف مهم و اساسی دولت و حکومت ایجاد و بسط عدالت اجتماعی است که یکی از عرصه های مهم آن عدالت اقتصادی است. با مراجعه به قرآن و روایات و معارف اسلامی، می توان مجموعه ای از (خط مشی ها را که به تحقق و بسط عدالت اقتصادی می انجامد استخراج کرد. در این میان، یکی از خط مشی های مهم اقتصاد اسلامی برای ایجاد و بسط عدالت اقتصادی، سیاست های «بازتوزیعی» است. این مقاله تلاش دارد با روش «اجتهادی» ـ مرسوم در حوزه های علمیه ـ و «تحلیلی» و با تکیه بر آموزه های اسلامی، اثبات کند که سیاست های بازتوزیعی باید تا آنجا ادامه یابد که در درجة اول، فقر و محرومیت برطرف گردد، و علاوه بر آن، این سیاست ها به گونه ای طرّاحی شوند که نظام اقتصادی نوعی توازن نسبی ثروت بین اقشار گوناگون جامعه ایجاد کند، به گونه ای که در جامعة اسلامی شکاف و فاصلة عمیق طبقاتی و اقتصادی وجود نداشته باشد.
تکبّر و بررسی آثار آن در وظایف اساسی مدیریت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تکبّر»، یکی از رذایل نفسانی انسان و عاملی مخرّب در زندگی فردی و سازمانی وی محسوب می شود. عواملی مانند مال، موقعیت و دانش در پیدایش تکبّر دخالت دارند، اما مهم ترین عامل تکبّر، جهل و عدم توجه به قوای نفسانی است. تکبّر موجب کاهش روابط و همکاری صمیمانه میان افراد می گردد و به بهره وری، وجهه و اعتبار سازمان ها آسیب می رساند. افراد متکبّر در سازمان، نه تنها از اعتماد، مشارکت، دانش و اطلاعات دیگران استقبال نمی کنند، بلکه به دلیل موقعیت و امکانات ویژة سازمان، با رفتارهای آمرانه و تحقیرآمیز، اعضای سازمان را دل سرد و مأیوس می کنند. در نتیجه، میان اعضای سازمان در سطوح گوناگون، فاصله ایجاد می شود و وظایف مدیریتی مانند برنامه ریزی، سازمان دهی، نظارت و رهبری با مشکل مواجه می گردد.
در این تحقیق، «تکبّر» به عنوان یک مسئله، با روش «توصیفی ـ تحلیلی» بررسی شده و آثار آن در مقایسه با وظایف مدیریت، تحلیل گردیده و برای جلوگیری از تکبّر، توجه به سه حوزة معرفتی (معرفت نسبت به خداوند متعال، معرفت به ضعف های جسمی و روحی انسان، معرفت به نیازهای خود نسبت به دیگران) ضروری تلقّی گردیده است.
ارتباطات درون فردی از منظر اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
ارتباط هر فرد با خودش ارتباط «درون فردی» نام دارد. تبیین مفهوم «خود»، حقیقت انسان و ضرورت شناخت خود می تواند به فهم دقیق تر مفهوم «ارتباط درون فردی» کمک کند. ارتباط با خود، کارکردهای فراوانی، از قبیل افزایش اعتماد به نفس، خود کنترلی، وجدان کاری و خود شناسی کارکنان در سازمان را به همراه دارد. خودشناسی کارکنان، که یکی از عوامل افزایش بهره وری است، از طریق ارتباط با خود و مراحل آن - یعنی مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه نفس - به شکوفایی می رسد. رابطة بین خودشناسی و ارتباط مؤثر با خود یک رابطة دوری فزاینده است؛ بدین معنا که موفقیت و شکست در هر یک، مستلزم موفقیت و شکست در دیگری است. از منظر اسلام، مهم تر از اصل این نوع ارتباط، جهت گیری آن است. برای اینکه انسان بتواند ارتباط مؤثری با خود برقرار کند، لازم است خود را به خوبی بشناسد تا جهت گیری این ارتباط به سوی نیل به کمال و سعادت او باشد. با توجه به تصویری که قرآن کریم از انسان ترسیم می کند، سمت و سوی ارتباطات درون فردی از منظر اسلام، باید به سویی باشد که انسان را تافتة جدا بافته ای از خالق خود نبیند و بتواند او را هر چه بیشتر به خالق و مبدأش نزدیک کند.
اصل مردم داری در مدیریت اسلامی و معیارهای آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با مطالعة منابع اسلامی، می توان به خوبی درک کرد که اسلام نه تنها بر جنبه های معنوی انسان، اخلاقیات، تقوای افراد و رابطة انسان با خدا تأکید داشته، بلکه عنایت زیادی به روابط اجتماعی میان مردم و ادارة امور جامعه داشته است. به دلیل آنکه مدیر، کارها را به وسیلة افراد انجام می دهد، ضروری است ارتباطات با معنا و قابل درک و روشن داشته باشد. مدیران باید از نظر ارتباطات، چه با کارکنان و چه با مردم، به گونه ای مؤثر عمل کنند. در رویکرد دینی، نوع ارتباط میان مدیران و افراد زیر مجموعه و چگونگی رفتار رؤسا با زیردستان و مردم با توجه به حوزة معرفتی و ارزشی مدیر صورت می گیرد. در حوزة معرفتی و ارزشی اسلام، برای رفتار مدیران و سرپرستان ویژگی ها و اصولی در نظر گرفته شده است که اگر مدیران به طور عام بتوانند به آن اصول آراسته گردند، بی شک در ارتباطات با افراد زیرمجموعه موفق خواهند بود. از بارزترین این اصول، «مردم داری» است. پیامبران و ائمّه اطهار(ع) می توانند الگوهای مناسبی برای مدیران جامعة اسلامی باشند. در این پژوهش، با روش اسنادی، تلاش شده اصل مردم داری، که از اهمیت فوق العاده ای در مدیریت اسلامی برخوردار است، بررسی و معیار های آن، با مراجعه به منابع دینی استخراج شود.