آینده پژوهی، مانند دیگر مباحث، یک سلسله کلیاتی دارد؛ تعریف، هدف، پیشینیه تاریخی، شخصیت های معروف رشته، تحولاتی که پیدا کرده است و وضع فعلی آن در جهان، ازجمله این کلیات است. در پرداختن به موضوع آینده پژوهی، برخی پرسش ها به ذهن متبادر می شود؛ مانند این که فایده آن چیست؟ چه نیازی آنان را وادار می سازد تا کسانی در این زمینه مطالعه و فکر کنند و کتاب بنویسند؟ این موضوع چه اهمیتی دارد؟ و....
اصولاً کار اختیاری انسان، تنظیم رفتارها و کنش ها برای رسیدن به چیزی است که در آینده تحقق می یابد. انسان هیچ وقت برای کار موجود و چیزی که اکنون موجود است، تلاش نمی کند. همه تلاش ها برای این است که چه کنیم تا به نتیجه برسیم. بدیهی است آن نتیجه برای آینده است. وقتی در پی تحقق نتیجه ایم، باید بدانیم شرایط تحققش چیست؛ زمان تحقق چه شرایطی باید موجود باشد؛ چه مقداری از آن موجود هست و به چه میزان می توان آن را ایجاد کرد.