فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۶۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن هفتم هجری بر اثر مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از حمله مغول ها به ایران، مهاجرت گسترده ایرانیان به هند آغاز گردید. با روی کار آمدن دولت صفوی و قدرت یابی امپراطوری گورکانی در هند، جمع کثیری (ازجمله قضات شیعی) از ایران به هند مهاجرت نمودند که از طرف سلاطین گورکانی به مناصب مهم (قضایی) گماشته می شدند. پرسشی که درصدد پاسخگویی بدان هستیم، بررسی نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع اثنی عشری در هند دوره گورکانی است. حوزه جغرافیایی مورد بررسی در این مقاله منطقه شمالی شبه قاره شامل شهرهایی چون دهلی، کشمیر، لکهنو و لاهور در پاکستان امروزی است که امروزه نیز شیعیانی را در خود جای داده است. به نظر می رسد این افراد به طرق مختلفی چون اشتغال به مناصب کلیدی و استفاده از اختیارات ناشی از آنها، تربیت شاگردان، و نگارش آثار متعدد در زمینه های فقهی، کلامی، ... توانستند رسالت خویش را به درستی انجام دهند. نتیجه این پژوهش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که ورود مذهب تشیع به هند، از طریق فرهیختگانی از علمای شیعی صورت پذیرفته است.
نگاهی به تحولات مرزهای شرقی ایران در دوره قاجار و پهلوی (مطالعه موردی: بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر حکمیت مرزی آلتای در محدوده یزدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بر آن است تا به بررسی تاثیر اقدامات حکام محلی قاینات بر رای نهایی حکمیت آلتای بپردازد. بدین منظور اقداماتی از قبیل سابقه سرحدداری قاینات در زمان میرعلم خان، تاسیس گمرک یزدان، علل حضور گسترده نظامی نیروهای قاینات در یزدان، ساخت قراولخانه و استمرار سرحدداری و اثرات آن بر حکمیت آلتای مورد بررسی قرار می گیرد.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد تاریخی مربوط به سرحد قاینات، گمرک یزدان، قراولخانه و اسناد مربوط به نیروهای نظامی حکومت محلی در یزدان، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته های پژوهش: حکمیت مرزی آلتای در سال 1313ش، جوان ترین حکمیت مرزی است که طی آن بخش مهمی از مرز ایران و افغانستان تعیین و تحدید گردید. محدوده این حکمیت شامل قسمتی از مرز استان خراسان رضوی کنونی با افغانستان و تمامی مرز استان خراسان جنوبی با افغانستان است. در محدوده این حکمیت، سیر مستقیم شمالی- جنوبی خط مرزی، در محدوده یزدان به سمت افغانستان تغییر مسیر یافته و با در بر گرفتن یزدان و کلاته کبوده در طرف ایران، دو مرتبه به مسیر مستقیم بازگشته و به سیاه کوه منتهی می گردد. بدین ترتیب یک تحدب مرزی در مرز خاوری ایران با افغانستان به وجود می آید. آلتای پس از بررسی این قسمت از مرزها و مطالعه درباره شواهد و دلایل طرفین، حکمیت خود را اعلام نمود. یکی از مهم ترین مناطق مورد چالش ایران و افغانستان در این حکمیت، محدوده یزدان بود و آلتای علی رغم استدلال افغان ها، آن را به همراه راه های ارتباطی آن به ایران واگذار کرد. یکی از علل واگذاری یزدان به ایران سابقه حضور پررنگ و مستمر ایران در آن منطقه بود. این حضور در دوره میرعلم خان و پس از جدایی هرات آغاز شد و تا زمان حکمیت آلتای ادامه یافت و بسیار موثر بر تعیین مرزبندی بود.
پژوهشی در فرهنگنامه های تاریخی نوشته شده در قلمرو ممالیک (648- 922ه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام به تاریخنگاری در دوره ممالیک بسیار چشمگیر بود به گونه ای که این عصر را باید اوج دوران تاریخنگاری اسلامی دانست. از میان انواع تاریخنگاری این دوره مانند: تواریخ عمومی، دودمانی و سلسله ای، طبقات، فرهنگنامه های تاریخی و...، فرهنگنامه نویسی بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. در آغاز قرن هفتم و به هنگام شکل گیری دولت ممالیک (648- 922ه ) به علت تعدّد و تکثر لایه های مختلف طبقات و نسلها و به دلیل انبوه کتب طبقات علوم گوناگون و از همه مهم تر نبود یک شیوه جهت دسترسی آسان به تراجم اعیان مسلمان، بعضی از مورخان و نویسندگان با مراجعه به کتب طبقات، تواریخ عمومی و نیز کتب انساب به تدوین تراجم همه اعیان اسلامی بدون توجه به تخصص، بلاد و زمان آنها پرداختند. این اندیشه از اواخر قرن ششم و با فرهنگنامه الفبایی معجم الادبا یاقوت (626 ه ) آغاز شد و با نگارش فرهنگنامه تاریخی مهم وفیات الاعیان ابن خلکان در قرن هفتم به اوج خود رسید. فرهنگنامه مذکور منشأ و الگوی ظهور فرهنگنامه های تاریخی بعد از خود همانند: الوافی بالوفیات و فوات الوفیات قرار گرفت. این پژوهش قصد دارد ضمن نگاهی کوتاه به اقبال تاریخ نگاری در این عصر؛ چگونگی شکل گیری، انگیزه ها، روش ها، انواع، شیوه های نگارشی، محتوای تراجم، سبک ادبی، منابع، اهمیت و جایگاه و آسیب شناسی فرهنگنامه های تاریخی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بررسی اسنادی اختلاف دولت ایران و عثمانی بر سر خزائن عتبات عالیات در دورة احمدشاه قاجار بر اساس اسناد آرشیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: اختلافات دولت ایران و عثمانی بر سر تصاحب خزائن عتبات عالیات در دورة احمدشاه قاجار و اقدامات دولت ایران برای مقابله با آن بررسی شده است.
روش/ رویکرد پ ژوهش: از اسناد آرشیوی با منابع کتابخانه ای در این پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: دولت ایران به عنوان دولت شیعه، با توسل به دیپلماسی و جلب پشتیبانی علمای شیعة عراق موفق شد تلاش دولت عثمانی برای تصاحب خزائن را خنثی کند..
بستر شناسی تعامل بنی رستم، در شمال افریقا با امویان اندلس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اباضیه یکی از فرقه های مهم اسلامی است که در افریقیه نفوذ کرد. پیروان این فرقه در قرن دوم هجری، دولت بنی رستم (160-296ه .ق) را در مغرب اوسط تأسیس کردند. بنی رستم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوستانه ای با امویان اندلس (138-422ه .ق) برقرار کرد. این دو دولت، تنها دولت های غرب جهان اسلام بودند که روابط خوبی با یکدیگر داشتند. عوامل متعددی سبب همگرایی و پیوند مستحکم بین دو دولت گردید. مهمترین این عوامل، دشمنی عباسیان، مخالفت های ادریسیان و اغلبیان با هر دو دولت و اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنی رستم برای امویان اندلس بود. نفوذ اباضیان در اندلس سبب شد به تدریج دو دولت بنی برزال و بنی دمر به عنوان مهم ترین دولت های اباضی در اندلس پایه گذاری شوند. در این مقاله سعی شده است با بررسی منابعِ کهن بنی رستم، اباضیه و تاریخ اندلس، سیر تاریخی روابط بنی رستم و امویان اندلس روشن شود.
علل عدم گسترش و ناپایداری تشیّع در اندلس از ابتدای ورود اسلام به اندلس تا پایان دورة بنی حمود(92-449ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تسلط مسلمانان بر اندلس، به مرور آئین و فرهنگ اسلامی در میان ساکنان آنجا گسترش یافت. با این همه به رغم آن که اندیشه های مختلف دینی و گرایشهای گوناگون مذهبی، مجالی برای بروز و ظهور در اندلس (در دورة اسلامی) به دست آوردند، تشیّع در شمار معدود مذاهبی بود که اساساً فرصتی برای بیان مبانی اعتقادی خود به دست نیاورد و به سبب وجود عواملی چند، راه برگسترش و تثبیت اندیشه های شیعی در اندلس بسته شد . اندلس از زمان فتح تا سرنگونی خلافت اموی در قرطبه، ماهیتی اموی داشت که سیاست های خود را بر مبنای نادیده گرفتن حق اهل بیت استوار ساخته بود. در واقع امویان تلاش فراونی برای گسترش مذهب بر اساس دیدگاه های خود به عمل آوردند و با حمایت همه جانبه از مذهب مالکی، مجال هر گونه فعالیت را از دیگر مذاهب، خاصّه تشیّع سلب کردند. این موضوع باعث شد تا فعالیت ها و کوشش های پیروان تشیّع در اندلس به گونه ای آشکار محدود شده و شیعیان از بیان باورها و انجام مراسم مذهبی خود باز مانند. تنها پس از برافتادن امویان بود که شیعیان فرصتی هر چند کوتاه به دست آورند و با تأسیس خلافت حمودی توانستند شمّهای از حضور سیاسی- فرهنگی خود را در اندلس نشان دهند. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که: اولاً به راستی علل و عوامل عدم گسترش و ناپایداری تشیّع در اندلس چه بود؟ ثانیاً سیاست ها و برنامه های حکمرانان اندلس خاصه امویان چه تأثیری در این موضوع داشت ؟ این مقاله بر آن است تا بر اساس روش تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و مطالعات تاریخی به این دو پرسش پاسخ دهد.
بررسی رویکرد روابط خارجی امیر شاه مراد، سل ان منغیت،با ایران براساس متون ماوراءالنهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله منغیتیه از بازماندگان مغول بعد از عقب نشینی از مناطق اروپایی روسیه بودند که به نواحی
جنوبی تر آمدند و در ماوراءالنهر خان نشینی را تشکیل دادند که 188 سال دارای قدرت بودند. این
سلسله، سرانجام، با تأسیس جمهوری سوسیالیستی در بخارا و گریختن عالم خان،آخرین امیر آنان، به
افغانستان سقوط کرد. امیر شاه مراد، مشهور، به امیر معصوم از حاکمان این سلسله بود که با جلوس بر
تخت سلطنت، به سرکوبی مخالفان داخلی پرداخت و با برقراری امنیّ ت و اصلاحاتی که انجام داد،
تجارت در عصر او رونق یافت؛ اما از آنجا که فردی قدرت طلب بود برای گسترش قلمرو حکومتی
خود و با استفاده از اوضاع نابسامان ایران چند بار به ایران لشکر کشید.او سرانجام بند مرو را ویران
کرد و چون سنّی متعصبی بود راه عداوت با شیعه و آزار و قتل و غارت آنان را در پی گرفت. این
مقاله، ضمن بیان شرح حال وی، به بررسی رویکرد روابط خارجی او با ایران و جدایی مرو براساس
متون خطی ماوراءالنهری بازمانده از آن دوران خواهد پرداخت.
نقش سادات علوی در تحولات سیاسی ماوراءالنهر در قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سادات علوی ساکن در ماوراء النهر در قرن ششم هجری، نقش قابل توجهی در تحولات سیاسی اجتماعی آن منطقه، به ویژه غلبه قراختاییان بر آنجا داشتند که به خاطر سکوت منابع تاریخی، تا کنون مغفول مانده؛ ولی به رغم قلّت داده های تاریخی، می توان حضور فعال سادات علوی در عرصه سیاست و جامعه ماوراءالنهر در قرن ششم را ردّیابی و مطالعه کرد. این مقاله در صدد است، با روش توصیفی تحلیلی به فعالیت سادات و نقش آنها در تحولات سیاسی ماوراءالنهر در قرن ششم وضوح بیشتری ببخشد. یافته های پژوهش، نشان می دهد که پایگاهِ قویِ اجتماعیِ سادات در منطقه، فرصتی برای آنها پیش آورد تا ضمن ستیزه با قدرت قراخانیان، به نحوی زمینه ی غلبه ی قراختاییان، برآن ناحیه را فراهم کردند؛ امّا در ادامه، ظاهراً به هدف تشکیل حکومت علوی، به تقابل با سلطه قراختاییان برخاسته و برخی رخدادهای اثر گذار سیاسی و اجتماعی را در آن ناحیه موجب شدند.
ظهور و سقوط اسلام سیاسی در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی شامل پنج کشور ترکمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان می باشد که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به استقلال دست یافتند. این منطقه به دلیل موقعیت استراتژیکی که از آن برخوردار بود، همواره متاثر از فرهنگ ها و اقوامی بود که در راستای منافع خود، بر آن تاثیرگذار بودند و یا قصد تصرف آن را داشتند. اسلام در آسیای مرکزی، محوری است که این مقاله حول آن شکل گرفته است. چهار کتابی که در این مقاله مورد نقد و بررسی قرار گرفته، بر تاریخ آسیای مرکزی و ورود اسلام بعد از استقلال جمهوری های شوروی از آسیای مرکزی متمرکز است. نگارنده در این مقاله تلاش نموده تا مشخص نماید که چرا جنبش های اسلامی مشخصی موفق شدند قدرت را در این منطقه به دست گیرند در حالی که دیگران موفق نشدند؟ و اینکه دلیل ظهور جنبش های اسلامی – نظامی و علل توسعه و انحطاط آنها چیست؟
تحولات ماوراءالنهر در عصر صفوی و زمینه های مهاجرت بابر به هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثارالسلاطین تألیف میرسید ناصرالدین، نسخه ی خطی ارزشمندی است که درباره ایران، هند و به ویژه ماوراءالنهر در دوران حکومت صفویه و قاجاریه حاوی مطالب درخور توجهی است. مؤلف دراین اثر در مورد حکومت سلاطین شیبانی در سمرقند و بخارا سخن گفته است و به اجمال به تشریح رقابت صفویان و ازبکان به منزله ی دو نیروی قوی در تعیین سرنوشت ماوراءالنهر پرداخته است. همچنین زمینه درگیری و نبردهای دو حاکم مغولی؛ شیبک خان ازبک و ظهیرالدین محمدبابر را در ماوراءالنهر که سرانجام به تسلط شیبک خان بر آن ناحیه، شکست بابر و رفتن او به هندوستان و تأسیس سلسله تیموریان هند انجامید، بررسی کرده است. این مقاله نگاهی اجمالی به تحولات این منطقه و علت مهاجرت بابر به هندوستان و تأسیس سلسله تیموریان هند با تکیه بر منابع اولیه به ویژه کتاب آثار السلاطین دارد.
ملی شدن صنعت نفت ایران در آیینة اسناد آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملی شدن صنعت نفت در ایران و به دنبال آن کودتای 28 مرداد و بررسی رفتار سیاسی کشورهای درگیر در این مسأله از زوایای بسیاری مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اما پژوهشی مبتنی بر اسناد و مطبوعات آمریکا، به عنوان بازیگر اصلی این برهه از تاریخ ایران، به شکلی مستدل انجام نگرفته است. پژوهش حاضر به روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد وزارت خارجة آمریکا و روزنامة نیویورک تایمز، در پی آن است تا ضمن ارائه تصویری شفاف از موضع سیاستمداران آمریکا، خوانش و برداشت آنان از دورة ملی شدن نفت و علل ناکامی دکتر مصدق از منظر این اسناد را مورد واکاوی قرار دهد. در واقع مسألة اصلی در پژوهش حاضر این است که نگرش دولتمردان و جامعة آمریکا به ملی شدن صنعت نفت و روی کار آمدن دکتر مصدق بر اساس اسناد موجود، بر چه اصولی استوار بوده و ناکامی دکتر مصدق ریشه در کدام روند تاریخی و رفتاری نهفته بوده است.
بررسی جریان های اصلاح اندیشه ی دینی در هندوییسم معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هندوییسم از منظر تاریخ ادیان و نیز پیروان آن به مثابه ی یک دین قابل انعطاف و اصلاح پذیر جلوه نموده است. در دوران معاصر نیز به سبب تسلط اروپاییان بر هند و مواجه شدن با جریان اندیشه ی دینی اسلام و مسیحیت، زمینه های پیدایش اصلاح دینی در هندوییسم پدید آمد. همچنین وجود مؤلفه هایی نظیر اختلاف طبقاتی، رسم ساتی، پدیده ی پرستش بت ها و رواج خرافه در توده های هندویی، مایه ی عطف توجه متفکران هندو مذهب و احساس ضرورت اصلاح اندیشه ی دینی در بین آنان شد .کوشش های متفکران هندو به ایجاد دو نهضت اصلاح طلب و احیاگرای آریاسماج توسط دیاننده سرسوتی و برهماسماج توسط رام موهان روی شد. مقاله ی حاضر به بررسی این دو نهضت و معرفی بنیانگذاران آن و تحولات آن ها پرداخته و هر کدام به طور مختصر بررسی می شوند. روش این تحقیق، توصیفی و بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای بوده است و ضرورت آن به موضوع دانش افزایی در حوزه ی مطالعات جدید ادیان بازمی گردد.
جایگاه نفت ایران در منافع نفتی آمریکا در خاور میانه 1320-1330(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت نفت ایران برای آمریکا بیشتر از منظر کودتای 28 مرداد برای بسیاری شناخته شده است؛ اما با اتمام جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا بر حمایت از بازسازی کشورهای همسو و متحد و مبارزه با گسترش کمونیسم متمرکز شد. در این میان، به دلیل اهمیت نفت برای جهان آزاد و نیاز کشورهای جهان به انرژی برای بازسازی، آمریکا سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای آزاد به هر قیمتی را در سیاست خارجی خود قرار داد؛ از این رو سیاستمداران آن کشور با اینکه به دنبال منافع مستقیم نفتی در ایران نبودند، در دسترس بودن نفت ایران برای کشورهای آزاد را امری لازم قلمداد می کردند و خود بیشتر بر اهمیت ژئوپولتیک جایگاه ایران تأکید می کردند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیل تاریخی و استناد بر اسناد وزارت خارجه ی آمریکا در سال های 1320-1330، درصدد هستیم که تصویری شفاف از جایگاه نفت ایران ارائه دهیم که با مطالعه ی آن، کودتای 28 مرداد 1332 و دخالت مؤثر آمریکا را درک کنیم. سیاست آمریکا در این دوره، بر کسب منافع غیرمستقیم از صنعت نفت ایران استوار بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت، به کسب منافع مستقیم گرایش یافت.
پدیده طلوعیان و نقش انگلیسی ها در شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با نهضت ملی شدن صنعت نفت در حدود سال های 1329- 1330 شمسی و ، واقعه و پدیده ای در مناطق نفت خیز خوزستان و در میان دو ایل بختیاری و بویراحمدی به وقوع پیوست که مشهور به سال طلوعی یا سروشی است. این جریان شبه مذهبی که بیش از هرچیز بر انکار دنیا و ترک آن، کناره گیری از امور دنیوی و بی ارزش بودن مال دنیا و خاک و نفت تاکید داشت، در میان ایل بختیاری به شخصی انگلیسی بنام جیکاک نسبت داده شده که آن را طراحی و ترویج کرده است. در میان بویراحمدی ها، شخصی عارف مسلک به نام آقا بابا نقش رهبری را به عهده داشت؛ اما در هر دو مورد برنامه ها و شعارها یکسان بود. طلوع به معنای برآمدن خورشید است. اما در واقعة یادشده، به معنای ظهور یک پدیدة غیرمعمول بود که عده ای، با اهداف خاص، طراحی و ترویج و به مردم عامی و ساده دل القاء کردند. چنین به تودة مردم وانمود و تلقین کردند که نور ایمان ، صداقت ، راستی و حقیقت بینی در وجود آنها سر زده و طلوع کرده است؛ از این رو، به طلوعیان معروف شدند. مهم ترین وعده آنها ظهور قریب الوقوع امام زمان (عج) بود.
نقش سعد زغلول در نهضت ناسیونالیسم مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فتح ایران توسط مسلمانان، از مسائلی است که هنوز ابعاد آن به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. پرسش های بسیاری درباره این فتوحات وجود دارد. یکی از پرسش ها چرایی سقوط زودهنگام دولت ساسانی و نوع واکنش جامعه ایرانی به این مسئله است. این نوشتار تلاش می کند تا از منظری جدید موضوع را بررسی کند. مفروض این نوشتار این است که در کنار عوامل سیاسی و اقتصادی، نوعی از ذهینت سازی و باور عمومی در دو سوی ماجرا در چگونگی و سرعت فتوحات اثر داشته است. در این نوشتار تلاش می شود با خوانش دوباره متون تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی، فضای ذهنی کسانی که درگیر فتوح بوده اند بازسازی شود؛ به ویژه، سویه ایرانی، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و نشان داده می شود که چگونه باورهای ماوراءالطبیعی باعث انگیزه بیشتر یا کمتر در جنگ شده است.
تأثیرات دین الهی اکبرشاه بر اتحاد شبه قاره هند
حوزه های تخصصی:
اکبر شاه یا جلال الدین محمّد اکبر (فرمانروایی 1556 میلادی تا 1605 میلای) سومین پادشاه از سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولان کبیر در هند است به نام مغول اعظم یا اکبر کبیر نامیده می شود. فرزند همایون و پدر جهانگیر بود. از وی در کنار آشوکا یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در تاریخ هند و بزرگ ترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده اند. مادرش زنی ایرانی به نام حمیده بانو بیگم بود که در زمان پناهندگی همایون (پدر اکبر) به دربار صفوی یا وی ازدواج کرد. اکبر در سیزده سالگی و پس از فوت ناگهانی همایون به پادشاهی رسید و طی نیم قرن پادشاهی ارتباط او با فرهنگ ایرانی همواره پابرجا بود، همسرش ملکه جودا آیین هندو داشت. اکبر شاه اهل تساهل بود و سهم عمده ای در ایجاد آرامش و اتحاد در شبه قاره هند و شکوفایی امپراتوری گورکانی داشت. دین الهی که اکبر در راستای این آرامش و اتحاد ایجاد کرد آمیزه ای از ادیان و مذاهب مختلف هندوئیسم، اسلام، سیک، مسیحیت، کاره آکا و حتی زرتشتی بود تا هرچه بیشتر مردم شبه قاره را به هم نزدیک کند. دوران فرمانروایی او و فرزندانش تنها حکومت اسلامی ثبت شده در تاریخ هند است که بدون فشار خارجی اتباع غیر مسلمان، حقوقی برابر با مسلمانان داشتند. باید دید چگونه اکبر از این طرح برای ایجاد نوعی زندگی مسالمت آمیز که او را به اهداف سیاسیش در هند می رساند، استفاده کرد؟
پروانگی در تشکیلات حکومتی سلجوقیان روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پروانگی» منصبی برجسته در تشکیلات سلجوقیان روم (حک: 707 473 ق) بود که تنها در این دولت، جایگاه والایی یافت و برای مدتی توانست فراتر از اقتدار همه مناصب دستگاه حکومتی ظاهر شود. شرایط حاکم بر دیوان سالاری سلجوقیان روم سبب شده بود تا پیچیدگی ها و درآمیختگی های بسیاری از حیث وظایف و اختیارات پروانگی با سایر مناصب پدید آید؛ به همین سبب پژوهش معتنابه درباره وظایف و اختیارات پروانگی کمتر صورت پذیرفته است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش های تاریخی سامان داده شده و در گام نخست، پروانه و پروانگی را از نظر لغوی بررسی کرده، آنگاه با گزارشی مختصر درباره اصطلاح پروانه در دیوان سالاری سایر دولت های مسلمان، وارد بحث اصلی شده و درنهایت، پروانگان، وظایف، اختیارات و عملکرد آنان واکاوی کرده و به جایگاه پروانگی در میان سایر مناصب عهد سلجوقیان روم پرداخته است.