فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۸٬۲۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
بیمه محصولات کشاورزی، به عنوان ابزاری نوین، برای حداقل کردن بی ثباتی ناشی از زیان منابع ریسکی در بخش کشاورزی اهمیت فراوانی دارد. از طرفی، موفقیت سیاست های بیمه ای در بخش کشاورزی متکی به پذیرش و تقاضای بیمه توسط کشاورزان در این بخش است. مطالعه حاضر عوامل مؤثر بر پذیرش بیمه توسط شالیکاران شهرستان بابل را درسال زراعی89-1390 بررسی می کند. به این منظور از الگوهای لاجیت و پروبیت استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز مطالعه از طریق تکمیل پرسش نامه در بین 73 شالیکار شهرستان بابل جمع آوری شد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که مدل لاجیت به طور نسبی بهتر از مدل پروبیت قادر به برازش مدل بوده و میزان پیش بینی صحیح آن 75 درصد بوده است. همچنین متغیر های توضیحی درآمد حاصل از زراعت برنج، دارا بودن شغل دیگر و همکاری با کارشناسان جهاد کشاورزی و شرکت در کلاس های ترویجی اثر مثبت بر پذیرش بیمه داشته است و از سوی دیگر، متغیرهای مقدار خودمصرفی و سن زارع اثر منفی بر پذیرش بیمه دارند. بر اساس یافته ها، از عمده علل عدم استقبال کشاورزان از بیمه کردن زراعت برنج می توان به موارد پوشش ناقص خسارت، عدم دسترسی به کارگزاران بیمه، عدم رواج بیمه، کوچک بودن زمین، بالا بودن حق بیمه و عدم اطلاع رسانی کافی از شرایط می باشد. طبقه بندی JEL : Q12,Q13
خطوط لوله گاز جدید اروپا
برآورد کارایی فنی و کارایی مقیاس واحدهای پرورش مرغ گوشتی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود پروتئین در جیره ی غذایی، موجب سوء تغذیه شده و می تواند سلامتی انسان را به خطر بیندازد. گوشت مرغ یکی از مهم ترین منابع تأمین پروتئین مورد نیاز انسان بوده و در دهه های اخیر، همراه با رشد جمعیت و تغییر الگوی مصرف به سمت مواد پروتئینی حیوانی، صنعت مرغداری نیز مورد توجه قرار گرفته است. کاهش هزینه ی تمام شده و همچنین افزایش تولید این منبع تأمین پروتئین، می تواند باعث بهبود سطح تغذیه شده و نقش مؤثری در سلامت انسان داشته باشد. این مطالعه، به برآورد کارایی فنی و کارایی مقیاس واحدهای پرورش مرغ گوشتی در استان خوزستان پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری تصادفی و با تکمیل پرسشنامه از 105 واحد پرورش مرغ گوشتی در سال 1396 جمع آوری گردیده است. تابع تولید مرز تصادفی با استفاده از فرم تابعی ترانسلوگ و با کمک روش حداکثر درستنمایی برآورد و کارایی فنی و کارایی مقیاس واحدهای مورد بررسی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین کشش مقیاس، کارایی مقیاس و کارایی فنی واحدهای مورد مطالعه به ترتیب برابر 12/1، 72/0 و 88/0 بوده و 5/47 درصد واحدها دارای بازدهی صعودی، 5/9 درصد دارای بازدهی ثابت و 43 درصد دارای بازدهی نزولی نسبت به مقیاس هستند. نتایج همچنین نشان داد که واحدهای تولیدی در شهرستان های دزفول و بهبهان دارای بالاترین کارایی مقیاس و در شهرستان رامهرمز دارای کمترین کارایی مقیاس می باشد. از نظر کارایی فنی نیز بیشترین کارایی فنی متعلق به واحدهای پرورش مرغ گوشتی در شهرستان باغملک و کمترین آن متعلق به شهرستان شادگان می باشد. با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهاد می شود به علاقه مندان سرمایه گذاری در تولید جوجه ی یک روزه تسهیلاتی اعطا گردد تا ضمن افزایش تولید، کیفیت جوجه ی تولیدی را نیز بهبود دهند. همچنین با راهنما قرار دادن واحدهای دارای مقیاس بهینه که بیشتر در شهرستان دزفول مستقر هستند، واحدهای پرورش مرغ گوشتی را به سمت مقیاس بهینه هدایت نمود.
برآورد ضریب ریسک گریزی کشاورزان شهرستان اسفراین و عوامل مؤثر بر آن (رویکرد ناپارامتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ماهیت توأم با ریسک و عدم قطعیت بخش کشاورزی، مطالعه حاضر به منظور بررسی ضریب ریسک گریزی کشاورزان شهرستان اسفراین انجام شده است. در این راستا از جدیدترین روش ناپارامتریک محاسبه ضریب ریسک گریزی و با بهره گیری از مدل برنامه ریزی درجه دو (QP) استفاده شده است. بدین منظور داده های پانلی 100 کشاورز، طی 4 سال (1388- 1391) و برای 14 محصول جمع آوری شده است. نتایج مطالعه نشان داد اکثر کشاورزان منطقه مورد مطالعه دارای درجه ریسک گریزی بسیار زیاد و شدیداً ریسک گریز می باشند. حق بیمه اجتناب از ریسک کشاورزان نمونه مورد بررسی 303113 ریال به دست آمده است. همچنین متغیر سن تأثیر مثبت و سطح ثروت و تنوع کشت تأثیر منفی بر ضریب ریسک گریزی کشاورزان داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده توسعه بیمه و سرمایه گذاری در زمینه بورس کالاهای کشاورزی به منظور کاهش ضریب ریسک گریزی پیشنهاد می شود.
شناسائی مکانیزم انتقال قیمت در بازار خرمای ایران (کاربرد مدل گارچ دومتغیره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیمت های بازار، مکانیزم اولیه ای می باشند که سطوح مختلف بازار را به هم پیوند داده و شوک های وارده به هر سطح بازار را به سطح تولیدکننده، عمده فروشی و خرده فروشی انتقال می دهد. بررسی چگونگی انتقال قیمت در سطوح مختلف بازار، به گونه ای مرتبط با کارایی نظام بازاریابی بوده و رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را متاثر می سازد. مطالعه حاضر چگونگی مکانیزم انتقال قیمت را در بازار خرما طی دوره 1391:4-1361:1 با استفاده از مدل گارچ دو متغیره به روش بردار مشخصه مورد بررسی قرار داد. نتایج آزمون همگرائی جوهانسن حاکی از ارتباط بلندمدت میان شاخص بهای تولیدکننده و شاخص بهای مصرف کننده خرما می باشد. نتایج آزمون علیت گرنجر نشان داد که یک رابطه علی یک طرفه از شاخص بهای مصرف کننده به سمت شاخص بهای تولیدکننده وجود دارد. نتایج همچنان حاکی از آن است که نرخ تغییر در قیمت های مصرفی به طور جزئی باعث تغییر در قیمت های تولیدی می شود به طوریکه یک واحد افزایش در شاخص قیمت مصرف کننده به میزان کمتر از یک واحد (003/0 واحد) شاخص قیمت تولیدکننده را افزایش می دهد به عبارت دیگر انتقال قیمت در بازار خرما به صورت ناقص انجام می گیرد. لذا در راستای سیاست های اصلاح نظام ناقص بازار خرما و ایجاد ثبات درآمد تولیدکنندگان، توصیه می شود دولت با اجرای سیاست های تنظیم بازار و حضور به موقع دستگاه مباشر در بازار خرید این محصول در فصل برداشت و انجام اقدامات حمایتی و ساختاری همانند انبارداری و بسته بندی به موقع و مناسب، منجر به انتقال متعادل قیمت و نتیجتا افزایش رفاه تولیدکننده و مصرف کننده گردد.
ارزیابی اثرات اقتصادی کاهش آورد رودخانه سفیدرود بر کشاورزی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در انتهایی ترین قسمت حوضه سفیدرود بزرگ، رودخانه قزل اوزن پس از مخلوط شدن با رودخانه شاهرود به رودخانه سفیدرود تغییر نام می دهد. این رودخانه 80% آب آبیاری تنظیم شده استان گیلان را تامین می نماید. در سال های اخیر بدون توجه به منابع آب کل حوضه آبریز قزل اوزن- سفیدرود، سازه های تنظیم و ذخیره سازی آب متعددی در استان های بالادست این حوضه آبریز احداث شد. پیامد این رویکرد، کاهش آب ورودی و ایجاد بحران مدیریت منابع آب در استان گیلان می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی یکپارچه اقتصادی- هیدرولوژیکی حوضه رودخانه سفیدرود، دید جامعی از اثرات کاهش آورد رودخانه سفیدرود بر مصارف مختلف در این حوضه تحت سناریوهای مختلف ارائه می دهد. در این راستا، طیف وسیعی از داده های هیدرولوژیکی و اقتصادی حوضه رودخانه سفیدرود مانند میزان رواناب، میزان آب سطحی انحراف داده شده، میزان جریان برگشتی، میزان عملکرد، درآمد و هزینه تولید رشته فعالیت های کشاورزی و ... در الگوسازی لحاظ شد. نتایج به دست آمده از الگوی یکپارچه حوضه رودخانه سفیدرود بیانگر آن است که به طور متوسط کل منافع اقتصادی از دست رفته در مصارف حوضه رودخانه سفیدرود به ازای هر متر مکعب کاهش آورد آبریز قزل اوزن- سفیدرود برابر با 1138 ریال می باشد. همچنین تحت سناریوهای مورد بررسی، میانگین منافع اقتصادی از دست رفته در مصارف کشاورزی حوضه رودخانه سفیدرود به ازای هر متر مکعب کاهش آورد آبریز قزل اوزن- سفیدرود برابر با 1100 ریال می باشد. بازنگری در چگونگی ارزیابی فنی- اقتصادی طرح های توسعه منابع آب در بالادست و اتخاذ رویکرد یکپارچه تصمیم گیری برای این حوضه ضرورنی انکارناپذیر است.
الگوسازی ریسک عملکرد محصول با استفاده از روش های پارامتریک و ناپارامتریک: مطالعه موردی محصولات گندم و جو استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب وابستگی شدید فعالیت های کشاورزی به عوامل آب و هوایی، این زیربخش اقتصادی با ریسک بیشتری مواجه بوده و جهت مدیریت این ریسک ها همواره بیمه کشاورزی به عنوان یکی از بهترین راهکارها مطرح بوده است. نکته کلیدی در طراحی مناسب قراردادهای بیمه کشاورزی، الگوسازی دقیق توزیع عملکرد محصول و در واقع برآورد احتمال خسارت می باشد. در حال حاضر بیمه عملکرد محصول به صورت سنتی اجرا می شود و با مشکلاتی مواجه است که توجه به متنوع سازی روشهای بیمه ای و استفاده از روش های دقیق و مرسوم جهت محاسبه احتمال خسارت و حق بیمه، به منظور بهبود شرایط موجود را ضروری می کند. بنابراین در مطالعه حاضر تلاش شده است تا میزان ریسک عملکرد محصول با استفاده از رهیافت های آماری پارامتریک و ناپارامتریک برای یک خدمت بیمه ای جدید به نام بیمه عملکرد منطقه ای محاسبه شود. اطلاعات مورد استفاده مربوط به محصولات گندم و جو آبی و دیم در شهرستان های اهر و هشترود در استان آذربایجان شرقی طی دوره زمانی ۹۲-۱۳۵۴ می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مقادیر احتمال خسارت محاسبه شده از طریق رهیافت ناپارامتریک از دقت بیشتری برخوردارند. همچنین مشخص گردید درصد احتمال خسارت برای محصولات مورد نظر در شهرستان هشترود از شهرستان اهر بیشتر است. لذا پیشنهاد می شود تا ضمن در نظرگرفتن خصوصیات توابع توزیع در محاسبات مربوط به احتمال خسارت و انتخاب رهیافت مناسب، در تقسیم بندی های منطقه ای مربوط به تعیین حق بیمه، به منظور تشکیل گروه های ریسک عملکرد همگن، بر روی شهرستان ها به جای کل استان تمرکز گردد.
تعیین میزان موفقیت بنگاه های اقتصادی زودبازده بخش کشاورزی در روستاهای شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر اهمیت و نقش بنگاه های زودبازده در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه رو به رشد بوده است. در ایران نیز اهمیت این صنایع به خصوص در برنامه های اخیر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مدنظر بوده و با تأکید زیادی روبه رو شده است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی میزان موفقیت بنگاه های اقتصادی زودبازده بخش کشاورزی و شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت آن ها در روستاهای شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان بود. برای سنجش میزان موفقیت بنگاه های زودبازده، شاخص های تولیدی و اشتغال زایی به طور جداگانه برای بنگاه ها در زیربخش های مختلف کشاورزی در نظر گرفته شد و به وضعیت هر یک از این شاخص ها قبل و بعد از دریافت وام پرداخته و حاصل اختلاف این وضعیت محاسبه گردید. در تحلیل عوامل مؤثر بر میزان موفقیت این بنگاه ها نیز از مدل رگرسیون چندگانه توأم بهره گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که بنگاه های زیربخش ماشین آلات، به علت بهبود در برخی شاخص های تولیدی و اشتغال زایی، از سایر بنگاه ها موفق تر بوده و بنگاه های دامی و زراعی به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. از نظر عوامل مؤثر بر موفقیت بنگاه نیز مشخص شد که در زیربخش زراعت و باغبانی، سن مدیر، تحصیلات مدیر، تعداد اعضای خانوار مدیر، تجربه کار کشاورزی مدیر و مقدار وام دریافتی بنگاه با میزان موفقیت این بنگاه ها دارای ارتباط معنی داری بودند. همچنین در زیربخش ماشین آلات کشاورزی، تحصیلات مدیر، فاصله بنگاه تا شهر، میزان وام دریافتی، تعداد نیروی کار بنگاه، سطح زیرکشت و عوامل برون سازمانی و در زیربخش دام نیز تعداد اعضای خانوار، تجربه کار کشاورزی مدیر، فاصله بنگاه تا شهر، تعداد نیروی کار بنگاه، سطح زیرکشت و عوامل درون سازمانی با میزان موفقیت این بنگاه ها ارتباط معنی داری داشتند. طبقه بندی JEL: L25، Q10
اثر بی ثباتی اقتصادی بر رقابت پذیری بین المللی در بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثر بی ثباتی اقتصادی بر رقابت پذیری بین المللی بخش کشاورزی ایران است. در این راستا، ابتدا با بکارگیری الگوی خودرگرسیونی واریانس ناهمسان شرطی تعمیم یافته(GARCH) ، نوسانات نرخ واقعی ارز اندازه گیری و سپس، معادله رقابت پذیری با لحاظ کردن این نوسانات برای دوره زمانی2011-1995 برآورد شده است.
نتایج حاصل از برآورد الگوی داده های تابلویی نشان می دهد، بی ثباتی اقتصادی اثر منفی و معنادار بر رقابت پذیری بخش کشاورزی ایران دارد. همچنین، بر اساس سایر نتایج این مقاله، سرمایه سرانه و بهره وری کل عوامل تولید اثرمثبت؛ و اندازه دولت، شوک خارجی(بحران مالی)، نوسانات ارزش افزوده بخش کشاورزی و شرایط آب و هوایی اثر منفی و معنادار بر رقابت پذیری بخش کشاورزی ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه دارند. در چارچوب نتایج بدست آمده در این تحقیق، توجه به عوامل موثر بر رقابت پذیری و تدوین استراتژی مشخص و مناسب برای صادرات مستمر محصولات کشاورزی جهت جلوگیری از بی ثباتی صادرات و از دست دادن بازار ضروری است.