مقالات
حوزه های تخصصی:
وقتی نظام جدیدی در هر کشور بر سر کار میآید، ناگزیر اهداف و برنامه هایش از طریق مدیرانی عملیاتی میشود که در جامعه مسئولیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر عهده دارند؛ وگرنه یک نفر هرقدر هم قدرتمند باشد، هیچ گاه نمیتواند جامعه را به صورت فردی اداره کند، خواه انسان عادی باشد و یا حتی از پیامبران و امامان؛ زیرا آنان هم بر اساس سنت الهی، از طریق اسباب و مسببات عادی کار میکردند.
در این مقال،استاد به بحث نظام اداری و سیر تکاملی آن در صدر اسلام و انقلاب اسلامی میپردازند.
فقه حکومتی و خط مشی عمومی: بررسی رابطة فقه حکومتی و دانش خط مشی عمومی شباهت ها، تفاوت ها و نتایج(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«فقه حکومتی» مقوله ای است که در چند سال اخیر، موضوع بحث محافل علمی، به ویژه در درون حوزة علمیه قرار گرفته است. از سوی دیگر، «خط مشی عمومی» دانشی است دارای ادبیات علمی نسبتاً مشخص. این دو مقوله هرچند در دو فضای متفاوت علمی مطرح شده است، اما میتوان با مقایسة این دو مفهوم، دقت نظر بیشتری در هر دو مقوله پیدا کرد. در این تحقیق، با روش تحلیلی، ابتدا دو مفهوم به مؤلّفه های اصلی خود تحلیل شده و بر این اساس، میان این دو مقایسه صورت پذیرفته و شباهت ها و تفاوت های دو مفهوم بیان شده است. نتیجة نظری این مقایسه آن است که دو مفهوم از لحاظ ظاهری و روبنایی با هم شباهت دارند، اما در مبانی مختلف هستند. از لحاظ کاربردی نیز نتیجة این مقایسه آن است که در توسعة دانش فقه حکومتی صرفاً میتوان از ساختارها و روبنا های دانش خط مشی عمومی استفاده کرد، اما باید به تفاوت در مبانی به دقت توجه شود
شایسته سالاری و راهبردهای آن در رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در جامعه ای که بر اساس فرهنگ اسلامی رشد کرده است، در صورتی راهبردها منجر به تحقق شایسته سالاری میشود که بر اساس رویکرد اسلامی طرّاحی شده باشد. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، سعی کرده است، راهبردهای شایسته سالاری از منظر قرآن کریم را تبیین کند. بر اساس این مطالعه، مهم ترین عامل برای تحقق و نهادینه سازی شایسته سالاری، بررسی و نقد باورها و ارزش های نادرست نسبت به شایسته سالاری و سپس جایگزین ساختن ارزش ها و باورهای اسلامی به جای آنهاست. ازاین رو، یافتة علمی، تحقیق حاضر این است که برای شکل گیری و تثبیت شایسته سالاری، حکومت اسلامی باید در سطح راهبرد خط مشی، تحقق و تثبیت ارزش ها و باورهای اسلامی را به مثابة یک خط مشی اساسی مورد توجه قرار دهد و برای تحقق این امر در سطح راهبرد سازمانی، به برنامه ریزی نیروی انسانی مناسب، جامع و دقیق اقدام نماید و در سطح راهبرد مدیریتی، ارزش های اسلامی مرتبط به کار، مسئولیت، حق و چگونگی استفاده از منابع را سرلوحة رفتار خود قرار دهد.
هوش معنوی و نقش آن در محیط کار با تأکید بر آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعاتی که امروزه به طور گسترده، در سازمان ها به آن توجه میشود، معنویت و اخلاق است. پدیدة «پیچیدگی انواع محیط» در عصر کنونی، سازمان ها را بر آن داشته است تا پاسخ ها، نگرش ها و رویکردهای گوناگونی به آن داشته باشند. با ورود به سازمان، با توجه به شدیدتر شدن نیاز به اعتماد برای فعالیت در سازمان های جهان امروزی نیاز به معنویت و توسعة هوش معنوی در بین افراد افزایش مییابد.
برای آنکه بتوانیم هوش معنوی را در محیط کار نظام جمهوری اسلامی ایران عملیاتی کنیم، باید هوش معنوی را با توجه به آموزه های دین مبین اسلام بررسی کنیم. ازاین رو، این مقاله با تکیه بر مطالعات کتاب خانه ای و با روش توصیفی و تحلیل منطقی، مفهوم «هوش معنوی»، جایگاه و نقش آن را در محیط کسب و کار تبیین مینماید. سپس با بررسی الگوهای رایج هوش معنوی، ابتدا ضرورت تدوین الگوی هوش معنوی را بر اساس آموزه های اسلامی شرح میدهد و آنگاه به برخی از مؤلّفه های این هوش بر اساس تعالیم دینی اشاره میکند و در نهایت، به راهکارهای تقویت و رشد هوش معنوی از نظر اسلام میپردازد.
رهبری در مدیریت اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که «سبک رهبری در مدیریت اسلامی چگونه است؟» آموزه های اسلامی مربوط به موضوع رهبری بر اساس روش کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، جمع آوری، توصیف و تحلیل میشود. اساساً سبک رهبری با نوع انسان شناسی ارتباط وثیقی دارد. اگر برای انسان، نوعی کرامت ذاتی قایل باشیم، نحوة رهبری و تعامل با او کریمانه خواهد بود و اگر او را لئیم و پست تصور کنیم، شیوة رهبری مستبدانه و خوارکننده است. فرضیه این تحقیق آن است که شیوة رهبری در مدیریت اسلامی کریمانه است؛ زیرا بر کرامت ذاتی انسان ها استوار است. این شیوه مستفاد از کلام مولای متقیان حضرت علی(ع) است که میفرمایند: «واخلط الشدة بضغث من اللین و ارفق ماکان الرفق ارفق و اعتزم بالشدة حین تغنی عنک الا الشدة.» رهبر باید نرمش حداکثری را با شدت حداقلی در سازمان ترکیب کند و در مواجهه با افراد، تا حد امکان نرمش و مدارا نشان دهد و در هنگام ضرورت، شدت عمل نشان دهد. مواضع شدت عمل را میتوان خیانت، سرپیچی از فرمان و مانند آن دانست. هریک از مؤلّفه های رهبری، خود دارای شاخص ها و مراتبی است. استفاده از شیوة رهبری نیازمند مبادی و مقدّماتی است که مهم ترین آنها داشتن سعة صدر است. چنانچه این شیوه با انگیزة جلب رضای الهی انجام شود، میتوان آن را «رهبری معنوی» نیز نامید. این شیوه رهبری بر دیگر وظایف مدیریت نیز تأثیرگذار است.
فضیلت های محوری در سازمان های فضیلت مدار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شاید در بین نظریه های اخلاقی هیچکدام به پیچیدگی و گستردگی اخلاق فضیلت نباشد. این نظریه، که امروزه از مهم ترین نظریه های اخلاقی است، انتظار میرود در آینده بتواند در حوزه های گوناگون، از جمله در اخلاق مدیریت ـ به دلیل مؤلّفه های ارزشمندی که دارد در ایجاد یک زندگی اخلاقی و سعادتمند، کارایی داشته باشد. بدین روی، از این نظریه میتوان در حوزة مدیریت و سازمان استفاده کرد و به سمت سازمان های فضیلت محور حرکت نمود. برای این منظور، ابتدا باید تعریفی از سازمان فضیلت محور ارائه کرد تا بر اساس آن بتوان ویژگیهای چنین سازمان هایی را برشمرد. سازمان های «فضیلت محور» به سازمان هایی گفته میشود که بر اساس فضیلت های اخلاقی شکل میگیرند و مدیران و کارکنان آن انسان هایی فضیلت مدار بوده و ارتباطات و فعل و انفعالات سازمانی بر اساس فضایل اخلاقی تنظیم میگردد. بر اساس این تعریف، در این مقاله، فضیلت های محوری در سازمان ها در دو سطح فردی و سطح سازمانی بیان شده است. در سطح فردی، فضیلت هایی همچون انس باخدا، اخلاص و نیّت خالص، آخرت گرایی، مسئولیت پذیریها و در سطح سازمانی، فضیلت هایی همانند عاطفة انسانی، خدمت گزاری، عدالت، و رعایت قوانین و سلسله مراتب به عنوان فضلیت های محوری ذکر شده است.
سازمان و مطالعه تأثیر نظام های کاری با عملکرد بالا بر عملکرد آن و بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی (مطالعة موردی شرکت های تجاری واقع در منطقة 6 تهران)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نظام های کاری با عملکرد بالا و تأثیر آن بر سایر متغیرهای سازمانی، همچون عملکرد سازمان و انعطاف پذیری منابع انسانی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. تا کنون در این زمینه پژوهش میدانی در سطح فردی و یا سازمانی انجام نشده است.
این پژوهش به مطالعة تأثیر به کارگیری نظام های کاری با عملکرد بالا بر افزایش عملکرد سازمانی و همچنین بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی در این ارتباط میپردازد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، شرکت های تجاری مستقر در منطقة 6 تهران بوده که به صورت تصادفی، 51 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان داده است که بین نظام های کاری با عملکرد بالا و انعطاف پذیری منابع انسانی با عملکرد بالا رابطة مثبت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شده است که انعطاف پذیری منابع انسانی نقش میانجیگر رابطة بین HPWS و عملکرد را ایفا میکند. در پایان، بر مبنای این یافته ها، پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.