سیمای حضرت عباس بن علی، ابوالفضل العباس را همواره از نگاه دانشمندان و شیفتگان حضرتش نگریسته ایم و چه بسا این توهم پدید آمده باشد که این همه صفات متعالی و این همه خصوصیات فرا انسانی را ما محبان و دلدادگان آن حضرت، به ایشان نسبت می دهیم. در این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی بر آنیم که از نگاه محققان و علمای اهل سنت به جایگاه رفیع علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس بپردازیم. پژوهشگران و آزاد اندیشان اهل سنت، با شیعیان و محبان آن حضرت هم نظرند و آن گروه از مورخان و پژوهشگران اهل سنت که واقعه عاشورا را اوج مصیبت ها و عزاداری ها معرفی کرده اند، نسبت به ساحت مقدس حضرت ابوالفضل نیز ادای احترام کرده و سر تعظیم فرو آورده اند.
روایت های متناقض درخصوص مناسبات حسنیان و امامان شیعه، گزارش های موجود از همدلی و روابط نزدیک آنان را به حاشیه رانده و ابعاد مختلف مناسبات ایشان را در پرده ای از ابهام باقی گذارده است. مقالة حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی، ابتدا به بررسی چگونگی مناسبات سادات حسنی و امامان شیعه بپردازد و سپس با بررسی برخی از روایت های متون شیعی به پاسخی برای علت وجود روایت های متناقض درخصوص روابط ایشان دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد با آغاز کوشش حسنیان برای در دست گرفتن قدرت، آنان به تدریج از راهبرد هماهنگ با ائمه در برخورد با طبقة حاکم فاصله گرفته اند و این امر موجب برجسته شدن اختلافات آن ها شده است. بی نتیجه باقی ماندن اختلافات مالی این عموزادگان در برخی دوره ها نیز به این امر دامن زده -است. ضمن آن که شیوة نگارش متون شیعی و بی توجهی به راوی و متن روایت در سده های بعد نیز، سهم بسزایی در بزرگ نمایی اختلاف حسنیان و امامان شیعه داشته است.
حسبه نهادی نظارتی و محتسب ضامن اجرای نظم عمومی جامعه اسلامی براساس قوانین دینی و عرفی بود. در این نوشتار، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، عملکرد محتسبان دوره تیموری مورد بررسی قرار می گیرد. تیموریان با داعیه شریعت محوری، باعث رونق بازار محتسبان شدند، به طوری که در یک شهر، دو محتسب هم زمان فعالیت می کردند. اما این رونق ظاهری، با تصویر آرمانی محتسب، فاصله ای بسیار دارد. حاصل اینکه با نابسامانی و گسستهای گذشته، تلاش تیموریان و محتسبان، تنها بخش اندکی از جایگاه این نهاد را احیا نمود.