اسلام و پژوهش های مدیریتی
اسلام و پژوهش های مدیریتی سال پنجم بهار و تابستان 1395 شماره 2 (پیاپی 12) (مقاله ترویجی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله استفاده از ابزار مطالعه تطبیقی در مدیریت و سازمان برای مطالعه و تدوین علم مدیریت اسلامی را بررسی و با استفاده از روش مطالعه کتاب خانه ای و روش تجزیه و تحلیل قیاسی، ابتدا رویکرد تطبیقی را با تأکید بر فرهنگ و ارزش ها در حوزه مطالعاتی مدیریت و سازمان و جایگاه آن در سیر تکاملی نظریات سازمانی و مدیریتی معرفی نموده است. سپس رویکردها به علم مدیریت اسلامی را با تأکید بر رویکرد ارزش گرایانه موضوع قرار داده است. در نهایت، رویکرد تطبیقی به مدیریت اسلامی را معرفی و نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کرده است. نتیجه آنکه رویکرد تطبیقی به سبب آنکه نقطه تلاقی دیدگاه های صاحب نظران در دو حوزه «اسلام شناسی» و دانش « سازمان و مدیریت » را شکل می دهد می تواند نقطه شروع مناسبی برای حرکت در جهت تدوین علم مدیریت اسلامی باشد. البته این رویکرد باید به عنوان قطعه ای از جورچین کلان نقشه راه به سوی علم مدیریت اسلامی مطمح نظر قرار گیرد. تزریق ارزش های ناب اسلامی به بدنه جامعه و تلاش برای غنی سازی و اجرایی کردن رویکردهای تأسیسی را می توان از جمله قطعات مهم دیگر این جورچین معرفی کرد.
بررسی رابطه بین ابعاد دین داری و هوش فرهنگی (مطالعه موردی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی یزد)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«دین داری» از جمله مفاهیمی است که اندیشمندان علوم اجتماعی به آن توجه بسیار کرده اند. شکی نیست که یکی از عوامل مؤثر بر رفتار و نگرش انسان ها در جوامع گوناگون، دین داری است. در کنار دین داری، هوش فرهنگی نیز می تواند بر تمام جنبه های زندگی، از جمله کیفیت روابط بین فردی، مهارت های زندگی و شغل هر کس تأثیرگذار باشد. هوش فرهنگی مهم ترین ابزاری است که می توان آن را برای مواجهه مناسب با موقعیت های چندفرهنگی به کار گرفت. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد تعیین تأثیر ابعاد دین داری بر هوش فرهنگی کارکنان «مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی» یزد است. در این پژوهش، به منظور سنجش دین داری از پرسش نامه گلاک و استارک و برای سنجش هوش فرهنگی از پرسش نامه تنظیم شده توسط «مرکز مطالعات هوش فرهنگی» استفاده شد. داده های لازم از طریق توزیع پرسش نامه بین 96 تن از کارکنان جمع آوری شد. به منظور آزمون روابط تعریف شده در فرضیه های پژوهش، از رگرسیون تک متغیره خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین ابعاد دین داری، «اعتقادات مذهبی» و «تجربه دینی» بر میزان هوش فرهنگی افراد تأثیرگذار است.
تبیین جایگاه نماد در فرهنگ سازمانی با تکیه بر اندیشه اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی و مطالعه آن در سازمان های امروزی، یکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث مطالعات مدیریتی محسوب می شود. عمده مطالعات در این حوزه، توسط اندیشمندان منتسب به مکتب نمادین تفسیری ارائه گردیده است. نتایج گسترده و کاربردی این یافته ها در سازمان و دانش مدیریت قابل کتمان نیست. در این میان، توجه به «نماد»، به عنوان جزئی از فرهنگ، و تأثیراتی که به کارگیری آن بر رفتار کارکنان دارد، مبحثی جدید در حوزه مطالعات رفتار سازمانی به شمار می رود. مبانی نظری و مفروضات حاکم بر «مکتب نمادین تفسیری»، که مبتنی بر شناخت گرایی ذهنی است، یا ترس از دچار شدن به نمادگرایی، و یا برخورد برخی مسلمان نماها در مواجهه با نمادها، که التزام به نماد را شرک معرفی می کنند، موانعی در توجه به جایگاه نماد در مطالعات مدیریت اسلامی به شمار می روند. تلاش این تحقیق بر آن است که با بررسی تحلیلی - توصیفی نگاه برخی عالمان اسلامی نسبت به نماد، جایگاه نماد را در مطالعات مدیریت اسلامی تبیین نماید. یافته های حاصل از بررسی کلام بزرگانی همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری، نگاه ویژه عالمان دینی به نماد را می رساند، که البته این اهتمام به نماد، متکی بر مبانی معرفت شناختی و مفروضات اسلامی است. روش گردآوری اطلاعات «کتابخانه ای» بوده است.
تأثیرپذیری امام خمینی از الگوی نظارتی امام علی علیه السلام بر کارگزاران(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظارت عاملی کارآمد برای تطبیق فعالیت های یک مجموعه با اهداف و آرمان های آن، ساختارمندی رفتار اعضا، و ضمانتی برای مدیریت صحیح آن مجموعه محسوب می شود. حکومت ها نیز به عنوان اداره کننده جوامع، نیازمند نظارت بر عملکرد افراد زیرمجموعه خود هستند. نظام حکومتی امام علی علیه السلام به واسطه برخورداری از مبانی محکم اعتقادی- دینی و قرار داشتن امام در رأس هرم مدیریتی آن، توجه ویژه و مضاعفی به مقوله نظارت بر کارگزاران داشته است. نوشتار حاضر به روش «توصیفی – تحلیلی» و فیش برداری کتابخانه ای، ابعاد نظارت در دستگاه حکومتی امام علی علیه السلام را بررسی می کند و سپس الگوگیری های بنیانگذار انقلاب اسلامی از الگوی نظارتی امام علی علیه السلام را به بحث می گذارد. در این پژوهش، روش ها و اجزای الگوی نظارتی امام علی علیه السلام بر کارگزاران از جمله نظارت مستقیم، و توجه به گزارش های مردمی احصا شده است و ضمن استخراج الگوی نظارتی امیرمؤمنان، تأثیرپذیری امام خمینی ره از این الگو به اثبات می رسد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد حضرت امیر علیه السلام به روش های گوناگون و در عین حال، نظام مند در قالب یک الگو، بر عملکرد کارگزاران نظارت داشتند. بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز با در نظر گرفتن بایسته های اجرایی این الگو، از اجزا و روش های ذیل آن، به میزان قابل توجهی تأثیر پذیرفته بود.
بررسی ابعاد و مؤلفه های سرمایه روان شناختی در آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، روان شناسی مثبت گرا چشم اندازی متفاوت از آنچه تاکنون به اشتباه درباره کارکنان تصور می شده است ، در زمینه بهینه سازی عملکرد، شکوفایی و غنی سازی قابلیت ها و توانمندی های نیروی انسانی ارائه کرده است. بر اثر ایجاد موج هایی همچون روان شناسی مثبت گرا، رفتار سازمانی مثبت گرا و پژوهش های سازمانی مثبت گرا، مفهوم «سرمایه روان شناختی» مطرح گردیده است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، بر اهمیت شناخت این سرمایه جدید و تقویت آن به منظور حداکثر کردن کارکرد افراد در نقش های متفاوت در محل کار تأکید دارد. با نگاهی به مضامین و مؤلفه های سرمایه روان شناختی، متوجه می شویم در آموزه های دینی نیز بر برخی مفاهیم موجود در نظریه «سرمایه روان شناختی»، در قالب مفاهیمی مشابه و نزدیک تأکید شده است. در این مقال، ضمن توجه به مفروضات بنیادی متمایز کننده ادبیات دینی و آموزه های اسلامی، با ادبیات رایج روان شناسی و مدیریت ، سازه های اصلی سرمایه روان شناختی براساس ادبیات نظری و تجربی با مفاهیم مشابه دینی آنها و آموزه های مرتبط در دین اسلام بررسی شده است.
تبیین و مقایسه مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش از دیدگاه اسلام و غرب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این عصر، دانش نخستین منبع راهبردى براى انسان ها و سازمان ها محسوب مى شود. سازمان هایى موفق هستند که دانش جدید ایجاد کنند، آن را به شکلى گسترده در سراسر سازمان خود توزیع نمایند و به سرعت این دانش جدید را به فناورى ها و محصولات جدید تبدیل سازند. برای موفقیت سازمان ها در این زمینه و دستیابی به قدرت دانش، شناخت مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش امری ضروری به نظر می رسد . فلسفه «مدیریت دانش» به عنوان یک رشته، هم در دیدگاه اسلامی و هم دیدگاه غربی شناخته شده است و می تواند منبع اقتصاد، قدرت و رفاه باشد. تمرکز بر روی فلسفه مدیریت دانش و مقایسه دیدگاه سنتی و نوین آن، منجر به کشف راه های جدیدی می شود که از طریق آن، دانش شناخته، مدیریت و اعمال می شود. هدف این مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش در غرب و بازخوانی و مقایسه آن بر اساس معرفت شناسی دینی و مبانی اسلام با استفاده از روش «فرایند چرخه ای تحلیل» است. پس از درک عمیق تفاوت ماهوی مدیریت دانش در غرب و اسلام، زمینه برای جای گزینی مبانی معرفت شناسی دینی با مبانی موجود فراهم می شود. بدین روی، با جمع بندی و استنباط از تمام مباحث، اطلاعات و نتایج مرتبط با مدیریت دانش اسلامی و غربی به عمل می آید. در این تحقیق، مشخص شد که کسب دانش، نگه داری ، به کارگیری و انتشار آن، چرخه حیات یا فرایند مدیریت دانش از منظر منابع اسلامی هستند. همچنین فرایند مزبور از سکوت تا انتشار دانش، همگی فرایندی پویا و پیوسته به شمار می روند و توقف و گسست در هر چرخه یا فرایند، کل حیات مجموعه را به مخاطره می اندازد، و بعکس، حرکت مستمر و تکاملی دانش نه تنها موجب خلق دانش جدید در سازمان می گردد، بلکه تصمیم گیری را بهبود می بخشد، مزیت رقابتی پایدار را برای سازمان ایجاد می کند و به طور کلی، عملکرد سازمان را می افزاید.