فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۱۱ مورد.
۱۲۱.

هویت سازی ملی در دوران پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹۰۰
با شکل گیری دولت در معنای جدید آن، «هویت» بُعدی «ملی» یافت و دولت ها، هویت سازی را در دستور کار خود قرار دادند. در ایران نیز، حکومت رضاشاه آغازگر هویت سازی به شمار می آید. آنچه ویژگی اصلی هویت سازی ملی در دوران پهلوی اول می باشد، بی اعتنایی به فرهنگ ملی و عوامل سازنده آن، از یک سو، و افراط در طراحی و اجرای پروژه هویت سازی، از سوی دیگر، است. برهم زدن ترکیب نظام فرهنگی، هرچند در کوتاه مدت ظاهر جامعه را دگرگون ساخت، در بلندمدت به سرنگونی نظام سیاسی پهلوی منجر شد. در مقاله پیش رو ویژگی یادشده، بررسی و تحلیل شده است.
۱۲۴.

برخی جریان های دگراندیش در عصر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: دگراندیشی دیانت رضاشاه کسروی شریعت سنگلجی حکمی زاده تجددخواهی دینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
تعداد بازدید : ۲۰۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۷۴
یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت . در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا ، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و ... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت ، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند. بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و ... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه ، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
۱۳۳.

اندیشه های میلیتاریستی در دوره پهلوی اول

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱۷
درآمیختگی و وابستگی روزافزون جامعه و سیاست در قالب دولت ــ کشور موجب گردیده است تحلیل اجتماعی تحولات سیاسی بیش از پیش اهمیت یابد؛ درواقع، تحولات سیاسی ــ اجتماعی به مثابه متغیر وابسته، معلول تعامل جامعه و حکومت در یک کشور است و همچنین با در نظر گرفتن محیط پیرامونی شان، تجزیه و تحلیل می گردد. کودتای سوم اسفند 1299 از جمله مصادیقی است که چنانچه بدین صورت بررسی شود، می تواند نقش هریک از عوامل داخلی و خارجی و حدود اثرگذاری آنها را، در این رخداد اجتماعی ــ سیاسی، آشکار سازد. این مقاله با فرض و پذیرش نقش کلیدی «عدم تعادل» در وقوع تحولات اجتماعی ــ سیاسی در صور اصلاح، کودتا، انقلاب و... ، منش و روش نظامی گری را در دوره رضاشاه ارزیابی کرده است.
۱۳۴.

شریک امریکایی فروغی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰۸
استادی دانشگاه، با غارت و فروش میراث فرهنگی یک ملت به دانشگاهها و موسسات، چندان تناسب ندارد، اما اگر رشته مطالعاتی و تخصص دانشگاهی فرد اساسا با رویکردی استعماری و چپاولگرانه سربرآورده باشد، موزه داری و باستان شناسی پیوند و نزدیکی بیشتری با هم پیدا می کنند و آنگاه «چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا». حکایت آرتور اپهام پوپ، ایران شناس امریکایی که مورد تفقد زایدالوصف حکومت پهلوی هم قرار گرفت، از همین نوع است. اگرچه بعضی تحقیقات و گردآوریهای او در داخل ایران محفوظ ماند و در ارتقای فرهنگی و هنری کشور سهیم شد اما با یک پژوهش مفصل و دقیق است که می توان میزان خدمت و خیانت او را توزین کرد.
۱۳۹.

تغییر ساختار ارتش ایران از سنتی به مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۶۶
ارتش به عنوان یکی از ارکان اصلی دولت مدرن که گویای انحصار قوه قهریه آن می باشد، نقشی کلیدی در ساختار جامعه و حکومت جدید و روابط متقابل آنها دارد. اروپاگرایی پهلویها در ابعاد مختلف حیات فردی و جمعی به قصد کسب هویت و قدرت، موجب گردید که به رغم وجود پتانسیلها و جوشش احیاگریهای بومی، اصلاح ضعف و سستی در کشور نه تنها به استقلال و خویشتن شناسی منجر نگردد، بلکه انفصال و بیگانگی با ریشه های هویت و قدرت را در کشور به دنبال آورد. نتیجه آنکه نه از دستاوردهای سنت استفاده شد و نه مدرن، هضم و فهم گردید. در چنین وضعیتی، ارتش به لحاظ صوری، مدرن، اما در ماهیت، غیرمدرن بود. نکته مهم آن است که ورود خواسته و ناخواسته نیروهای متنوع اجتماعی در ساختار پرسنلی ارتش نوین، به تدریج شناخت و رابطه جدیدی میان جامعه و حکومت برقرار کرد که سامان یابی دولت و ملت در این دوره را توضیح پذیر می سازد. در مقاله پیش رو، تغییر ساختار در ارتش و ناکامی ارتش نوین به عنوان ارتشی کارآمد و حافظ منافع ملی بررسی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان