فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه از مقوله هایی است که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. شاید دیدگاه تندروانه ای که دوره صفویه را زمانه انحطاط دانش و ادبیات و تاریخ نگاری می پنداشته است در عدم توجه به این شاخه مهم از تاریخ نگاری مؤثر بوده و در چگونگی و چرایی آن ارزیابی های متفاوتی را رقم زده است. از اینرو، بازکاوی این مقوله میتواند در تصحیح و تعدیل این دیدگاهها راهگشا باشد.در این مقاله، علاوه بر بیان دیدگاه های گوناگون، جایگاه تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه، ویژگی ها و مؤلفه های آن، انگیزه های مؤلفان از نگارش این تواریخ بررسی شده و فهرستی از این دست تواریخ با تعیین حوزه جغرافیایی اثر ارائه شده است.اساس مقاله حاضر بر بنیاد این پرسشها سامان یافته است که آیا در دوره صفویه در تداوم سنّت تاریخ نویسی محلّی مورخان ایرانی در دورههای پیشین، این گونه تواریخ تألیف شده اند؟ یا خیر؟ آیا تاریخنویسی محلّی در عهد صفویه از رونق برخوردار بوده یا ضعف؟ و مؤلفه های این تواریخ و انگیزه های مؤلفان آنها چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در عهد صفویه سنّت تاریخنویسی محلّی، هرچند نه پُررونق، تداوم داشته امّا سیاست تمرکزگرایی صفویه، نیاز به مشروعیتبخشی به حاکمیت سلسله، و برافتادن حکومتهای محلّی، تمایل به تاریخنویسی عمومی و سلسلهای را نسبت به تاریخ محلّی تقویت کرد.
تشکیلات اداری سربداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت سربداران با ساختار دوگانه سیاسی و مذهبی برآمده از اهل فتوت شیعی، توانست با جذب لایههای متفاوت جامعه، خاصه تهی دستان شهری، پیشهوران، و حتی خرده مالکان، حکومتی هرچند کم دوام اما الهام بخش را ایجاد کند.
سربداران همچون دیگر حکومتها تلاش داشتند با ساماندهی یک سازمان اداری، حکومت خود را استمرار بخشند؛ ولی کوتاهی عمر این حکومت، رویارویی مداوم با دشمنان و، مهمتر از آن، اختلافهای درونی امکان ایجاد تشکیلات اداری توانمند و با ثبات را از سربداران سلب نمود.این امر موجب شده که ما اطلاعات مناسبی از تشکیلات اداری این حکومت در اختیار نداشته باشیم. مضاف آنکه منابع تاریخی، به همان دلایل فوق، کمتر به موضوع تشکیلات اداری این حکومت پرداختهاند.
این مقاله بر آن است تا تشکیلات اداری این حکومت را شناسایی و نقش هر یک از بخشهای اداری را در حوزههای دربار، دیوان، سپاه و نظام ایالات، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد؛ و عوامل عدم شکلگیری گسترده این تشکیلات را تبیین کند.
جغرافیای تاریخی سرزمین مَکران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مُکران منطقه ای وسیع در جنوب شرقی فلات ایران بود که مرزهای آن از کرمان در غرب تا حدود سند در شرق کشیده شده بود. این ناحیه وسیع از شمال به سیستان و از جنوب به دریای مکران (عمان) محدود بود. مَکران، ماکا، میکا، مُوکران، گدروزیا، ژدروزیا و... نامهایی است که در دوره های مختلف تاریخی به این ناحیه اطلاق می شده است.
گستردگی مرزهای این ناحیه و موقعیت خاص جغرافیایی آنجا در کنار دریای عمان سبب شده بود شهرهایی با آب و هوای متفاوت در این ناحیه ایجاد شده و زمینه برای کشت انواع محصولات سردسیری و گرمسیری فراهم باشد. این تنوع آب و هوایی و محصولات، باعث شده بود این ناحیه به هندوستان کوچک مشهور شود.
این مقاله سعی در بررسی حدود جغرافیایی مکران، به همراه شرح دقیقی از شرایط آب و هوایی، محصولات، جانوران، معادن و ...این ناحیه با روش توصیفی- تحلیلی دارد.
بررسی جایگاه فرهنگی، اقتصادی و مذهبی بندر لیان (بوشهر) در عصر عیلامی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تاریخی تمدن بوشهر به چندین هزار سال قبل از میلاد میرسد. هنوز دقیقاً نمیتوان گفت که در چه زمانی بوشهردر عرصه تاریخ ظاهر شده وچه قوم ویا تمدنی سنگ بنای نخستین آن را گذاردهاند؛ اما در زمان عیلامیها، در حدودی که امروز به بوشهر معروف است، شهری بزرگ و با عظمت بنا شده که «لیان» نام گرفت؛ لیان در زمان عیلامیها جزء استان «شیریهوم» بوده که به عنوان بندری اقتصادی مورد توجه عیلامیها قرار میگیرد. یافتههای باستانشناسی مبین آن است که این بندر علاوه بر اهمیت اقتصادی به لحاظ سیاسی، مذهبی و فرهنگی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.کشف کتیبههای الهه مقدس «کی.ری.ری.شا» و همچنین، ساخت و تعمیر معابدی در لیان توسط برخی از پادشاهان عیلام در دوره میانه (1450-1120ق.م) شواهدی بر این موضوع میباشد. شکوفایی این بندر سرانجام، با حمله آشوریها و سقوط عیلام نو، به پایان رسید.در این مقاله ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و فرهنگی و مذهبی بندر لیان در عصر عیلامیها، به شکوفایی فرهنگ و تمدن لیان در این دوره پرداخته خواهد شد.
اوضاع سیاسی و اقتصادی ولایت گروس در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر خاندانهای حکومتگر ولایت گروس یا بیجار کنونی را در دوره قاجار مورد بررسی قرار میدهد و نقش این خاندانها را در تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه ارزیابی میکند. فرضیه مقاله این است که با وصف اینکه گروس ولایتی کوچک در کردستان بوده، اما در فضای سیاسی و اقتصادی ایران دوره قاجار جایگاهی مهم داشته است. این جایگاه بعد از دوره مشروطه و، به ویژه، دوره جنگ اول جهانی، به شدت افول کرد. علت امر در کشاکشهای محلی و اشغال کشور به طور کلی؛ و مناطق غربی از جمله کردستان به طور خاص خلاصه میشود، امری که باعث قتل عامهای فراوان ناشی از هجوم بیگانگان و قحطی بزرگ جنگ اول جهانی در ایران گردید. هدف مقاله این است تا عوامل شکوفایی سیاسی و اقتصادی منطقه در دوره قاجار تا قبل از جنگ اول جهانی و فروپاشی جایگاه آن را در دوره بعد از جنگ ارزیابی نماید.
جایگاه جزیره کیش در تجارت دریایی عصر ملوک محلی بنی قیصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جزیره کیش، با حاکمیت ملوک محلی بنی قیصر، مرکز بازرگانی خلیج فارس در قرون 7 و 8 هجری محسوب میگشت و تحولات آن همواره بر مناطق پیرامونی و ماورای منطقه ای تأثیرگذار بود. هدف از این نوشتار بررسی دگرگونی های اقتصادی کیش و جایگاه ممتاز آن در بازرگانی دریایی امرای بنی قیصر وپس از انحطاط آنهاست. استحکام بنیه اقتصادی سبب گردید تا پس از فروپاشی حکومت امرای بنی قیصر و قدرت گیری و توسعه نفوذ سیاسی و نظامی اتابکان فارس و گسترش توان مندی دولت نوظهور هرمز، جزیره کیش دچار رکود و فترت نگردد. بر این اساس جزیره کیش اهمیت اقتصادی خود را که در دوران حکومت ملوک بنی قیصر کسب نموده بود، پس از فروپاشی آنان و ظهور امیران قدرت مند هرمز نیز حفظ نموده و تأثیرگذاری آن بر فعل و انفعالات تجاری ایران داخلی، سرحدات شمالی و جنوبی خلیج فارس و سرزمین های دور دست استمرار یافته است.
جغرافیای تاریخی ولایات ماسبذان و مهرجانقذق و حاکم نشین آنها
حوزه های تخصصی:
ولایات ما سبذان و مهرجانقذق و حاکم نشین های آنها یعنی سیروان و صیمره هرکدام به نوبه خود در تحولات سیاسی ایران دوران اسلامی نقش بسزا داشته اند. آنچه که به اهمیت این ولایات افزوده، این است که ماسبذان و حاکم نشین آن محل ییلاق خلفای عباسی و مدفن مهدی خلیفه عباسی و مهرجانقذق و حاکم نشین آن صیمره، محل استقرار و موطن هرمزان معروف و همچنین زادگاه دانشمندان بزرگی در جهان اسلام بوده است. با عنایت به این مسأله که بعد از تصرف تیسفون بدست اعراب مسلمان، ولایات ماسبذان و مهرجانقذق به عنوان ولایات سرحدی به شمار می آمدند. از اینرو برای رخنه و نفوذ و همچنین بسط قدرت اعراب به داخل سرزمین ایران این مناطق خالی از اهمیت نبوده و نقشی کلیدی در فتح دیگر نواحی شاهنشاهی ساسانی داشته اند.
این مقاله بر آن است تا به جغرافیای تاریخی ولایات ماسبذان و مهرجانقذق و حاکم نشین آنها و چگونگی فتح آنها را بدست اعراب مسلمان بپردازد.
تعیین حدود مغستان، خاستگاه ملوک هرموز
حوزه های تخصصی:
تعیین حدود مناطق جغرافیایی در ادوار مختلف تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مرزبندی های سیاسی – جغرافیایی گاه بر اتفاقات تاریخی اثر گذارده است. از این رو تعیین حدود یک ایالت یا منطقه، رسالتی بر تاریخ نگاران و مورخان است. مغستان از جمله نواحی خاص جغرافیایی است که حدود آن در منابع به طور دقیق مشخص نگشته است. غالب منابع و تحقیقات جدید، مغستان را تنها حاشیه ساحلی می دانند. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی وجه تسمیه مغستان، حدود و موقعیت دقیق جغرافیایی این ناحیه را تبیین کرده، پاره ای از وقایع سیاسی – اجتماعی ناحیت را بررسی کند.
زمینه های تاریخی واگرایی فرهنگی عناصر ایرانی و عرب در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس همواره دارای فرهنگ و هویت تاریخی اصیل و مشخصی بوده و همین امر باعث شده در ذهن پژوهشگران به عنوان یک منطقه با تمامی تعاریف ارائه شده برای آن شناخته شود، اما امروزه این منطقه شاهد واگرایی در میان کشورهای ساحلی است. این در حالی است که بررسیهای تاریخیِ این منطقه، تا پیش از عصر استعمار، نشان از نوعی وحدت رویه و هم گرایی در میان قدرت های ساحلی دارد. طی دو قرن اخیر منطقه خلیج فارس شاهد مداخلات سیاسی و اقتصادی قدرت های فرامنطقه ایی و استعمارگر بوده که نوعی شکاف و واگرایی هویتی و فرهنگی را در منطقه ایجاد، و از این اختلافات به نفع خود بهره برده اند. امروزه با وجود آگاهی روزافزون نسبت به ماهیت تلاش های غرب، گذر زمان موجب رفع واگرایی فرهنگی در این منطقه نشده است، به گونه ای که شکاف عمیقی میان عناصر ایرانی و عرب در این منطقه بروز یافته که موجب فراموشی فرهنگ اصیل و پیوستگی های تاریخی ساحل نشینان این منطقه شده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی به دنبال بررسی عوامل و زمینه های فرهنگی و هویتی واگرایی عناصر ایرانی و عرب در خلیج فارس است.
معرفی کتاب
رابطه حکومت های محلی گیلان، دیلمان و مازندران با علویان طبرستان (250 ـ 316ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت های محلی گیلان، دیلمان و مازندران هم زمان با تشکیل حکومت علویان طبرستان روابطی مبتنی بر حفظ موجودیت خود شکل دادند. در این فرایند رفتارهای متفاوتی از باوندیان، پادوسبانان و جستانیان به ظهور رسید. گاه تقابل وگاه هم گامی و تساهل شیوه رفتاری ایشان و هدف همه آن ها حفظ حاکمیت و ماندگاری بود؛ از این رو با تلاش برای موجودیت سیاسی خود به حفظ قلمرو، حکومت و جمعیت پرداختند. داده های تاریخی نشانگر شیوه های برقراری رابطه و نحوه استفاده از آن برای استمرار قدرت است. در پاسخ به پرسش از علت برقراری ارتباط حکومت های محلی منطقه با علویان طبرستان، در این پژوهش با تبیین مواد تاریخی به حفظ حاکمیت به عنوان علت مهم ارتباط پرداخته شده است که با شیوه های متفاوتی از سوی حکومت های مختلف اعمال شد. یاری جستن توسط جستانیان، دوگانگی رفتاری توسط پادوسبانان و تقابل از سوی باوندیان رفتارهای غالب هر یک در مقابل علویان طبرستان بود.
فتح آذربایجان و گرایش مردم آن به اسلام(22-35 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمله اعراب مسلمان به آذربایجان را از دو دیدگاه سیاسی و دینی می توان بررسی کرد؛ از لحاظ سیاسی، حمله های اعراب و فتح آذربایجان در سال 22 هجری و آغاز حکومت مسلمانان، برای اهالی آذربایجان تحمل ناپذیر بود، مردم آذربایجان بارها در برابر حاکمیت اعراب شورش کردند و به راحتی تسلیم آنها نشدند.این مسئله سبب لشکرکشی های زیاد سرداران اسلام به این ناحیه در دوره خلافت عمر و عثمان و سرکوب شورش ها گردید،اما اهالی آذربایجان به مرور در اواخر خلافت عثمان با بی حاصل یافتن شورش های خود به اطلاعت از اعراب گردن نهادند. اسلام با قوانین جدید خود نظیر مساوات و برابری، برای بیشتر مردم ایران و آذربایجان که به جرم اعتقاد دینی به نوعی اسیر موبدان بودند، بهترین هدیه ای بود که روح سرگشته آنها را آرام می کرد.گروهی از مردم هم برای حفظ جایگاه بالای خود در جامعه یا برای برخورداری از مزایای مسلمانی، پس از پایان جنگ ها و فتوحات در آذربایجان، به اسلام گرویدند.این مقاله در پی پاسخ گویی به چگونگی روند فتح آذربایجان و گرایش اولیه مردم این سرزمین به اسلام در دوره خلیفه دوم و سوم است.
گیان در عصر آهن
حوزه های تخصصی: