نثر پژوهی ادب فارسی (ادب و زبان سابق)
ادب و زبان (دانشکده ادبیات و علوم انسانی کرمان) بهار 1390 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گویندگان عارف همواره درصدد یافتن راهی برای انتقال و القای اندیشه های متعالی و تجربیات معنوی خود و مخاطبان آثار عرفانی درصدد درک و دریافت این مفاهیم بوده اند. آشکار است که به دلیل ابهام و دیریابی این معارف، استفاده از تمامی ظرائف و قابلیت های زبان و بلاغت آن ضرورت می یابد. در این راستا برخی ابزارهای بلاغی علم معانی – که همسو با قریحه ذاتی و ذوق فطری گوینده و مخاطب اوست – از جمله «قصر و حصر» و اختصاص و تاکید مستتر در آن، اهمیت ویژه ای دارد.
دو محور اساسی دغدغه گوینده عارف برای القای اندیشه ها از سویی و کاربرد فراوان «قصر و حصر» در متون نثر عرفانی از سوی دیگر، ضرورت انجام چنین پژوهشی را تبیین می کند.
بازنگری در عرفان قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران زمین با عرفان اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد و این ارتباط تنگاتنگ، باعث می شود که ما این دو مقوله را گاه به اشتباه، هم مرز بپنداریم و قضاوت ما درباره ادبیات یک دوره، به قضاوتی یکسان و همسان در مورد عرفان آن دوره نیز منجر شود. چنان که کم مایگی ادبیات بازگشت و بی توجهی مفرط در مورد این دوره ادبی، باعث شده که عرفان آن دوره هم به چشم نیاید؛ همانطور که استاد ارجمند دکتر شفیعی کدکنی می نویسد: «تصوف این دوره [پیش از مشروطه] نیز تکرار است. در حقیقت، هیچ یک از صوفیه این دوره به یک لحظه صوفیانه جدیدی نرسیده اند، حال آن که تصوف حوزه تجربه های تازه در زبان و اندیشه است». حال آن که حقیقت این است که عرفان، خود مقوله و مجموعه ای است جدا که در موارد بسیار با ادبیات پیوند می خورد ولی افول ادبیات یک دوره، به هیچ روی دلیل بر ضعف عرفان آن دوره نتواند بود.
برای تایید این سخن، در مقاله حاضر ابتدا دانشنامه ای عرفانی و گمنام از ادیب و مورخ دانشمند عصر قاجار، رضاقلی خان هدایت، معرفی می شود و سپس بر اساس این کتاب ارزشمند، مروری بر عرفان و عارفان قاجار انجام می گیرد. در ادامه ویژگی های عرفان این عصر برشمرده می شود و معرفی کوتاهی از عرفای برجسته قاجار ارائه می شود. جالب این جاست که در میان این عارفان، همچون عرفای قدیم، هم عامیانی هستند امی ولی عرش نشین و هم عالمان و مجتهدانی که شریعت را با طریقت در آمیخته اند و گویی «طرحی نو درانداخته اند». زمانی به شدت تحت فشار و تنگنا قرار می گیرند و در دورانی در رفاهیت و آسودگی روزگار می گذرانند. به هرحال، عرفانی که در اواخر صفویه از ایران رخت بربسته بود، با همت و پایمردی گروهی که امروزه در گمنامی کامل به سر می برند، به موطن اصلی خویش بازگردانده می شود و در این مقاله ما به بازشناسی این گروه و این جریان خواهیم پرداخت.
بررسی فن تشبیه در معلقه امرو القیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امرو القیس معروف به ملک الضلیل از شعرای یمن و پیشرو شاعران طبقه اول دوره جاهلی است. دیوان اشعار او شامل 25 قصیده و چند قطعه است که مشهورترین قصیده او معلقه اوست که زبانزد خاص و عام است. گروهی از جمله زوزنی و خطیب تبریزی آن را شرح کرده اند و با دیگر معلقات چند بار به چاپ رسیده است. امرو القیس نخستین کسی است که قصاید را با گریه بر اطلال خیمه گاه معشوق آغاز کرده، نخستین کسی است که با ظرافت از عشق سخن گفته، نخستین کسی است که در اشعار خویش تصاویر بسیار زیبا به کار برده که بعدها مورد تقلید دیگران قرار گرفته، نخستین کسی است که در وصف های کوتاه پرمحتوا (تصویر زن، صحنه شکار، وصف اسب و شتر و شب) زبردستی نشان داده است و این به خاطر مسافرت های زیاد و معاشرت های دایمی اوست که قریحه او خوب پرورش یافته و به همین علت اشعارش مملو و آکنده از معانی تازه شده است .
امرو القیس از میان آرایه های ادبی به تشبیه علاقه خاصی داشته و بیشترین تشبیهات او حسی است و ماده تشبیه را از طبیعت بدوی یا از زندگی نوش خواری و لذت جویی خویش گرفته است. به طور کلی، در شعر جاهلی تشبیه و متعلقات آن نقش بسزایی دارد. تصویر، اصل مهمی از اصول صناعت شاعر جاهلی است که هیچ شعری از اشعار جاهلی خالی از آن نیست. امرو القیس در بین شاعران هم رده اش، بهترین تشبیه آفرین و معلقه او مملو از تشبیهات نغر است. در واقع او «صاحب فن تشبیه» در عصر جاهلی است و بعد از او تشبیهاتش مورد تقلید شاعران عرب و عجم گشته است.
مطالعه تطبیقی زیبایی شناسی در اندیشه مولانا و بعضی نظریه پردازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری جاودانه و ماندگار عمدتا در لحظه های ناهوشیاری و نااندیشیدگی خلق شده اند و از آنجا که بنیاد آفرینش هستی نیز به مصداق آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» خارج از حیطه زمان، مکان، اسباب و وسایط رقم زده شده است، آفرینش هنری نیز بدون تردید حاصل نوعی مکاشفه و اشراق درونی هنرمند است.
در مبحث زیبایی شناسی اولین پرسشی که ذهن نگارنده را به خود مشغول گردانیده، تعریف واژه «زیبایی» است. آیا به راستی می توان از زیبایی تعریفی دقیق و استوار کرد؟ سقراط، کانت و مولانا چه تعریفی از زیبایی دارند؟ تفاوت نگرش افلاطون، کانت و مولوی در زمینه خاستگاه زیبایی و آفرینش هنری چیست؟ بر اساس دو نظریه متفاوت زیبایی شناختی «فاعلیت گرا» و «عینیت گرا» آیا هنر و زیبایی با اخلاق رابطه دارند؟ در این مقوله برحسب اینکه اصالت از آن خود اثر ادبی و هنری باشد یا مخاطب و مولف اثر، نوع رابطه بین این سه مولفه تایید کننده کی از نظریه های «فاعلیت گرا» یا «عینیت گرا» ست.
جستجوی دلایل زیبایی سروده های مولانا بخشی دیگر از این نوشتار است. سخن سنجان، وحدت همراه با تنوع و تکرار را از اهم معیارهای زیبایی شناسی برمی شمارند. فرایند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن تکرار چگونه در سروده های مولوی نمود می یابد؟ کدامیک از دو نظریه «فاعلیت گرا» و «عینیت گرا» بر دو اثر سترگ مولوی تطبیق می کنند؟ افزون بر پاسخ این پرسش ها این جستار به اختصار به واکاوی این موضوع می پردازد.
مقایسه لیلی و مجنون نظامی با لیلی و مجنون روح الامین شهرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن معرفی و شناساندن «روح الامین شهرستانی» به محضر ادب دوستان و ادب پژوهان، به مقایسه اجمالی منظومه «لیلی و مجنون» روح الامین شهرستانی با سلف آن «لیلی و مجنون» نظامی گنجه ای و همچنین پیشینه تقلیدی از این منظومه پرداخته است تا وجوه افتراق و اشتراک این دو داستان از لحاظ روایت، ساختار و لفظ بررسی شود. روح الامین در شعرش به حکیم نظامی توجه داشته است و بی تردید او در این پیروی از تجربه استادان پیش از خود بهره برده است؛ چنان که از امیر خسرو دهلوی، جامی و سنایی که از مقلدان نظامی هستند نام برده و از آنها به بزرگی یاد کرده است. روح الامین در کتاب خسرو و شیرین هدف از سرودن این منظومه را برطرف کردن ضعف های خسرو و شیرین می داند؛ البته در کتاب لیلی و مجنون نیز بر همین عقیده است و در روایت داستان دست می برد و با این وجود در جای جای کتاب از مقدمه تا پایان می توان ردپای نظامی را دید که چگونه روح الامین حتی در استعمال لفظ، معنی و مفهوم به نظامی نظر داشته است و اگر اختلافاتی در این بین دیده می شود مربوط به نحوه بیان است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت است.
ردیف و رویکرد ناصرخسرو بدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیران سخن، از روزگار پارینه شعر پارسی تاکنون، نشاندن ردیف را در قیمتی در لفظ دری خویش، خوش دانسته و آن را مایه کمال شعر و رویکرد استادانه خود را بدان مایه تفاخر دانسته اند.
تحقیقات در پیشینه ردیف، نشان می دهد که این عنصر مهم بلاغی، ویژه ایرانیان و از آفرینش های ایشان است و از آغاز تا قرن ششم هجری قمری روند و سیری فزاینده داشته است.
ردیف های دیوان ناصرخسرو ساده و بی تکلف است و از نظر ساختار زبانی، انواع کلمات: فعل، اسم، ضمیر، حرف و شبه جمله را دربردارد. دیوان او به خلاف روشنایی نامه و سعادت نامه، از ردیف های جمله ای، وصفی و قیدی عاری است؛ این تباین ساختاری نیز، تردید انتساب این دو اثر را به ناصرخسرو تقویت می کند.
او در آثار خود، گاه ردیف ها را به یک معنی به کار نمی برد و در مواردی قافیه را پیش از ردیف های هم معنی رعایت نمی کند.
پژوهش های به عمل آمده، ثابت می کند که ناصرخسرو، اول سراینده ای است که نام خاص شخص را در قصاید خود ردیف قرار داده است.
ردیف های او از نظر ابعاد بلاغی و موسیقایی نیز جایگاهی خاص دارد که در متن مقاله بدانها اشاره می شود.
بررسی ساخت کلان (چارچوب فکری) حکایات بوستان سعدی بر اساس رویکرد زبان شناختی صورتگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم زبان شناسی همچون سایر علوم، تقسیمات و انشعاباتی یافته است که زبان شناسی کلان نیز یکی از این شاخه هاست. زبان شناسی کلان به بررسی های متنی و گفتمانی می پردازد. در این نوع بررسی ها، متن از طریق پرداختن به روابط فراجمله ای مورد بررسی قرار می گیرد به این صورت که از طریق مطالعه روابط میان بخش های تشکیل دهنده یک متن، ساخت کلان (بافتار) متن مشخص می گردد. درتحقیق حاضر به بررسی چارچوب فکری (ساخت کلان) حکایات بوستان سعدی پرداخته شده است و در این راستا از الگوی وودبری (1987)، نقل شده در فب، (1997) – خان زاده امیری ( 1379) استفاده شده است .
به طور کلی، تجزیه و تحلیل حکایات در سطح ساخت کلان نشان داده است که در ساخت کلان حکایات بوستان سعدی، چارچوب ارائه شده در الگوی مذکور قابل تشخیص است و البته در راستای تکمیل نمودن بررسی حاضر، تغییرات و اصلاحاتی نیز در این الگو صورت گرفته است. از نتایج به دست آمده در این بررسی، محوریت و مرکزیت سازه پند و اندرز در بوستان سعدی است. از مجموع 1060 بیت بررسی شده، 475 بیت به سازه پند و اندرز اختصاص دارد که 44.81 درصد از کل ابیات را شامل می شود. بنابراین سازه پند و اندرز، سازه محوری و اصلی در ساخت کلان حکایات بوستان سعدی تلقی می شود که این موضوع خود نشان دهنده ماهیت تعلیمی اثر مذکور است
نگاهی تحلیلی به کارکرد رنگ در شعر «م. سرشک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان یکی از عناصر برجسته حاضر در طبیعت، در عرصه های مختلف زندگی انسان موثر افتاده و علومی چون فلسفه، روان شناسی، علوم طبیعی، اسطوره، فرهنگ، ادبیات و هنر را تحت تاثیر قرار داده است. ادبیات و به ویژه شعر از رنگ بهره های فراوانی گرفته است؛ رنگ به شکل های مختلف در صور خیال شعر حضور یافته و شاعران از رنگ برای عینی تر کردن ایماژهای شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند.
حضور رنگ در شعر از دو منظر قابل بررسی است: 1- به عنوان یک «واژه» - یکی از سازه های کوچک تر متن- که شناخت آن، مهم ترین نقش را در شناخت و تفسیر شعر دارد 2- به عنوان یک عنصر روان پژوهانه که می تواند ما را در کشف بینش و جهان نگری یک شاعر یاری دهد. روانشناسان معتقدند از روی تنوع و بسامد یک واژه می توان گرایش ها و تمایلات فکری، عاطفی، اجتماعی و سیاسی و... او را تشخیص داد. از سوی دیگر تحقیقات به عمل آمده بیانگر آن است که مفاهم و معانی گوناگون رنگ ها، ما را به درک و دریافت بهتر و درست تر آثار هر شاعر نزدیک می کنند.
این مقاله بر آن است تا از طریق بررسی و طبقه بندی عنصر رنگ در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی به جهان نگری، اندیشه ها و گرایش های اجتماعی و سیاسی وی پی برده و هدف وی از کاربرد بعضی رنگ های خاص را بازنماید.
جلوه قیامت در دیوان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صائب تبریزی بزرگترین شاعر قرن یازدهم هجری و سرآمد شاعران سبک هندی است. مسلمان بودن او و اعتقادات اسلامی او و نیز تاثیرپذیری شعر او از قرآن، ضرورت انجام این مقاله را نمایان می سازد تا با بررسی توصیفات معاد و قیامت در دیوان صائب، میزان تاثیرپذیری شاعر را از بخشی از آیات قرآن، که آیات قیامت است، نشان دهد. میزان پرداختن به معاد و توصیفات قیامت در دیوان صائب بسیار گسترده و متنوع است تا جایی که در شعر او به نام ها و نشانه های قیامت و نیز مواقف قیامت اشاره شده است. این گفتار می تواند در شناخت بهتر شعر صائب و نیز فهم برخی از اعتقادات و اندیشه های این شاعر بزرگ از جمله اعتقاد ایشان به معاد جسمانی، سودمند باشد.
بررسی انگیختگی معنایی در زبان فارسی نوشتاری دو مقطع زمانی با فاصله دویست سال (دویست سال پیش و مقطع کنونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیختگی به معنی وجود سرنخی در صورت برای رسیدن به معناست؛ چیزی که ما را مستقیما از صورت به معنا رهنمون می شود و این بدان معناست که رابطه صورت و معنا، همواره یا تنها قراردادی نیست یا این که رابطه قراردادی در پاره ای مواقع به رابطه تصویرگونه مبدل می شود. یکی از انواع انگیختگی، انگیختگی معنایی است. واژه هایی انگیختگی معنایی دارند که رابطه معنایی بین اجزای تشکیل دهنده واژه و کل واژه وجود داشته باشد. در زمینه انگیختگی، عده ای بر این باورند که واژگان ابتدایی بشر انگیخته بوده اند و با گذشت زمان و به دلیل تغییرات آوایی و... درجه انگیختگی واژگان کاهش یافته است. در این پژوهش، نگاه عمیق تر و دقیق تری به این پدیده داشته ایم و برای بررسی این فرضیه، با انتخاب چهار متن سفرنامه از زمان حال و استخراج 2800 واژه محتوایی به بررسی انگیختگی معنایی در این متون پرداخته ایم و سپس آنها را با 2800 واژه استخراج شده از چهار متن در دویست سال پیش مقایسه نمودیم تا با بررسی ها و مقایسه های آماری دریابیم که از دویست سال پیش تاکنون، انگیختگی معنایی در بین واژگان زبان فارسی افزون گشته یا کاهش یافته است. مقایسه نتایج حاصل از بررسی این دو دوره نشان می دهد که افزایش معناداری در شمار واژگان دارای انگیختگی معنایی در زمان حال، نسبت به 200 سال پیش به چشم می خورد؛ بنابراین، شاید بتوان ادعا کرد از 200 سال گذشته تاکنون، انگیختگی معنایی در واژگان زبان فارسی افزایش یافته است و از این نقطه نظر، زبان فارسی به سمت شفافیت پیش رفته است و نه تیرگی.
نامگونه های عوام در شعر فارسی (گرانان، گران باران، گران جانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار ادبی فارسی، مردم و عوام متفاوتند. در این آثار مردم معنای مثبت انسان ها و عوام مردمان نادان و گاه آزاررسان هستند. نامگونه عنوانی است که در این مقاله برای شبه نام های برساخته توسط شاعران عارف که برای مخالفانشان به کار می رفته، انتخاب شده است. آثار ادبی که محل بروز اندیشه های عرفانی است، مملو از این نامگونه هاست. در پژوهش اصلی نزدیک به یک صد و بیست عنوان از این نامگونه ها از متون ادبی شناسایی، جمع آوری و به صورت فرهنگ تدوین شده است. در این مقاله سه نامگونه «گرانان، گران باران و گران جانان» مورد بررسی قرار گرفته اند. در سه نامگونه فوق مردمان بدخلق و خودخواه، تن پرست و کاهل، ریاکار و دنیاگرای، مردم آزار و ستمگر، سودجو و زرپرست، متبلور شده اند. مطالعه این نامگونه ها راه را برای شناخت هر چه بهتر و بیشتر مفاهیم ادبی فارسی و جوامع پیشین هموار می سازد.
بررسی ساختاری قهرمانان و شاهان فردوسی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردوسی نامه مجموعه ای از روایت ها و قصه های عامیانه درباره فردوسی و شاهنامه است که به همت ابوالقاسم انجوی شیرازی گردآوری شده است. این مجموعه بر اساس شخصیت ها در سه بخش طبقه بندی شده است. بخش اول درباره فردوسی است با (33) روایت، بخش دوم حاوی (205) روایت درباره قهرمانان و بخش سوم شامل (135) روایت درباره شاهان شاهنامه است. در این مقاله بخش دوم و سوم فردوسی نامه را تحلیل کرده ایم. شخصیت ها و کارکردها استخراج شده، در هر دو بخش ساختار روایت ها مجموعا از یازده شخصیت و دوازده کارکرد تشکیل شده است. ویژگی ها و بسامدهای روساخت و ژرف ساخت، همچنین ساختار روایات را بررسی کرده ایم. ساختار روایت ها بر اهمیت نقش قهرمانان در برابر شاهان تاکید می کند. بسامد کارکردها نیز از سویی ضرورت تلاش برای پیروزی را تبیین می کند و از سویی پشتوانه تلاش راویان برای نقل سینه به سینه این روایات گشته است و ارزش این روایات را در جامعه برای حفظ و تداوم شاهنامه و کارکردهای آن نشان می دهد.
نقد و تحلیل اشعار عربی در منشات قائم مقام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قائم مقام فراهانی (1193-1251 ه.ق) مردی دانشمند و جامع معقول و منقول بوده و در ادبیات عرب و عجم مرتبه اعلی و قدح معلی داشته است. در قائم مقام او اشعار شاعران دوره های گوناگون ادبیات عرب، همچون: نابغه ذبیانی، حضرت علی (ع)، مجنون لیلی، بشاربن برد، ابن خیاط، ابن عمار، محی الدین العربی، صفی الدین الحلی دیده می شود اما اشتباهات فاحش در اعراب گذاری اشعار، غلط های چاپی و ترجمه های نادرست و نامفهوم شایان ذکر است؛ به عنوان مثال این بیت از ابوالاسود الدولی
کضرائرِ الحسنا قلن لوجهها حسدا و بغضا انها لدمیم
«مثل هووهای زن زیبارو که با حسد و بغض چهره او را زشت و بدریخت می نامند»
در کتاب با «کفرا یر الحسنا» شروع شده و در ترجمه هم به خطا چنین ذکر شده است: «گروهی از پستی و دنائت خود و دشمنی نیکی را بدی جلوه دهند.»
نگارنده بر آن است تا در این مقاله با توجه به قائم مقام قائم مقام، نسخه مصحح بدرالدین یغمایی، شاعران اشعار عرب را بیابد، ابیات عربی را نقد و تحلیل کند و ارتباط نحوی آنها را با عبارات فارسی بیان نماید.
بررسی ترتیب فراگیری «جفت های مشابه» در زبان انگلیسی توسط دانشجویان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، هدف تعیین ترتیب در فراگیری انواع «جفت های مشابه» در زبان انگلیسی توسط فارسی زبانان و همچنین بررسی ارتباط آماری بین نحوه یادگیری انواع این جفت ها است. بدین منظور، آزمونی جهت تعیین نحوه تشخیص این صورت ها به سی نفر دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان که از لحاظ دانش زبانی در یک سطح بودند، ارائه شد. تجزیه و تحلیل نتایج آزمون، ترتیب فراگیری این نوع واژگان را به صورت جفت های متفاوت در صامت (شامل تفاوت در نوع صامت و صامت اضافه)، پیشوند، مصوت (شامل تفاوت در نوع مصوت و مصوت اضافه)، پسوند و ریشه نشان داد. از نتایج دیگر این تحقیق، معنی دار بودن تفاوت بین میانگین ها در تمام گروه های فوق الذکر به استثنای جفت های متفاوت در نوع مصوت و مصوت اضافه بود.
گنجینه ای بازیافته (معرفی نسخه ای نفیس و فراموش شده از دیوان ازرقی هروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم ازرقی هروی از شاعران بنام اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است. دیوان این شاعر بر اساس چند نسخه متاخر، توسط سعید نفیسی تصحیح گردیده و در مرداد 1336 هجری از سوی کتابفروشی زوار به چاپ رسیده است. در همان سال، علی عبدالرسولی، دیوانی از این شاعر را بدون اشاره به نسخه یا نسخ در دسترس، در 131 صفحه متن و نه صفحه مقدمه، از سوی انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسانده است. در فهرست نسخه های خطی منزوی در معرفی نسخه های دیوان این شاعر، بیش از چهل نسخه معرفی شده که اکثر آنها مربوط به قرون متاخر (پس از قرن سیزدهم) و قدیم ترین آنها، یکی نسخه دانشگاه کمبریج، مورخ 604 هجری (مشتمل بر 425 بیت از دیوان ازرقی) و دیگری نسخه مجلس، مکتوب به سال 996 هجری است. از آنجا که جلال الدین همایی نسخه مورخ سال 604 را بر اساس دلایل و قراینی، مجعول و مزور می داند، مطابق با نسخه های معرفی شده در فهرست نسخ خطی، قدیم ترین نسخه، نسخه مجلس مکتوب به سال 996 هجری است. نگارنده این سطور، در این مقاله بر آن است تا نسخه ای نفیس و فراموش شده از دیوان این شاعر را که مکتوب به سال 699 هجری است و در کتابخانه چستربیتی دوبلین نگهداری می شود و در فهرست نسخ خطی منزوی (ذیل دیوان ازرقی هروی) از آن یاد نشده است، معرفی کند.