فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی عصر قاجار و مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی ایران که سابقه آن به پیش از اسلام می رسد، در عصر قاجار با یک دوره طلایی رشد کمی و کیفی مواجه گردید. بیشتر شهرها و مناطق کشورمان صاحب یک یا چند تاریخ محلی گردیدند. در این مقاله پس از بررسی در حدود پنجاه اثر چاپ شدة تاریخ محلی عصر قاجار، به بررسی ویژگی ها و علل این نهضت و مؤلفه های این نوع تاریخ نگاری می پردازیم. نیز بدین امر نظر داریم که انگیزة مؤلفان در آفرینش کتاب هایشان چه بوده است.
نگاهی دیگر به آثار و روایات سیف بن عمر تمیمی اسدی با تأکید بر تاریخ طبری(متوفای حوالی 180)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری اسلامی را در مرحله ی اول، به شکل شفاهی، راویان اخبار که به اخباری معروف اند، شروع کردند.این اخباریان اغلب در نیمه ی دوم قرن اول و قرن دوم و یا اوایل قرن سوم می زیستند.فهرست مفصلی از آنان را ابن ندیم به دست داده است.در این میان سیف بن عمر با اخبار فراوان و روایت های جنجالی از فتوح و نبرد جمل چهره ی خاصی از خود به نمایش گذاشته که شایسته ی بررسی بیشتر است. هدف این مقاله این است که سیف بن عمر و رویکرد روایی ما را به خصوص با اتکا به تاریخ طبری به بحث گذارد و به پرسش هایی مانند اینکه چرا طبری به روایت های سیف اقبال خاصی نشان داده است، بپردازد.از طرفی در روایت های سیف موارد مسئله دار کم نیست.همین موضوع موجب شده است که مورخان و محققان درباره ی او ارزیابی های متفاوت و حتی متضاد داشته باشند.چرایی اختلاف این محققان در روایت های وی در چیست؟
نشست آسیب شناسی برنامه ی درسی تاریخ (با حضور سرگروه های تاریخ شهر تهران، شهرستان های استان و استان البرز)
حوزه های تخصصی:
نقشه و نقشه نگاری در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی یکی از چند تمدن اصلی و تاریخ ساز بشر است و نقشه، از جمله دستاوردهای با ارزش این حوزه ی تمدنی است که تا کنون به گونه ای شایسته، در کانون توجه محققان ایرانی قرار نگرفته است.
این مقاله با بررسی کرنولوژیک نقشه های جغرافیایی، نقشه نگاران و مکتب های نقشه کشی در تمدن اسلامی از تولد تا اوج و سپس انحطاط این رشته، با مراجعه به منابع و اطلاعات محدود و پراکنده ی موجود در این زمینه، به سیر تاریخی و ماهیت علمی نقشه کشی در تمدن اسلامی پرداخته و ضمن شناسایی تاثیر دستاوردهای اقوام پیشین در نقشه نگاری اسلامی، نشان می دهد که مسلمانان، چگونه با نوآوری ها و آفرینش های چشمگیرخود، به غنای علمی این حوزه افزودند.
نقدی بر کتاب نجات اصفهان
حوزه های تخصصی:
ژان کریستف روفن پزشک، جهانگرد و نویسند فرانسوی، این رمان تاریخی را به گونه ای به دنبال رمان «حبشه» نوشته و به نوعی حوادث این دو را به یک دیگر پیوند داده است. ژان در رمان «حبشه» در اوایل قرن هجدهم به آن سرزمین می رود و در آنجا با ماجراهای بسیار روبرو می شود و سرانجام با « آلیکس» دختر کنسول فرانسه در مصر می گریزد و با او پیوند زناشویی می بندد. این دو بعد از مدتی در اواخر سلطنت پادشاهان صفوی به ایران می آیند و در اصفهان ساکن می شوند. این رمان بیشتر حوادث سال های (1105- 1135ق.) یعنی30 سال از سلطنت شاه سلطان حسین و دولت صفویان را در بر می گیرد. « ژان و آلیکس» در اصفهان شاهد وقایعی هستند که در این رمان بازگو می شود. بدین ترتیب، رمان « نجات اصفهان» بیانگر بخشی از آداب، سنن، فرهنگ و قایع سیاسی اواخر حکومت صفویه است.
تأثیر روایت ایام العرب بر مغازی و فتوح نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جاهلی، بر اساس سنت شفاهی نقل روایات، راویان، به گزارش ایام العرب یا جنگ های آن عصر می پرداختند و در آن، از شیوه ها و عناصر خاصی چون؛ شواهد شعری، قصص و اسطوره، حماسه و ملحمه، مبالغه و تفاخر و... بهره می گرفتند. پس از ظهور اسلام، وقوع درگیری ها و نبردهایی در این دوره، بسیاری از راویان و گزارش گران را واداشت تا این جنگ ها را با عنوان جدید مغازی و فتوح نگاری، گزارش نمایند. با توجه به نزدیکی این دو دوره به یکدیگر، تشابهات و تمایزات شیوه های این دو نوع گزارش و میزان استقلال یا اثرپذیری مغازی نگاری و فتوح نویسی از شیوه های گزارش الایام در عصر جاهلی، سؤالات اصلی این پژوهشند. بررسی گزارش های باقی مانده ی ایام العرب، ویژگی ها، عناصر و ساختار آن ها و مقایسه شان با شیوه ها و عناصر روایت مغازی و فتوح در عصر اسلامی، نشان می دهد که عناصر مشابه وهمگونی های فراوانی از جمله؛ استفاده از شواهد شعری، حماسه و رجز و ملحمه، قصص و اسطوره، تفاخر و مبالغه، میان این دو نوع گزارش وجود دارد. حضور برخی ازشعرا و راویان ایام العرب در مغازی و فتوح عصر اسلامی و گزارش این جنگ ها توسط آنان با همان سبک و سیاق عصر خویش- البته صرف نظر از محتوای دگرگون شده ی آن- و نیز بهره گیری و استناد فراوان مغازی و فتوح نگاران از روایات و یا اشعار عصر جاهلی، از یک طرف؛ استمرار روش ایام العرب در عصر اسلامی و از طرف دیگر؛ اثر گذاری شیوه ی ایام العرب را برروایات مغازی و فتوح نشان می دهد.
گفت و گو: هرچه در تاریخ جلو می رویم نگاه ما به گذشته متفاوت می شود (تاریخ بعد از اسلام در گفت وگو با دکتر حسین مفتخری)
حوزه های تخصصی:
همایش سالانه دبیرخانه راهبردی درس تاریخ کشور
حوزه های تخصصی:
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
مختصرى در نباتات و بادمجان برّى (رساله اى در گیاه شناسى از عصر ناصرى) از میرزا على اکبر خان طبیب
آشفتگی منابع درباره فرمان های تشکیل مجلس در نهضت مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی مشارکت مردم، روحانیت و روشنفکران در جریان نهضت مشروطیت، سرانجام در فاصله روزهای 14تا 18 جمادی الثانی 1324، مظفرالدین شاه سه فرمان در پاسخ به خواست های معترضان، مبنی بر تغییر در ساختار اداره کشور صادر کرد که محوریت فرمان ها بر تشکیل مجلسی از نمایندگان اقشار مختلف قرار داشت، اما حساسیت در نام گذاری مجلس، که عمده دلیل آن عوامل سیاسی بود، موجب شد فرمان نخست که در آن فقط از تشکیل مجلس سخن رفته بود، به «مجلس شورای اسلامی» و در پی اعتراض ها و رایزنی ها ی بعدی به «مجلس شورای ملی» تغییر نام یابد. از آنجا که فرمان آخر به لحاظ زمان نگارش امضای تاریخ14جمادی الثانی را در پای خود دارد، این امر موجب خطای بسیاری از نویسندگان تاریخ مشروطیت شده استو این فرمان را که به واقع در 18جمادی الثانی صادر شده است، با فرمان نخستین که به روایت ناظم الاسلام و مخبرالسلطنه هدایت که به تاریخ 14 جمادی الاخری(یا الآخره) مربوط است، خلط کرده اند.