انگیختگی به معنی وجود سرنخی در صورت برای رسیدن به معناست؛ چیزی که ما را مستقیما از صورت به معنا رهنمون می شود و این بدان معناست که رابطه صورت و معنا، همواره یا تنها قراردادی نیست یا این که رابطه قراردادی در پاره ای مواقع به رابطه تصویرگونه مبدل می شود. یکی از انواع انگیختگی، انگیختگی معنایی است. واژه هایی انگیختگی معنایی دارند که رابطه معنایی بین اجزای تشکیل دهنده واژه و کل واژه وجود داشته باشد. در زمینه انگیختگی، عده ای بر این باورند که واژگان ابتدایی بشر انگیخته بوده اند و با گذشت زمان و به دلیل تغییرات آوایی و... درجه انگیختگی واژگان کاهش یافته است. در این پژوهش، نگاه عمیق تر و دقیق تری به این پدیده داشته ایم و برای بررسی این فرضیه، با انتخاب چهار متن سفرنامه از زمان حال و استخراج 2800 واژه محتوایی به بررسی انگیختگی معنایی در این متون پرداخته ایم و سپس آنها را با 2800 واژه استخراج شده از چهار متن در دویست سال پیش مقایسه نمودیم تا با بررسی ها و مقایسه های آماری دریابیم که از دویست سال پیش تاکنون، انگیختگی معنایی در بین واژگان زبان فارسی افزون گشته یا کاهش یافته است. مقایسه نتایج حاصل از بررسی این دو دوره نشان می دهد که افزایش معناداری در شمار واژگان دارای انگیختگی معنایی در زمان حال، نسبت به 200 سال پیش به چشم می خورد؛ بنابراین، شاید بتوان ادعا کرد از 200 سال گذشته تاکنون، انگیختگی معنایی در واژگان زبان فارسی افزایش یافته است و از این نقطه نظر، زبان فارسی به سمت شفافیت پیش رفته است و نه تیرگی.