اهتمام به تاریخنگاری در دوره ممالیک بسیار چشمگیر بود به گونه ای که این عصر را باید اوج دوران تاریخنگاری اسلامی دانست. از میان انواع تاریخنگاری این دوره مانند: تواریخ عمومی، دودمانی و سلسله ای، طبقات، فرهنگنامه های تاریخی و...، فرهنگنامه نویسی بیش از همه مورد توجه قرار گرفت. در آغاز قرن هفتم و به هنگام شکل گیری دولت ممالیک (648- 922ه ) به علت تعدّد و تکثر لایه های مختلف طبقات و نسلها و به دلیل انبوه کتب طبقات علوم گوناگون و از همه مهم تر نبود یک شیوه جهت دسترسی آسان به تراجم اعیان مسلمان، بعضی از مورخان و نویسندگان با مراجعه به کتب طبقات، تواریخ عمومی و نیز کتب انساب به تدوین تراجم همه اعیان اسلامی بدون توجه به تخصص، بلاد و زمان آنها پرداختند. این اندیشه از اواخر قرن ششم و با فرهنگنامه الفبایی معجم الادبا یاقوت (626 ه ) آغاز شد و با نگارش فرهنگنامه تاریخی مهم وفیات الاعیان ابن خلکان در قرن هفتم به اوج خود رسید. فرهنگنامه مذکور منشأ و الگوی ظهور فرهنگنامه های تاریخی بعد از خود همانند: الوافی بالوفیات و فوات الوفیات قرار گرفت. این پژوهش قصد دارد ضمن نگاهی کوتاه به اقبال تاریخ نگاری در این عصر؛ چگونگی شکل گیری، انگیزه ها، روش ها، انواع، شیوه های نگارشی، محتوای تراجم، سبک ادبی، منابع، اهمیت و جایگاه و آسیب شناسی فرهنگنامه های تاریخی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.